کتاب میتواند همه چیز به ما یاد بدهد. در مورد فواید مطالعه برای انسان تردیدی وجود ندارد و این کاملا درست است که کتابهای ارزشمند کمکمان میکنند مهارت تفکر انتقادی را فرا بگیریم. وقتی کتاب میخوانید، نه تنها اطلاعات جالب و به درد بخوری دریافت میکنید بلکه روش تفسیر و آنالیز این اطلاعات را نیز یاد میگیرید. در دنیا امروز تفکر نقادانه دیگر مفهوم ناآشنایی نیست. مردم همه جا در مورد آن حرف میزنند، از دانشگاه گرفته تا محل کار، از جوامع پیشرفته گرفته تا فرقههای کوچک. اهمیت تفکر انتقادی امروزه بیشتر از هر زمان دیگری مورد بررسی قرار گرفته است. نقادانه فکر کردن، خِرد جدیدی در دنیای مدرن است که میتواند توانایی فرد را در آنالیز کردن مسائل روزمره منعکس کرده و منتهی به تصمیم گیری درست شود. تفکر انتقادی، استعداد خاصی نیست که همراه فرد متولد شود، بلکه این نوع طرز تفکر نیاز به تمرین و تلاش دارد. با وجود اینکه رشد این مهارت در تمام دنیا سرعت شگفت انگیزی گرفته است، اما هنوز تعداد زیادی از افراد هستند که نمیدانند چطور باید تفکر انتقادی را در خود پرورش دهند. 1. تفکر انتقادی دقیقا چیست؟ تفکر انتقادی از لحاظ تکنیکی، فرایند ذهنی ِ خوب سازماندهی شدهای است که اطلاعات جمع آوری شده از مشاهدات، بازتابها، تجربیات، ارتباطات و یا منطق را فعالانه و اندیشمندانه بررسی کرده و به کار میبندد تا راهنمایی برای باورها و رفتارها باشد. البته به غیر از تعریفی که گفته شد، راه دیگری نیز برای درک سادهتر تفکر انتقادی وجود دارد؛ تفکر انتقادی فرایند آگاهانه از پردازش اطلاعات به شیوهای موثر است تا شما بتوانید چیزها را بهتر بفهمید و تصمیمهای بهتری بگیرید و اعتماد بنفس بیشتری پیدا کنید. مهارت تفکر انتقادی نیازمند این است که شما از ابزارهای عقلانی گوناگون برای تنوع بخشیدن به اطلاعات استفاده کنید. پیش از هر چیز، راههای مختلف منتقدانه فکر کردن در مورد اطلاعات شامل موارد زیر میشود: . اندیشه زایی . بازبینی کردن . ترکیب کردن . ارزیابی کردن اطلاعات جمع آوری شده میتواند از چند منبع باشد، مثلا: . مشاهده . تجربه . منطق . اندیشه . ارتباطات در نهایت، هدف تمام این اطلاعات اثبات و حمایت: . باورها . و رفتارهاست. بعضیها عبارت خاص خود را برای تعریف تفکر انتقادی دارند. آنها تفکر انتقادی را عکس تفکر معمولی میدانند. مغز ما در هیچ لحظهای از زندگی، از تفکر باز نمیایستد و این اتفاقی است که به طور اتوماتیک و ناخودآگاه روی میدهد. اما شما میتوانید با استفاده از ابزارهای عقلانی، تفکرتان را آگاهانهتر کنید و به نتایج درستتری برسید. این مهارت میتواند روی تفکر ناخودآگاهتان نیز اثر بگذارد و این دقیقا همان چیزی است که برای رشد مغز کودکان نیز بسیار مفید است. 2. مهارتهای تفکر انتقادی را چگونه پرورش دهیم؟ اگر این سوال را سرچ کنید، نتایج زیادی به دست خواهید آورد. همهی این توصیهها راههای جورواجوری برای تمرین دادن تفکر روزانه به شما ارائه میکنند، اما انتخاب راه مناسب و سادهتر در میان این همه توصیه و راهکار کار سادهای نیست. برای همین در این مطلب سعی میکنیم راههای ساده و موثری برای رشد مهارت تفکر انتقادی به شما توصیه کنیم. 1. سوالهای اساسی بپرسید ساده به نظر میرسد، اینطور نیست؟ اما واقعیت این است که «پرسیدن سوالهای اساسی» پیچیدهتر از آن چیزی است که فکر میکنید. خیلیها وقتی تفسیر پیچیدهای از مشکلشان دریافت میکنند دچار سردرگمی میشوند و جوابهای پیچیده و ظریف باعث میشود حتی سوال و مسئلهی اصلی را فراموش کنند. پس با برگشتن به سوالهای اساسی و اصلی، به طرز فکرتان تمرین بدهید. چه چیزی را میخواهید بدانید؟ در حال حاضر چه میدانید؟ با پرسیدن سوالهای ساده و اساسی میتوانید مسئله را از تمام جهات ببینید. بعضی از عالیترین راه حلها برای مسائل به خاطر پیچیدگیشان شگفت انگیز نیستند بلکه در واقع به خاطر سادگی خوشایندی که دارند تعجب برانگیزند. پس همیشه یادتان باشد پیش از اینکه به دنبال راه حلهای پیچیده بگردید، جوابهای ساده را جستجو کنید. 2. فرضیههای اصلی را زیر سوال ببرید نکتهی دیگری که باید در تقویت مهارت انتقادی به یاد داشته باشید، فرضیههای اساسی است. همهی ما در مورد هر چیزی در پیرامون خون، فرضیههای زیادی صادر میکنیم. در واقع این، شیوهی مغز ما برای پردازش اطلاعات است تا بتوانیم زندگی را پیش ببریم. این فرضیهها زمینهی چارچوب انتقادی را فراهم میکنند و ما بر اساس این فرضیهها تصمیم میگیریم و در مورد هر چیزی قضاوت میکنیم. اما اگر تمام باورهایمان اشتباه باشند چطور؟ یا دست کم کاملا درست و حقیقی نباشند چطور؟ به نظر میرسد آنوقت باید همه چیز را زیرورو کنیم و از نو شروع کنیم. برای اینکه دچار چنین وضعیتی نشوید باید فرضیهها را زیر سوال ببریم. اگر انیشتین هرگز فرضیهی نیوتن دربارهی قوانین حرکت را زیر سوال نمیبرد، چه اتفاقی میافتاد؟ تمام انسانها با دریافت اشتباهی از حرکتها در دنیا زندگی میکردند و علم راه را اشتباهی طی میکرد. میتوانیم بگوییم طرز فکر انتقادی انیشتین دنیا را نجات داد. 3. غرض و تعصب را کنار بگذارید بیغرض بودن و داشتن دیدی باز برای تفکر انتقادی لازم است. روشن است که برای یک فرد باریک بین و متعصب، فهم دنیا بسیار سخت و ناخوشایند خواهد بود. پس اگر میخواهید مهارت تفکر انتقادی را در خود رشد دهید یادتان نرود که تعصب را کنار بگذارید. چیزهایی که امروز درست میپندارید ممکن است روزی دیگر نادرست از آب دربیایند، یا چیزهایی که در گذشته مجاز نبودهاند، امروز عادی و مجاز تلقی شوند. اگر ذهنتان محدود باشد از واقعیت دور خواهید افتاد. یک ذهن بسته پُر است از یک سری عقایدها و نگرشهای انعطاف ناپذیر یا بیزاری از بحث و گفتگو. صحبت کردن با یک فرد متعصب چیزی شبیه خوردن به یک دیوار آجریست. اگر میخواهید اطلاعات را به درستی پردازش کنید، اول از همه باید همهی اطلاعات را دریافت کنید و تنها یک ذهن باز اجازهی چنین کاری را میدهد. اما داشتن ذهن باز به این معنی نیست که باورهایی را که پذیرفتهاید کنار بگذارید و هر نظری را قبول کنید. در واقع گاهی تفکر انتقادی کمکتان میکند روی عقایدتان بایستید و از نگرشهایتان دفاع کنید. چیزی که واقعیت داشته باشد، از زیر سوال بردنها و مورد چرا واقع شدنها جان سالم به در خواهد برد و این فقط طرز فکر است که تغییر میکند. 4. گاهی جای علت و معلولها را عوض کنید آیا تا به حال از خود پرسیدهاید اول مرغ بوده یا تخم مرغ؟ این سوالی است که همهی ما شنیدهایم و نمونهای از وارونه فکر کردن است. دانشمندان ثابت کردهاند که یک راه معتبر برای پیدا کردن راه حل ِ مسائل دشوار، سعی در وارونه کردن هر چیزی است. روشن است که مرغ، تخم میگذارد پس قبل از تخم مرغ بوده است، اما خود ِ مرغ از کجا آمده است؟ از تخم مرغ؟ پس اول تخم مرغ بوده است! هر وقت در مورد مسئلهای فکر میکنید، قضیهی مرغ و تخم مرغ را به یاد بیاورید. چیزی که علت به نظر میرسد میتواند خودش معلول باشد یا بر عکس. از زوایای گوناگون نگاه کردن میتواند کمکتان کند منتقدانهتر فکر کنید و راه حل کارآمدتری پیدا کنید. 5. گرایش خودتان را مشخص کنید عوامل زیادی وجود دارند که میتواند زاویهی دید و تصمیمهای ما را تحت تاثیر قرار بدهند. یکی از آنها گرایش خودمان است. قضاوت انسان میتواند تحت تاثیر گرایشش، ذهنی، عینی یا گمراه کننده باشد. شما باید قبل از فراگرفتن مهارتهای تفکر انتقادی، گرایش و طرزفکر خودتان را بشناسید. گاهی تصمیمهای افراد متضاد چیزی است که میدانند که علتش تمایلات یا پیش پندارههای خودشان است. مطالعهای جدید دریافت والدینی که در مورد فواید و مزایای ایمنی واکسن اطلاعات درستی دریافت کرده بودند، کمتر مایل بودند که بچههای خود را واکسینه کنند. دلیل آن این است که فهمیدن همیشه هم منجر به رفتار یا تصمیم درست نمیشود. درک و شناختن گرایش خودتان و اینکه این گرایش چه تاثیری روی دریافت شما از اطلاعات میگذارد، نشانتان خواهد داد که چطور مهارتهای تفکر انتقادی را در خود تقویت کنید. 6. کتابهای ارزشمند بخوانید کتاب میتواند همه چیز به ما یاد بدهد. در مورد فواید مطالعه برای انسان تردیدی وجود ندارد و این کاملا درست است که کتابهای ارزشمند کمکمان میکنند مهارت تفکر انتقادی را فرا بگیریم. وقتی کتاب میخوانید، نه تنها اطلاعات جالب و به درد بخوری دریافت میکنید بلکه روش تفسیر و آنالیز این اطلاعات را نیز یاد میگیرید. سوال و جواب کردن حین مطالعه میتواند مغز را تمرین بدهد تا به روشی منتقدانه فکر کند. هرگز دست از بالابردن سطح دانستههایتان نکشید و افق دیدتان را با مطالعه گسترش دهید. زیرا، باز هم میگوییم که یک ذهن باریک بین و متعصب نمیتواند انتقادی فکر کند و بیشتر کتاب خواندن یکی از بهترین راههای گشودن درهای بیشتر رو به دنیاست که مهارت تفکر نقادانه را رشد میهد. 7. خودتان را جای دیگران بگذارید همدلی نیز میتواند نشانتان دهد که چطور مهارت تفکر منتقدانه را کسب کنید. این همدلی میتواند از طریق درک بهتر ادبیات باشد یا تقویت روشهای مذاکره و گفتگویتان. اگر خودتان را جای دیگران بگذارید، بهتر میتوانید آرمانها، انگیزهها و غوغاهای درونشان را درک و تصور کنید. سپس میتوانید از این اطلاعت به دست آمده استفاده کنید تا مانند اهرمی کمکتان کند ارتقاء پیدا کنید و آدم بهتری باشید. اگر دیگران را بهتر درک کنید، روش تفکرتان دقیقتر شده و تناسب بیشتری با شرایط پیدا خواهد کرد. 8. با آدمهای باهوشتر از خودتان معاشرت کنید برای یاد گرفتن، راهی بهتر از این نیست که از دوستانتان چیزهایی یاد بگیرید. اگر میخواهید تفکر منتقدانه را یاد بگیرید، با افراد باهوش دوست شوید و از آنها یاد بگیرید. اگر مشتاقید چیز جدیدی یاد بگیرید، مخصوصا مهارت تفکر انتقادی، دور و برتان را با آدمهای باهوشتر و زیرکتر از خودتان پُر کنید تا تجربیات زیادی از زندگی شخصی و ماجراهای آنها کسب کنید. افراد باهوش معمولا راهی موثر برای پردازش اطلاعات بلدند و نقطه نظرات اساسی و هوشمندانهای دارند که کمکشان میکند موفق باشند. این افراد قطعا میتوانند چیزهای زیادی در مورد تفکر انتقادی به شما یاد بدهند. 9. این امکان وجود ندارد که همیشه بتوانید منتقدانه فکر کنید شما میتوانید یاد بگیرید که مهارت تفکر انتقادی را در خود پرورش دهید تا بهترین تصمیمها را در زندگی بگیرید. می توانید راههای گوناگون ارتقاء دیدتان به دنیا را فرا بگیرید. اما در این مهارتها هر چقدر هم که خوب باشید، غیر ممکن است که بتوانید همیشه منتقدانه فکر کنید. میدانید چرا؟ چون تفکر انتقادی تنها یک ابزار است که میتوانید آن را داشته باشید اما گاهی از آن استفاده کنید و گاهی هم نه! این طبیعی است که بعضی وقتها تصمیمهایی بگیرید که مناسبترین نباشند، اشتباهاتی بکنید که به حل مسئله منجر نشوند یا انتخابی کنید که به نفعتان نباشد. شما مجبور نیستید تمام وقت و در مورد هر چیزی منتقدانه فکر کنید. در زندگی گاهی وقتها ممکن است دچار لغزشهایی در تفسیرها و تعبیرهایتان شوید. مسئلهی بزرگی نیست. چیزی که مهم است این است که این لغزشها را بشناسید و در آینده از آنها اجتناب کنید؛ یاد گرفتن از اشتباهات چیزی است که نباید آن را فراموش کنید. یاد گرفتن تفکر انتقادی کار سادهای نیست، بلکه پروسهای طولانی است که نیاز به صبر و تمرین فراوان دارد. شاید دو سه هفته طول بکشد تا سه کیلو از وزنتان کم کنید اما ماهها یا حتی سالها وقت لازم است تا طرز فکرتان عوض شده و پروسهی تصمیم گیری و حل مسئلهتان دچار تحول شود. در میان راهکارهای فراوانی که وجود دارد، آنهایی را انتخاب کنید که متناسب با روحیه و روش شما باشد. اگر طرز فکر انتقادی را یاد بگیرید، تاثیر بزرگی در زندگی شخصی و اجتماعیتان میگذارد که هم خودتان و هم اطرافیانتان شاهدش خواهید بود.
نظرات