«اَخلاق» جمع «خُلُق» است. «خَلق» و «خُلُق» هم خانوادهاند. «خَلق»: ساختار بدنی و «خُلُق»: ساختار روانی انسان است.
ساختار بدنی و ساختار روانی، قابل جایگزینی نیستند. ساختار بدنی را میتوان آراست و زیبا کرد. هم چنان که ساختار روانی را میتوان بهتر و متعادلتر کرد. در مَثَل همانند سیاهپوستی که با شستشو تمیز میشود اما رنگ پوستش پا بر جا میمانَد!
عوامل ثباتبخش ساختار روانی: ژنتیک و محیط هستند. البته تأثیر تربیت و نیروی اراده میتواند بر این ثبوت غالب آید. اخلاق با نیروی اراده سروکار دارد و «تربیت» برای تقویت و جهتدهی به نیروی اراده است. لذا اخلاق، اکتسابی نیز هست. «سعدی» هم به ثبوت و هم به اکتسابی بودن اخلاق اشاره کرده است:
•«تربیت نااهل را چون گردکان بر گنبد است»
«خر عیسی را گرش به مکّه برند چون بازگردد هنوز هم خر باشد»
•«سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد»
عارفان ما مراحل اصلاح اخلاق را «منازل السّائرین/ مدارج السّالکین» نام نهادهاند و فرایند اخلاق را از «بارقه یا خاطره» به «حال» و از حال به «مقام یا مَلَکه» دانستهاند.
گامهای اصلاح اخلاق عبارتند از:
گام اول: آموزش و ارائهی الگوی عملی (اُسوه)
گام دوم: تمرین (مجاهدت). خداوند راههای خود را به کسانی نشان میدهد که مجاهدت نمایند: «وَٱلَّذِينَ جَٰهَدُواْ فِينَا لَنَهۡدِيَنَّهُمۡ سُبُلَنَا» [عنکبوت- 69]
گام سوم: سَیر به سمت مَلَکات. خدای متعال «صادق بودن در وعده» را در میان صفات اخلاقی حضرت اسماعیل (ع) برجسته میسازد: «وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ إِسۡمَٰعِيلَۚ إِنَّهُۥ كَانَ صَادِقَ ٱلۡوَعۡدِ وَكَانَ رَسُولٗا نَّبِيّٗا» [مریم- 54]
مطلوب این است که اخلاق به فعلیت برسند و منشأ سلوک باشند. چون گاهی یک فرد، خصلت سخاوت دارد اما ندارد ببخشد یا نمیگذارند ببخشد یا کسی خصلت بُخل دارد اما به خاطر ریا میبخشد.
پشتوانههای اخلاق:
1-قراردادهای اجتماعی و قانون
2-دینداری (ایمان به خدا و جزای اُخروی). بیگمان تضمین دین، قویتر و قابل اعتمادتر است. دین و اخلاق «دوقلوی جداییناپذیر»ند. آیات و احادیث زیر بیانگر این حقیقت هستند:
«وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٖ» [قلم- 4]
«إنما بعثت لأتمم مکارم الأخلاق» [احمد- 8952]
«أکمل المؤمنین إیماناً أحسنهم أخلاقاً» [احمد- 24677 و ترمذی- 2612]
«وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَۖ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَٱلۡمُنكَرِ» [عنکبوت- 45]
«يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَعِينُواْ بِٱلصَّبۡرِ وَٱلصَّلَوٰةِۚ إِنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلصَّٰبِرِينَ» [بقره- 153]
«يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَيۡكُمُ ٱلصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى ٱلَّذِينَ مِن قَبۡلِكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَتَّقُونَ» [بقره- 183]
«ٱلۡحَجُّ أَشۡهُرٞ مَّعۡلُومَٰتٞۚ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ ٱلۡحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي ٱلۡحَجِّ» [بقره- 197]
«خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَكِّيهِم بِهَا» [توبه- 103]
«كُلُواْ وَٱشۡرَبُواْ وَلَا تُسۡرِفُوٓاْۚ إِنَّهُۥ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُسۡرِفِينَ» [اعراف- 31]
«وَقَٰتِلُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَكُمۡ وَلَا تَعۡتَدُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُعۡتَدِينَ» [بقره- 190]
«مَن کانَ یُؤمنُ بِاللّهِ و الیَومِ الآخِرِ فَلیُکرِم ضَیفَهُ/ فَلیَقُل خَیراً أو لِیَصمُت» [بخاری- 6138]
«مَن غشّنا فلیسَ مِنّا» [مسلم- 101 و ابوداود- 3447]
مبانی اخلاق:
1-آزادی یعنی هر نوع از انتخاب را حق اصیل انسانها بدانیم.
2-کرامت یعنی انسان را از آن جهت که انسان است، مکرّم و محترم بدانیم.
3-عدالت یعنی همهی انسانها را بدون لحاظ کردن ویژگیهای ظاهری و باطنی آنها یکسان بنگریم.
4-وسطیت یعنی از افراط و تفریط برحذر باشیم.
5-رعایت حقوق و تکالیف متقابل یعنی خواستار برخوردار شدن از حقوق و انجام تکالیف به صورت متقابل و علیالسویه باشیم.
6-مهرورزی یعنی رحمت و محبّت را اصیل و خشونت را یک پدیدهی عارضی بدانیم.
نظرات