وقتی سخن از ایمان و یک شخص مؤمن به میان می‌آید، این ایمان و ویژگی انسان مؤمن دارای دو رکن اساسی است: 

 اگر کسی به این دو رکن اساسی باور نداشته باشد، در واقع نمی‌توان او را یک انسان مؤمن نامید. نخستین رکن، باور و ایمان به خداست و دومین رکن، ایمان و باور به روز قیامت است. 

 

 قرآن کریم برای آنکه ما را در مورد موضوعاتی که در حوزه باور قرار دارند قانع سازد، به کارکرد و فلسفه آن موضوع می‌پرداز: 

 به عنوان مثال، بیان می‌کند که اگر ایمان به خدا وجود داشته باشد چه اتفاقی در زندگی انسان می‌افتد، و اگر نباشد چه سرنوشتی در انتظار اوست. 

 

 در مورد آخرت نیز خداوند بارها و بارها در قرآن سخن گفته است؛ بخش قابل توجهی از آیات قرآن به قیامت اختصاص دارد: 

خداوند بیان می‌کند که اگر قیامت باشد، در زندگی شما چه رخ می‌دهد و اگر نباشد چه پیامدهایی در پی‌خواهد داشت. 

 در این مجال، قصد دارم به‌طور کوتاه و گذرا به برخی آیات قرآن که از کارکرد روز قیامت سخن می‌گویند بپردازم. 

 

 در جوامع انسانی، کسانی وجود دارند که باور به قیامت ندارند و آن را انکار می‌کنند؛ 

 آن‌ها می‌گویند: 

قیامت کی رفته که برگردد؟ کسی برنگشته، خبری وجود ندارد. 

 خداوند در برابر این انکار، مثال‌های متعددی ذکر می‌کند؛ 

 جمله‌ای مشهور از عمر بن خطاب (رضی‌الله عنه) نقل شده است که می‌فرماید: 

«لولا یومُ القیامةِ لغَیَّرتُ ما ترَون»

ترجمه: 

(اگر قیامت نبود، وضعیت من با آنچه اکنون مشاهده می‌کنید متفاوت بود و داستان دیگری رقم می‌خورد.)

 

اول: اگر قیامت نباشد، انگیزه خیرخواهی در انسان‌ها از بین خواهد رفت. وقتی فردی بین خود و یک انسان تبهکار تفاوتی نمی‌بیند، آن تبهکار هر چه دلش بخواهد انجام می‌دهد و پیامدی هم نمی‌بیند. 

در چنین وضعیتی، فردی که اندک باوری دارد نیز ممکن است بگوید: 

خب، بین من و آن تبهکار چه فرقی وجود دارد؟ اینجاست که احساسی در او ایجاد می‌شود و ضرب‌المثلی چون؛ (اگر خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو) او را به همراهی با جریان غلط جامعه فرامی‌خواند. 

 

 اما قرآن خطاب به پیامبر(صلّی‌الله علیه و سلّم) می‌فرماید که تو مردم را به راه مستقیم دعوت می‌کنی؛ کسانی که باور به قیامت ندارند، از مسیر حق، درست و خیر منحرف می‌شوند و کار خیر انجام نمی‌دهند. 

آن‌ها می‌پرسند: چرا کار خیر انجام دهم؟ چرا خوب باشم؟ 

 و انگیزه‌ای برای خیر در وجودشان شکل نمی‌گیرد. 

 

دوم: اگر ایمان به روز قیامت نباشد، ظلم و ستم در جوامع گسترش می‌یابد؛ وقتی انسان‌ها چنین نگاهی داشته باشند، انواع ظلم را روا می‌دارند؛  زیرا مانعی وجود ندارد. 

 

چه چیزی باید انسان را از ظلم، ستم، خوردن مال دیگران و حق‌کشی باز دارد؟ 

پاسخ، باور و ایمان به روز قیامت است. 

کسانی که این باور را ندارند، به تعبیر قرآن می‌خواهند «لِیَفْجُرَ أَمامَهُ»؛ یعنی هرگونه که دلشان می‌خواهد رفتار کنند. 

 به همین دلیل، مسئله اساسی قیامت را به تمسخر می‌گیرند و می‌پرسند: «یَسْئَلُ أیّانَ یَوْمُ القِیامَةِ؟ »؛ قیامت کی می‌آید؟ 

چه کسی گفته است؟ 

چه کسی می‌تواند اثبات کند؟ 

 

 در جمعی بودیم که شخصی همه‌چیز را رد می‌کرد و می‌گفت نه خدایی هست و نه قیامتی. جوانی جمله‌ای زیبا گفت: (من باور دارم انسان باید دین و اعتقادی داشته باشد. اگر باور به خدا و روز قیامت نداشته باشد، مثل یک حیوان درنده در میان انسان‌ها زندگی می‌کند و هر ظلمی که بخواهد انجام می‌دهد؛ چون هیچ بازدارنده‌ای برای او وجود ندارد.)

 

 سوم: اگر قیامت نباشد، ارزش‌های والایی که انسان‌ها به آن‌ها افتخار می‌کنند دگرگون می‌شود. 

 قرآن می‌فرماید: 

{إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ}

 ترجمه: 

«کسانی که به آخرت ایمان ندارند، اعمالشان در نظرشان زیبا جلوه داده می‌شود. »

 یعنی کار ناپسند، زیبا جلوه داده می‌شود و ارزش‌ها وارونه می‌شوند. 

 برای مثال، برهنگی را نشانه تمدن و رشد معرفی می‌کنند و می‌گویند: این نشانه پیشرفت و بالندگی است. 

 

 اگر در غرب پیشرفتی هست، به سبب علم و تکنولوژی است نه کنار گذاشتن اعتقاد. 

اما در جوامع بی‌باور به قیامت، تجمل‌پرستی نشانه شخصیت، غرق شدن در انواع فساد مظهر آزادی، و انواع روابط ناسالم و محتواهای غیراخلاقی در فضای مجازی خواست انسان‌ها معرفی می‌شود. حتی تقلب و دروغ در به‌دست آوردن مال و ثروت را زرنگی و استعداد می‌دانند و می‌گویند: فلانی خیلی باهوش است! 

 

چهارم:  اگر قیامت نباشد، انسان در عذاب روحی به‌سر می‌برد. 

 این نکته‌ای است که قرآن نیز بدان اشاره می‌کند: 

{وَأَنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِی الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِیدِ}

 ترجمه: 

«ک «انی که به آخرت ایمان ندارند، در عذاب و گمراهی دور هستند. »

 

 یکی از تفاسیر این آیه، عذاب روز قیامت است؛ اما معنای دیگری نیز دارد. 

 

 به تعبیر ابن‌قیم (رحمه‌الله)، بدترین نوع عذاب، عذاب روحی است. 

 

 این عذاب روحی زمانی است که انسان تصور می‌کند زندگی پایان دارد و پس از مرگ هیچ دیداری نیست. سال‌ها با عزیزش زندگی می‌کند و سپس او می‌میرد و همه چیز تمام می‌شود. این تصور چقدر روح را آزار می‌دهد و چقدر سخت است که بپنداریم هرچه بود همین دنیا بود. 

 

 دوستی را ملاقات کردیم که فرزند جوانش را از دست داده بود؛ 

او گفت: برای آرامش خودم چنین تصور می‌کنم که فرزندم در قاره‌ای دیگر زندگی می‌کند. هیچ راه ارتباطی ندارم، اما می‌دانم او آنجاست و روزی من به سوی او خواهم رفت و او را خواهم دید. 

به همین دلیل گفته‌اند: 

در غربت، مرگ بیمِ تنهایی نیست؛ یارانِ عزیز آن‌طرف بیشترند. 

 

 از صحابی جلیل‌القدر قَعقاع أوسی پرسیدند: ‌ای قعقاع، چیزی بگو تا مشتاق آخرت و بهشت شویم. 

 او فرمود: 

فِیها رسولُ‌الله (صلّی‌الله علیه و سلّم) 

در بهشت، رسول خداست؛ صحابه کرام‌اند؛ بزرگانی که نامشان را شنیده‌ایم اما ندیده‌ایم. مؤمن باور دارد که روز قیامت آن‌ها را خواهد دید. 

 

 سید قطب (رحمه‌الله) نیز چنین می‌سراید: 

 أخی أنتَ حرٌّ وراءَ السدودِ  

أخی أنتَ حرٌّ بتلکَ القیودِ  

إذا کنتَ باللهِ مستعصمًا  

فماذا یضیرُکَ کیدُ العبیدِ؟   

أخی لن یضُرَّکَ کیدُ العِدى  

إذا أنتَ اعتصمتَ بحبلِ الإلهِ  

فما الظلمُ یُبقی ولا الیأسُ یُفنی  

ولا السجنُ یدومُ ولا القیدُ باقی  

أخی قمْ إلى الأفقِ واسمعْ نداءَ  

الخلودِ یُنادینا مع الخالدینَ  

فجنّاتُ ربِّکَ فوقَ القیودِ  

وأفراحُ روحِکَ رغمَ المحنِ

 

 ترجمه: 

(برادرم، تو آزادی، حتی پشت این دیوارها

برادرم، تو آزادی، حتی در دل این زنجیرها

اگر به خدا پناه برده‌ای

نیرنگ بندگان چه آسیبی می‌تواند به تو برساند؟ 

برادرم، دسیسهٔ دشمنان به تو زیانی نمی‌رساند

اگر به ریسمان خدا چنگ زده باشی

نه ستم پایدار می‌ماند

نه یأس نابود کننده است

نه زندان جاودانه است

و نه زنجیر ماندنی

برادرم، برخیز و به افق بنگر

ندای جاودانگی ما را در کنار جاودانان می‌خواند

که بهشت‌های پروردگارت فراتر از این بنده است

و شادی روح تو، با وجود همهٔ رنج‌ها، پابرجاست)

 

 چه شوقی بالاتر از این‌که مؤمن بداند به‌واسطه ایمان به قیامت، هرگز احساس تنهایی نمی‌کند؛ می‌داند عزیزانش را خواهد دید. اما اگر قیامتی نباشد، انسان همه این آرامش‌ها را از دست می‌دهد.

 

 آیات قرآن درباره قیامت بسیار فراوان است. 

 خداوند پیامبران را به سبب این ویژگی می‌ستاید: 

{إِنّا أَخْلَصْناهُم بِخالِصَةٍ ذِکرَى الدّارِ}

 ترجمه: 

«ما آنان را به خصلتی ویژه خالص کردیم: یاد بسیارِ قیامت. همین یاد قیامت آنان را پاک و ناب ساخت. »

 

 جان کلام:  جا دارد بحث قیامت و ایمان به آن در میان ما تکرار شود؛ چون انسان دچار غفلت می‌شود. قرآن ذکر است؛ یادآور چیزهایی که در ذات وجود دارند، اما ما به‌سبب مشغله‌ها فراموش می‌کنیم که روز دیگری هست و باید باشد. اگر نباشد، مصیبت‌های فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی رخ می‌دهد.