در جریان حمله نظامی نیروهای حماس به شهرکهای اسراییلی در 7 اکتبر 2023، این نیروها موفق شدند 251 نفر از نظامیان و غیرنظامیان اسراییلی را به اسارت بگیرند. وجود این گروگانها، دست حماس را برای هرگونه مذاکره و گفتوگوهای پیشرو باز خواهد گذاشت و به مثابه یک اهرم فشاری علیه کابینه نتانیاهو و کابینه آن عمل میکند. در آن سوی دیگر، بنیامین نتانیاهو با چالشهای جدی در داخل اسراییل روبهرو است که میتواند آینده سیاسی وی را به خطر بیندازد. به جرات میتوان گفت که مساله گروگانهای اسراییلی یک قمار بزرگ برای نتانیاهو محسوب میشود؛ از یکسو، معترضان خواهان پایان جنگ که با خانواده گروگانها همصدا هستند قرار دارند و در سویی دیگر، برخی وزرای کابیه نتانیاهو، وی را به مماشات در برابر حماس و تن دادن به خواستههای آنها متهم میکنند و با استعفای جمعی مخالفت خود را به این توافق ابراز کردند.
پسلرزههای بازگشت ترامپ به کاخ سفید
دونالد ترامپ بعد از پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری، صراحتا حماس را تهدید کرده بود که اگر تا قبل از تاریخ تحلیف ریاستجمهوری مساله گروگانها حل نشود، غزه را به جهنم تبدیل خواهد کرد. این تهدید شدیداللهجه دلالت حمایت همهجانبه ترامپ و تیم او از اسراییل را دارد، بیآنکه مقید به قید و بندهای مسائل حقوق بشری و انساندوستانه باشد. سرانجام در نیمه دوم ژانویه و تنها چند روز قبل از تحلیف ترامپ، طرفهای فلسطینی و اسراییلی با میانجیگری مصر و قطر برای آتشبس و آزادی گروگانهای اسراییلی و اسیران فلسطینی به توافق رسیدند. مراحل آتشبس در قالب سه مرحله و به شرح ذیل میباشد:
مرحله اول: براساس مفاد توافق حماس متعهد شد 33 گروگان اسراییلی (افراد زنده یا اجساد) را آزاد نماید. این گروگانها بیشتر شامل افراد مسن و زنان میشود. اسراییل نیز متعهد شد تا ضمن عقبنشینی از مناطق مسکونی تحت تصرف خود در نوار غزه و علاوه بر باز کردن گذرگاه مرزی رفح، در ازای یک سرباز زن اسیر، 50 زندانی فلسطینی و در ازای آزادی یک شهروند اسراییلی، 30 زندانی فلسطینی آزاد شوند.
مرحله دوم: در این مرحله حماس در ازای آزادی تعدادی مشخص از زندانیان فلسطینی و عقبنشینی کامل از نوار غزه، تمامی گروگانهای اسراییلی را آزاد خواهد کرد.
مرحله سوم: در مرحله نهایی آتشبس، بحث تسهیل در ترانزیت و نقل و انتقال آزاد مواد غذایی و کمکهای انساندوستانه و همچنین طرح بازسازی نوار غزه مطرح شده است. عمر این آتشبس شکننده هنوز به یک ماه نرسیده است که در عمل به شکست محکوم شده است. اسراییل برای بازگشت ساکنان نوار غزه به خانههایشان مانعتراشی نمود و 9 گروگان اسراییلی که در مرحله اول باید آزاد میشدند، همچنان در اسارت حماس هستند. با وجود اینکه مرحله نخست آتشبس به نوعی با وقفه مواجه شده است، بسیاری از تحلیلگران و ناظران چشم خود را به مرحله دوم آتشبس دوختهاند. این مرحله سرنوشتساز، آینده نبرد غزه را تعیین خواهد کرد، عقبنشینی اسراییل از نوار غزه طبق مفاد این آتشبس و بازگشت به مرزهای ژئوپلیتیکی قبل از 7 اکتبر 2023 یک شکست سیاسی بزرگ برای اسراییل محسوب خواهد شد. به واسطه بیش از یک سال رویارویی با اسراییل در صورت اجرایی شدن مرحله دوم طرح آتشبس میتواند خود را پیروز میدان جنگ تلقی کند و این همان مسالهای است که مقامات تلآویو از آن نگران هستند. عقبنشینی از نوار غزه در ازای آزادی تمام گروگانهای اسراییلی یک ریسک سیاسی بزرگ برای نتانیاهو است که میتواند به قیمت خداحافظی همیشگی او از میدان سیاست باشد.
سوءظن حماس
آتشبس غزه برای حماس بسان شمشیر دو لبه است؛ از یکسو این فرصت را دارد تا بتواند ضمن پایان دادن به جنگ، یک پیروزی سیاسی چشمگیری برای خود ایجاد کند و عملا حیات سیاسی خود در نوار غزه را برای دستکم یک دهه دیگر تضمین نماید، اما از سوی دیگر، عدم پایبندی و التزام اسراییل به مفاد آتشبس در سایه حمایت همهجانبه ترامپ از تلآویو، میتواند تنها فرصت تبادل اسرا را با چالش مواجه نماید. به بیان دیگر، حماس نسبت به موضعگیری و عملکرد مقامات اسراییلی در قبال این توافق آتشبس با دید تشکیک و تردید مینگرد. این نگرانی در غزه وجود دارد که بعد از آزادی تمامی گروگانهای اسراییلی، اسراییل حمله همهجانبه زمینی، هوایی و دریایی خود به نوار غزه را با هدف نابودی نهایی حماس آغاز نماید. سوءظن نسبت به اسراییل و ترس از تحقیق سناریوی مزبور یکی از اصلیترین دلایلی است که حماس را بر آن داشت تا فرآیند آزادسازی گروگانهای اسراییلی را به تعویق بیندازد. آغاز مرحله دوم طرح آتشبس مساله حیات و بقای سیاسی حماس است و از این رو، رهبران این گروه ترجیح میدهند بسیار محتاطانه عمل نمایند.
شمشیر داموکلس واشنگتن
بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید برای فلسطینیها بهطور خاص و خاورمیانه عربی بهطور عام یک چالش و برای اسراییل یک فرصت سیاسی ممتاز است. با سخنان اخیر ترامپ در رابطه با لزوم کوچ اجباری فلسطینیها از نوار غزه و کرانه باختری میتوان چنین استنباط کرد که عملا وی و تیمش در کاخ سفید هیچ آیندهای را برای کیان فلسطین در سپهر سیاسی خاورمیانه متصور نیستند. از طرفی، با تهدیدهای شدیداللهجه حماس را ملزم به آمدن پای میز مذاکره و تن دادن به توافق آتشبس و شروط آن میکنند. مساله گروگانهای اسراییلی یکی از برگهای برنده حماس علیه اسراییل است تا از طریق آن بخشی از افکار عمومی این کشور را علیه نتانیاهو قرار دهد. اما بعد از روی کار آمدن ترامپ، سیاست واشنگتن بیشتر به وادار کردن حماس به مذاکره و تحمیل شروط سخت و چالشبرانگیز به آن بود. از سوی دیگر، از سرگیری فروش تسلیحات نظامی که در دولت بایدن لغو شده بود، حاکی از آن است که ترامپ با اتکا به جنبههای نرمافزاری و سختافزاری قدرت سعی دارد تا مساله گروگانهای اسراییلی را هر چه زودتر خاتمه دهد. در سطح منطقهای، مساله کوچ اجباری فلسطینیها و انتقال این جمعیت به مصر و اردن که بارها توسط ترامپ مطرح شد، بر دو سناریو دلالت دارد:
سناریوی اول: ایالاتمتحده امریکا مصمم است که بخش اعظم فلسطینیهای ساکن نوار غزه و کرانه باختری را به مصر و اردن کوچ دهند و در مقابل، واشنگتن و متحدان عربیاش در خلیجفارس با سرمایهگذاریهای اقتصادی چشمگیر در این دو کشور مزبور مقدمات رشد و ثبات اقتصادی آنها را فراهم آورند تا فرآیند ادغام فلسطینیهای تازهوارد به مصر و اردن تسهیل شود.
این سناریو ممکن است چالشهای سیاسی و امنیتی را برای مصر و اردن ایجاد نماید، از این رو حاکمان این دو کشور ایده کوچ اجباری فلسطینیها به کشورشان را با دید شک و تردید مینگرند. همچنین ترس حکام مصر و اردن به طور خاص و دیگر کشورهای عربی از موج چهارم بیداریهای عربی به بهانه اشغال کامل نوار غزه و کرانه باختری میتواند چالش جدی برای مشروعیت سیاسی آنها ایجاد نماید. از سوی دیگر، در صورت تحقق این سناریو، اسراییل عملا به جغرافیای تاریخی فلسطین بهطور کامل مسلط و طرح معامله قرن محقق میشود و منازعات اعراب و اسراییل که بیش از هفت دهه ادامه یافته است، به سود اسراییل تمام خواهد شد.
سناریوی دوم: دونالد ترامپ با مطرح کردن انتقال جمعیت فلسطین به مصر و اردن و تحمیل هزینههای تحقیق این سناریو برای کشورهای عربی خلیجفارس سعی دارد تا از این مساله به عنوان یک اهرم فشار علیه کشورهای عربی منطقه استفاده نماید تا هزینه بازسازی نوار غزه و اداره این منطقه را به آنان تحمیل نماید. از سوی دیگر، لفاظیهای ترامپ در رابطه با کوچ اجباری فلسطینیها از نوار غزه به نتانیاهو فرصت میدهد تا برای خود زمان بخرد تا دست راستیهای کابینهاش را تلطیف و آرام نماید؛ اینچنین کابینه نتانیاهو از یک بحران داخلی خلاصی یافته و اختلافات درون کابینه تقلیل مییابد. در صورت تحقیق این سناریو، انتقال جمعیت از فلسطین به خارج صورت نخواهد گرفت و کشورهای عرب منطقه هزینه بازسازی غزه را متحمل خواهند شد. اداره نوار غزه و کرانه باختری یا مشترکا برعهده کشورهای عربی منطقه قرار خواهد گرفت یا بهطور کامل به اسراییل واگذار خواهد شد و جمعیت عرب ساکن کرانه باختری و نوار غزه به تدریج تابعیت اسراییلی خواهند گرفت یا مانند شهروند درجه دوم با آنها برخورد خواهد شد.
تحلیلگر مسائل جهان عرب
نظرات