نکات مهم:
1. الکتاب: منظور قرآن است.
2. قرآن به دو بخش تقسیم شده است: محکمات و متشابهات.
3. محکمات: امّالکتاب نامیده شده است. زیرا اصل، استوار و پابرجا بر یک معنی، به غایت روشن، ملاک و محک و مبین و گشایندهی آیات راز آلود «متشابهات»، مرجع، قاطع و حتمیت بخشاند.
4. متشابهات: از تعریف محکمات معلوم است این بخش از آیات متغیر المعنی و چند وجهی و راز آلودند.
5. عدهای که در دل «زیغ و میل به هوی و هوس» دارند، فقط آیات متشابه و راز آلود و چند وجهی را دنبال میکنند. جهت گشایش رازهای این آیات به محکمات مراجعه و در آن تدبّر نمیکنند به دو هدف: یکی، حاشیهپردازی، ایجاد آشفتگی و تغییر مسیرهای هدفمند و به قول معروف آب را گلآلود میکنند. دوّم، تأویل و تعابیری را با توسّل به حاشیهپردازیها برای ارضای امیال و خواهشهای نفسانی و توجیهات رفتارهای خود ارائه میدهند. ایشان مصداقی از «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ» هستند یعنی، بعضی از آیات را که دلخواهشان است (متشابهات)، دنبال میکنند ولی دیگر آیات را (محکمات) که ملاک و معیار و کلید رمز گشایی متشابهاتند، باور ندارند و آن را نادیده میگیرند.
6. رمزگشایی آیات متشابهات در حیطهی توان و قدرت کیست؟
۱. خداوند.
۲. الرّاسخون فی العلم.
هیچ یک از مفسران و صاحبنظران در این که تأویل آیات متشابهات در قبضهی قدرت خداست تردیدی ندارند؛ زیرا او خود خالق، قادر فی ذاته، مالک کتاب و فرستندهی وحی است.
در مورد دوم اختلاف نظر هست و این پرسش را مطرح کردهاند که «الراسخون فی العلم» هم تأویل این آیات را میدانند یا حصر آیه فقط برای خداست و «راسخون فی العلم» تنها به کلّ کتاب ایمان دارند؟
بعضی، (و) در والراسخون را استیناف گرفته و تأویل را محصور برای خدا دانستهاند.
بنا به دلایل ذیلالذکر، به نظر میرسد «الراسخون فی العلم» بعد از خدا قادر به تأویل این آیات هستند.
- ایشان همانطور که از نامشان پیداست، در علم استوار و متبحّراند.
- به کل کتاب ایمان دارند و محکمات را به عنوان پایه و اصل گشایش رازهای نهفته در متشابهات، اساس کار خود قرار میدهند. آنان «أُولُو الْأَلْبَاب» یعنی ژرفاندیش و جویای حقیقتاند و در نتیجهی این ژرفاندیشی، قادر به درک و فهم و تذکار هستند.«وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ»
- اگر قرار بود خداوند تأویل متشابهات را در حصر خود بگیرد، چه دلیل و حکمتی در انزال آن بر انسان هست؟ از آنجا که میفرماید: ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ﴿٢﴾. البقره/۲ منظور کل قرآن اعم از محکم و متشابه است پس، تا مخاطب به کل قرآن نگاه نکند و کلیات آن را در نظر نگیرد، هدایتی حاصل نمیشود و لازمهی هدایتیافتگی در پرتو آن، تقوی است.
داستانها، تمثیلها، و نمادهای قرآن بسیار راز آلودند. حقایق و رازهای آن را باید با اتکای به محکمات آشکار کرد. از جمله محکمات قرآن، آیات توحید و معاد است که بنیان دین خداباوری است. مثلاً اگر بخواهیم در بارهی اصحاب کهف بحث کنیم، اولین نکتهای که در موضوع خواب سیصد سالهی آنان و بیدار شدنشان؛ باید در نظر داشت، و نباید آن را در لابلای حواشی و جزئیات فراموش کنیم، حیات دوبارهی انسان و باور به امکان آن است.
در این میان، «فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ» که دنبال تأمین هوی و هوس خویشاند، بدون توجه به هدف اصلی داستان(امکان معاد)، برروی تعداد آنها و سگ همراهشان و یا بر روی اسامی آنها و... به مشاجره میپردازند. قرآن در همین داستان، احوال بعضی را بیان میکند که پس از فوت اصحاب کهف دربارهی ساختن مسجد و بنایی روی آن اختلاف داشتند و معلوم بود ایشان هرکدام بدون توجه به خواب طولانی بدون خوراک و آشامیدنی و.. و برخاستن آنها به نشانهی امکان زنده شدن پس از مرگ، دنبال کسب جایگاهی برای خود بودهاند و طوری مستمع داستان را به عمق موضوع فرو میبرد که هر گونه کوتهفکری و حاشیهپردازی را به چالش میکشاند. پس، ما به عنوان مؤمن به کل آیات و مبنا قرار دادن محکمات برای فهم داستان، راز داستان را در باورمندی به رستاخیز و از سوی دیگر داستان مبارزهی آنان را قبل از خواب با وضع موجود حاکم بر جامعه و ازمیان برداشتن طاغوت و استقرار توحید و اهمیت و تطبیق آن با احوال خود در هر زمان و مکان و شرایطی، معنی میکنیم. داستانها مخاطب را وارد عرصهی نمایش کرده و چون بازیگری فعال و واقعی، وادار به ایفای نقش میکنند و راز ماندگاری و زنده بودن چنین متنهایی در همین است. مافی الضمیر مخاطب را غیر مستقیم از لایههای پنهان و عمیق وجودی او به روی سن میآورد.
نظرات
محمد فردین حریقی
28 فروردین 1402 - 11:43سلام و احترام. در قرآن هیچ آیه ای راز آلود وجود ندارد. متاسفانه نویسنده گرامی معنی متشابه را نفهمیده است و به همین دلیل چنین تعریفی از آن کرده است. در قرآن در آیه 7 سوره آل عمران به این موضوع پرداخته است. محکمات همان آیات قصص احکام و اوامر الهی در باره دوری از شرک و باور به معاد و پاداش و کیفر و... است که این آیات اساس کتاب قرآن هستند. ولی خدای تعالی علاوه بر این از مواردی سخن به میان آورده که دارای تأویل است. و تأویل به معنی تحقق امری در آینده که امروز از آن سخن به میان می آید. به عبارت دیگر آیات متشابهات دارای مصادیقی هستند که در آینده تحقق می یابند. حال این آینده در این دنیا باشد یا در آخرت ولی بهرحال هنوز تحقق نیافته است. برای همین خداوند این دسته از آیات را متشابه نامیده است. بسیاری از آیات مربوط به آخرت از نوع متشابه است چون هنوز تحقق نیافته و مصادیق آن برای ما روشن نیست. اما ما به طور کامل معنی آن آیات را می فهمیم و می دانیم مصادیق آن مربوط به آینده است که هنوز زمان تحقق آن فرانرسیده است. وظیفه ما مؤمنان این است که به آن آیات هم ایمان داشته باشیم و آنچه خداوند از آینده فرموده بپذیریم برای همین قرآن مؤمنان به کل آیات را راسخون فی العلم می نامد چرا که آنها می گویند به همه آن چه نازل شده ایمان آوردیم.
محب قراءة طه جابر العلواني للقرآن
29 فروردین 1402 - 15:01إن القرآن الكريم كما اشتمل على الشريعة بتفاصيلها فقد اشتمل على المنهج بمحدداته كلها، وأن الله (تبارك وتعالى) كما أكمل لنا الدين، وأتم علينا النعمة، وفصّل لنا الشريعة، فقد أودع كتابه "المنهاج" القادر على التصديق على سائر ما وصلت البشريّة إليه من مناهج، والهيمنة عليها ولذلك فإنّ الفهم البشري يحتاج ليرتقي إلى آفاق القرآن الكريم، ويعرج إليها في أمور مثل هذه، إلى مقدّمة تنبثق من السقف المعرفي الذي يعيش الباحث فيه، ومن مستوى تطور مناهج الفكر الإنسانيّ، والمستوى العقلي البشري، والمرحلة العقلية التي تعيشها البشريَّة؛ لأنّ صياغة سؤال الأزمة، وتكييف الإشكالية، يتوقفان على ذلك. أمّا الجواب فيقدمه القرآن الكريم بذات المستوى، ويتكشّف مكنونه عنه وفقًا للسقف المعرفي القائم. إشكالية المحكم والمتشابه أ.د/ #طه_جابر_العلواني
https://foulabook.com/ar/book/%D9%86%D8%AD%D9%88-%D9%85%D9%88%D9%82%D9%81-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%D9%8A-%D9%85%D9%86-%D8%A5%D8%B4%D9%83%D8%A7%D9%84%D9%8A%D8%A9-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%AD%D9%83%D9%85-%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%A8%D9%87-pdf
معد مردوخی
30 فروردین 1402 - 17:34باسلام در ادب نقد، انتساب "نفهمیدن" به نگارنده صحیح نیست از این جهت که نگاه و برداشت ناقد باید مبتنی بر "تنوع فهم" باشد تا نشان از وسعت نظر او و توسعه ی مجال گفت و گو برای کشف بهترین تعریف از گزاره ی مورد بحث باشد. به عبارت ساده تر؛ فهم - حتی فهم نادرست-، با نفهمیدن فاصله ی زیاد دارد. نسبت نفهمیدن به نگارنده یک مطلب، منتقد را وارد حوزه ی شخصی می کند لذا از نقد مطلب دور خواهد شد. آنچه که در باره ی راز آلود بودن آیات متشابه نوشته شده است، فهم نگارنده است حال اگر به نظر ناقد محترم این فهم نادرست است، بهتر است با ادله کافی آن را تصحیح فرماید. اگر دقت کافی به عمل آید، این توضیحات در رد راز آلود بودن آیات متشابه، خود تاییدی بر راز آلود بودن این آیات است. چرا این آیات نیاز به تاویل دارند؟ آیا تاویل فقط دلالت بر علم زمان تحقق آن دارد؟ و عدم آگاهی مخاطب حتی برای مدتی محدود از یک متن یا گزاره، خود یک راز نیست؟ اگر چنین است، آینده را فقط خدا می داند. این همه تفسیر در طول تاریخ قرآن و اظهار نظرهای گوناگون برای چیست؟ مثلا، گزاره ی شب قدر که یکی از راز آلودترین گزاره های قرآن است، تا کنون چه فهم منطبقی بر آن حاصل شده است؟ و قس علی هذا... یکی از اسباب ماندگاری یک متن، راز آلود بودن آن است. تلاش مخاطب در هر عصر برای کشف این رازها، آن را زنده و پویا نگه می دارد که آفریدگار با آفرینش حس کنجکاوی در بشر، أو را مهیای تلاش و کاوش برای کشف و شهود و کسب دانش کرده است. والسلام، زنده باشید.
محمد فردین حریقی
30 فروردین 1402 - 18:02با سلام ضمن پوزش از جناب مردوخی در خصوص بکار بردن واژه ای که موجب ناراحتی ایشان گردید. به استحصار می رسانم حضرتعالی مواردی نظیر قصص قرآنی و یا شب قدر را متشابه دانسته و آنها را راز آلود می دانید. ولی حقیقت امر این است هم قصص قرآنی و هم شب قدر از محکمات قرآن است چون تحقق یافته و به اندازه کافی هم در قرآن در باره آنها صحبت به میان آمده و همگان مفاهیم مربوط به آنها را می فهمند و درک می کنند و هیچ راز و ابهامی در آن نیست. و درخصوص آنها هیچ تأویل و یا مصادیقی در آینده وجود ندارد. اما موصوعی همانند درخت زقوم یک امر متشابه است که ما می فهمیم و درک می کنیم که در آینده خداوند برای عذاب کافران در جهنم آن را می رویاند ولی کیفیت و چکونگی آن برای ما مشخص نیست اما باور داریم که حتما تحقق خواهد یافت و خداوند چنین مؤمنانی را راسخون فی العلم نامیده است. والله اعلم