کلمات کلیدی: اعتدال، میانه روی، قصد، عدل، افراط، تفریط، میانه روی، امت وسط.
مقدمه
با بررسى همه جانبه تعالیم وحی و رهنمودهای شریعت اسلام به خوبى این حقیقت استباط میشودکه اسلام، نظام عالم را ــ که نظام اَحسن است ـ به عنوان نظامى اعتدالى معرفى نموده و انسان را در تمامى ابعاد و عرصه هاى زندگى، به میانه روی و اعتدال، فراخوانده و در هر کاری و هر خصلتی افراط و تفریط را مذمت و محکوم کرده، و اعتدال و میانه روی را در تمام امور زندگی مفید دانسته و پسند یده است، و بر این اساس مى توان مدّعی بود که دین اسلام، به عنوان کاملترین و سادهترین برنامه و راهنمای زیستن، دینی معتدل و میانه روانه است و به همین خاطرآن را «دین حنیف» نامیدهاند.
در زهد و پارسائی نیز اعتدال ومیانه روی مدنظر دین مقدس اسلام است، همانگونه که عشق و علاقه شدید به امور مادی و لذتهای نفسانی ناپسند و زیانبار است، زهد و پارسائی تفریطی به این معنی که انسان از تمام امور دنیا و لوازم زندگی، کار و کوشش دست کشیده خود و خانواده و افراد تحت تکفل خویش را از نظر خوراک، پوشاک، مسکن، درمان و…. محتاج دیگران نموده و آن را رهبانیت و از عادات جاهلیت دانسته است، چنانکه قرآن مجید رهبانیت و ترک دنیا را عادات زشت و ناپسند و از بدعتهای راهبان مسیحی میداند وآن را شدیداً نکوهش و مذمت قرار میدهد:
«وَرَهْبَانِیَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیْهِمْ» (حدید/۲۷).
«رهبانیت (و ترک دنیا) را از پیش خود پدید آوردند ما بر آنها آن را ننوشته بودیم».
رسول خدا صلى الله علیه وسلم نیز اندیشه ترک دنیا و گوشهگیری مطلق را نمیپسندد و هرگاه در میان یارانش آثاری از گرایش به چنین رفتاری را ملاحظه میکرد، هرچه زودتر اینگونه کج فکریها را اصلاح و به روشی صحیح و درست آنان را هدایت و راهنمائی مینمود و برای همیشه اعلام فرمودند: «لا رهبانیة فی الإسلام»؛ «رهبانیت در اسلام وجود ندارد». (مااوردى؛ ۱۴۰۹، ص۲۲۹)
از منظر اسلام انسان کامل، معتدلترین شخصیت در همه حوزه هاست. و داشتن روحیهای معتدل و میانه رو در امورت دنیوی و اخروی مقبول ومطلوب شریعت اسلام بوده و حتی در مسائل اجتماعی و سیاسی هم تندروی وکندروی بازتابهای منفی به همراه داشته و گاهی مشکل ساز میشود.
از این رو خداوند از مردم میخواهد برای نیل به کمال مطلق و تقرب الی الله و زندگی سعادتمند در دنیا و آخرت، اعتدالگرایی و میانه روی را نصب العین زندگی خویش قرارداده و هرگز به افراط و تفریط گرایش پیدا نکنند.
مسلّم است که آیات قرآن به ما میآموزد هر کس تعالیم هدایت بخش اسلام را راهنما وبرنامه زندگی خویش قرار دهد، زندگی معتدلی خواهد داشت و از نظر شخصیتی نیز به تعادل همه جانبه خواهد رسید. از این رو، شخص هم در حوزه روانشناسی شخصیت و هم در حوزه روانشناسی اجتماعی و تعامل با دیگران و هم در حوزههای دیگر، انسانی معتدل خواهد شد.
در قرآن کریم آیات متعدّدى با این جهتگیرى تربیتى، (توصیه به میانه روی) آمده و خداوند مؤمنان را در امور مختلف فردى، خانوادگى، اجتماعى، سیاسى، نظامى و اقتصادى به رعایت اعتدال فراخوانده است. چرا که هدف اسلام معتدل کردن شاکله و شخصیت انسان بوده تا درسایه این شخصیت مطلوب قرآنی، در همه اعمال و رفتار وی اعتدال وجود داشته باشد و قطعا محصول این نظام تربیتى، فردی خواهد بود که پاى در جاى پاى اسوه مطلق اعتدال یعنى «رسول خدا صلى الله علیه و سلم» گذارد و او را مقتدای خویش قرار خواهد داد.
هنگامی که اعتدال و میانه روی در نفس و درون کسی شکل بگیرد و در شاکله وجودی او نهادینه شود در همه امور زندگی این رویه را حفظ خواهد کرد ومبتلای افراط و تفریط نمیگردد. بنابراین، رعایت این اصل برای رسیدن به کمال مطلوب، ضروری است. چرا که پیمودن راه تکامل و دست یابی به هدف نهایی، در گرو رعایت اعتدال در همه زمینههای زندگی است.
اعتدالگرایی نقش بسیار مهم و اساسی در تمدن سازی و شکوفایی آن دارد. خداوند در آیات متعدد سوره یوسف هنگامی که به علل شکوفایی تمدن در دوران حضرت یوسف (ع) میپردازد، تبیین میکنند چگونه نظامی که حضرت یوسف (ع) بر پایه عدالت و اعتدال بنیاد گذاشته، توانسته است تمدن بزرگ و شکوفا را پدید آورد.
با کمال تأسف مشهود است که بیشتر انسانها و بسیارى از جوامع، در طول حیات خود فاقد این اصل (میانه روی) بوده و هستند، از اینرو یا به دامن افراط افتاده یا در دام تفریط غلطیده، واز مسیر صحیح و طریق کمال و هدایت منحرف شدهاند.
بیتردید ریشه بسیارى از انحرافات فردى و اجتماعى را مىتوان در عدم رعایت اصل اعتدال جست؛ چه مشکلاتى که انسان در رابطه با خود پیدا مىکند و توانایی حل آنها را ندارد و چه مشکلاتى که در خانواده و روابط خانوادگى ایجاد شده و چه مشکلاتى که در جوامع به سبب عدم رعایت این اصل ظهور میکند.
«اعتدال و میانه روی» به عنوان روشی برای زندگی انسانها، مورد اهتمام دین اسلام میباشد. این اعتدال در تمام شؤون زندگی رهبران و بزرگان دین به خوبی نمایان است. اعتدال در عبادت، انفاق، خوردن و آشامیدن، مسائل اعتقادی و برنامهریزی زندگی و حتی در زمان بندی روز و شب که تدبیری حکیمانه و محل توصیه پروردگار بوده، رعایت شده و در آموزههای دینی، کسی که این اعتدال را رعایت نکند جاهل نام گرفته است.
حضرت علی (رض) در مورد انسان جاهل همین تعبیر را آورده و میفرماید: «لا تری الجاهل الا مفرطا أو مفرطا»؛ جاهل را نمیبینی، مگر اینکه یا افراط میکند و یا تفریط. (نهج البلاغه، حکمت۷۰)
بنابراین اعتدال نشانه خردمندی است و افراط و تفریط نشان دهنده جهل و نادانی است و ریشه در ناآگاهی و جهل انسانها دارد. انسانی که میانه رو باشد و اعتدال را رعایت کند امور زندگی برای او سهل خواهد شد و مورد توجه و رحمت خداوند قرار میگیرد و این کار باعث تعادل در آرزوهای انسان و موجب جلب توفیق الهی و موفقیت انسانها خواهد شد.
به تعبیر زیبای شاعر:
رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود **** رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود
معنای لغوی و اصطلاحی میانه روی
اعتدال و میانهروی ترجمه واژه «وَسَطْ» در زبان عربی است: «اوسط الشیء وسطه» برگزیده و منتخب هر چیزی که دارای دو طرف متساوی و یک اندازه باشد. مثلاً میگویند: «فلانٌ من اوسط قومه»؛ فلانی در میان خویشاوندانس برگزیدهترین است.
معنی دیگر (وسط) دوری از افراط و تفریط میباشد، افراط اضافه برخواسته و تفریط کمتر از آن است و آنچه حد وسط و برگزیده میان این دو باشد عدالت و میانهروی نام دارد. مشتقات وسط چندین بار در قرآن در مدح و ستایش به کار رفتهاند.
از بیان قرآن میفهمیم که «وسطیت» نیز فضیلتی از فضایل اسلام و مَنشی از منشهای اخلاقی قرآنی و صفتی بزرگوار و اساسی است که خداوند آن را برای مؤمنان برگزیده و میفرماید. «وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطًا» (بقره: ۱۴۳)
معانی دیگری نیز برای میانه روی وجود دارد که دین اسلام و امت مسلمانان را در بین سایر ادیان و امم ممتاز میسازد.
در زبان عربی از میانه روی با عنوان «اعتدال» یاد شده و به معنای حد وسط در کمیت و یا کیفیت است. مانند اینکه گفته شود: قد آن فرد نه کوتاه است و نه بلند، یا حالتی که در آن دو طرف از لحاظ کمیت و یا کیفیت در سازگاری و تناسب باشد. همچنین این واژه به معنای استقامت و پایداری نیز آمده است. (ابن منظور، ۱۴۱۴، ج ۱۱، ص۴۳۳)
میانه گرایی یا وسطیت: وًسًط اسم برای مابین دو چیز است و در کمیتهای متصل الأجزا به کار میرود. لذا میانه روی و میانه گرایی همان وسطیت و اعتدال در مفهوم قرآنی آن است که عبارت از دوری نمودن از هرگونه افراط و تفریط در قول و فعل و اندیشه است. (ابن منظور، ج ۲، ص ۴۲۷۹-۴۲۸۰)
پس شاید بتوان گفت که اعتدال به معنای تناسب است. همین حالت تناسب است که سبب استقامت، قوام پیدا کردن و موزون شدن میان چیزها میشود. بنابراین هنگامی که از اعتدال سخن به میان میآید مقصود آن است که تناسب در آن رعایت شود که لازمه مراعات چنین تناسبی استقامت و قوام یافتن امورمی شود. انسانی را متعادل میگویند که در عقیده، انحراف و گرایش به باطل نداشته و در پی حق و حقیقت باشد و در رفتار هرگز مناسبات میان اشیا و چیزها را نادیده نگیرد. از این رو انسان موحد و یکتاپرست را انسان معتدل مینامند؛ زیرا چنین شخصی مراعات تناسب میان هستی را کرده و حق هر چیزی را به درستی ادا نموده و نتیجه چنین بینش و نگرشی آن است که از افراط و تفریط و کژی به دور میباشد.
در قرآن برای بیان مفهوم اعتدال و میانه روی از واژه «قصد» استفاده شده است. البته واژگانی چون «وسط و سواء و حنیف» نیز به این معنا به کار رفته؛ ولی بیشترین کاربرد در مفهوم و اصطلاح را میتوان در واژه «قصد و اقتصاد» یافت. از این روست که در روایات اسلامی به پیروی از قرآن از واژه «قصد» برای بیان اصطلاح اعتدال استفاده شده است.
در اصطلاح منظور از اعتدال و میانه روی، ثبات و پایدارى بر فضیلت و استقامت در سلوک و رفتار شایسته از منظر عقل و شرع و برگرداندن آنها (امیال مختلف انسان) از افراط و تفریط به حدّ وسط و اعتدال میباشد، به عبارت دیگر، منظور آن است که هرگاه دست یابی به امری شرعا وعقلا نیکو و شایسته باشد آن امرحاصل شود و زمانی که عدمش نیکو و احسن است آن امر بروز نکند، مثلا: درباره صفت شهوت در برخی موارد بروز و ترتیب اثر دادن وپیروی از آن قبیح است، (مثل نگاه شهوتآلود به نامحرم ومانند آن) در حالی که این مورد درباره همسر نیکو و شایسته است.
لذا میتوان ادعای وجود یک نوع رابطه منطقی میان اعتدال و اصلاح کرد. به این مفهوم، که هرکار معتدلی صالح و درست است و هر کار غیرمعتدلی فاسد میباشد و نیازمند آن است که اصلاح شود. اصلاحات به معنای بازسازی کاری است که به جهت فقدان اعتدال، به فساد گراییده است.
اگر کسی رویه اعتدال را در پیش نگیرد ورفتاری صالح نداشته باشد، گرایش او به فساد است؛ از این رو پس از هرکار غیرمعتدلی سخن از فساد در آن کار میشود، در حالی که خواسته عمومی، اصلاح کار و به اعتدال رساندن آن است.
مفهوم حقیقی اعتدال در فرهنگ قرانی
میانه روی ضمن اینکه نزد عقلای عالم امری ستودنی و پسندیده است، آموزههای قرآنی نیز به آن مهر تایید زده و
نظرات