صادق زيباكلام احتمالا تجربه، سن و آگاهيهاي سياسي و بينالمللي آقاي سرگئي لاوروف وزير امورخارجه روسيه آنقدر بود كه ديروز در مسير فرودگاه دمشق به كاخ رياست جمهوري و ديدار با بشار اسد، خيل آن هزاران نفري را كه در مسير ايستاده بودند و پرچمهاي روسيه و سوريه را تكان ميدادند و به نفع روسيه شعار ميدادند را جدي نگيرد. او ميدانست اگر همه استقبالكنندگان به اراده خودشان در مسير حركت جمع شده بودند، در بهترين حالت آن طرفداران صرفا بخشي از جمعيت سوريه بودند. بسياري ديگر، او و كشورش را شريك اقدامات سوريه ميدانند. آقاي لاوروف يقينا ميداند كه بسياري از اعراب از سياست روسيه در قبال سوريه رضايت ندارند و بالاخره آقاي لاوروف نميتواند نداند كه رژيم سوريه طرفداران و دوستان زيادي در جهان عرب ندارد. در واقع و برخلاف تصور بسياري كه فكر ميكنند روسيه بنا دارد تا به آخر پشت بشار اسد بايستد، مسكو چنين غرضي ندارد. به همين دلیل است كه وزير خارجهشان (كه مورد وثوق پوتين است) پس از مخالفت با طرح غربيها و اتحاديه عرب در شوراي امنيت، به سرعت راهي دمشق شده است. به احتمال خيلي زياد، او سخنان بسيار محبتآميز خطاب به بشار اسد ندارد. اتفاقا او رفته دمشق كه به رهبران سوريه بگويد كه روسيه براي آنان زمان خريده و آنان بايد به سمت و سوي يك راهحل سياسي بروند. تفاوت نگاه روسها با غربيها و اتحاديه عرب در اين است كه غربيها و اعراب به دنبال تغيير رژيم در سوريه هستند، در حالي كه روسها با تغيير رژيم مخالفند. مخالفت آنان با تغيير رژيم به معناي آن نيست كه آنان يكپارچه از بشار اسد حمايت ميكنند، بلكه به معناي آن است كه خواهان جلوگيري از تكرار سناريوي ليبي و سرهنگ قذافي هستند. مسكو معتقد است كه به جاي رفتن به سمت و سوي يك جنگ داخلي و تكه و پاره شدن سوريه، بهتر است كه به سمت يك انتقال قدرت آرام و آهسته برويم. در مرحله نخست، اسد دولتي ائتلافي با شركت برخي از مخالفان معتدل و ميانهرواش تشكيل ميدهد و نظاميان و گروههاي امنيتي را به پادگانها برميگرداند و سوريه گام به گام ميرود به سمت عادي شدن و در عين حال دموكراتيك شدن. لاوروف براي تلاش مجدد يا حتي يك راهحل معتدل به سوريه رفته. اما بزرگترين مانع انتقال آرام حكومت اتفاقا مخالفان راديكال و اسلامگراي بشار اسد در «حما» و «حمص» نيستند. بيشترين مخالفان انتقال تدريجي قدرت و برگزاري انتخابات آزاد شماري از نظاميان، رهبران حزب بعث، مسوولان امنيتي و بالاخره شخص بشار اسد است. آنان همه قدرت را ميخواهند و حاضر نيستند ديگران را در قدرت سهيم كنند و آقاي لاوروف رفته كه شايد بتواند آنان را وادار كند كه در جهت اصلاحات و تغييرات تدريجي حركت كنند. اين درست است كه روسها منافع اقتصادي زيادي در سوريه دارند؛ اين درست است كه دمشق مهمترين پايگاه دريايي را در مديترانه در اختيار روسها قرار داده؛ اين درست است كه سوريه دومين خريدار تسليحات از روسيه است؛ اين هم درست كه سوريه آخرين متحد استراتژيك روسيه در خاورميانه است، اما آنچه كه از همه اين ملاحظات مهمتر شده، خاورميانه جديدي است كه «بهار عرب» به همراه آورده. يقينا روسها هم متوجه شدهاند كه آينده خاورميانه جديد به دموكراسي و حكومتهاي فارغ از معترضان تعلق دارد. يعني همان سرنوشتي كه از تونس آغاز شد و مصر و ليبي را در نورديد و ديگر حكومتهاي عرب را نيز نگران آينده خود کرده است.
نظرات