استراتژی های پیامبر اکرم(ص) در سفر هجرت؛ همراهی تدبیر با توکل
الگویی برای مدیریت بحران


جمله گفتند ای حکیم با خبر
الحذر دع لیس یغنی عن قدر
در حذر شوریدن شور و شر‌ست
رو توکل کن توکل بهتر‌ست
با قضا پنجه مزن ای تند و تیز
تا نگیرد هم قضا با تو ستیز
مرده باید بود پیش حکم حق
تا نیاید زخم از رب الفلق

گفت آری گر توکل رهبر‌ست
این سبب هم سنت پیغمبر‌ست
گفت پیغامبر به آواز بلند
با توکل زانو‌ی اشتر ببند
رمز الکاسب حبیب الله شنو
از توکل در سبب کاهل مشو

( مثنوی معنوی)


هجرت رسول الله صلی الله علیه و سلم از مکه به مدینه نقطه عطفی در تاریخ صدر اسلام و سرآغاز تاریخ هجری است. زمانی که اتفاقات سفر هجرت رسول الله را در سیره مرور می کنیم متوجه می شویم که این سفر مهم نمونه‌ای بارز از همراهی توکل بر الله(مسبب الأسباب) و استفاده از اسباب مادی است.

رسول الله با وجود اینکه به حمایت الله یقین و اعتماد کامل داشت اما دست روی دست نگذاشت تا الله برایش معجزه کند بلکه برای این سفر مهم استراتژی ها و تدابیری را اندیشیده بود از جمله اینکه:

1. انتخاب یار و همسفر قابل اعتماد

آن حضرت بعد از دریافت وحی که از توطئه مشرکان مبنی بر قتل ایشان پرده بر می داشت در گرماگرم آفتاب نیمروز، نقاب بر چهره به سراغ ابوبکر صدیق که امین آن حضرت و محرم راز ایشان بود می روند و از او می خواهند با ایشان همسفر شوند. سپس با مشورت یکدیگر نقشه ی سفر را می کشند.

2. تدابیر مالی و امنیتی 
ابوبکر صدیق، تأمین مالی این سفر و تهیه دو شتر چابک و راهوار را بر عهده گرفت. شترهای سواری بعد از سه روز به نزدیکی غار ثور آورده شدند تا حساسیت ها فرو نشیند و هیجان رفت و آمد کم شود سپس حرکت نمایند و به سوی مدینه بروند. 

3. انتخاب أسماء به عنوان مسئول تهیه آذوقه 
رسول الله، أسماء بنت أبی‌بکر (معروف به ذات‌النطاقین) را به عنوان مسئول تهیه آذوقه در ایامی که در غار ثور مخفی بودند تعیین کرد. أسماء نقش کلیدی در این سفر ایفا کرد. او به همراه برادرش عبدالله هر شب به صورت پنهانی غذا و آب را به رسول الله و ابوبکر صدیق در غار ثور می‌رساندند.  
ابتکاری که أسماء در این اثنا از خودش نشان داد باعث شد پیامبر (ص) به او لقب «ذات‌النطاقین» (صاحب دو کمربند) بدهد. چون هنگام بستن بار سفر، أسماء متوجه شد برای بستن آذوقه غذایی پشت شتر طنابی با خود نیاورده، برای همین کمربند خودش را دو نیم کرد و با یکی بار را بست و دیگری را به کمرش بست.

4. عملیات روانی و فریب دشمن  
خوابیدن حضرت علی (رض) در بستر پیامبر از جمله تدابیر هوشمندانه پیامبر بود. پیامبر اکرم (ص) با درایت و برنامه ریزی دقیق، حضرت علی (رض) را مأمور کرد تا در بسترش بخوابد تا مشرکان گمان کنند او هنوز در مکه است.
با خبر شد چون نبی از کیدشان 
ساخت مکری تا رهد از صیدشان

وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ (انفال-14)

5.استفاده از پیک‌های سری: 

عامر بن فهیره (برده آزاد شده ابوبکر صدیق) به مدت سه شب گوسفندانش را در اطراف غار می چرانید تا مشرکین متوجه ردپاهای نزدیک غار نشوند. 
رسول الله (ص) همچنین از عبدالله بن ابوبکر (رضی الله عنه) خواسته بود که اخبار مکه را به ایشان در غار ثور برساند تا از نیرنگ ها و نقشه های قریش مطلع شود.

6. هماهنگی با انصار در مدینه: 
پیامبر قبل از هجرت نماینده‌ای بسوی بزرگان اوس و خزرج در یثرب فرستاده بود و آنها با مصعب بن عمیر نماینده پیامبر بیعت عقبه‌ی اولی را بسته بودند و بعد از آن هم در بیعت عقبه‌ی ثانی عده‌ای از معاریف و افراد سرشناس آن دو قبیله با پیامبر دیدار کرده و با او بیعت کرده بودند و از ایشان خواسته بودند که به یثرب تشریف ببرند و ریاست آنجا را به عهده بگیرند و قول یاری و همکاری به ایشان داده بودند.

7. استخدام راهنمای ماهر (عبدالله بن اُرَیقِط لیثی)
رسول الله (ص) فردی غیرمسلمان اما قابل اعتماد را که راه شناس ماهری بود به عنوان راهنما انتخاب کرد تا آنها را از مسیرهای ناشناخته به مدینه برساند و این نشان‌ می دهد که برای آن حضرت استفاده از تخصص دیگران، حتی اگر هم‌کیش نباشند، اهمیت داشت.

8. برنامه‌ریزی دقیق برای زمان و مسیر حرکت
انجام سفر هجرت در شب و روزهای پایانی ماه که قریش معمولاً در این زمان‌ها تحرکات کمتری داشتند.  
رسول الله (ص) به جای خروج در روز، شب را انتخاب کرد و مسیر غیرمتعارف (به سمت جنوب یمن و سپس تغییر جهت به سمت مدینه) را در پیش گرفت تا تعقیب‌کنندگان را گمراه کند.

9. پنهان‌شدن در غار ثور
پیامبر (ص) سه شب در غار ثور ماند تا جستجوهای قریش فروکش کند. این کار یک تاکتیک نظامی و امنیتی بود که با الهام الهی و در عین حال با تدبیر انسانی انجام شد.

10. تعیین حضرت علی به عنوان مسئول بازگرداندن امانتها
محمد امین در سخت‌ترین لحظات هم امانت داری را فراموش نکردند و به فکر ادای امانتهای مردم بودند.
علی بن ابیطالب بعد از هجرت پیامبر اکرم سه روز در مکه ماند تا از جانب رسول الله امانتهای مردم را که نزد آن حضرت بودند به صاحبانشان بازگرداند.

اما با وجود بکارگیری همه ی این اسباب به صورت دقیق و حساب شده، زمانی که تعقیب کنندگان قریش به دهانه غار ثور رسیدند و آن حضرت نگرانی یار غارش را مشاهده کرد فرمود:
"ماظَنُّکَ یا ابابکرٍ باثنَینِ اَللهُ ثالثُهما" 
ای ابوبکر گمان تو راجع به دو نفری که الله سومین آندو ست چیست؟!

و با اطمینان فرمود:  
«لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا» (توبه: ۴۰)  
(اندوهگین نباش، الله با ماست)

تا که او را حزن و اندوهی رسید
داد پیغمبر مر او را این نوید
که بود حق همره ما و معین        
تو مدار از شر اعداء دل غمین

پیامبر رحمت، امید به پیروزی را در سخت‌ترین لحظه‌ها هم از دست نمی دهد. در جایی که حتی زنده ماندن و مردن را کسی نمی توانست تضمین کند؛ پیامبر-صلی الله علیه وسلم- به سراقه که در تعقیب ایشان بود وعده می دهد که النگوهای کسری پادشاه فارس را بپوشد.

این است معنای حقیقی توکل؛ بکار گرفتن اسباب طوری که انگار هر کاری انجام داده ای و بعد سپردن کارها به مسبب الأسباب طوری که انگار هیچ کاری انجام نداده ای. یعنی با جسمت برای بکارگیری اسباب و سنت‌های الهی تلاش کنی و اما قلبت را به نعم الوکیل بسپاری. 
این یعنی اوج توکل به همراه اوج تدبیر

به همین دلیل ابوبکر صدیق می گوید: «ما می دیدیم که رسول الله به دنبال اسباب می رفت تا وقتی که می گفتیم پس توکلش کجاست؟ و یا آنقدر توکل می کرد که می گفتیم پس کمک گرفتن از اسباب کجاست؟ » 
برای همین است که در هجرت رسول الله درس بزرگی برای ما مسلمانان نهفته است که توکل بدون سعی و تلاش کافی نیست

وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ(نجم/39)
(و این که برای انسان پاداش و بهره‌ای نیست جز آنچه خود کرده است و برای آن تلاش نموده است.) 
توکل باید همراه با برنامه‌ریزی، تلاش و استفاده از تمامی اسباب و ابزارهای مشروع باشد.


منابع:
1.کتاب خورشید نبوت، مؤلف: شیخ صفی الدین مبارک فوری
2. مثنوی معنوی مولانا