١- بسیاری از مردم نمیدانند که ذرّهای صبر و رضا در قلب، گاهی به سنگینی کوهی از اعمال جوارح است و وظیفهی ترازوی قیامت آن است که اعمال را وزن کند نه شمارش.
٢- رضای تو شرط رضای اوست! یحیی بن معاذ میگوید: اگر تو از خدا راضی نیستی چگونه میخواهی از تو راضی باشد؟
٣- اگر پردههای غیب کنار زده شود، یقینا شما همان را برای خود انتخاب میکنید که علام الغیوب برایتان انتخاب کرده است.
٤- چه خیرهایی که برایت پیش آمده است و تو از آن ناخشنود بودهای! چه بخششهایی که در لابلای امتحانات و سختیها برایت مقدّر شده است و تو از آن بیخبر بودهای! عبد الله بن عمر میگفت: گاه انسان از خدا خیر طلب میکند و خداوند نیز چیزی را برای او برمیگزیند اما او از پروردگارش خشمگین میشود و دیری نمیپاید و سرانجام میبیند که همان برایش انتخاب شده است.
٥- مؤمن چگونه به خواست و مقدر پروردگارش راضی نمیشود!
در حدیث آمده است: «اثنان يكرههما ابن آدم، يكره الموت، والموت خير للمؤمن من الفتنة، ويكره قلّة المال، وقلّة المال أقلّ للحساب» دو چیز است که انسان آن را ناخوش میپندارد؛ مرگ را ناخوش میپندارد در حالی که مرگ برای او بهتر از فتنه و ابتلا است. از کمی مال و دارایی ناخشنود است در حالی کمبود مال یعنی سبکی و آسانی حساب.
٦- رافعی در حدیث قمر میگوید: خداوند فضل و برکتش را از ما دریغ نمیکند مگر زمانی که ما چیزی را که شایستهی ما نیست بخواهیم یا چیزی که ما شایستهی آن نیستیم طلب کنیم.
٧- چند نفر از ما این معنی را به خوبی درک میکند؛ رحمت خداوند ضرورتا در رهایی از سختی و دشواری نیست بلکه گاهی رحمتش در سختیها و مجازاتش در آسانیها نهفته است. رحمت حقیقی رهایی از گناهان است. "ومن تَقِ السيِّئات يومئذ فقد رحِمتَه" و هر كه را در آن روز از بديها حفظ كنى البته رحمتش كردهاى.
٨- سفیان ابن عیینه بهترین درس رضا را میآموزد: او میگوید: آنچه بنده ناخشنودش میپندارد برای او بهتر از چیزی است که دوستش میدارد! زیرا در ناخوشیها دست به دعا برمیدارد در حالی که در خوشی دعا را فراموش میکند.
٩- شیخ سالم شیخی میگوید: خدا شیخ محمد عوض دمشقی را بیامرزد وقتی میگفت: اگر از غیب باخبر میشدی چیزی بهتر از آنچه خدا برایت مقدر کرده است انتخاب نمیکردی.
١٠- اگر بدانی که مدیرت از تو راضی است چه احساسی خواهی داشت؟ اگر بدانی کسی که در مقام و قدرت و ثروت از تو بالاتر است از تو خشنود است چه؟ به همین ترتیب بالاتر و بالاتر... وقتی بدانی پروردگار جهانیان از تو راضی است چگونه خواهی بود؟
١١- مؤمن هر صبح و شام این ورد را میخواند: راضی و خشنود هستم که خدا پروردگار من، اسلام دین من و محمد پیامبر من باشد؛ با این حال نسبت به پروردگارش بدگمان است و هنگام مصیبت بیتابی میکند.
١٢- مؤمن به پروردگارش راهکار نمیدهد و از سرنوشتی که مقدر کرده است ناشکیبایی نمیکند؛ شاید هلاک او در چیزی باشد که دوستش دارد و خود نمیداند. مؤمن در برابر انتخاب خدا چیز دیگری انتخاب نمیکند بلکه بهترین انتخاب را از او میخواهد و این که از او راضی باشد.
١٣- بالاترین بخشش خداوند به بندهاش خوشبختی نیست؛ این یک احساس زودگذر است بلکه رضا مهم است و به همین خاطر خطاب به پیامبرش فرموده است: "ولسوف يعطيك ربك ﻓﺘﺮﺿﻰ" و به زودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد، تا خرسند گردى.
١٤- وای بر تو! اگر صابران اجر بیحساب میبرند پس بنگر با راضیان چه میکند؟!
١٥- هر کس به نحو احسن از خدا راضی باشد خداوند نیز به او پاداش رضا میدهد. «هَلْ جَزَاءُ الإحْسَانِ إلاّ الإحْسَانُ» آیا پاداش نیکی جز نیکی است؟ پاداش از جنس عمل است؛ رضا در برابر رضا و این بهترین پاداش و منتهای بخشش است.
خدایا حکمت حوادث را به ما نشان بده تا بدانیم که تو جز خیر و نیکی برای ما مقدر نمیکنی؛ پیامبر اسلام فرموده است: در کار مؤمن در شگفتم؛ خداوند هیچ کاری را برای او مقدر نمیکند مگر این که به خیر او تمام میشود.
نظرات