کارگاه سواد رسانهای با تدریس رئوف آذری فعّال«صلح و مهربانی» برای مسؤولان روابط عمومی جماعت شهرستانهای استان آذربایجان غربی در روز ٢٠ تیرماه در سردشت برگزار شد.
بنا به گزارش اصلاحوب، این مدرّس سواد رسانهای نخست با تقسیمبندی فضای زندگی روزانه به «واقعی» و «مجازی» و اشاره به وفور حضور شهروندان مثلاً ٤٠ میلیون ایرانی در تلگرام و ارقام بیش از این در مجموع شبکههای اجتماعی، فضای مجازی را «فضای دوّم زندگی» خواند و اظهار داشت در فضای دوّم، سبک زندگی و حتّی زبان محاورهای نیز متفاوت از فضای اوّل است و لازم است این فضا از جانب فعّالان مدنی و به ویژه تشکّلهای مؤثّری چون مجموعهی «دعوت و اصلاح» به وقت درک شود.
وی طرد و انکار هر یک از دو فضای موجود را ناشی از دُگماندیشی و مقاومت در برابر تغییر دانست و اظهار داشت گاهی کمسوادی و به روز نبودن، و از طرفی خود روشنفکر و منوّرالفکر پنداری افراد و گروهها، انکار یکی از دو فضای زندگی فعلی جامعهی بشری را موجد میشود که هر گزینهی انکار چه فضای اوّل و چه فضای دوّم به خطای استراتژیک به ویژه برای تشکّلها تعبیر میشود.
دبیر «کارگروه سواد رسانهای و مسؤولیت اجتماعی» انجمن سواد رسانهای ایران، اظهار داشت: «به حکم مسؤولیتی که در انجمن سواد رسانهای ایران دارم و رسالتی که سالهاست در حوزهی مسؤولیت اجتماعی برای خود تعریف کردهام، واجب میدانم در انتشار این سواد، ادای دین کنم تا شاید در راستای مسؤولیت اجتماعی به ویژه «پروژهی صلح جهانی» به هدف مبارک همافزایی کنشگران مسؤولیتشناس و مسؤولیتپذیر نائل شویم.»
وی افزود: بر همین مبنا با اوّلین پیشنهاد مسئول روابط عمومی استانی این تشکّل، اقبال نشان دادم و نیاز میبینم در باب اعتلای فعّالیّتهای مدنی به مجموعهی «دعوت و اصلاح» در استان آ.غ نیز توصیه کنم که حفظ تعادل حضور در دو فضا البتّه به تناسب مخاطبان و نیز یادگیری سواد رسانهای توأم با یاد گیری مهارتهای ارتباطی و نیز کنار زدن حجب بیجا و نابگاه و داشتن جسارت و شهامت و نیز سرعت عمل در کار روابط عمومی را لحاظ کنند که در غیر اینصورت مفهوم عنوان کاری خود را نقض کردهاید.»
وی به نقل قولی از ماموستا عمر ساوان یکی از امامان جمعهی آن تشکّل یادآور شد: «مغز و لُبّ دین، همان آب حیات است» و اگر شما برند «دعوتگری و اصلاحگری» خویش را قدر بدانید، تمام تلاش خود را معطوف خواهید داشت تا این «آب حیات» و به تعبیر اینجانب «گرانبهاترین الماس جهان» را با حکمت و حدّت به مخاطبان به شدّت نیازمند این عصر، عرضه کنید که قطعاً نتایج و دستاورد بهتری خواهید یافت.»
آذری عنوان کرد متأسّفانه باید به عرض برسانم که با توجّه به شناخت نسبی که از این مجموعه دارم، تاکنون نتوانستهاند یا ندانستهاند این «آب حیات» را به گاه و بجا و به اندازه به دست مردم برسانند و این «الماس ناب» برند تشکّلتان، هنوز ناشناخته مانده است.
وی تغییر، نوگرایی، نوآوری در سبک و سیاق کارهای مدیریتی و تشکیلاتی و نیز ناگزیر بودن از آموزش سواد رسانهای را، لازمهی حیات و بقای هر فرد و گروهی دانست و افزود: «همچنانکه در قبول تفاوت زبان و ادبیّات نسل آینده با گذشته که ناشی از تحوّلات و دگرگونیهای فرهنگی- سیاسی است، گریزی نیست در فرار از تحکّم رسانهای نیز مفرّی نیست!
این کنشگر مدنی و رسانهای در بخشی از سخنان خویش «رسانه» را «اختاپوسی» خواند که هیچکس را امانی از آن نیست ولی شرط تعقّل آن است که این «اختاپوس» را به گاه شناخت، پذیرفت و رام کرد و بهره گرفت!
گاه برخی سیاسیون، حاکمان، لیدرها، احزاب و گروهها با سوء استفاده از قدرت اثرگذاری اختاپوس رسانهای، «کاه را کوه» و «کوه را کاه» میکنند و حقایق را وارونه به مردم نشان میدهند!
این مدرس سواد رسانهای با پخش دو کلیپ واحد با چینش متفاوت از یک سخنرانی آیتالله شیرازی در قم، و اثبات تحریف آن، اضافه کرد:
«گاهی وقتها شخصیّتهای دینی اعمّ از تشیّع و اهل سنّت، در فضای رسانهای مظلوم، مقهور و مغلوب سوء استفاده کارگردانان بزرگ فضای دوّم واقع میشوند که نیاز است تشکّلهای ریشهدار و دینمدار هر دو طیف، این حسّاسیّتها و کنشگریها را در فضای دوّم درک کنند و مقهور شبکههای تحریفگر، واقعیّتزدا و حقپوش، نشوند که لازمهی این فهم و مواجهه، یادگیری «الفبای سواد رسانهای» است.
مدرّس کارگاه با اشاره به ۴ خصلت ذاتی انسان(شهوت، شهرت، ثروت و قدرت) شهوت رسانهای را با تلنگری بر بلوغ زودرس جوانان، شهرت رسانهای را با یادی از سلبریتیها، قدرت رسانهای را در ناچیز جلوه دادن خیانتهای کرکوک و عفرین توسّط برخیها و رسانهای نشدن کشتار مردم میانمار و نیز ضعف رسانهای در فاجعهی بمباران شیمیایی هفت تیر و خلق فاجعهی دوّم در حلبچه و انتقال سفارتخانهی آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس و نیز ثروتاندوزی کسانی چون پرنوکاران و هالیودیها و دیگران به مدد رسانه را مصادیقی از آن چهار خوی انسانی در فضای دوّم برشمرد و تأکید کرد:
«همچنانکه انسان میتواند این چهار خصلت بد را با مدیریت و کنترل بهینه، در مسیر مثبت و پیش برنده به کار گیرد، در فضای دوّم و رسانه نیز میتوان این چهار خصلت نکوهیده رسانهای را هدایت کرد که نمونههای آن را میتوان در استارتاپهایی چون «دیرین دیرین»، سلبریتیهایی چون «رنانی» و پویش فکری توسعهاش و نیز «نرگس کلباسی» در شهرتافزایی و نیز تشکّلهایی چون جمعیّت امام علی و مؤسّسهی مهرآفرین در گزارش لحظهای مالی و شفّافیّت در روندهای امدادگری و قدرتافزایی و نیز ثروتآفرینی در درّهی تنسی آمریکا، بیل گیتس، مارک زاکربرگ و ... ذکر کرد که صد البتّه همگی اینها به مدد تسلّط بر سواد رسانهای و بهرهبرداری به موقع از رسانه بوده است.»
آذری، در نهایت، ضمن اشاره به برخی تجارب میدانی خود، به مسؤولان روابط عمومی استان آذربایجان غربی توصیه کرد: «سازمان و تشکیلات، رسالت و آرمان، رویکردهای آن مانند دموکراسی، دگر پذیری، همبستگی، شورا و نیز راهبردهای چندگانه و شعارهای کنگرهی اخیر را با بهرهمندی از فضای دوّم، چنان پرمغز به مخاطبان منتقل کنند که حقّ مفهوم مورد توافق مجموعه و نیز رسالت مبارک آن جمع، به تناسب خلوص و شایستگی بالادستیها و اعضای خدمتگزار، خالص و صدیق ادا گردد و این اجحاف رفته در فضای دوّم بر شخصیتها و تشکّلهای مردمی، پاسخی درخور داده شود.»
در پایان این کارگاه آموزشی، به رسم یادبود چند اثر مکتوب و چاپی پیشگامان جماعت در سردشت (آقایان عثمان ایزدپناه، دلیر عبّاسی و جلال معروفیان)، از طرف روابط عمومی میزبان، به شرکتکنندگان و مدرّس کارگاه اهداء شد.
نظرات