نشست «تیپولوژی چهره اسلام در جهان» عصر روز یکشنبه ۹ آبان با سخنرانی طارق رمضان، اندیشمند برجستهی جهان اسلام و استاد مطالعات اسلامی معاصر در دانشگاه آکسفورد در دانشکدهی مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد.
پرفسور طارق رمضان، قبل از ورود به موضوع بیان کرد که من بهعنوان یک مسلمان سنیمذهب ساکن غرب که در ابتدا تحصیلات سنتی و حوزوی گذرانده و کسب اجازه نموده و سپس به تحصیلات آکادمیک پرداخته است خود را یک فرد چند هویتی میدانم. من در این نشست به عنوان یک عالم سنیمذهب حضور دارم و با نگاهی از درون، به موضوع خواهم پرداخت.
طارق رمضان با بیان اینکه استفاده از تفکر انتقادی اهمیت زیادی دارد، گفت: «تفکر انتقادی در میان شیعیان و اهل سنت سابقه دارد و نباید در این زمینه از غرب تقلید کنیم. ابتدای کلام سؤال اصلی را ارایه میکنم. من نمیخواهم بدانم چه پاسخهایی به غرب دادهایم، بلکه چقدر به تفکر انتقادی شیعی و یا سنی پایبند هستیم؟»
این اندیشمند مصریتبار ادامه داد: «یکی از نقاط قوّت ما تنوّع در جهان اسلام است. کسانی مانند هانتینگتون که به ما به عنوان دیگری نگاه میکنند، از تنوّع که نقطه قوّت ماست میتوانند علیه ما استفاده کنند. در نظر هانتینگتون، قدرت قدرتمند از ضعف طرف ضعیف به دست آمده و اگر نتوانیم از تنوع قدرت بگیریم، ضعیف خواهیم شد.»
وی ادامه داد: «تنوّع منبع قدرت است، اما اگر قدرت مدیریت نشود، به ضعف بدل میشود و دشمنان همین را به ضعف تبدیل میکنند. در گذشته تنوع اسلامی امری پذیرفتهشده بود، اما امروز به یک تقابل بدل شده است. همچنین باید گفت ادبیات ما برای فهماندن جهان از تنوّع درون اسلام ناکارآمد و تمرین نشده است.»
استاد دانشگاه آکسفورد افزود: «تصریح میکنم که زیبا حرف زدن و از جمله توصیهی استفاده از تنوّع در جهان اسلام راحت است، اما باید تلاش کرد و بهای تفکر متفاوت را داد. من هشت سال در «پرس تی وی» کار کردهام و همچنین در شبکههای اهلسنّت مانند اقرٲ فعالیت داشتهام. من هر دولتی را نقد میکنم و این معنای امر به معروف و نهی از منکر است. بهای تلاش من هم این بوده است که مرا به عربستان و امریکا راه نمیدهند.»
نوهی دختری شیخ حسن البنا مٶسس جماعت اخوانالمسلمین مصر ادامه داد: «ما میدانیم که امّت واحدهای وجود دارد و ما بخشی از این امّت هستیم. اما ما باید در جهان اسلام آزادی اندیشه و سؤال پرسیدن را داشته باشیم. امروز ما مسلمانان فارغ از ملیت در ذیل جامعهی معنوی هستیم. ما باید این تنوع اسلامی را دیده و به رسمیت بشناسیم و نباید جامعهی معنوی تحت تٲثیر این تقابلات باشد.»
پرفسور رمضان تصریح کرد: «با پذیرش این تنوع باید آزادی اندیشه و پرسشگری را پذیرفت که بدون این کار جامعه یک شکل خواهد بود که مورد قبول اسلام نیست. تنوّع در صدر اسلام نیز وجود داشت و اصحاب پیامبر هم متنوّع بودند؛ برای نمونه تفاوت عبدالله بن عمر و عبدالله بن مسعود که یکی اهل رأی بود و دیگری اهل نصّ. در اسلام ارتباط الهی با خدا به تنهایی صورت نمیگیرد. بنمایهی وحیانی اسلامی بهتنهایی به دست نمیآید و منوط به پذیرش تنوّع است و قرآن ما را از خودخواهی نهی کرده است.»
استاد دانشگاه آکسفورد با بیان اینکه در خصوص تنوّع اسلامی باید گفت که سطوح تنوع و محدودیتهای تنوع مهم است، افزود: «هر ادّعایی نمیتواند اسلامی باشد. سنّی، شیعه و اباضی(خوارج ساکن عمان و...)، برادران و خواهران مسلمان هم هستند. پذیرش این مسئله گام اول در خصوص سطوح تنوع اسلامی است. ما توافق نداریم که اصول فقه توسط امام جعفر صادق تأسیس شده یا امام شافعی، اما همه موافقاند که این سه دسته یادشده مسلماناند. ما حق نداریم همدیگر را متهم کنیم که کمتر مسلمان هستیم.»
وی ادامهی این موضوع افزود: «اصول فقه میپرسد که منابع از کجا میآید؟ از عقل، کتاب یا از منبعی دیگر؟ اخباریون یا اشعریان متن را منبع اصلی میدانند. اگر عقل هم از منابع باشد در این صورت علم و محصولات علمی، دینی خواهد بود. سنت شیعی سریعتر از اهل سنت عقل را میپذیرد ولی اهلسنت اندکی با تأخیر بدان رجوع میکنند.»
وی ادامه داد: «مهمتر از عقل و نصّ در فهم اسلام و زیست دیندارانه، قلب است، طبق آیات قران آیات را باید با قلب فهم کرد که جامعهی کنونی اسلام از آن بسیار دور است. اما در فرهنگ ایرانی و عالم تصوف این اجازه به قلب داده میشود تا فهم قلبی خود را از آیات خداوند داشته باشد.»
پرفسور رمضان تصریح کرد: «ما مسلمانان درباره چارچوبهای عملی توافق داریم، اما در نحوهی اجرا توافق نداریم. به بیان دیگر در لزوم انجام نماز، روزه و... توافق داریم اما در نحوهی اجرا تفاوت وجود دارد. از اینرو گفتوگو میان فِرَق اسلامی گفتوگوی دروندینی است، اما برای مثال گفتوگو با احمدیه گفتوگویی دروندینی نیست، زیرا این فرقه معتقد است که پیامبری پس از پیامبر اسلام وجود دارد و با این باور خویش یکی از اصول بنیادین را زیر پا نهاده و از دایرهی گفتگوی درون دینی خارج میشود.»
وی ادامه داد: «مسلمانان به قدرت واحد خدا اعتقاد دارند. حال اینکه اگر مربیای داریم به این معنا نیست که مربی پرستیده شود. این خداست که ما را راهنمایی میکند و این خود خداست که پرستیده میشود. در تفکر صوفی هم اگر منجر به پرستش فرد مربی شود راه غلطی پیموده شده است. مربی به جای ما فکر نمیکند و نمیتواند در قیامت مسئولیت را متوجه مربی دانست.»
استاد دانشگاه آکسفورد افزود: «ما باید مراقب باشیم فرهنگ بر متن غلبه نیابد و ما تلاش کنیم از قرآن دلیلی برای فرهنگ خودمان نیاوریم. برای مثل دلیلی که در برخی کشورها برای تبعیض فرهنگی علیه زنان که در فرهنگشان وجود دارد، از قرآن دلیل میآورند. همچنین ما از نظر سیاسی دیدگاههای متفاوتی داریم، اما نمیتوانیم بگوییم که یک رویکرد سیاسی، اسلامیتر از دیگر رویکردهاست.»
طارق رمضان تصریح کرد: «در خصوص کسانی که مسلمان نیستند هم نباید همه آنان را غیر مسلمان بخوانیم و از آنجا که تنوع در قرآن به رسمیت شناخته شده است، باید بگوییم غیر مسلمان دقیقاً چیست؟ ملحد، مسیحی و یا چه چیز دیگری است؟ اینکه ما در اسلام اخلاق جنگ داریم و داعش مخالف این اخلاق عمل میکند، دلیل نمیشود که آنان را غیرمسلمان بدانیم، زیرا در این صورت مانند آنان عمل کردهایم. داعش عملکردی غیر اسلامی دارند، اما به هر حال مسلمان هستند.»
وی در پایان گفت: «خیلی از ما در ساحت شخصی روشنفکریم، اما در ساخت اجتماعی دگماندیش عمل میکنیم، پرسش من این است که ما در روز با چند نفر که با ما متفاوتند تعامل جدّی داشتهایم؟»
لازم به ذکر است، در حاشیهی همایش پس از پایان برنامه، هیأتی از جماعت به اقامهی نماز جماعت عصر به امامت دکتر طارق رمضان پرداختند و پس از معارفه و تبادل نظر در فضایی صمیمی، از هم جدا شدند.
نظرات