در این مدّت کانالها هر از گاهی کلیپهایی را از فلان و فلان و فلان بزرگوار میگذارند با موضوع «حکم و فتوای برگزاری یا عدم برگزاری نماز جمعه و جماعات و....».
یکی زنگ زد و گفت میخواهند مساجد را بر رویمان ببندند و از ته دلش دوست داشت بگوید این سیاست علیه دینداران است. ضمن اینکه افسوس میخورم از این قیل و قال، از عدم توجّه بزرگواران به «روح دین» دلتنگم.
«روح دین» هرگز برگزاری جمعه و جماعات نیست. روح دین، رسانیدن انسان به صلح، صفا، سلامت و آرامش روحی- روانی و جسمی است. روح دین، «درست زیستن و درست بودن» با هم است؛ «با هم خندیدن و با هم لذّت بردن از نعمتهاست.» روح دین عبارتست از «اصلاح رابطهی انسان با خود، همنوع، غیر همنوع و خدای خود». هر چیزی سبب تقویت این ارتباط شود به اندازهی تأثیرش «واجب یا مستحب و یا مباح» خواهد بود و هر چیزی که این اهداف را تهدید کند به اندازهی تأثیرش «حرام یا مکروه و یا مباح» خواهد بود.
بودن با هم اگر مقصود را تهدید کند یا حرام یا مکروه است و این امری است که هر کسی میتواند آن را تشخیص دهد و دیگر نیازی به تورّق کتابهای فقهی و قیل و قال و جنجال و تهمت و درخواست فتوا ندارد.
وقتی خوردن سیر یا پیاز سبب توصیه به عدم حضور در نماز جمعه میشود چون در ارتباط افراد با هم ایجاد مشکل میکند آیا تهدید یک بیماری سرایت کننده در اجتماعات آن هم در حدّ بسیار جدّی و توصیههای مکرّر و دلسوزانهی متخصّصان امر(پزشکان) خطرش از سیر و پیاز کمتر است؟!
در قرآن یک آیه در مورد نماز جمعه داریم در حالی که بیش از صدها آیه در رابطه با کیفیّت و اهتمام دادن به تصحیح روابط اجتماعی داریم.
تعطیلی موقّت نماز جمعه و جماعات هرگز تیشه به ریشه دین زدن نیست این به مثابهی «تخریب با هدف تعمیر» است ما میخواهیم با تعطیلی موقّت، بهتر و بیشتر بتوانیم در کنار هم باشیم و با هم دست به دعا شویم و نماز بخوانیم.
اطاعت از «اولوا الامر» در آیهی ٥٩ سورهی نساء به معنای «اطاعت از متخصّصان امر» است الآن صاحبان تخصّص در این امر «پرسنل عزیز، زحمتکش و دلسوز و شجاع بیمارستان و پزشکان هستند» و کسی حقّ دخالت در کارهایشان و مقابله با آن را ندارد. ماموستایان دینی موظّفند به دستورات این متخصّصان بدون کوچکترین بگو مگو تمکین کنند. عدم تمکین عمدی نوعی بی تقوایی است.
سخن آخر اینکه موضوع تا این حدّ پیچیده نیست و نباید پیچیدهاش کرد و اصلاً نیازی به فتوا و حکم ندارد تا هر دم منتظر فتوای جدید باشیم.
نظرات