وقتی ملتها به پا میخیزند تا زمانی که کرامتشان را بازپس نگرفتهاند و به اهدافشان نرسیدهاند آرام نمیگیرند و تا وقتی که از غاصبان آزادی و گستاخان و سرکشان انتقام نگرفتهاند از پای نمینشینند. در این راه هر چند که جانفشانی کنند و هر بهایی که برای رسیدن به آزادی خود پراخت کنند کم است. این در عموم انقلابهای انسانی و به طور ویژه در انقلاب شکوهمند مصر دیده میشود. انقلابی منحصر به فرد که اعتماد انقلابیون به خدا و وعدههای الهی بینهایت بود و همواره یاری مؤمنان بر خداوند واجب بوده است:
(إِﻧَّﺎ ﻟَﻨَﻨْﺼُﺮُ رُﺳُﻠَﻨَﺎ وَاﻟَّﺬِﯾﻦَ آﻣَﻨُﻮا ﻓِﻲ اﻟْﺤَﯿَﺎةِ اﻟﺪُّﻧْﯿَﺎ وَﯾَﻮْم َّﯾَﻘُﻮمُ اﻷﺷْﻬَﺎد)
ما قطعاً پیغمبران خود را و مؤمنان را در زندگی دنیا و در آن روزی که گواهان بپا میخیزند یاری میدهیم و دستگیری میکنیم.
(وَإِنَّ ﺟُﻨْﺪَﻧَﺎ ﻟَﻬُﻢُ اﻟْﻐَﺎﻟِﺒُﻮنَ) و لشکر ما حتماً پیروز میشوند.
(وَﻟَﻘَﺪْ ﻛَﺘَﺒْﻨَﺎ ﻓِﻲ اﻟﺰَّﺑُﻮرِ ﻣِﻦْ ﺑَﻌْﺪِ اﻟﺬِّﻛْﺮِ أَن اﻷَْرْضَ ﯾَﺮِﺛُﻬَﺎ ﻋِﺒَﺎدِیَ اﻟﺼَّﺎﻟِﺤُﻮنَ)
ما علاوه بر قرآن، در تمام کتب (انبیاء پیشین) نوشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایستهی ما به ارث خواهند برد.
اینها و دیگر آیات روشنی که نشان میدهد خداوند یقینا مؤمنان را یاری میدهد و این وعدهی خداوند به ستمدیدگانی است که وقتی ستمی به آنان برسد خویشتن را یاری میکنند:
(ذَﻟِﻚَ وَﻣَﻦْ ﻋَﺎﻗَﺐَ ﺑِﻤِﺜْﻞِ ﻣَﺎ ﻋُﻮﻗِﺐَ ﺑِﻪِ ﺛُﻢَّ ﺑُﻐِﻲَ ﻋَﻠَﯿْﻪِ ﻟَﯿَﻨْﺼُﺮَﻧَّﻪُ اﻟﻠَّﻪُ إِنَّ اﻟﻠَّﻪَ ﻟَﻌَﻔُﻮٌ ﻏَﻔُﻮرٌ)
این گونه است که هر فرد دست به ستم و جنایت زند به همان اندازه که بدو ستم و جنایت شده است و سپس دوباره به وی ستم و جنایت شود حتماً خداوند او را یاری خواهد کرد و خداوند بسیار عفوکننده و بس بخشاینده است.
گاه پیروزی به تأخیر میافتد
گاهی پیروزی قطعی خداوند به علت حکمتی که خود میداند به تأخیر میافتد از جمله آن حکمتها: کشف معادن موجود در رادمران، تفاوت در صفبندیها به طوری که مؤمنان راستین از دروغگویان و پاکبازان از فرصتطلبان مشخص شوند؛ آنانی که خواهان دنیا هستند از آنان که برای آخرت میکوشند جدا شوند؛ دلیران از بزدلان و مجاهدان واقعی از مدعیان و مانعتراشان متمایز شوند. گاهی تأخیر پیروزی شگفتیهایی را به دنبال میآورد که علاوه بر عموم مردم، خردمندان را نیز متحیر میکند؛ زمانی که پرده از چهرهها میافتد و مشکلات و دشواریها، گروهی را پایین میآورد و گروهی را بالا میبرد و باعث میشود تا آشکار شود چه کسی واقعا میگرید و چه کسی خود را به گریه زده است: (ﻟِﯿَﻬْﻠِﻚَ ﻣَﻦ ﻫَﻠَﻚَ ﻋَﻦْ ﺑَﯿِّﻨَﺔٍ وَﯾَﺤْﯿَﻰ ﻣَﻦْ ﺣَﻲَّ ﻋَﻦْ ﺑَﯿِّﻨَﺔ) بدین وسیله آنان که گمراه میشوند با اتمام حجّت بوده و آنان که راه حق را میپذیرند با آگاهی و دلیل آشکار باشد.
گاهی پیروزی به تأخیر میافتد تا صفوف مؤمنان برای دستیابی به اهداف مشترک متحد شود و اهمیت و ارزش جهاد و اهمیت پناه آوردن مخلصانه به درگاه خدا را دریابند؛ خدایی که درماندگان را اجابت میکند آنگاه که وی را بخوانند و گره از کارشان میگشاید:
(وَﻛَﺄَﯾِّﻦْ ﻣِﻦْ ﻧَﺒِﻲٍّ ﻗَﺎﺗَﻞَ ﻣَﻌَﻪُ رِﺑِّﯿُّﻮنَ ﻛَﺜِﯿﺮٌ ﻓَﻤَﺎ وَﻫَﻨُﻮا ﻟِﻤَﺎ أَﺻَﺎﺑَﻬُﻢْ ﻓِﻲ ﺳَﺒِﯿﻞ ْاﻟﻠَّﻪِ وَﻣَﺎ ﺿَﻌُﻔُﻮا وَﻣَﺎ اﺳْﺘَﻜَﺎﻧُﻮا وَاﻟﻠَّﻪُ ﯾُﺤِﺐُّ اﻟﺼَّﺎﺑِﺮِﯾﻦَ * وَﻣَﺎ ﻛَﺎنَ ﻗَﻮْﻟَﻬُﻢْ إِﻻَّ أَنْ ﻗَﺎﻟُﻮا رَﺑَّﻨَﺎ اﻏْﻔِﺮ َﻟَﻨَﺎ ذُﻧُﻮﺑَﻨَﺎ وَإِﺳْﺮَاﻓَﻨَﺎ ﻓِﻲ أَﻣْﺮِﻧَﺎ وَﺛَﺒِّﺖْ أَﻗْﺪَاﻣَﻨَﺎ وَاﻧْﺼُﺮْﻧَﺎ ﻋَﻠَﻰ اﻟْﻘَﻮْمِ اﻟْﻜَﺎﻓِﺮِﯾﻦَ * ﻓَﺂَﺗَﺎﻫُﻢُ اﻟﻠَّﻪُ ﺛَﻮَاب اﻟﺪُّﻧْﯿَﺎ وَﺣُﺴْﻦَ ﺛَﻮَابِ اﻵَْﺧِﺮَةِ وَاﻟﻠَّﻪُ ﯾُﺤِﺐُّ اﻟْﻤُﺤْﺴِﻨِﯿﻦ) [آل عمران: ۱۴۶ - ۱۴۸].
و چه بسیار پیغمبرانی که مردان خدای فراوانی به همراه آنان کارزار میکردهاند و به سبب چیزی که در راه خدا بدانان میرسیده است سست و ضعیف نمیشدهاند و زبونی نشان نمیدادهاند و خداوند شکیبایان را دوست میدارد. و گفتارشان جز این نبود که میگفتند: پروردگارا! گناهانمان را ببخشای و از زیادهرویها و تندرویهایمان صرف نظر فرمای و گامهایمان را ثابت و استوار بدار و ما را بر گروه کافران پیروز بگردان. پس خداوند پاداش این جهان را بدیشان داد، و پاداش نیکوی آخرت را و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد.
تا همیشه این قاعدهی قرآنی را به خاطر داشته باشیم که: (إِنَّ اﻟﻠَّﻪَ ﻻَ ﯾُﻐَﯿِّﺮُ ﻣَﺎ ﺑِﻘَﻮْمٍ ﺣَﺘَّﻰ ﯾُﻐَﯿِّﺮُوا ﻣَﺎ ﺑِﺄَﻧْﻔُﺴِﻬِﻢ)
خـدا آن ملتی را ســـروری داد که تقدیرش به دست خویش بنوشت
و با آن قــوم هیچ کــاری ندارد که دهـقانش بــرای دیــگری کشت
نبرد دورههای متوالی دارد پس اندوهگین مباش
نبرد با دشمنان حق و مخالفان آزادی و کرامت انسانها درازمدت و دارای حلقهها و دورههای گوناگون است بنابراین لازم نیست در حالت بهبود انقلاب مغرور شویم و هنگام ضعف و سستی کردن آن ناامید شویم بلکه باید بر ادامهی راه نه چندان آسانی که در پیش داریم تأکید کنیم و به آینده خوشبین باشیم. گاهی برخی افراد در یکی از صحنهها دچار ضعف بشری و ناامیدی میشوند، یا در برابر ابعاد عظیم حادثه و سختی و دشواری راه میلغزند؛ اما یقین مؤمن در تحقق وعدهی الهی هیچگاه دچار لغزش نمیشود. در جنگ احزاب با وجود گرفتاری و دشواری شدید مؤمنان گفتند این چیزی است که خدا و رسولش به ما وعده دادهاند و خدا و رسولش راست گفتند و تنها بر ایمان و یقینشان افزوده شد.
گاه اظهارات برخی از برادران که نشان دهندهی بیصبری آنان است تو را اندوهگین میکند اما تو بیتابی مکن باید به آنان یادآور شوی که این نشانهی نزدیک بودن پیروزی است:
(أَمْ ﺣَﺴِﺒْﺘُﻢْ أَنْ ﺗَﺪْﺧُﻠُﻮا اﻟْﺠَﻨَّﺔَ وَﻟَﻤَّﺎ ﯾَﺄْﺗِﻜُﻢْ ﻣَﺜَﻞُ اﻟَّﺬِﯾﻦ ُﺧَﻠَﻮْا ﻣِﻦْ ﻗَﺒْﻠِﻜُﻢْ ﻣَﺴَّﺘْﻬُﻢُ اﻟْﺒَﺄْﺳَﺎءُ وَاﻟﻀَّﺮَّاءُ وَزُﻟْﺰِﻟُﻮا ﺣَﺘَّﻰ ﯾَﻘُﻮلَ اﻟﺮَّﺳُﻮلُ وَاﻟَّﺬِﯾﻦَ آَﻣَﻨُﻮا ﻣَﻌَﻪ. ٌﻣَﺘَﻰ ﻧَﺼْﺮُ اﻟﻠَّﻪِ أَﻻَ إِنَّ ﻧَﺼْﺮَ اﻟﻠَّﻪِ ﻗَﺮِﯾﺐ) [بقره: ۲۱۴].
آیا گمان بردهاید که داخل بهشت میشوید بدون آنکه به شما همان برسد که به کسانی رسیده است که پیش از شما درگذشتهاند؟ زیانهای مالی و جانی به آنان دست داده است و پریشان گشتهاند که پیغمبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند میگفتهاند: پس یاری خدا کی (و کجا) است؟! بیگمان یاری خدا نزدیک است
ممکن است برخی افراد از روی ضعف و ناامیدی در مسیر راه زمینگیر شوند اما باید یقین داشته باشیم که پیروزی نزدیک است:
(وَﻫُﻮَ اﻟَّﺬِی ﯾُﻨَﺰِّلُ اﻟْﻐَﯿْﺚَ ﻣِﻦْ ﺑَﻌْﺪِ ﻣَﺎ ﻗَﻨَﻄُﻮا وَﯾَﻨْﺸُﺮُ رَﺣْﻤَﺘَﻪُ وَﻫُﻮَ اﻟْﻮَﻟِﻲُّ اﻟْﺤَﻤِﯿﺪ) [شورا: ۲۸].
و او است که باران را میباراند بعد از آنکه (مردمان از بارش آن) ناامید میگردند، و رحمت خود را میگستراند (و دامنهی باران را به اینجا و آنجا میکشاند و فراگیرش میگرداند). او سرپرست ستوده است.
بدان که پیروزی زمانی دارد که خداوند آن را معین کرده است و شدت درد و سختی تکالیف او را به عجله نمیاندازد:
(ﺣَﺘَّﻰ إِذَا اﺳْﺘَﯿْﺌَﺲَ اﻟﺮُّﺳُﻞُ وَﻇَﻨُّﻮا أَﻧَّﻬُﻢْ ﻗَﺪْ ﻛُﺬِﺑُﻮا ﺟَﺎءَﻫُﻢْ ﻧَﺼْﺮُﻧَﺎ ﻓَﻨُﺠِّﻲَ ﻣَﻦْ ﻧَﺸَﺎءُ وَﻻَ ﯾُﺮَدُّ ﺑَﺄْﺳُﻨَﺎ ﻋَﻦِ اﻟْﻘَﻮْمِ اﻟْﻤُﺠْﺮِﻣِﯿﻦ) [یوسف: ۱۱۰].
تا آنجا که پیغمبران (از ایمان آوردن کافران و پیروزی خود) ناامید گشته و گمان بردهاند که تکذیب شدهاند. در این هنگام یاری ما به سراغ ایشان آمده است و هرکس را که خواستهایم نجات دادهایم. عذاب ما از سر مردمان گناهکار دور و دفع نمیگردد.
در میان مجاهدان راستین و پیروزی چیزی جز قدرت صبر وجود ندارد هنگامی که دو طرف از شدت خشم برای همدیگر انگشت به دندان میجوند:
(وَﻟَﻘَﺪْ ﻛُﺬِّﺑَﺖْ رُﺳُﻞٌ ﻣِﻦْ ﻗَﺒْﻠِﻚَ ﻓَﺼَﺒَﺮُوا ﻋَﻠَﻰ ﻣَﺎ ﻛُﺬِّﺑُﻮا وَأُوذُوا ﺣَﺘَّﻰ أَﺗَﺎﻫُﻢ َﻧَﺼْﺮُﻧَﺎ...)
پیغمبران فراوانی پیش از تو تکذیب شدهاند و در برابر تکذیبها شکیبائی کردهاند و اذیّت و آزار شدهاند تا یاری ما ایشان را دریافته است.
هر کس بردبارتر باشد به پیروزی و توفیق سزاوارتر است و سنت و آیین خدا تغییرناپذیر است زیرا کسی که قوانین دیگران را تغییر میدهد باید قدرت و توانش بالاتر از دیگران باشد و بتواند بر آنان چیره و غالب شود. چه کسی میتواند سنتهای الهی را تغییر دهد؟ خبرهایی از پیامبران به ما رسیده است که سختی و دشواری راه را برایمان توصیف میکند و آنچه را که سرانجام در انتظار مؤمنان است مورد تأکید قرار میدهد.
انقلاب ما گسترهی جهانی دارد پس بیتابی مکن
باید بدانیم که انقلاب ما مانند سایر انقلابهای مردمی نیست زیرا اثرات داخلی، منطقهای و بینالمللی حتی تاریخی آن بسیار شگرف است و به همین دلیل از جهتهای مختلف علیه آن توطئه میچینند. امید به این انقلاب تنها از آن مردم مصر نیست بلکه صدها ملیون مسلمان و غیرمسلمان که با روح و جانشان هر دقیقه انقلابمان را دنبلا میکنند و در دعا و امید و آرزو با ما شریک هستند به این انقلاب دل بستهاند. آنان هم همانند ما منتظر لحظهی اعلام پیروزی و موفقیت انقلاب ما هستند. به همین خاطر وعدهی الهی به هر نوع پیروزی تعلق نمیگیرد بلکه در برابر پیروزی بزرگی است که با عظمت آن تناسب دارد.» آنگاه که یاری خدا از راه برسد «؛ پس باید به وعده و بشارت الهی امیدوار باشیم و به جهادمان ادامه دهیم و تا سرنگونی کودتای باطل پافشاری کنیم تا وعدهی الهی فرا رسد که خداوند خلف وعده نمیکند. ممکن است حجم تجاوز و ستم بر شخصیتهای بزرگ امت اسلامی تو را نگران کند، حملاتی که ارزشها را نابود و اخلاق را تهدید و سرشت انسانی را هدف قرار میدهد و بر کینه و کدورت دامن میزند اندوهگینت کند؛ اگر چنین است به خاطر داشته باش که ممکن نیست در سایهی استبداد نسل محترمی پرورش یابد؛ غیرممکن است روحیهی مبارزه و جهاد در چنین جامعهای شکل گیرد و این واقعیت باید عزممان را در ادامهی انقلاب و اصلاح این مسیر و تصحیح انحرافی که شیفتگان قدرت و مقام در سایهی استبداد به وجود آوردهاند تقویت کند.
نظرات