در ماه مبارك رمضان، حدود يك ماه و هر روز حدود ۱۶ ساعت از هر گونه خوردن و آشاميدن، پرهيز كرديم.
كمتر خوابيديم و بيشتر در محضر خداوند مهربان بوديم. تا حدى كه امکان داشت، از نگاههاى نامربوط، سخنان اضافى و حتى افكار مسموم و منفى خوددارى و خويشتن را مديريت نموديم.
حقيقتاً بزرگترين فلسفهى روزه و رمضان را بايد دو چيز دانست:
يكم) خودكنترلى و خود مديريتى.
خودكنترلى، انسان را از حيوان و ماشين متمايز و متفاوت مىكند. زيرا يكى از ويژگىهاى حيوان و ماشين اين است كه توسط موجودى غير از خودش كنترل مىشود.
خودمديريتى، انسان بالغ و توسعه يافته را از انسانهاى ديگر جدا مىكند. انسانهاى عادى و معمولى، شاید خودشان را كنترل كنند ولى توسط ديگران مديريت مىشوند. اما انسانهاى رشد يافته و فرهيخته، هم قادر به كنترل خود هستند و هم خويشتن را مديريت مىكنند.
دوم) شكستن عادتها.
باور بفرماييد بسيارى از ما اسير عادت هاى خود هستيم. عادت به اين که هميشه بايد مقدار و زمان مشخصى، بخوريم، بياشاميم، بخوابيم و صحبت كنيم و ....
بسيارى از رفتارهاى ما به گونهاى ناخودآگاه توسط عادتهاى ما شكل مىگيرند.
آیا متوجه شدهايد كه پس از يك عمل ناشايست و یک رفتار زشت، فوراً پشيمان مىشويم؟! با خود حرف مىزنيم كه باز هم خراب كرديم؟!!
رمضان و روزه عادت شكنى مىكند. خورد و خوراك و خواب انسان را به هم مىريزد:
+ بهجاى سه يا پنج وعده، فقط دو وعده مىخوريم!
+ بهجاى شش يا هشت ساعت،چهار تا پنج ساعت مىخوابيم!
+ كمتر و به شيوهاى ديگر حرف مىزنيم.
+ رفت و آمدها را كنترل مىكنيم و زمان آنها بههم مىريزد.
+ خلاصه، بهمدت يك ماه، عادتهاى جديدى شكل مىگيرد.
با تركيب اين دو مورد، يعنى:
( خودمديريتى و خودكنترلى+ تغيير عادتها) خودباورى و اعتماد به نفس در ما شكل مىگيرد كه به نظر بسيارى از روانشناسان و متخصصان تعليم و تربيت، عامل شكستهاى زيادى در زندگىِ فردى، خانوادگى و جامعه نداشتن اعتماد به نفس و خودباورى است.
پس عيد فطر، بزرگداشت و جشن اين دستاورد بسيار بزرگ و ارزشمند است.
نظرات