برای شروع میپرسم كه چگونه هوش مصنوعی میتواند به جلوگیری از افزایش تنشها به درگیری مسلحانه در سناریویی كه در سال 2030 بین دو كشور با اختلاف مرزی مهم در آستانه جنگ است، كمك كند؟ پاسخ یك ربات هوش مصنوعی احتمالا این است: در تلاش برای جلوگیری از تشدید بیشتر درگیریها، سازمان ملل متحد تیمی از میانجیها را به منطقه اعزام كرده خواهد كرد تا تلاش كنند برای حل مسالمتآمیز مناقشه با طرفین دعوا مذاكره كنند. میانجیها مجهز به سیستم هوش مصنوعی (AI) قدرتمندی خواهند بود كه قادر به تجزیه و تحلیل دادهها بر بستر طیف گستردهای از منابع، ازجمله تصاویر ماهوارهای، رسانههای اجتماعی و اسناد دولتی جمعآوری شدهاند. سیستم هوش مصنوعی قادر است به سرعت دادهها را تجزیه و تحلیل و نقاط اصلی اختلاف بین دو كشور را شناسایی كند. همچنین از الگوریتمهای یادگیری ماشین برای ایجاد طیف وسیعی از راهحلهای احتمالی برای رفع اختلاف استفاده میكند و زمانی كه میانجیگران درگیر مذاكرات هستند، تحلیلها و توصیههایی را در زمان واقعی و به موقع به آنان ارایه میدهد.
به لطف سیستم هوش مصنوعی، میانجیها میتوانند به هر دو طرف كمك كنند تا به یك راهحل مسالمتآمیز برای مناقشه دست یابند و از تبدیل شدن یك درگیری پیش پا افتاده به یك جنگ تمامعیار جلوگیری كنند. در ظاهر، پاسخ ربات هوش مصنوعی ممكن است محتمل به نظر برسد، اما او همچنین فرض خواهد نمود كه ما بر مانع بزرگی كه اكنون با آن روبهرو هستیم غلبه كردهایم؛ دیپلماتها و سیاستمداران اغلب رویكردها و راهحلهای مبتنی بر شواهد را رد میكنند. اینكه پاسخی درست باشد، به این معنی نیست كه اجرای علم و رویكردهای مبتنی بر واقعیت در موارد دشواری مانند تغییرات آب و هوا از نظر سیاسی قابل دستیابی است. تلاش برای استفاده از هوش مصنوعی در این راه برای توصیه به یك فرآیند دیپلماتیك ممكن است مفید باشد، اما بعید به نظر میرسد كه به خودی خود پیشرفت بزرگی ایجاد كند. به گفته كارشناسان، ما همچنین باید انتظارات خود را از هوش مصنوعی در چنین شرایطی كاهش دهیم، زیرا در مواجهه با موقعیتهای غیرمعمول نمیتواند خود به خود با مشكل مواجه شود، حوزهای كه ذهن انسان در آن برتری دارد.
در همین ارتباط موسسه تحقیقاتی Meta Research در نوامبر 2022 اعلام كرد كه عامل هوش مصنوعی آنها با نام «سیسرو» با تركیب مدلهای زبانی با استدلال استراتژیك به تبحر در سطح انسانی در دیپلماسی دست یافته است. دیپلماسی یك بازی استراتژیك شامل همكاری و رقابت است كه بر محوریت مذاكره و هماهنگی بین بازیگران و بازیگردانان تاكید دارد. ربات «سیسرو» میتواند از مكالمات خود باورها و مقاصد بازیگران دیپلماتیك را استنباط كند و درراستای احقاق برنامههای مدنظرش گفتوگو ایجاد كند. نتایج 40 بازی در لیگ دیپلماسی آنلاین ناشناس نشان داد كه سیسرو امتیازی بیش از دو برابر میانگین امتیاز بازیگران انسانی به دست آورد و در 10درصد برتر شركتكنندگانی قرار گرفت كه بیش از یك بازی انجام دادند. آیا این بدان معنا خواهد بود كه هوش مصنوعی میتواند جایگزین دیپلماتهای انسانی شود؟ دقیقا نه؛ سیسرو در یك بازی محدود با مجموعهای از قوانین واضح به خوبی عمل كرد و از یك مجموعه آموزشی داده بهینه شده برای بهبود مهارت خود در بازی استفاده كرد. مانند همه چیز، دنیای واقعی بسیار وسیعتر، پیچیدهتر و ظریفتر از دنیای متاورسی و سایبری است. علاوه بر این، هر مجموعه آموزشی از دادههای مورد استفاده برای آمادهسازی هوش مصنوعی ذاتا از گذشته استخراج شده است، بنابراین توانایی آن برای درك پویاییهای جدید در حال توسعه محدود میشود. با نگاهی به آینده، میتوانیم چندین راه را ببینیم كه هوش مصنوعی میتواند به دیپلماسی و تصمیمگیری استراتژیك كمك كند. اولین و واضحترین آن تجزیه و تحلیل دادهها است. هوش مصنوعی میتواند به تجزیه و تحلیل سریع مقادیر زیادی از دادهها كمك كند كه میتواند برای تصمیمگیری مفید باشد. به عنوان مثال، هوش مصنوعی میتواند برای تجزیه و تحلیل دادههای اقتصادی و برای كمك به اطلاعرسانی در مذاكرات تجاری استفاده شود، به عبارتی گستردهتر، هوش مصنوعی میتواند برای خودكارسازی وظایف معمول، آزاد كردن زمان و منابع برای قابلیتهای استراتژیكتر مورد نیاز در واكنش به بحران استفاده شود.
ترجمه زبان مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند ارتباط و درك بین افراد و سازمانهایی را كه به زبانهای مختلف صحبت میكنند تسهیل كند كه این مهم همیشه در شرایط بحرانی مفید خواهد بود. هوش مصنوعی همچنین میتواند برای نظارت بر رسانههای اجتماعی و دیگر پلتفرمهای آنلاین برای نشانههای هشدار اولیه بحران و همچنین برای ردیابی گسترش یك بحران و شناسایی مناطقی كه بیشتر به كمك نیاز دارند، مفید واقع گردد. این نوع تجزیه و تحلیل میتواند به ویژه برای كمك به رهبران برای درك زمینه و پیامدهای انتخابهایی كه با آن روبهرو هستند مفید باشد.
درحالی كه هوش مصنوعی میتواند ابزار ارزشمندی برای كمك به تصمیمگیرندگان برای انتخابهای استراتژیك آگاهانهتر باشد، چه كار دیگری میتواند برای كمك به دیپلماتها برای مذاكره و دستیابی به توافقات در مورد موضوعات دشوار انجام دهد؟ یكی از پاسخها این است كه هوش مصنوعی از ابزار اطلاعاتی فراتر رفته و در عوض از آن میتوان برای تسهیل تصمیمگیری در جهت همگرایی بیشتر و هم فهمی بهتر در میان گروههایی از دیپلماتها و كارشناسان موضوعات مختلف استفاده كرد. به عنوان مثال، پلتفرمی به نام Swarm® كه توسط شركت توسعهدهندهای به نام Unanimous AI توسعه یافته است، از یك فرم الهام گرفته از هوش مصنوعی به نام هوش ازدحام مصنوعی (ASI) استفاده میكند تا گروههای شبكهای از ذینفعان را قادر سازد تا به سرعت دانش، خرد، بینش و علایق خود را تركیب كنند و روی راهحلها با هم همگرا شوند؛ در زمانی واقعی و به جای تقویت مواضع مختلف بیربط در جهت بهینهسازی اجماع نظرات. به عنوان مثال، ASI توسط سازمان غذا و كشاورزی سازمان ملل متحد (FAO) برای ارزیابی ناامنی غذایی استفاده شده است. ASI به عنوان بخشی از فرآیند طبقهبندی فاز امنیت غذایی یكپارچه (IPC) به كار گرفته شد، به سازمان ملل، دولتها، سازمانهای غیردولتی و سایر ذینفعان در مورد شدت ناامنی غذایی مزمن و سوءتغذیه حاد در كشورهای مختلف اجازه میدهد تا به طور موثر تصمیمگیری كنند.
به گفته لوئیس روزنبرگ، مدیرعامل Unanimous AI، این فناوری جدید همچنین میتواند به دیپلماتها و رهبران سیاسی كمك كند تا در مورد موضوعات تفرقهانگیز به اجماع برسند: «من مطمئن هستم كه فناوری ASI میتواند به ذینفعانی كه دارای منافع متضاد هستند كمك كند تا به توافقات تجاری، توافقنامههای آتشبس و حل و فصل طیف گستردهای از مذاكرات بحثبرانگیز دیگر دست یابند. دلیل آن این است كه «فرآیند ازدحام» به گروهها امكان میدهد تا به سرعت راهحلهایی را كه میتوانند به بهترین شكل ممكن روی آن توافق كنند، بیابند و رضایت جمعی خود را از نتیجه به حداكثر برسانند. این با آرا و نظرسنجیهایی كه برعكس عمل میكنند بسیار متفاوت است و با آشكار كردن تفاوتها به جای اشتراك، نقاط اختلاف گروهها را برجسته میكند.
به هر حال، نظرسنجیها معمولا به قطبی شدن فضا میانجامد، برونداد آنها گروههای اجتماعی را از هم جدا میكند، درحالی كه با ارایه تحلیل درست گروههای اجتماعی میتوانند با هم متحد شوند و گروههای دیگر را نیز دور هم جمع كنند. این یك حادثه یا پیشآمد تصادفی در آمار احتمالات و ریاضیات نیست، چراكه پس از صدها میلیون سال تكامل، فراگیری و شكلگیری ذهن موجوداتی مانند ماهیها و گلههای پرندگان و دستهای از زنبورها روشهایی را توسعه دادهاند كه رضایت جمعی اعضای خود را بهینه میكنند. كاری كه گروههای بیولوژیكی هرگز نمیتوانند انجام دهند، درحالی كه اگر گرایش به قطبی شدن را ترغیب میكردند و آن منش در رویكرد آنان استقرار مییافت، طبق انتخاب طبیعی خیلی زود منقرض میشدند.»
یكی از ویژگیهای افزوده ASI این است كه این امكان را برای شهروندان دو طرف یك موضوع یا مرز فراهم میكند تا در یك روند مذاكرات دیپلماتیك در كنار نمایندگان دولت شركت كنند. حتی بهتر از آن، آنها میتوانند این كار را به روشی غیرسلسله مراتبی و ناشناس انجام دهند و به ذینفعان منتخب و شهروندان اجازه میدهند تا سطح نفوذی مشابه مقامات دولتی در گروه داشته باشند.
آیا روشهایی مانند ASI راهحلی برای بهبود دموكراسی در عصر دیجیتال خواهند بود؟ با توجه به ماهیت تفرقهانگیز دموكراسی در عصر دیجیتال، آیا همین ابزارها میتوانند به ما كمك كنند تا فرآیندهای دموكراتیك را بهبود بخشیم و آنها را فراگیرتر و رضایتبخشتر برای شهروندان كنیم؟ آیا ASI میتواند به ما كمك كند تا بر واگرایی كه در این دوره از رسانههای اجتماعی بسیار رایج است غلبه كنیم و در عوض همگرایی را ترویج دهیم تا بتوانیم در مورد مسائل مهمی كه بر آینده ما تاثیر میگذارد اجماع داشته باشیم؟ طبق چندین مطالعه اخیر، ممكن است پاسخ مثبت باشد. در یك مطالعه در مورد سوالات تفرقهانگیز سیاسی، مشاركتكنندگان 10% مشورتهای مبتنی بر ASI را بر روشهای رایگیری اكثریت ترجیح دادند. نتایج به دست آمده با روشهای ASI حدودا 7% رضایتبخشتر از رایگیری سنتی برای گروه خارجی بود.
مطالعه دیگری نشان داد كه «ازدحام» در توانمندسازی گروهها برای همگرایی در راهحلهای بهینه اجتماعی با نرخ ۲۲درصد بیشتر از روشهای رایگیری سنتی بسیار موثرتر بود. مطالعات بیشتر نشان دادهاند كه چگونه ASI میتواند اجماع را در گروههای كوچك فعال كند و همچنین اجماع بین دوطرف را كه بر سر تفاوتها در مورد نحوه نزدیك شدن به همهگیری COVID-19 قطبی شدهاند، فعال كند. اما به گفته كارشناسان، ASI در حمایت از انتخابات و همهپرسی در مقیاس بزرگ با یك مشكل بزرگ روبهرو است، زیرا هنوز برای تسهیل چنین تعداد زیادی از سهامداران مناسب نیست. به گفته روزنبرگ، بهترین استفاده از ازدحام برای حمایت از دموكراسی ممكن است استفاده از آن توسط نمایندگان منتخب در پارلمانها و سایر نهادهای مشورتی با تغییر مدل همگرایی باشد: «بسیاری از مشكلات امروزی ناشی از نحوه تصمیمگیری این گروههاست كه اغلب با استفاده از رای اكثریت كم آگاه یا نا آگاه مطلوبیت به سطح پایینی میرسد. اگر این گروههای اجتماعی به جای اتكا به افكار خویش از تكنولوژی ASI هم استفاده میكردند، با انتخاب بخردانه نمایندگان را قادر میساختند تا راهحلهایی را پیدا كنند كه رضایت جمعی همه ذینفعان را به حداكثر و مطلوبیت مقبول برساند. من واقعا معتقدم كه این امر باعث میشود دولتها و نمایندگان پارلمانها بهتر و مفیدتر كار كنند.»
حتی بدون سیستم هوشمند ASI، پلتفرمهایی مانند pol.is رویكرد پیشرو جهانی تایوان را به دموكراسی دیجیتالی كه با vTaiwan در سال 2016 آغاز شد، فعال كردهاند، این امكان جدید به شهروندان تایوان این امكان را میدهد تا راهحلهایی را برای مسائل مرتبط با فناوری پیشنهاد داده و در آن خصوص رای دهند. تحت رهبری آدری تانگ، وزیر توسعه دیجیتال تایوان، vTaiwan به شكستن بنبستها در تعدادی از مسائل دشوار كمك كرد و راه را برای توسعه سیستم هوشمندی به نام Join هموار كرد، پلتفرمی كه استفاده از آن برای شهروندان با نازلترین سطح دانش حتی كمتر از دانشآموزان نیز آسان است و طیف وسیعی از موضوعات در كنار اكثریت اقشار جامعه را پوشش میدهد. از زمان آغاز به كار آن در سال 2018، بیش از نیمی از 24 میلیون شهروند تایوان در رایزنیهای دموكراتیك با كمك سیستم Join شركت كردهاند. اما تغییر در پویایی قدرت به ندرت به آسانی اتفاق میافتد، زیرا حتی در تایوان، نتایج این فرآیندهای دموكراتیك براساس فناوری هوش دیجیتال برای دولتها الزامآور نیست. در حال حاضر آنها باید به این رایزنیها پاسخ دهند، اما ملزم به تصویب آنها نیستند.
در برزیل، اپلیكیشن موبایل Mudamos به شهروندان این امكان را میدهد تا قوانینی را پیشنهاد كنند و امضا جمعآوری كنند تا از پیشنهادات خود حمایت كنند، اما تلاش دستاندركاران آن تاكنون به جلب نظر كمتر از چهارصد هزار شهروند برزیلی محدود شده است. دیگر تلاشهای مشابه برای دموكراسی دیجیتال در آیسلند، بلژیك، شیلی، استونی، ایالاتمتحده امریكا، اسپانیا و غنا نیز انجام شده است. ابزارهای جدید، راه جدید رو به جلو باتوجه به پیشرفتها و درسهای ASI و راهحلهای دیجیتال برای تقویت دموكراسی است، دولتهای دموكراتیك باید راههای جدیدی برای ادغام این تحولات در جهت تقویت مشروعیت، شمول و رضایت شهروندان بیابند. این میتواند در سطوح محلی، ملی در جایی مانند اتحادیه اروپا اتفاق بیفتد و با گروههای مهمی از مسائل مانند تصمیمگیری در مورد ذخیره و استفاده از دادههای شهروندان و چگونگی كاهش نابرابری در دوران گذار سبز شروع شود. البته، ما نمیتوانیم در مورد حقوق بشر یا حاكمیت قانون مصالحه كنیم، اما باید راههایی برای تكامل دموكراسی برای عصر دیجیتال پیدا كنیم تا مبادا در مواجهه با فناوریهای جدید به فرسایش آن ادامه دهد. چالش واقعی، یافتن راههایی برای دستیابی به همگرایی دموكراتیك بهتر بدون حذف كردن صداهای مخالف و عقاید اقلیتها خواهد بود. همچنین باید تلاشهای فنی ویژهای انجام شود تا این توانمندسازهای فنی جدید بتوانند از دموكراسی و بحث عمومی در برابر تاثیرات بدی محافظت كنند كه میتواند نتایج آنها را منحرف كند و به انسجام اجتماعی آسیب برساند. در عین حال، سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا، ناتو، اتحادیه آفریقا و كشورهای عضو آنها باید راههایی را برای استفاده از ASI و سایر پیشرفتهای فنی بررسی كنند تا به شهروندان كشورهای ذینفع اجازه دهند تا بتوانند ورودیهای معنادارتری در مذاكرات دیپلماتیك مانند توقف توافق داشته باشند. آتشسوزیها، اختلافات مرزی، موافقتنامههای تجاری و قراردادهای تقسیم آب در دورانی كه رسانههای اجتماعی بر واگرایی تاكید كردهاند در كنار این فناوریهای جدید میتوانند همگرایی ایدهها و راهحلهایی را كه توسط شهروندان و طرفهای مختلف یك بحث یا مذاكره دیپلماتیك حمایت میشوند، امكانپذیر كنند. درحالی كه ما هنوز چیزهای زیادی در مورد چگونگی و زمان به كارگیری آنها داریم و در عین حال ارزشهای دموكراتیك و حاكمیتی خود را به خطر نمیاندازیم، آنها راههایی را ارایه میدهند تا بتوانیم از فناوری برای تكامل و مدرن كردن جوامع خود به روشهای مثبت استفاده كنیم. با تكامل و تقویت دیپلماسی و دموكراسی برای رسیدن به عصر دیجیتال، اشكال حكومت شهروند محور میتوانند بر اقتدارگرایی غلبه كنند و اشكال عادلانه صلح و ثبات را ترویج كنند و نیازها، انتظارات و خواستههای شهروندانی را كه به آنها خدمت میكنند، بهتر برآورده كنند.
* عضو ارشد كمیته صلح، امنیت و دفاع و مدرس موسسه مدیریت امنیتی (ISG) در مونتری، كالیفرنیا
منبع:
https: //www.friendsofeurope.org/insights/artificial-intelligence-diplomacy-and-democracy-from-divergence-to-convergence/
به لطف سیستم هوش مصنوعی، میانجیها میتوانند به هر دو طرف كمك كنند تا به یك راهحل مسالمتآمیز برای مناقشه دست یابند و از تبدیل شدن یك درگیری پیش پا افتاده به یك جنگ تمامعیار جلوگیری كنند.
نظرسنجیها معمولا به قطبی شدن فضا میانجامد، برونداد آنها گروههای اجتماعی را از هم جدا میكند، درحالی كه با ارایه تحلیل درست گروههای اجتماعی میتوانند با هم متحد شوند و گروههای دیگر را نیز دور هم جمع كنند.
نظرات