حکم پذیرفتن دعوت مسلمان
یکی از پلهای دوستی، پذیرفتن دعوت مسلمان است. چنانکه رسول اکرم-صلّی الله علیه وسلّم- میفرماید:
«وإذا دعاک فأجبهُ» [۳۸]، یعنی «اگر مسلمان، تو را دعوت نمود، دعوتش را اجابت کن».
پذیرفتن برخی از دعوتها، واجب، و برخی دیگر سنت و بعضی، حرام است.
قبول کردن دعوت عروسی، واجب است به شرطی که منکر در آن نباشد. ابن عمرب میگوید: رسولالله-صلّی الله علیه وسلّم- فرمود:
«إذَا دُعِی أَحَدُکُمْ إلَى الْوَلِیمَةِ فَلْیأْتِهَا» [۳۹].
«هرگاه یکی از شما را برای شرکت در عروسی، دعوت کردند، آن را اجابت کند».
علما میگویند: اینجا امر، برای وجوب است یعنی شرعاً بر تو واجب است که دعوت را اجابت کنی به شرطی که در آن عروسی، امور خلاف شرع، نباشد.
آداب دعوت
ابوهریره-رضی الله عنه- میگوید: نبی اکرم-صلّی الله علیه وسلّم- فرمود:
«شَرُّ الطَّعَامِ طَعَامُ الْوَلِیمَةِ یدْعَى لَهَا الأَغْنِیاءُ، وَیتْرَکُ الْفُقَرَاءُ، وَمَنْ تَرَکَ الدَّعْوَةَ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ وَرَسُولَهُ-صلّی الله علیه وسلّم-» [۴۰].
«بدترین طعام، ولیمهای است که افراد مستحق را از خوردن آن باز میدارند و کسانی را که بدان نیاز ندارند، دعوت میکنند. و کسی که دعوت را اجابت نکند، از خدا و رسولش، نافرمانی کرده است».
پس بدترین ولیمه، آن است که به خاطر ریا و شهرت، داده شود و افراد ثروتمند، دعوت شوند و فقراء از آمدن به آن، منع گردند. قابل یادآوری است که هدف از حضور در دعوتیها، صرفاً خوردن نیست. برخی از مردم، وقتی که به شرکت در مراسم عروسی، دعوت میشوند، میگویند: نمیتوانم شرکت کنم چون غذا خوردهام یا اینکه میگوید: نمیخواهم چیزی بخورم. باید دانست که صرفاً هدف، خوردن نیست. بلکه هدف این است که با مردم، انس بگیرید، با آنها صحبت نمایید و برای آنان، دعای خیر کنید.
رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- میفرماید:
«إِذَا دُعِىَ أَحَدُکُمْ إِلَى طَعَامٍ فَلْیجِبْ فَإِنْ شَاءَ طَعِمَ وَإِنْ شَاءَ تَرَکَ» [۴۱].
«هرگاه، یکی از شما به صرف غذایی، دعوت شد، آن را بپذیرد. سپس، اگر میل داشت، بخورد. و اگر میل نداشت، نخورد».
همچنین بسیاری از سلف، در حالی که روزه بودند، در چنین مراسمی شرکت میکردند و به خاطر حسن خلق صاحبان خانه، برایشان دعای خیر میکردند.
ابن مسعود-رضی الله عنه- میگوید: رسولالله-صلّی الله علیه وسلّم- فرمود: «طعام اولین روز ولیمه، واجب است و طعام روز دوم، سنت است و طعام روز سوم بخاطر سمعه و ریا است و هر کس بدنبال شهرت باشد، خداوند او را روز قیامت، رسوا خواهد کرد» [۴۲].
این حدیث، ضعیف است زیرا در سندش، فرد مجهولی، وجود دارد. امام بخاری رحمهالله نیز آن را ضعیف میداند و در صحیح بخاری میگوید: رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- زمان عروسی را به یک یا دو روز، محدود نساخت [۴۳].
پس مسلمان، اجازه دارد که یک، دو، و یا سه روز، برای عروسی، غذا بدهد. اما آنچه به سنت نزدیکتر است، اینست که یک روز باشد و یک ولیمه بدهد.
بهرحال، هدف این است که دعوت، اجابت شود و در آنجا، منکری نیز وجود نداشته باشد.
دعوت کسی را اجابت کنید که شما را جلوتر دعوت کرده است پس اگر دو نفر، شما را در یک روز، دعوت کردند، کسی که جلوتر دعوت کرده است، حق تقدم دارد و شما باید از فرد دوم، معذرتخواهی کنید و به او بگویید: فلانی جلوتر از شما مرا دعوت کرده است.
اگر دو نفر همزمان، شما را دعوت کردند، پذیرش دعوت کسی که از نظر خویشاوندی به شما نزدیکتر است، اولویت دارد. و اگر یکی از خویشاوندان و همسایهها همزمان شما را دعوت کردند، فرد خویشاوند، اولویت بیشتری دارد.
و اگر در آن محل، منکری وجود دارد، نباید در چنین مراسمی شرکت کرد همانگونه که بیان شد. مگر اینکه فرد، احساس کند که حضور من باعث جلوگیری از منکر میشود یا منکر را محدود میسازد که در این صورت، میتواند شرکت نماید.
دین، نصیحت است
الف) نصحیت، واجب است
رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- فرمودند:
«وَإِذَا اسْتَنْصَحَکَ فَانْصَحْ لَهُ» [۴۴].
«اگر برادر مسلمانت از تو درخواست نصیحت کرد، او را نصحیت کن».
نصیحت کردن، یکی دیگر از آدابی است که پیامبر اکرم-صلّی الله علیه وسلّم- آن را به ما آموزش داده است و یکی از شعارهای محبت، به شمار میرود.
و واجب است که ما مسلمانان، یکدیگر را نصیحت کنیم.
پس راهنمایی و نصیحت دیگران، نزد علما واجب است. رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- میفرماید: «دین، نصیحت است». صحابه پرسیدند: برای چه کسی؟ فرمود: «برای خدا، کتاب خدا، رسول خدا و پیشوایان مسلمان و عموم آنها» [۴۵].
همچنین آن حضرت-صلّی الله علیه وسلّم- فرمود:
«اُنْصُرْ أَخَاک ظَالِمًا أَوْ مَظْلُومًا».
«برادرت را چه ظالم باشد و چه مظلوم، یاری کن».
صحابه گفتند: ای رسول خدا! اگر مظلوم باشد، به او کمک میکنیم. اما اگر ظالم بود، چگونه او را یاری کنیم؟ فرمود: «همین که او را از ظلم جلوگیری کنید، کمک و همکاری با اوست» [۴۶].
پس از آنجایی که عصمت، ویژه انبیا است و همهی انسانهای دیگر در معرض خطا و نسیان، قرار دارند. بر ما واجب است تا یکدیگر را نصیحت کنیم. پس اگر مسلمانی دید که برادر مسلمانش در اجتهاد، کار و یا یکی از رفتارهایش، مرتکب اشتباه شده است، باید نزد او برود و او را نصیحت کند و بداند که مردم، انسان ناصح را با دعا، محبت و برخورد خوب، استقبال میکنند.
علیبن ابیطالب-رضی الله عنه- میگوید: «مؤمنان ناصحاند و منافقان فریبکار».
پس هرگاه، شخصی را دیدید که در مجالس، از برادران دیناش انتقاد میکند و آنها را بد و بیراه میگوید و حیثیت و آبروی آنها را زیر سؤال میبرد اما هنگامی که با آنها روبرو میشود، آنان را نصیحت نمیکند، بدانید که او به خدا، رسول خدا و مؤمنان، خیانت میکند.
یکی از نشانههای مؤمن این است که اگر درصدد اصلاح فردی برآید، نزد او میرود و او را به خلوت میبرد و با شفقت، مهربانی و نرمی به نصیحت او میپردازد. و آن قدر به این کارش ادامه میدهد تا او را اصلاح کند. اما اگر کسی، هدفش بدنام کردن فرد مسلمان است پس باید بداند که خداوند او را به خاطر این کار، محاسبه خواهد کرد و نیتش را خوب میداند.
خداوند در قرآن کریم روش دعوت پیامبران را یادآوری نموده که دعوت آنها بر نصیحت استوار بود هاست. نوح-علیه السّلام- میگوید:
﴿أُبَلِّغُکُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّی وَأَنصَحُ لَکُمۡ﴾ [الأعراف: ۶۲].
«پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و شما را نصیحت میکنم».
و پیامبر خدا صالح-علیه السّلام- به قومش میگوید:
﴿أَبۡلَغۡتُکُمۡ رِسَالَةَ رَبِّی وَنَصَحۡتُ لَکُمۡ﴾ [الأعراف: ۷۹].
«ای قوم! پیام پروردگارم را به شما رساندم و شما را نصحیت کردم».
مشاهده میکنیم که پیامبران، این بندگان برگزیده خداوند، راه نصیحت را در پیش گرفتند و ما هم باید اینگونه باشیم و بدانیم که هر کس، به گروهی شباهت داشته باشد، جزء آن گروه به شمار میرود.
آداب نصیحت
نصیحت، آدابی دارد که عبارتند از: ۱- اخلاص، ۲- نرمی در گفتار، ۳- مخفیانه نصیحت کردن.
انسان، زیاد دچار اشتباه میشود. ما هم معصوم نیستیم و مرتکب خطا میشویم. این نکته را تکرار میکنم تا فرد ناصح بداند که خطا و نسیان، امری طبیعی است و در سرشت انسان، نهفته است. لذا نباید در نصیحت کردن، تعصب به خرج داد. شاعر میگوید:
من ذا الذی ما ساء قط/ ومن له الحسنى فقط
چه کسی هرگز دچار اشتباه نشده است و چه کسی وجود دارد که فقط نیکی کرده باشد.
شاعری دیگر میگوید:
ترید مهذباً لا عیب فیه/ وهل عود یفوح بلا دخان
انسان وارستهای میخواهی که هیچ عیبی نداشته باشد. آیا عودی سراغ داری که بوی خوش از آن برخیزد ولی دود نداشته باشد.
یکی دیگر از شعرا میگوید:
ولست بمستبقٍ أخا لا تلمه/ علی ثعثٍ أب الرجال الـمهذبُ
تو هیچ برادری را نمیگذاری مگر اینکه او را به خاطر چیز کوچکی سرزنش مینمایی. آیا افرادی بیعیب و نقص، سراغ داری.
شاعری دیگر میگوید:
من ذا الذی ترضى سجایاه کلها/ کفی الـمرء بنلآ أن تعد معیبه
چه کسی را میشناسید که همهی رفتارهایش، پسندیده باشد. برای بزرگواری یک انسان، همین قدر کافی است که عیبهایش، محدود و قابل شمارش باشند.
باید بدانیم که نصیحت کردن در خلوت، یکی از عادات رسول خدا-صلّی الله علیه وسلّم- بود. زیرا نصیحتی که در انظار عمومی انجام گیرد، باعث رسوایی میشود. شاعر میگوید:
تغمدنی بنصحک فی انفراد / وجنبنی النصیحة فی الجماعة
فإن النصح بین الناس نوع/من التوبیخ أرفض استماعه
فإن خالفتنی وعصیت أمری/ فلا تجزع إذا لم تلق طاعة
در تنهایی هرچه میخواهی، مرا نصحیت کن. و از نصیحت کردن من در حضور مردم، پرهیز کن. زیرا نصیحت کردن در انظار عموم، نوعی توبیخ به شمار میرود که من دوست ندارم به آن گوش فرادهم و اگر با من مخالفت کردی و دستورم را اطاعت نکردی، پس اگر از تو فرمانبرداری نشد، پریشان خاطر مشو.
عمر-رضی الله عنه- میگفت: «خداوند ببخشاید کسی را که عیبهایم را به من هدیه دهد» و هنگامی که صحابه او را نصیحت میکردند، به سخنان آنان گوش فرا میداد.
پانوشتها:
[۳۹] - بخاری (۶/۱۴۳) و مسلم (۱۴۲۹).
[۴۰] - بخاری (۶/۱۴۴) و مسلم (۲/۱۰۵۴) شمارهی (۱۴۳۲).
[۴۱] - مسلم (۱۴۳۰).
[۴۲] - ابوداود (۳۷۴۵) و احمد (۵/۲۸) و حدیث را آلبانی در صحیح الجامع (۳۶۱۶) ضعیف دانسته است.
[۴۳] - صحیح بخاری (۶/۱۴۳).
[۴۴] - مسلم (۲۱۶۲).
[۴۵] - صحیح مسلم (۵۵).
[۴۶] - بخاری (۳/۹۸) بر روایت انس. و مسلم (۲۵۸۴) بر روایت جابر.
نظرات