از 8 سال پیش پدیدهای تحت عنوان شبکه های هرمی با نام های گلد کوئیست، نت کوئیست، گلد ماین، هفت الماس در قالب Marketing Network به جامعه ی ما هجوم آوردند و فعا لیت های فراگیر خود را در سطوح مختلف بالاخص کم درآمد اجتماعی اغاز نموده و بسیاری از اقشار کشور را تحت پوشش و جذب خود قرار داده است. لذا بر آن شدم از باب روشنگری و بیان دیدگاه فقهی بر اساس جزوات منتشره این شبکه ها مطالبی را عنوان نمایم تا حقیقت این نوع به اصطلاح بازار یابی شبکهای بر همگان آشکار و ناآگاهانه به نام حلال آنچه را که حرام است مرتکب نشوند.
شبکه های هرمی چهره ای امروزی از استعمار کهن می باشند این حقیقت شاید به مذاق کسانیکه آنرا قبول دارند خوش نیاید و سعی کنند به دلائل مختلف آنرا توجیه کنند.اما واقعیت آن است که گرایش به بدی و پلیدی همچون راه رفتن در یک سرازیری است اما رسیدن به حقیقت جهتی مخالف آن یعنی بالا رفتن از یک سربالایی است واین بر نفس گران می آید زیرا انسانها همواره تمایل دارند تا بدون دردسر و آسان به مقاصد خود دست یابند. دراکثر موارد حس راحت طلبی و حرص و طمع انسان را چنان کور می کند که بر بسیاری ازارزشهای واقعی خود پای نهاده چرا که کم نیستند انسانهایی که قبل از اقدام به جنایات برای خود دلایل زیادی مطرح کرده اند اما پس از ارتکاب جرم به واقعیاتی دست یافته اند که بر دلایل و توجیهاتشان خط بطلان کشیده است. زمانی استعمارگران با کشتیهای خود در دریاهای جهان به راه افتادند تاسرزمین های جدیدی برای استعمار بیابند. امروزه نیز با ناوگانهای جدیدی در اقیانوس اینترنت به حرکت در آمده اند تا کانون های استثمار دیگری بیابند.
رسیدن به مادیات و آرزوهای مادی دراین عصر رویای هر انسانی بالاخص جوانان است اما نباید فراموش کرد که به هر قیمتی نباید آنرا طلب کرد. بر اساس تاریخچه Net work Marking یا شبکه های هرمی فروش، یک تجارت چند میلیارد دلاری است این تجارت بر اساس شواهد موجود به سمت اپیدمی شدن پیش می رود. و از آن به عنوان نیروی محرکه قرن بیستم نام میبرند. Driving force) (.
NM یک نرم افزار است هر کمپانی که محصولات خود را ارائه می کند می تواند توسط استفاده از نرم افزارهای محاسبه ی پورسانت NM فروش خود را افزایش دهد. بر اساس گفته ی شرکت: یک شرکت NM خوب که ار طرح باینری استفاده می کند به طور معمول از طرح زیر برای تقسیم بندی مخارج خود استفاده می کند از کل درآمد 40% برای پرداخت کمسیون ها، 20% برای مخارج پیش بینی نشده %20تأمین هزینه ی کالاها و 20% سود شرکت ( با توجه به این تقسیم بندی تمام هزینه ها از جمله سود شرکت از پولی بدست می آید که خریداران به آن پرداخت می کنند.
بر اساس تعریف: NM یک تجارت است که برای همه ی افراد شرایط مساوی فراهم می کند و این تجارت نیازمند تحصیلات دانشگاهی نیست و برای همه صرف نظر از جنس، ملیت یکسان است. آنچه که گام بلند موفقیت را تضمین می کند سرمایه گذاری وقت و انرژی افراد است.( چیزی که متأسفانه در جهان سوم به وفور یافت می شود و پولی نیزبابت بدست آوردن آن سرمایه گذاری نمیشود. توصیه ی شرکت به وارد شوندگان به سیستم این است که به راهنمایی لیدرها به خوبی گوش دهند. به گفته ی شرکت استرتژی اصلی و اصل کلی در این تجارت کمک به زیر دست ها می باشد.یعنی در حقیقت تربیت آنها برای پیش بردن اهداف شرکت، می توان این سیستم را به یک سورتمه تشبیه کرد که هرچه نیروی کشنده آن بیشتر و در دو طراف هماهنگ تر باشد احتمال سرعت سوتمه بیشتراست و نا هماهنگی که موجب سقوط سورتمه می گردد کمتر است.شرکت می گوید ما در صورتی موفق می شویم که خودمان را فراموش کنیم و تنها به فکر موفقیت زیر مجموعه ها یمان باشیم، پس این طرح از طریق کلمات و عبارات انسان دوستانه نظیر کمک به زیر دستان، ایثار به دیگران ،ذهن افراد را متوجه جنبه های خوب می کند.دراصل یک لیدر کسی است که به دنبال یک طعمه می گردد که شرکت به آن Prospect می گوید و در حقیقت لیدر می خواهد مستعمراتی را بسازد.
در واقع هر لیدر سود خود را از جیب بقیه تأمین می کند و مستعمره ها به امید اینکه روزی مستعمره داشته باشندوارد این بازی می شونداما درنهایت لیدر ها به دنبال قشر بد بختی هستند که تمام عواقب این طرح را تحمل کنند یعنی ثروتمند شدن به قیمت فقیر ساختن دیگران. درخواست شرکت این است که باید تمام وقتِ افراد صرف آموزش افراد مجموعه ی خود شود و باید جهتِ به سود رساندن آنها از هیچ تلاشی فروگذاری نکند.
به گفته ی شرکت هسته ی اصلی در این حرفه آموزش است با هدف همانند پروری (همانند سازی، تولید مثل یا مستعمره سازی! تربیت افرادی که از نظر دانش و کار و انگیزه کاملاً مانند لیدرها و یا حتی بهتر از آنها شوند. شرکت میداند که برای آشنایی مردم با محصولات خود باید هزینه های گزاف مالیاتی را پرداخت کند و تازه پس از هزینه کردن این سرمایه نیز ممکن است تبلیغات موفقی نداشته باشد زیرا بسیاری از مردم به آگهی های تبلیغاتی چندان توجهی ندارند بنابراین با این روش ضمن یک تبلیغ شفاهی فرد را وادار به گوش دادن و همزمان وادار به خرید نیز می کنند و این روش بسیار مؤثر است زیرا شرکت به جای اینکه یک پوستر تبلیغاتی بی جان داشته باشد ازاین طریق به یک سیستم تبلیغاتی زنده و کوشا و مجانی دست می یابد که مردم را با نیروی خود به سمت تبلیغات و موفقیت شرکت می کشاند و هزینه ی آن را نیز از جیب ملت تأمین میکند.
بر اساس گفته ی شرکت سرمایه های اصلی این حرفه زمان و انرژی و انسانها می باشند. یعنی این شرکت تأسیس شده تا زمان + تلاش + انسان را به خدمت خود درآورد و در عوض ته مانده ای نیز به آنها بدهد به نظر می رسداستعمار نامرئی بسیار ظالمانه تر از استعملر حضوری می خواهد عمل کند. زیرا که استعمار حضوری منابع طبیعی و ثروت ها را به غارت می برد اما این استعمار به زمان هم رحم نمی کند.
به گفته ی پدید آورندگان NM قدرت درآمد بالای این سیستم نکته ی غیر قابل انکار است اما این درآمد بالا محصول استعمار شرکت و دزدی الکترونیک محترمانه ی لیدر ها از دیگران است.این سیستم از وارد شوندگان به بازی می خواهد صبر و حوصله داشته باشند و به زمان برای ارتقاء پشتکار مؤثر اهمیت فراوانی می دهد. بر اساس تفکر شرکت در نظر گرفتن این کار بعنوان کار درجه دوم منجر به شکست می گردد و می گوید نابرده رنج گنج میسر نمی شود.
شرکت به لیدر ها می آموزد که بعضی ها ممکن است جبهه بگیرند یا شرکت را غیر قانونی بدانند یا درآمد آن را نامشروع و حرام بدانند. لذا تمام جنبه های مخالفت را برمی شمرد تا ذهن لیدرها در مقابل آنها واکسینه شود و بتوانند صبورانه مخالفین را به موافقین تبدیل کنند.
شرکت با بیان داستان Pulm spring تراژدی غم انگیز زندگی یک کارمند را به تصویر می کشد. یعنی کسی که هر روز صبح باید بیدار شود و برای شخص دیگری کار کند بهاء آزادی را در این می داند که یک نفر باید بخواهد ارباب خودش باشد.
« چقدر ماهرانه کار می شودتا با ایجاد یک حالت افسردگی در فرد که بلافاصله علاج آن راپناه بردن به NM میداند و نیرو و شتابی که از این طریق به فرد می دهدبدون توجه به هر گونه نیروی بازدارنده ای تنها در جهت رسیدن به اهداف شرکت عمل کند »
« گذشته چراغ راه آینده است »
هرگاه بخواهیم از موقعی خود با خبر شویم باید به گذشته باز گردیم هرگاه بخواهیم آینده را بسازیم باید به گذشته باز گردیم. در گذشته اسراری وجود دارد که می تواند ابزار دست انسان خردمند باشد، پیش بینی آینده بدون تسلط بر آنچه که در گذشته رخ داده است شاید ممکن نباشد، این جیزی است که دانایان از آن به تکرار یاد می کنند. زیر اگر ملتی از گذشته ی خود عبرت نگیرد به طریق اولی به نقاط ضعف خود پى نمی برد و از همان نقطه ضعف ها آسیب می بیند. کمتر صفحه ای از تاریخ ملت ها را می توان یافت که در آن جنگی نباشد در این جنکها پیوسته عده ای برعده ی دیگر تسلط یافته اند. جنگها هر روز به شکل جدیدی زخ می دهند.
الوین تافلر در کتاب موج سوم ازموج الکترونیک خبر می دهد و جهان الکترونیک را به تصویر می کشد. آیا جنگ های الکترونیک در راه است و اصولاٌ علت جنکها ی بشر چیست؟ آیا چیزی جز منافع مادی است؟ آیا حرص وطمع انسان را به آن وا می دارد که تا حد جنگ پیش برود؟ اکنون که الکترونیکی شدن قرار است جهان را تسخیر کند تجارت نیز نمی تواند از این امر مستثناء باشد. پدیده ی تجارت تلکترونیک می تواند عرصه ی جنگها ی گوناگون باشد.
تجارت الکترونیک نامی آشنا برای اکثر مردم جهان است. نفوذ الکترونیک به ابعاد مختلف جهان هیجان خاصی به زندگی بشر بخشیده است و در جهان تجارت نیز منجر به سرعت سرسامآوری در عرصه اقتصاد کشورها شده است اما همانند تمام پدیده های بشری این امر نیز می تواند هم مورد استفاده و هم مورد سوء استفاده قرار گیرد. از موارد سوء استفاده از آن می توان فعالیت شرکت های شبکه ای و هرمی Network Marketing ، Quest netو... را نام برد.
می دانیم که این شرکت ها با سوء استفاده از اصل قضیه اقدام به طرحی فریبنده در سطح کشورهای جهان سوم، مخصوصاٌ در کشور ما ایران نموده اند و با استفاده از تصویب تجارت الترونیک توسط مجلس اقدام به اغفال جوانان نموده اند و مردم بدون توجه به اینکه مجلس طرح تجارت الکترونیک را تصویب نموده نه فعالیت شرکتهای شبکه ای و هرمی را، به همکاری با آنها می پردازند به طوری که هم اکنون بسیاری از نیروها ی توانمند جامعه از جمله دانشجویان، پزشکان، مهندسان، معلمان، کارمندان مشغول این فعالیت های خانمان سوز هستند.
بستر نا مساعد اقتصاد جامعه و حس راحت طلبی انسان تا حدودی سبب رشد و پیشرفت این طرح شده و سیاست گذاران این شرکتها را به موفقیت طرح خود امیدوار ساخته است. بسیارِی از جوانان و کسانیکه دراین کار فعالیت می کنند می گویند ما جنسی را خریداری می کنیم بنابراین یک تجارت است و می پندارند با با پشت کامپیوتر نشستن وارد جهان الکترونیک و تجارت الکترونیکی شده اند و خود را یک تاجر الکترونیک تصور می کنند و معتقدند که این یک شغل پر درآمد و کم زحمت است و برای آنکه ذهن جوانان را آماده کنند از موجهایی خبر می دهند که اگر مردم سریع وارد عمل نشوند از قافله عقب می مانند. این شرکتها با عرضه و وارد کردن اجناسی مانند سکه ها ی طلا، لوازم آرایشی و گوشی همراه و عرضه تورهای مسافرتی به کار خود جنبه ی قانونی و شرعی میدهند.
می دانیم که انسان نمیتواند به تنهایی زندگی کند و برای زنده ماندن محتاج به کمک دیگران است زیرا هیچ انسانی به تنهایی نمیتواند نیازهای خود را تأمین کند و در واقع حامعه یعنی محلی که مبادله انرژی در آن صورت می گیرد. هر شغلی که نتواند در این مبادله دوام بیاورد از یبن می رود. در چرخه ی حیات هر کسی برای دریافت مقدار مشخصی انرژی باید کار مفید انجام دهد. کسب حلال یعنی انجام کار مفید به اندازه ی انرژی ای که از جامعه کسب می شود لذا اگر کسی جنسی را به دو برابر قیمت واقعی خود بفروشد کار حرامیانجام داده است چرا که او مقدار بیشتری انرژی در مقایل کار انجام شده ی خود طلب کرده است.
در طرحی که توسط شرکتها ی فوق انجام می گیرد، به تدریج آحاد جامعه از یکدیگر بی نیاز شده و جامعه از هم می پاشد مسئولیت پذیرییکی از ارکان خفظ جامعه است و با انتشار فعالیت این شرکتها مسئولیت پذیری در جامعه رخت برمی بندد و بنیان جامعه متلاشی می شود.اما در نحوه ی جذب افراد از مهارتهای فریبکارانه نظیر اصرار ورزیدن بر گرفتن وقت از دیگران، انتخاب دوستان صمیمی که سریع تسلیم شوند، پرهیز از دعوت کسانیکه مخالفت می ورزند چرا که ممکن است بر روحیه ی دیگران تأثیر منفی بگذارند، در تنهایی افراد را گیر آوردن و گیر انداختن تا انرژی پرزنت کننده کمتر به هدر برود و موارد متعدد دیگر که بیان کننده حجم فریب و نیرنگ و فریفتن افراد ساده لوح است. فریبکاری در جزء جزء دعوت افراد به سیستم تا نهایت کاملاً مشهود است و قرار نیست بازاریابی همراه با فریفتن و غالب کردن اجناس نا مرغوب به شکل مرغوب به دیگران باشد.تشویق افراد به قرض گرفتن برای تهیه ی سرمایه ی اولیه به هر قیمتی خلاف شرع واخلاق است. زیرا پیامبر از قرض گرفتن و مدیون شدن انسان به دیگران به خدا پناه برده است.... و اعوذ بک من غلبة الدین و قهر الرجال.
افراد تشویق به قرض گرفتن از دیگران می شوند. اما شرکت خود قرض گرفتن و قرض دادن را خیانت می داند.
« تصویری از جامعه پس از همه گیر شدن ویروس شبکه ی کوئیست نت » :
حال تصور کنید پس از فعالیتهایزیاد، یک لیدر به مبلغ قابل توجهی پول دست یافته و بسیار خوشحال است.شب را با خیال راحت می خوابد و صبح سرحال از خواب بیدار می شود و می خواهد صبحانه ی مفصلی میل کند و جهت خرید مواد لازم برای صبحانه از خانه خارج می شود، ابتدا به نانوایی می رود تا نان تهیه کند اما با کمال تعجب می بیند نانوایی تعطیل است. به سراغ صاحب نانوایی میرود تا علت تعطیلی را جویا شود، او می گوید به برکت شرکت شبکه ای،دیگر نیازی به کار طاقت فرسا در نانوایی ندارد و نمیخواهد داستان Pulm spring برایش تکرار شود. این لیدر چیزینمی گوید و به بقا لی میرود، آنجا هم تعطیل است و همین جوابها را از بقالی میشنود و دست خالی به خانه برمی گردد، ناگهان همسرش به او می گوید که: مادرش مریض است. او بلافاصله ماشین شیک خود را که محصول تجارت شبکه است روشن می کند و به بیمارستان می رود، فریاد می زند: کمک کنید مادرم بیمار است. اما کسی آنجا نیست! به اورژانس می رود اما کسی را نمی یابد.اضطراب و دلهره وجودش را فرا گرفته، یکی را می بیند واز او می پرسد دکتر و پرستار کجا هستند؟ مادرم بیمار است. او می گوید: خدا شفایش دهد. او می گوید مادرم بیمار است دارد میمیرد. مرد می گوید: خوب همه میمیرند مادر شما هم یکی از آنها و می رود. بالاخره کس دیگری را مییابد و از او می پرسد دراین بیمارستان چه خبر است؟ مرد می گوید: دکترها، پرستارها، بهیارها دیگر کار نمی کنند همه می خواهند ارباب خودشان باشند و بعد می گوید: Pulm spring . لیدر می گوید اینکه درست نیست پس انسانیت کجا رفته است؟ او می گوید : چرا درست نیست همه می خواهند درآمد بالا داشته و کار نکنند درست است با ویزیت هفت هزار تومان یا ده هزار تومان اعصاب خودشان را خراب کنند، آنها می خواهند عمر دراز و آسوده ای را طی کنند همه به کنار دریا رفتهاند و مشغول استراحت و تفریح هستند.
لیدر خارج و مادرش داخل اتومبیل اما بیحرکت است، زیرا فوت کرده است.با گریه و زاری جنازه ی مادرش را به خانه می آورد. برای خریدن مواد لازم منزل جهت مراسم ختم از خانه خارج می شود اما چیزی نمی یابد غیر از پیرمردی که در کنار صندوق میوه ی کهنه و لوازم دیگر در مغازه ی کوچکش نشسته است. از او میوه و لوازم مرغوب میخواهد، پیرمرد به او میگوید: همین است و غیر از اینها چیز دیگری ندارد. علت را جویا می شود می گوید کشاورزان و باغداران همه به شبکهی کوئیست پیوسته اند و درآمد بالای آنها اجازه نمیدهد به کار باغداری و کشاورزی بپردازند.
لیدر به پیرمرد می گوید: میوه های موجود را با کارگرهایش به خانه ی او بفرستد. او میگوید: کارگر ندارد چون همه به شبکه پیوسته اند به ناچار خود که دیسک کمر هم دارد میوه ها راحمل کرده و کمر درد و دیسک او شدت می گیرد طوریکه قادر به ارامه ی راه رفتن نبوده و با فریاد همسرش را صدا می کند، همه در حالیکه برای مادرش گریه می کنند می آ یند و از او علت فریادش را جویا می شوند او می گوید فکر کنم دیسک کمرم عود کرده است.او را به داخل منزل می برند، اما دیگر قادر به بلند شدن نیست. می گویند: او را به دکتر ببریم یکی از شبکهایها گفت: همه ی مطب ها تعطیل هستند چون همه شبکه ای و کوئیستی شده اند، استراحت کند خوب می شود به او مسکن بدهید با مصرف مسکن دچار درد معده هم می شود، چون مسکن ها قوی بودند و درد معده آنچنان شدت یافت که منجر به استفراغ شد.او در اثر خونریزی معده و نبود پزشک جانش را از دست می دهد. این لیدر با دست خود موازنه ی جامعه را بر هم زد در آن زمان درآمد بالا چنان چشمش را کور کرده بود که موازنههای انرژی در جامعه را نمی دید. فکر می کرد همه چیز با درآمد بالا درست می شود.
لذا کار این شبکه در حقیقت خرید نیست و اگر کسانی فکر می کنند که خرید انجام داده اند و کار حرامی نکرده اند باید بگویم: پورسانت ها از جیب مردم داده می شود و جنبه ی حق الناس بسیار شدید تر از حق الله است و آن کالا [تور مسافرتی، سکه طلا، لوازم آرایشی، گوشی همراه و...] نیز خرید نیست بلکه جایزه ی انجام این عمل زشت است.
« سخن پایانی و جمع بندی دیدگاه فقهی »
با توجه به این که بهای اجناس خریداری شده توسط مشتری قیمت واقعی نیست. همچنان که شبکه خود به این مطلب اذعان دارد، حال کالا چه سکه ی طلا باشد یا هر چیز دیگر، لذا کلاهبرداری و غبن فاحش است. پس این معامله حرام است.
به عنوان مثال : به مناسبت المپیک سیدنی اقدام به زدن سکه شد که در انحصار خودشان باشد پس از نایاب شدن سکه در بازار به مدت یکسال قیمت آن به چهارصد دلار امریکا افزایش یافت شرکت در آغاز برای مشتریان توضیح می دهد که قیمت طلای خریداری شده توسط آنها حدود سیصد دلار از قیمت طلای موجود در بازار بیشتر است زیرا 24 عیار است و دارای نماد سمبلیک می باشد اما در آینده بیشتر از مابه التفاوت آن باطلای معمولی در بازار قیمتش افزایش مییابد.
از لحاظ شرعی مشارکت در این نوع معاملات با روح تجارت اسلامی و مشروع منافات دارد زیرا هدف از تجارت رشد دادن به اقتصاد و چرخه ی تولید است. نکته ی دیگر اینکه پولی را که بابت خرید کالا از مشتری دریافت می شود نوعی وثیقه قلمداد می شود که بازاریاب را مقید می کند برای حفظ پیش پرداخت خود باید دو نفر را به هر شکلی جذب شرکت کند. در غیر این صورت سرمایه ی اولیهاش به خطرمیافتد و ازبین میرود.
این معاملات با مقاصد شریعت اسلامی در تضاد است. زیرا بازاریابان یا دلالان به هر دری میزنند تا حد اکثر پورسانت را به جیب بزنند و از اموال مشتریان ثروتی هنگفت در مدتی اندک به دست آورند و شاید درکمتر از یک ماه بعضی از دلالان بیشتر از چهار ملیون تومان به جیب زده اند. در عین حال این معاملات نوعی قمار است و در آن تطمیع مشتری آشکار است و باجعاله هیچگونه سنخیتی ندارد زیرا شرایط جعاله در آن نیست بنابراین هر گونه همکاری با این نوع شرکتها بنابه نکاتی که در ضمن مقاله به آنها اشاره شد،نامشروع و خوردن مال مردم به ناحق و گناه کبیره می باشد.
منابع
1-جزوه های منتشر شده توسط مشارکت کنندگان در طرح NM
2-قراردادهای ننگین مؤلف:دکتر احمد نه چمی 1384
3-اعترافات تکان دهنده قربانیان شرکتهای کویست نقل جرائد کثیر الإنتشار
4- سایت بانک الفتوی فتاوای معاصر دکتر قره داغی
5- موج سوم ،آلوین تافلر
نظرات