5.پرورش روح گذشت و تسامح در قبال نگرشهای متفاوت از متون دینی:
در قضایایی که درِ اجتهاد به رویشان باز است، سرشتی است که فهمها متفاوت از هم باشند. در اینصورت نمیتوان تنها و تنها یک طرز نگرش را درست و غیر آن را بر سبیل خطا پنداشت.
دین اسلام دارای دو بخش« ثوابت» و« متغیرات» است. تمام ائمه و مجتهدان امت در قسم اول متحد و متفقاند و در قسم دوم، آرای گوناگونی ابراز داشتهاند. پروژهی« تزکیه و دعوت» نیز به همین شیوه و برهمین دو بخش قسمت میشود که لازم است جریانات اسلامیبر سفرهی« ثوابت»، قرین و همنوای یکدیگر باشند و در بخش« متغیرات»، هیچ یک از اجتهادات خود دریغ نکند. اختلاف نظر در قسم دوم سرشتی است و اشکالی ندارد. ولی چنین اختلافی نباید معیار ولاء و براء مسلمانان قرار گیرد چراکه در ذات خود، نه مذموم است و نه بدان مبلغ مهم که شرط اخاء و موالات و ملاک عدوان و ناسازگاری باشد.
از سویی، نگرشهای ناموافق، در معیت براهین قابل بحثاند و از دیگر سو، حاصل گفتگوها لزوماً تلاقی و همسان شدن افکار نیست. در صورت چنین پیش آمدی، نیک است بر اشتراکات و یکسانیها، اتفاق شود و در اختلافات و نابرابریها، هر یک عذر مقابلش را بپذیرد. باشد که گسل فکری افراد، موجب اعراض و قهر ایشان از یکدیگر نگردد تا مبادا در این فرمایش نبی گرامی( صلی الله علیه و سلم) داخل گردیم که میفرماید:« لا یحلُّ للمؤمنِ أن یهجُرَ أخاهُ فوقَ ثلاثةِ أیّامٍ» [ روایت امام مسلم از عبدالله بن عمر]. ترجمه:« برای فرد ایماندار جایز نیست که بیش از سه روز با برادر ایماندارش قهر باشد».
6.ایجاد توازن میان« سنّت» و« جماعت»:
متأسفانه بسیاری از جریانات اسلامی در این زمینه، از نهج تعادل تخلّف نمودهاند. برخی به نرخ زایل شدن جماعت و همبستگی، بر انجام سنت پا میفشارند و از مصالح دینی و اجتماعی چشم میپوشند. عدهای نیز به قیمت متروک شدن سنت، برای حفظ یکرنگی و اجتماع میکوشند و گاه آثار بدعت در افکار و کردارشان پیدا میآید. هر دوی این پیامدها حاصل عدم هم سنگی میان صیانت از همبستگی و پایبندی به سنت است. آشکار است که پروردگار ملاحظهی هردو بعد را از ما میطلبد.
تعالیم دین اسلام به ما میآموزد که:
الف) علیه حاکم طاغوت و مستبدی که به اسلام حکم نمیکند، آرام نگیریم و او را به مسیر صحیح سنت متذکر و رهنمون شویم.
ب) در غیر معصیت و بزهکاری، لازم است از ولی امر مسلمانان فرمان بریم.
این دو مورد، ساز و کارهای بسیار مؤثر و کارگری جهت رعایت سنت( الف) و حراست از همبستگی و جماعت( ب) هستند.
7.تقدّم مصالح عمومیبر مصالح حزبی:
مجاهدت برای تحقق بخشیدن مصالح کلی دین اسلام، بر کوشش در راستای تحقیق مصالح حزبی، تفوق و برتری دارد. لازم است این واقعیت را در نهاد عموم جامعه نهادینه ساخت که فعالیت دینی جهت برآورده کردن آمال و مقاصد اسلام، مسئولیت امت اسلامیاست نه تنها وظیفه و تکلیف جماعتهای اسلامی.
لازم است نیروهای جمعی در راستای حفظ وحدت اسلامی، بسیج گردند و برپایی دولت اسلامی، مقصود متعالی و آرمان مشترک همهی مسلمانان با هر فکر و اندیشهای باشد. چنین سزاواریها و یکرنگیهایی به گواه تاریخ، همواره توفیق بیشتری یافته و ثمر دلخواهتری به بار آورده است.
به همین ترتیب، برادری دینی و ایمانی، ارحج و اولیتر از اخوت حزبی و تشکیلاتی است. همهی مسلمانان در خصیصهی بندگی و دعوت به سوی خدا یکسان و برابرند. همین مراد مشترک چنان ارجمند و پرقدرت است که قادر است مهرورزی، دلنوازی، تقریب و یکدلی را به ارمغان آورد.
8.احیای فقه موازنه میان مصالح و مفاسد
گام اول: لازم است ابتدا به تحصیل مصالح مبادرت نماییم و سپس به تکمیل آنها بپردازیم. برای مثال، پیامبر اکرم( صلی الله علیه و سلم) در حالی کعبه را طواف نمود که 360 بت داخل و اطراف آن وجود داشت. ولی آن حضرت( صلی الله علیه و سلم) به جای آنکه به نابود کردن آنها مبادرت کند، به بازسازی اعتقادات و اندیشهها کمر همت بست.
گام دوم: لازم است ابتدا در تقلیل مفاسد بکوشیم پیش از آنکه در صدد تعطیل آنها برآییم. در این مورد، مراحل تدریجی تحریم مواد الکلی از سوی پروردگار، درس بزرگی برای مدعیان تطبیق شریعت است.
با وجودیکه صحابهی پیامبر( صلی الله علیه و سلم) صاحبان باوری پولادین بودند و اوامر و نواهی پروردگار را درحال لبیک میگفتند، خداوند این مفسده را در سه وهله بر آنها حرام گردانید. نوشتهاند با ابلاغ سومین آیه در باب تحریم کلی مشروبات، کهریزهای مدینه از خمر لبالب بود. چه بسا مسلمانانی که در میخوارگی به کهولت رسیده بودند و لکن نهی پروردگار را بیدرنگ اجابت نمودند.
گام سوم: دفع افسد بوسیلهی فاسد
گام چهارم: برگزیدن« نیکوتر» در مواجهه با دو مصلحت که امکان انتخاب هر دوی آنها وجود ندارد.
گام پنجم: تن دادن به امری که حرمت کمتری دارد در صورت ناگزیر بودن از ارتکاب به یکی از دو مُحرَّم پیش رو آمده.
نکاتی که به آنها اشاره شد، پروژهی مشترک جریانات اسلامیدر حوزهی« تزکیه و دعوت» است. در سایر حوزهها همچون رویارویی با اشغالگری و استعمار کشورهای اسلامی و...، که ممکن است جهتهای غیر مسلمان در آن دست داشته باشند، در مراحل عملی و اجرایی، وحدت مواقف سیاسی و جهادی میان جریانات اسلامی، امری ضروری است. چراکه در آن صورت، اختلافات و ناهمگونیها در چارچوب فروع یا مذهب تعریف نمیشوند و پای مصالح دینی یا ملّی در میان است و هر جریان یا جنبشی اجازه ندارد از این اتفاق و هم رأیی سر باز زند و به تنهایی گام در ساحهی عمل نهد.
پی نوشتها:
[1] این مقاله ترجمهی سخنرانیای است که در تابستان سال 1387 ایراد گردیده است.
[2] بنده نیز به همراه پدرگرامی( مؤلف) شاهد عینی چنین پیشامدی در یکی از مغازههای کفش فروشی بودم. متأسفانه نمونهی چنین کینه توزیهایی هر ساله در قالب و رخسار تازهای از سوی جوامع – به اصطلاح- متمدن غرب تکرار میشود. چنانچه امسال نیز –چون سالهای گذشته- شاهد رسم کاریکاتور پیامبر اسلام( صلی الله علیه و سلم) توسط نشریهی فرانسوی« چارلی ابدو» و واکنش دستهای از مسلمانان به آن بودیم که سبب ایجاد هیاهوی بزرگی در سراسر دنیا شد.
نظرات