غفلت و دورى از ياد خدا بزرگترين تهديد و آسيبِ مرد افكن در جهان معاصر است. ياد خدا به معنى به همراه داشتن خداوند در همه لحظهها و لايههاى زندگى، مهمترين عاملِ استقامت در سير بر صراط مستقيم است. از طريق نماز بايد در ارتباطى صميمى و بى واسطه با خدا سخن گفت و ياد او را در درون نهادينه ساخت، خداوند فرمود: «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» نماز را براى ياد من بر پاى دار.
در جهان پيچيده و پر از موانع امروز، دعوتگران بيشتر از ديگران نياز دارند تا از نماز، توشههاى معنوى برگيرند. نقطه آغازين حركت دعوتگران، محراب مىباشد. مومن در محراب عبادت، تمام وجودش در مقابل خداوند، فروتن و خاضع گشته، درونش از ياد خدا پر مىگردد، به جايى مىرسد كه بجز خدا نمى بيند، با او عهد مىبندد و اقليم دل را در تسخير خدا قرار داده و اغيار را به بيرون مىراند. سعدى رحمه الله فرمود:
ای مهر تو در دلها وی مُهر تو بر لبها
وی شور تو در سرها وی سرّ تو در جانها
تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها
چون اين امر ميمون، حاصل مىگردد، نتيجه آن مىشود؛ سبكبارى، مستى و دلبردگى؛
حافظ عليه الرحمة فرمود:
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند
موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد
امام حسن البناء رحمه الله مىفرمايد: «شما - دعوتگران - از نظر تعداد كم هستيد، ديگران شما را در موقعيت ضعف قرار داده اند، از نظر مال تنگدست و از مواضع قدرت بدور هستيد. شما فقط يك سلاح داريد و آن چيزى نيست جز ارتباط، اعتماد و ايمان عميق به خدا، اگر اين جانب را پاس بداريد بقيه امور بر شما آسان خواهد شد. تلاش كنيد اينگونه باشيد، راه واضح است و آن اين است كه؛ قبل از اينكه مسؤل و فرمانده شويد، اهل عبادت شويد و از معنويت توشه برگيريد. در اين صورت عبادت شما را به اداى مسؤليت صحيح راهنما مىشود.»
نماز، واجب آسمانی، هدیه سفر معراج و نیازِ انسان نیازمند است که اگر با رعایت همه جوانب آن اقامه گردد و مؤمن بر آن مداومت و محافظت داشته باشد، از رهیافت آن آرامش، اعتبار و ارزش، رشد و تعالی حاصل میگردد. در این مختصر، به مواردی از حکمت و فلسفه نماز مىپردازيم تا بتوانيم از رهيافت نماز، حضور و بندگى را در همنوايى با جهان هستى تمرين كرده و به كمال نسبى و مطلوب برسيم.
نماز یعنی همآوایی، همنوایی با کاروان بزرگ هستی، یعنی يكسويگى اندیشه و رفتار، درون و بیرون به سمت خدا، يعنى وانهادن دلبستگىها و عزمى راسخ در فرار به سوی خدا: فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ ۖ إِنِّي لَكُم مِّنْهُ نَذِيرٌ مُّبِينٌ
همه موجودات به حکم تکوین و ساختار و البته با درک و شعور در مسیر هدایت در حرکتند. همهی اجزای هستی و عناصر وجود، در گستره زمین و آسمانها و در فراخنای زمان، سحرگاهان و شامگاهان و به هنگام ظهر و عصر در حال تسبیح و حمد آفریدگار جهان میباشند.
فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ (روم-17)
همه با هم، با عزم و جدیت، حرکت از نقص به سوی کمال را آغازیده اند و به تنزیه و پیراستگی پروردگار از هر نقصی و به آراستگی ذات احدیت به هر کمالی مشغولند.
نهاد ناآرام هستی، آسمانهای هفتگانه و زمین و بدون هیچ استثناء کسانی که در آنها هستند، همه در حال تسبیح و حمد خداوند حلیم و غفور میباشند، هرچند ما تسبیح آنها را نمیفهمیم.
تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ ۚ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَـٰكِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ ۗ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا ﴿۴۴﴾
در این میان انسانِ برخوردار از علم و اراده مختار است که مسیر خود را انتخاب نماید؛ به جمع کاروان هستی که به سوی پروردگار روانند درآید یا در مسیری در جهت عکس، خود را سردرگم و حیران نماید.
در نماز بخش غیرارادی جسم که همیشه تسبیح گوی خدا هستند، با بخش ارادی آن یکی شده، وجود آدمی از عالم جمادات قدم به عالم معنا مینهد. و اینجاست که انسان میتواند همگام با اجزای هستی، همچون پيامبر داود عليه و على نبينا الصلوة والسلام همراه با كوهها و پرندگان - به امر خدا - «يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ» سير الى الله داشته، حلاوت و شیرینی بندگی را چشیده، رشد و تعالی یابد.
مولاى روم - رحمه الله - چه زيبا اين مطلب را از زبان جمادات به تصوير مىكشد:
ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
چون شما سوی جمادی میروید
محرم جان جمادان چون شوید
از جمادی عالم جانها روید
غلغل اجزای عالم بشنوید
فاش تسبیح جمادات آیدت
وسوسهٔ تاویلها نربایدت
چون ندارد جان تو قندیلها
بهر بینش کردهای تاویلها
انسان مومن از طريق نماز از تنهايى نجات مىبايد؛ خود را - همراه با بندگان خدا - در كاروان بزرگ هستى در جمع مخلوقاتى مىبيند كه بر اساس هدايت تكوينى به سوى خدا در حركت هستند.
انسان مومن از طريق نماز و ارتباط با خدا، ارزش مییابد؛ زیرا ارزش انسانها به ارزش معبود آنها بستگى دارد. در این حالت است که فرد به کرامت انسانی خود بازگشته، عزیر و قوی میگردد و از هر جهتی جز خدا روى برمی گرداند.
انسان مومن از طريق نماز و بندگى به آزادى مىرسد؛ کسی که در مقابل خدا سر بر زمین مینهد، دیگر حاضر نمی شود برای غیر او کرنش و عبادتی انجام دهد. انسان مؤمن آنگاه كه در اوج عبودیت و بندگی پیشانی را بر آستان احديّت مینهد، ياد مىگيرد كه این سجده از یک سو، سجدهی بندگی، دلبری و دلبردگی است و از دیگر سو این سجده، سجدهی رهایی، آزادی و آزادگی است.
لازم به ذكر است كه شرط حصول اين امتيازات اين است كه نماز با رعایت همه جوانب آن اقامه گردد و مؤمن بر آن مداومت و محافظت داشته باشد…
نماز عالیترین شکل دعا و نيايش و نشان ارتباط صحيح با خداست. نماز فرصتی ارزشمند است تا بنده بتواند خود را در محضر خدا ببيند و به راز و نیاز با او بپردازد. دلشدهى پايبند - مومن - در هر بار شرفيابى در حضور خداوند، چون لحظه ديدار نزديك مىشود، بى خويشتن از خويش از سرچشمهى عشق وضو مىسازد، به نداى زيباى حيّ على الصّلاة پاسخ مىدهد، به سوى محراب، چُست و چابك گام برداشته، بر روى باند افتادگى و تواضع، آهسته آهسته، پرنده تر زمرغان هوايى سرعت گرفته و همراه با پالايشِ نيت از هر آلايش اوج گرفته و در اين سير معنوى، ذهن و اندیشه، احساس و عاطفه، رفتار و سلوک خود را، برای خدا و به یاد خدا و در جهت خدا قرار مىدهد.
در نماز قلب در كمال بيدارى و آگاهى در قلمرو یادِ خدا قرار میگیرد و با تسلیم شدن اعضاء و جوارح، درون و بيرون در مقابل خدا خاشع میگردد. این جاست که از رهيافت ذكر و ياد خدا نمازگزار به آرامش مىرسد.
«الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
آرامش در دنياى پر از تشویش و اضطراب، گمشدهى انسان معاصر است.
نماز تمرین بندگی است. لحظه لحظههاى نماز، همهى حرکات و سكنات، خشوع و تواضع، ایستادن و خم شدن و در نهايت سر نهادن بر آستان دوست، زيباترين جلوههاى بندگی خداست. تکرار نماز در هر روز، تكرار آن در پنج وقت، تکرار جلوههای بندگی در هر ركعت و تکرار رکعات، همه تمرین بندگی مداوم است. گويى نمازگزار در مقابل خداى خود در اداى نماز، در هر لحظه بعد از نوش جرعههاى روحى و خوردن لقمههاى معنوى آن را ناكافى و نابسند دانسته، نفس گم كرده فرصتى ديگر مىجويد تا پله پله به ملاقات خدا در آيد. اینها همه برای این است که تسلیم بودن و اطاعت مطلق از خداوندگار هستی در انسان به شاكله و سلوک دائمی تبدیل گردد.
نماز زمینه سازِ زندگیِ بدور از بی تابی و بی قراری، تنگ نظری و خود خواهی میباشد. خداوند میفرماید:
إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً * وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً * إِلَّا الْمُصَلِّينَ *
نماز انسان را از کارهای زشت و از کارهای ناپسند باز میدارد، مگر مىشود انسانی كه لذتِ حضور و حقيقتِ وقوف را درک نموده، بتواند روزی حداقل پنج بار در پیشگاه خداوند، سركش، ناسپاس و گناه آلوده بایستد؟ شرم حضور، اعتراف به نعمتها و اعتراف به گناهان زمينه توبه را فراهم، و در چنين شرايطى است كه توفيق خداوندى يار گشته، انسان از فحشا و منكر پاك مىگردد.
رسول خدا صلى الله عليه و سلم در تمثيلى زيبا فرمود: اگر جوى آبى از جلو خانه شما بگذرد و يكى از شما روزى پنج بار در آن خود را بشويد، آيا از پلشتى چيزى بر بدن او مىماند؟
وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعون *
توجه به دو امر مهم است؛ يكى اينكه، زندگى ميدان ستيز، سختی و مشکلات است و ديگر اينكه مشکلات همیشه راه حل مادی ندارند. خداوند ارشاد مىفرمايند كه در رفع مشكلات و دفع ضررها از نماز كمك بخواهيد. وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ *
بر همين اساس بود كه رسول خدا صلی الله علیه وسلم هر وقت در شرایط سختی قرار مىگرفت، به نماز میایستاد.
در پايان لازم است بر اين امر تاكيد كنيم كه بر خلاف تصور رايج - در ميان بخش بزرگى از دينداران - نماز هدف ديندارى نيست. نماز ابزار و وسيلهاى براى تمرين بندگى و به تبع آن اجراى ديندارى صحيح مىباشد. كسانى كه نماز را هدف مىدانند معمولا در مورد نتيجه و فايده نماز نيز به خطا مىروند، اين افراد نماز را امرى آخرتى مىدانند. به گمان خود دوگانهاى را بى توجه به كيفيت آن، ادا نموده و به انتظار اجر اخروى مىنشينند. در حالى كه آثار و فواید نماز قبل از اینکه برای آخرت باشد برای آباد نمودن دنیاى انسانهاست. وقتی كه افراد جامعه، اهداف و مقاصد نماز را تحقق بخشند، جامعهای سالم خواهیم داشت. جامعهای که در آن قانون خداوند بر رفتار مردم حاکم خواهد بود. جامعهای برخوردار از اخلاق و به دور از فحشاء و منکر، جامعهای به آرامش رسیده.
نظرات