مقدّمه:

خطرگریزى، اجتناب از ضرر، حفظ نفس، تلاش براى نجات از بیمارى و كوشش براى رهایى از مشكلات، ازجمله‌ی امور فطرى، عقلانى و موافق با آموزه‌هاى ادیان است. در دین مبین اسلام نیز از مسلمانان خواسته شده است با استفاده از اسباب مشروع و توكل بر خداوند، در مقابل ناملایمات و مشكلات بایستند. 

بیمارى كووید ١٩ از یك چالش فكرى بین دینداران در ارتباط با توكل و اسباب، پرده برداشت. همه‌گیر شدن این بیمارى دینداران را در انجام وظیفه‌ی شرعى خود دچار چند دستگى نموده است. گروهى که اكثریت دینداران را تشكیل مى‌دهند، وظیفه‌ى خود را توكل بر خداوند و عمل به اسباب می‌دانند و صبورانه در تلاشند این مرحله را با آرامش ایمانی سپرى کنند. اما دو جریان وجود دارد كه یكى بیمارى را امرى طبیعى مى داند و لازم نمى داند در برون رفت از این مشكل به خدا رجوع كند و دیگرى بر این باور است كه این بیمارى توسط خداست و راه حل نجات از آن التجاء به اوست و نباید به دنبال اخذ اسباب باشیم. 

در این نوشتار تلاش شده است ضمن ریشه‌یابى این دو جریان، به تبیین جایگاه خدا و انسان پرداخته شود. سپس توضیح داده شده است كه چگونه خداوند جهان هستى را از مجراى قانون اسباب و مسببات اداره مى كند. در بخش پایانى نیز با بیان مفهوم توكل نتیجه گیرى شده است كه بكارگیرى اسباب و عدم اعتماد بر آن از صمیم عبودیت و بندگى خداست. مؤمن به اختیار خود و با عنایت به نظام و قوانین حاكم بر جهان هستى، از اسباب استفاده كرده، امور را به خدا واگذار و به هر آنچه خدا بخواهد راضى و خشنود مى‌شود.