اگر اختلافات راه به سقوط و انحطاط میبرد وحدت و یکپارچگی تنها راه پیشرفت و به دستآوردن مجدد جایگاه ارزشی انسانهاست. اتحاد امت اسلامی بر اساس دین مقدس اسلام آرزوی هر مسلمان راستین در هر نقطه از جهان پهناور اسلام است؛ چرا که این اسلام بود که عربهای متخاصم را به برادران دینی تبدیل کرد: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» تنها مؤمنان با هم بردارند. اسلام با عقیده و عبادت راستین و اخلاق والای خود امتها، ملتها و تمدنهایی را که در آن داخل شدند پالایش کرد و از آنان امتی واحد و منسجم ساخت که همانند یک پیکر با هم مرتبط بودند، به طوری که هیچ فرقی بین فارس با بربر یا رومی با عرب وجود نداشت مگر با تقوا.
امت اسلام در عقاید و برداشتها و راه و روش خود به امت واحدی تبدیل شد و این واقعیت در دوستی و محبت فیمابین آنان هویدا شد. مسلمانان به کالبد واحدی تبدیل شدند که یک قلب در آن میتپید و یک روح در آن جریان داشت و هر عضوی از درد و رنج عضو دیگر بی قرار میشد. آنان مانند دیوار محکمی بودند که آجرهایش با هم جمع شده و در کنار هم بنای فشرده و منسجمی را تشکیل داده بودند. به باور من این نکته مهم است که جنبشهای اسلامی در تمام نقاط جهان اصول مهمی را که در سراسر دنیا مورد توافق مسلمانان است مورد توجه قرار دهند تا امت بر آن جمع شوند و بتوانند اتحادی بر مبنای اصول ثابت و مستحکم ایجاد کنند: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا» (آل عمران: 103) به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید و به یاد آورید نعمت خداوند بر شما را آن زمان که با هم دشمن بودید و خداوند دلهایتان را به هم نزدیک کرد و به واسطه نعمت پروردگار با هم برادر شدید.
راه اتحاد و همکاری و برادری و جمعشدن در سایهسار نیکوکاری و پرهیزکاری، راه اهل سنت پیامبر (ص) است که در تمام مسائل دینی خود به همان شیوه رسول خدا و اصحاب او پایبند بودهاند و در عقاید، اخلاق، عبادات، معاملات و تمام امور زندگی راه و روش او را پیمودهاند.
مهمترین پایهها و اصول اهل سنت پیامبر (ص) عبارتند است:
• تمسک به کتاب خدا و سنت رسول او.
• محدود کردن دریافت مسائل دینی اعم از اصول و فروع آن به این دو منبع.
• حکم قرار دادن این دو منبع به هنگام بروز اختلاف.
• پشت کردن به هر چیزی که با این دو در تضاد و تعارض باشد خواه امر معقول یا رأی و نظر باشد و خواه قیاس، ذوق و احساس، کشف و شهود یا خواب و رؤیا و غیره باشد[1].
کتاب و سنت میزان و مقیاسی است که اقوال و اعمال و معتقدات انسان با آن سنجیده میشود؛ حقیقتی است که باید از آن پیروی شود و دو جدایی حق از باطل نیز تنها به وسیلهی آن امکانپذیر است؛ سایر سخنان بر این دو سرچشمه صافی عرضه میشود اگر با آن موافق بود پذیرفته میشود و در غیر این صورت مردود است[2]. قرآن و سنت دلیل و برهان اهل سنت و جماعت است و تفاوتی بین این دو قائل نمیشوند...؛ سنت مبین و تشریح کننده قرآن است و به هیچ روی نمیتوان خود را از آن بینیاز دانست. سنت همانطور که در احکام حجت است در عقاید نیز حجت است. از ابوهریره روایت است که رسول خدا (صلى الله عليه وسلم) فرموده است: «إن الله يرضى لكم ثلاثًا: أن تعبدوه ولا تشركوا به شيئًا، وأن تعتصموا بحبل الله جميعًا ولا تفرقوا، وأن تناصحوا من ولاّه الله أمركم»[3] خداوند از شما سه چیز را میپسندد: او را بپرستید و با او شریکی نگیرید، به ریسمانش چنگ زنید و متفرق نشوید و نسبت به کسی که خدا بر شما گمارده است خیرخواه باشید.
راه چنگزدن و تمسک به ریسمان الهی التزام به کتاب خدا و سنت رسول اوست و این مهمترین اصل این دین عظیم است. ابن تیمیه میگوید: این اصل بسیار مهم عبارت است از تمسک همگانی به ریسمان الهی و عدم تفرق و جدایی. این مهمترین اصل اسلام است و از جمله مظاهر تعظیم آن وصیت و سفارش خداوند در قرآن به اتحاد و دوری از تفرقه و سرزنش اهل کتاب و دیگران به خاطر ترک وحدت و نیز وصیت رسول گرامی اسلام به وحدت و یکپارچگی در جاهای مختلف به صورت عمومی و خصوصی[4]. به همین خاطر خدا و رسول او تمام مسائلی را که در راستای حفظ جماعت مسلمین و الفت و محبت میان آنان ضروری است یادآور شده و به آن دستور دادهاند و از تمام کارهایی که صفای این جمعشان را مکدر میکند باز داشتهاند. تمام اختلافات و دودستگیها و کدورتهایی که در بین مسلمانان پیش آمده است به خاطر رعایت نکردن این اصل و ضوابط آن است و در نتیجهی آن صفوف مسلمانان از هم پاشیده میشود و وحدتشان ضعیف میشود و به گروهها و احزابی تقسیم میشوند که هر کدام با برداشتها و تصورات خود قانع و دلخوشند.
اگر چه این واقعیت از مقدرات کونی خداوند است و آنگونه که خود مقدر کرده است، اجرا خواهد شد، اما خداوند به آن دستور نمیدهد و وحدت و حفظ جماعت مسلمانان یک ضرورت و یک خواستهی شرعی و یکی از مقاصد عظیم شرعی است. این امر یکی از عوامل توانمندی دین اسلام است و ما مأموریم که سفارش به حق و سفارش به صبر را سرلوحه کارمان قرار دهیم: «إِنَّ اللهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد: 11) خداوند سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمیدهد مگر اینکه خودشان آن را تغییر دهند. بنابراین دعوتگران و رهبران جنبشهای اسلامی باید هرچه بیشتر تلاش کنند که وحدت بین خود و بین علمای مسلمین و طالبان علم برای اصلاح حقیقی نه دروغین حاصل شود، چرا که راهحلهای ناقص و ناکارامد بیش از آنکه اصلاحی در پی داشته باشد به فساد و تباهی ختم میشود. شیخ سعدی میفرماید: جهاد دو نوع است: جهادی که مقصود از آن اصلاح بین مسلمانان است و تلاش میکند عقاید و اخلاق و آداب و تمام مسائل دینی و دنیوی و تربیت علمی آنان اصلاح شود و این نوع جهاد اصلی و اساسی است و جهاد نوع دوم هم بر آن پایهگذاری میشود؛ نوع دوم هم جهادی است که در راه دفع متجاوزان به اسلام و مسلمانان و مقاومت در برابر آنان اعم از کفار و منافقان و ملحدان و تمام دشمنان دین صورت میگیرد و این نوع جهاد هم به دو بخش تقسیم میشود: جهاد با دلیل و برهان و گفتگو و جهاد با سلاح متناسب با هر وقت و زمان[5].
وی سپس فصلی را تحت عنوان «جهاد متعلق به مسلمانان با الفت و اتحاد» [6] میآورد و پس از ذکر آیات و احادیث دال بر وجوب همکاری بین مسلمانان و وحدت آنان میگوید: "از بالاترین مراتب جهاد تلاش در راه تحقق این اصل در نزدیک کردن قلبهای مسلمانان به همدیگر و اتحاد آنان بر سر دین و منافع دینی و دنیویشان است[7].
منبع: كتاب «فقه النصر والتمكين في القرآن الكريم»
پانوشتها و ارجاعات:
--------------
[1] - ن.ک: مجموع الفتاوى: (13/28، 29).
[2] - مبنع پیشین (11/582) ، (12/467، 468).
[3] - با تخریج إمام أحمد (1/8، 26)
[4]- مجموع الفتاوى (22/359).
[5] - وجوب التعاون بين المسلمين، ص 5.
[6] - همان منبع: ص5.
[7] همان منبع: همان صفحه.
نظرات