توافق یا تقابل؟
نوشته: استاد صلاح الدین محمد بهاءالدین
مترجم: عبدالعزیز سلیمی

شکی نیست که در زندگی اجتماعی سالم اصل بر همکاری، وحدت و همبستگی است. همچنین این مسئله بر کسی پنهان نیست که انسان ها در ارتباط با بسیاری از امور دارای رویکرد ها و دیدگاهای متفاوتی هستند و از جهت فکری ، فرهنگی علمی و عقلی تفاوت هایی با یکدیگر دارند. وآن استعداد ها تحت تأثیر فضا و شرایط موجود و عرصه های پیش رو در معرض صعود و یا سقوط قرار دارند.
مساله ای که توجه به آن ضرورت دارد فراهم نمودن فضای مناسب برای اصلاح رشد و تکامل آن استعداد ها و در مسیر صحیح قرار دادنشان و ایجاد سیستم اجتماعی سازمان یافته بر اساس قواعد و تجارب علمی است که به تمامی انسان های شایسته و مستعد این فرصت را بدهد که توانایی و تخصص خود را بروز داده و مورد بهره برداری قرار دهند.

تفاوت میزان توانایی ها ، تعدد اجتهاد و تلاش ها مسئله ای طبیعی و مظهر سلامت یک جامعه به شمار می آید. و وظیفه ی ماست که آن چنان وضعیتی را ایجاد ،ساماندهی و مدیریت کنیم و درباره مسائل مورد اختلاف از باب گفتمان وارد شویم و به دیدگاه های دیگران گوش فرا دهیم و بهترین آن ها را به کار بگیریم و از رویکرد های متفاوت در جهت مصلحت عمومی و فعال کردن تمامی استعداد ها استفاده کنیم و هیچیک از آن استعدادها را مورد اهمال قرار ندهیم.

تعدد وکثرت گرایی پدیده ای مطلوب و نشانه ی سلامت یک جامعه است. همبستگی و وحدت نیز هدفی ارزشمند است و میان آن دو هیچگونه تعارضی وجود ندارد. زیرا اصل و قاعده بر این است که بتوان رقابت های مثبت ، سالم و سازنده را- که لازمه ی تعدد وکثرت گرایی فکری و حزبی قانون و ضابطه مند است- در جهت همبستگی اجتماعی به درستی مدیریت کرد.

همانگونه که رقابت اقتصادی در میدان سرمایه گذاری سالم فردی و آزادی بازار شکل می گیرد.در فضای اجتماعی و سیاسی آزاد و وجود دمکراسی درجامعه ای مدنی، رقابت سالم و مثبت میان گرایش ها به نفع و در خدمت جامعه ومردم خواهد بود،

«اتحاد اسلامی» در جامعه ی خود از این زاویه به موضوع تعدد و کثرت گرایی نگاه می کند و تا زمانی که تعدد بیانگر و مظهر تنوع وآزادی باشد، پدیده ای اجتماعی طبیعی است. و باید همه توان و تلاش خویش را در جهت مدیریت سازمان ها و موسسات مدنی و در خدمت دمکراسی و تعامل و تعاون صحیح میان گروه ها و گرایش های پذیرفته شده به کار گیریم.

تنوع و چند صدایی واقعیتی انکار ناپذیر است و پذیرش کثرت گرایی بهترین و مناسب ترین راهکار اداره جامعه و علمی ترین نوع تنظیم تعاون و همزیستی میان گرایش های تشکیل دهنده یک جامعه است. البته نباید فراموش کرد که آزادی اساس و بنیان تعدد و کثرت گرایی صحیح ،سالم و سازنده است.

حیات و ماندگاری هر گونه کثرت گرایی در گرو وجود فضای آزاد اجتماعی، احترام به حقوق انسان و اعتراف به دیگران است. ادعای وجود وحدت و همبستگی در جامعه ای که سیاست های آن بر اساس گردآوری تمامی توان ها و تخصصی ها و به کار گیری همه ی امکانات و تقویت تمامی استعداد های همه ی گرایش ها قرار نگرفته باشد، ادعایی اثبات ناشدنی است.

تمامیت طلبی بخشی از اندیشه ها و رویکرد های یک جامعه به هیچوجه به معنای وجود و ادامه یکپارچگی آن جامعه نیست. و آن گرایش بخشی از یک کل و فردی از یک مجموعه است. زیرا که وحدت و همبستگی به معنای هماهنگی و همکاری تکامل بخش اجزاء و گرایش های یک جامعه است که کار یکدیگر را تقویت و تکمیل می‌کنند، کارها و مسئولیت ها را میان خود تقسیم می کنند.

گروه، حزب، حکومت و یا ملت – به برکت وجود آزادی و کثرت گرایی پذیرفته و اعمال شده – به صورت پیکر یک انسان پدید آمده از اعضای مختلفی در می آیند که هر یک کار خود را انجام می دهند. در چنین فضایی است که استعداد ها و تخصص به سود همه بکار گرفته می شوند، و انرژی های پنهان رها می گردند و در تمامی عرصه های اجتهادی، سیاسی، فکری و فقهی هر یک از سهم خود برخوردار می شوند و وحدت، عزت، و امنیت سیاسی و اجتماعی به معنای واقعی تحقق پیدا می نمایند.

فهم و شناخت ما از «کثرت گرایی» و «همبستگی» و وجود اختلاف در مسائل فقهی، فکری و سیاسی بدین صورت است. اما با تأکید بر روی این مطلب که «ثوابت شرعی» استنباط شده از «نصوص و قواعد کلی» و ارزش های اساسی جامعه فراتر از اجتهاد انسان ها و از دایره ی إعمال خرد ورزی بشری خارج می باشند.

بر پایه ی این قرائت و معرفت است که وارد میدان تعدد و کثرت گرایی سیاسی و فکری در کشورمان شده ایم و با تمامی جریان هایی که صادقانه و مخلصانه عمل می کنند همکاری می نماییم و به تفاوت های دینی، فکری، مذهبی و سیاسی احترام می نهیم. و به آنان حق می دهیم که هر یک به روش خود در جهت خیر و مصلحت مردم عمل کنند و به آنچه که دارند دلخوش باشند و سازگار با افکار و مرجعیت و ایدئولوژی خود عمل نماید.

اما آنچه که باقی می ماند، شایسته ترین و بهترین باورها و عملکردهاست و تاریخ بارها و بارها این حقیقت را شهادت داده و می دهد.

«فأما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الأرض» رعد: 177

"اما این کف است که دور ریخته و از بین می رود و آنچه که برای مردم مفید است در زمین باقی می ماند."

منبع: بخشی از کتاب: ضوء علی بعض المفاهیم الفکریة و السیاسیة