«اکثریت اعضاء فرهنگستان زبان و ادب فارسی با مخالفت در موضوع آموزش به زبان مادری به وسیله آموزش و پرورش در استانها که اخیرا از سوی دولت اعلام شده است این مسئله را تهدیدی جدی برای زبان فارسی و یک توطئه برای کمرنگ کردن این زبان عنوان کردند.»
آنچه خواندید، بخشی از خبر خبرگزاری مهر است که در ادامه اش این جملات آمده است:
- فتح الله مجتبایی عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی موضوع آموزش زبان مادری در کشور را امری وارداتی نامید و گفت: شک ندارم که این موضوع از خارج به ایران آمده است قبل از این در هندوستان نیز این مسئله توسط انگلستان تجربه شد و امروز هم انگلستان و کشورهای شمالی ما هستند که می خواهند این مسئله را به ایران وارد کنند.
- سلیم نیساری دیگر عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: عدهای فکر میکنند علاقه به یک قومیت یعنی تحصیل با زبان آن قوم اما این موضوع بسیار خطرناک است.
- محمد علی موحد عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سخنان کوتاهی با اشاره به مباحث مطرح شده در این نشست به موضوع آموزش زبانهای محلی توسط دولت اشاره کرد و گفت: دولت باید از مداخله مستقیم در آموزش زبانهای محلی و بومی خودداری کند ما زبان معیاری داریم که زبان رسمی ما است اگر دولت بخواهد آن را فراموش کند و به حوزه زبانهای محلی وارد شود کار ما زار است.
درباره سخنان فوق ، نکات زیر قابل ذکر و تذکر است:
1 - اهتمام اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی به زبان و ادب فارسی ، هم قابل درک است و هم قابل احترام.
زبان فارسی ، به عنوان زبان رسمی کشور و یکی از وجوه اتحاد ملی و ارتباط ما ایرانیان ، همواره باید مورد احترام و صیانت قرار گیرد.
2 - قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان میثاق ملی ما ایرانیان ، در همان اصلی که فارسی را به عنوان زبان رسمی کشور معرفی کرده ، زبان های محلی و قومی را نیز مورد توجه ویژه قرار داده و گفته است:
« زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.» (اصل 15)
بنابراین، همان طور که کسی حق ندارد خلاف این اصل ، فارسی را از دور خارج کند ، این حق را هم ندارد که زبان های دیگر ایرانی را نیز مورد مناقشه قرار دهد.
اعضای محترم فرهنگستان زبان و ادب فارسی ، باید تمام همّ و غمّ خود را مصروف زبان زیبای فارسی کنند و از پرداختن به امور سایر زبان های زیبای ایرانی خودداری کنند چه آن که اولاً اینان برای حراست از زبان فارسی عضو فرهنگستان شده اند و پول می گیرند نه برای اظهار نظر درباره زبان هایی که درباره شان هیچ نمی دانند.
ثانیاً سخنانی از آن دست، شأن والای ملی فرهنگستان را در حد یک تشکل صنفی و قومی پایین می آورد حال این که چنین نیست.
زبان و ادبیان فارسی به عنوان زبان رسمی و مشترک همه ایرانیان ، باید همچنان در مدارس تدریس شود و در مکاتبات رسمی و انتشارات عمومی (مانند همین متن) ، مورد استفاده عمومی باشد و در عین حال ، هر کدام از ایرانیانی که زبان مادری شان، جز فارسی است ، این حق قانونی را دارند که در کنار فارسی ، از زبان مادری خود در رسانه های گروهی و مدارس بهره گیرند و اگر خواستند ، ادبیات زبان مادری شان را در مدارس یاد بگیرند. در این باب ، نه اجباری برای یادگیری وجود دارد و نه ممنوعیتی برای آن.
3 - هم اکنون در مدارس ما، دو زبان عربی و انگلیسی در کنار زبان فارسی تدریس می شود. همان طور که تدریس این دو زبان ، منافاتی با تدریس فارسی نداشته و ندارد و ضرری بدان نمی زند ، تدریس اختیاری زبان های محلی و قومی نیز هیچ آسیبی بدان وارد نمی کند.
4 - هم اکنون زبان های زیادی در دنیا در معرض نابودی اند کما این که بسیاری از زبان ها نیز نابود شده اند. زبان های موجود در ایران ، بخشی از "میراث تاریخی ایران" هستند و تدریس آنها می تواند در بقای این میراث ارزشمند بسیار مثمر ثمر باشد. یادمان باشد یکی از زیبایی های ایران ، همین تنوع قومی و زبانی است و همان طور که حفاظت از یک کاخ تاریخی ، وظیفه ماست ، حراست از این زبان ها نیز رسالتی تاریخی است.
5 - این "سنت قدیمی زشت" که اگر چیزی باب میل مان نبود ، نیرنگ آمریکایی ها، نقشه انگلیسی ها و کار صهیونیست هاست و از آن بوی توطئه می آید، اگر از سوی برخی سیاست بازان جناحی چاله میدانی مطرح شود، به عادت مألوف ، قابل درک است(!) اما بهره گرفتن از این ادبیات اتهامی و برچسب زدنی چنین ناروا ، از یک عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی ، نه منتظره بود و نه قابل قبول.
این که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، مردم بتوانند ادبیات زبان مادری شان را در مدارس فراگیرند ، کجایش بوی توطئه می دهد؟!
6 - مردم ایران ، اعم از فارس ، ترک ، لر ، کرد ، عرب ، بلوچ و ... به تعبیر رئیس جمهور روحانی ، گل های رنگارنگ باغ ایران هستند و همه زبان ها نیز به عنوان میراث های ارزشمند فرهنگی ایران، محترم هستند. کسی حق ندارد نازک تر از گل به هیچ قوم و زبانی سخنی بگوید و وحدت ملی ایرانیان را که سرمایه ارزشمند همه ماست، با خام گویی هایش، دچار خدشه کند هر چند که قوام ملت ایران و اتحاد ملی ایرانیان بسیار مستحکم تر از آن است که دشمنان دانا یا دوستان نادان ، بتوانند لطمه ای بدان وارد کنند کما این که در دوران دفاع مقدس هم نتوانستند و همه اقوام ایرانی، دوشادوش یکدیگر در دفاع از "میهن" سنگ تمام گذاشتند و بعد از آن هم - همانند پیش از آن - در دوستی و مهربانی و انسجام ، با یکدیگر زندگی می کنند.
7 - تعدد اقوام در یک کشور ، به ویژه اگر نظام آن کشور مخالفان و دشمنان خارجی هم داشته باشد ، می تواند دشمنان یک ملت را به طمع بیندازد که از این موضوع ، بهره برداری کنند.
عقل و تدبیر حکم می کند که چنین فرصتی به بدخواهانی داده نشود که بی آن که دغدغه قومیت ها را داشته باشند ، در تنور مطالبات می دمند که مثلاً "نگاه کنید! این ها نمی گذارند زبان مادری شما تدریس شود." حال آن که اگر زبان و ادبیات مادری تدریس شود ، هم هنر و ادبیات محلی در ایران قوام و تعالی پیدا می کند، هم مردم احساس نمی کنند که کسی آنان را از حقی محروم کرده و هم بهانه و دستاویز از دست گروه های تندوری قومی که با انواع "پان" ها ، مسیر افراط را می پیمایند ، گرفته می شود.
این ، همان تدبیر خردمندانه ای است که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، دوراندیشانه بدان پرداخته است.
نظرات