مؤمنان روزهدار، در این ماه پربرکت، ماه نزول مبارکترین کتاب و ماه توبه و انابه و دعا، به انگیزهی کسب رضایت خداوند ذوالجلال و جهت استدراک مافات، سعی میکنند از تمامی لحظات این ایام استفاده کنند. تمامی راههای فراوان خیر را که امروزه هر کدام از آنها اجری مضاعف دارد میپیمایند و تمامی درهای رحمت و مغفرت را میکوبند تا سرانجام اگر خدا خواهد، با سرافرازی این مهمان عزیر را وداع گویند.
یکی از مهمترین مشغولیتهای مفید روزهداران در این ایام، نماز است. نمازهای واجب، نافله، تراویح، قیام شب و...
آنچه در پی میآید، اشارتهایی ست به برخی از حکمتهای نماز. امید است که توجه به آنها، به نمازهای ما روحی دیگر بخشد.
نماز، واجب آسمانی، هدیهی سفر معراج و نیاز انسان، نیازمند است که اگر با رعایت همهی جوانب آن به اجرا درآید و اقامه گردد و مؤمن بر آن مداومت و محافظت داشته باشد، از رهیافت آن آرامش، اعتبار و ارزش، رشد و تعالی حاصل میگردد. در این کوتاه سخن، به مواردی از حکمت و فلسفه نماز اشاره میرود.
۱- همهی اجزای هستی و عناصر وجود، در گسترهی زمین و آسمانها و در فراخنای زمان، سحرگاهان و شامگاهان و به هنگام ظهر و عصر در حال تسبیح و حمد آفریدگار جهان میباشند.
همه با هم، با عزم و جدیت، حرکت از نقص به سوی کمال را آغازیدهاند و به تنزیه و پیراستگی پروردگار از هر نقصی و آراستگی ذات احدیت به هر کمالی مشغولند.
فَسُبْحَانَ اللَّـهِ حِینَ تُمْسُونَ وَحِینَ تُصْبِحُونَ وَلَهُ الْحَمْدُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِیًّا وَحِینَ تُظْهِرُونَ (روم: ۱۷)
نهاد ناآرام هستی، آسمانهای هفتگانه و زمین و بدون هیچ استثناء کسانی که در آنها هستند، همه در حال تسبیح و حمد خداوند حلیم و غفور میباشند، هرچند ما تسبیح آنها را نمیفهمیم.
تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِیهِنَّ ۚ وَإِن مِّن شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَـٰکِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ ۗ إِنَّهُ کَانَ حَلِیمًا غَفُورًا (اسراء: ۴۴)
همهی موجودات به حکم تکوین و ساختار و البته با درک و شعور در مسیر هدایت در حرکتند و در این میان، انسانِ برخوردار از علم و ارادهی مختار است که مسیر خود را انتخاب نماید، به جمع کاروان هستی که به سوی پروردگار روانند درآید یا در مسیری در جهت عکس خود را سردرگم و حیران نماید.
نماز یعنی همآوایی، همنوایی با کاروان بزرگ هستی، یعنی اندیشه و جهت، درون و بیرون را خدایی نمودن و به سوی او فرار کردن.
در نماز بخش غیرارادی جسم که همیشه تسبیحگوی خدا هستند، با بخش ارادی آن یکی شده، وجود آدمی از عالم جمادات قدم به عالم معنا مینهد. و اینجاست که انسان میتواند همراه با اجزای هستی، حلاوت و شیرینی بندگی را چشیده، رشد و تعالی یابد.
از جمادی، عالمِ جانها روید غلغل اجزای عالم بشنوید
فاش تسبیح جمادات آیدت وسوسه تأویلها نربایدت
۲- هرچند دو مقولهی آزادی و بندگی در ظاهر قابل جمع نیستند، ولی در نماز، آنگاه که پای سالک در عشق فرو میرود، این دو به هم میرسند.
نماز رمز بندگی و نشان آزادی است. آنگاه که انسان در اوج عبودیت و بندگی پیشانی را بر آستان ابدیت مینهد، این سجده از یکسو، سجدهی بندگی، دلبری و دلبردگی است و از دیگر سو این سجده، سجدهی رهایی، آزادی و آزادگی است.
نفس بشری بندگی را برنمی تابد، چرا که بندگیِ غیر، با ذلت و خواری قرین است. ولی با این وجود، فطرت، به نیاز مطلق در مقابل خدای بینیاز معترف است. و از همینجا بندگی را برای خدا که معنای حقیقی هستی است عاشقانه لبیک میگوید. در بندگی خدا نه تنها خواری و خفتی نمیبیند، بلکه با بندگی خدا به عزت و بزرگی میرسد.
انسان با ارتباط با خدا در نماز، ارزش مییابد، زیرا ارزش انسانها ارتباط مستقیم با ارزش معبود آنها دارد. در این حالت است که فرد به کرامت انسانی خود بازگشته، عزیر و قوی میگردد و از هر جهتی جز خدا رو برمی گرداند، زیرا کسی که در مقابل خدا سر بر زمین مینهد، دیگر حاضر نمیشود برای غیر او کرنش و عبادتی انجام دهد.
۳- از مهمترین مقاصد شریعت، جلب منفعت و دفع ضرر از بندگان میباشد. کلیهی قوانین و تشریعات دینی برای تحقق مصلحت در زندگی فردی و اجتماعی مقرر گشته است.
نماز زمینهساز زندگی سالم، بدور از بیتابی و بیقراری، تنگ نظری و خود خواهی میباشد.
خداوند در آیات 19-22 سورهی مبارکهی معارج میفرماید:
إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا إِلَّا الْمُصَلِّينَ؛ آدمی کمطاقت و ناشکیبا، آفریده شده است. (۱۹) هنگامی که بدی بدو رو میکند، سخت بیتاب و بیقرار میگردد. (۲۰) و زمانی که خوبی بدو رو میکند، سخت (از حسنات و خیرات دست باز میدارد و) دریغ میورزد. (۲۱) مگر نمازگزاران.
نماز انسان را از کارهای زشت و از کارهای ناپسند باز میدارد و به صفات اخلاقی شایسته متصف میگرداند.
آیا معقول است انسانی که لذت حضور را درک نموده، بتواند روزی حداقل پنج بار در پیشگاه دوست گناه آلوده بایستد و شرمنده نگردد و عزم بر ترک گناه نگیرد؟
وَأَقِمِ الصَّلَاةَ ۖ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ ۗ وَلَذِكْرُ اللَّـهِ أَكْبَرُ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ ﴿عنکبوت: 45﴾؛ و نماز را چنان که باید برپای دار. مسلّماً نماز (انسان را) از گناهان بزرگ و از کارهای ناپسند (در نظر شرع) بازمیدارد، و قطعاً ذکر خدا و یاد الله (از هر چیز دیگری) والاتر و بزرگتر است، و خداوند میداند که شما چه کارهائی را انجام میدهید (و سزا و جزایتان را خواهد داد).
در مواقع سختی و مشکلات باید از نماز استعانت جست حل مشکلات همیشه راه حل مادی ندارد. رسول خدا -صلی الله علیه وسلم- هر وقت در شرایط سختی واقع میشد به نماز میایستاد.
وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ (بقره: ۴۵)؛ و از شکیبائی (و واداشتن نفس بر آنچه دوست ندارد، از جمله روزه) و نماز (که دل را پاکیزه و انسان را از گناهان و پلیدیها به دور میدارد) یاری جوئید، و نماز سخت دشوار و گران است مگر برای فروتنان (دوستدار طاعت و عبادت).
۴- نماز عالیترین شکل ارتباط با خداست. فرصتی است تا بنده بتواند خود را در محضر خدا ببیند و به راز و نیاز با او بپردازد.
عمل آگاهانهی قلب که با ورود به نماز در قلمرو یاد خدا قرار میگیرد با تسلیم شدن اعضاء و جوارح یکی میگردد. و اینجاست که یکی از مهمترین ویژگیهای نماز یعنی ذکر خدا رقم میخورد.
نماز برای ذکر و یاد خداست.
وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي (طه: 14)؛ و نماز را بخوان تا (همیشه) به یاد من باشی.
وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ؛ و نماز را چنان که باید برپای دار. مسلّماً نماز (انسان را) از گناهان بزرگ و از کارهای ناپسند (در نظر شرع) بازمیدارد، و قطعاً ذکر خدا و یاد الله (از هر چیز دیگری) والاتر و بزرگتر است، و خداوند میداند که شما چه کارهائی را انجام میدهید (و سزا و جزایتان را خواهد داد).
مسلماً بدون ذکرخدا، بندگی و اطاعت ممکن نیست.
نماز یعنی همراه نمودن ذهن و اندیشه، احساس و عاطفه، رفتار و سلوک، برای خدا و به یاد خدا و در جهت خدا
آرامش و اطمینان گمشدهی انسان معاصر است که در گیر و دار زندگی تشویش و اضطراب او را فرا گرفته است. با ذکر خدا دل به آرامش و اطمینان میرسد. الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّـهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّـهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (رعد: 28)؛ آن کسانی که ایمان میآورند و دلهایشان با یاد خدا سکون و آرامش پیدا میکند. هان! دلها با یاد خدا آرام میگیرند (و از تذکّر عظمت و قدرت خدا و انجام عبادت و کسب رضای یزدان اطمینان پیدا میکنند).
۵- نماز تمرین بندگی است. نماز با همه حرکات و ارکان، سکون و آرام گرفتن، خشوع و تواضع، ایستادن، خم شدن و سر بر زمین نهادن جلوهای زیبا از بندگی خداست.
تکرار نماز در پنج وقت، تکرار جلوههای بندگی در رکعات و تکرار این جلوهها در هر رکعت همه و همه تمرین بندگی است.
و اینها همه برای این است که تسلیم بودن و اطاعت مطلق از خداوندگار هستی در انسان به سلوک دائمی و مستقر تبدیل گردد.
بدیهی است که آثار و فواید نماز قبل از اینکه برای آخرت باشد برای آباد نمودن دنیای انسان مسلمان است.
وقتی ما افراد جامعه، اهداف و مقاصد نماز را تحقق بخشیم جامعهای سالم خواهیم داشت. جامعهای که قانون خداوند بر رفتار مردم حاکم خواهد بود.
جامعهای برخوردار از اخلاق و به دور از فحشاء و منکر، جامعهای به آرامش رسیده.
نظرات