مسألۀ غزه همچنان در دستور كار قدرت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای قرار دارد، جو بایدن رییس‌جمهور امریكا معتقد است كه دستیابی به توافق آتش‌بس در غزه گامی اساسی برای كاهش تنش‌ها در خاورمیانه و اجتناب از جنگ منطقه‌ای است. در این مورد مذاكرات پیچیده‌ای از سوی طرف‌های مختلف جهانی، منطقه‌ای و محلی در جریان است كه با توجه به اختلافات شدید در جزییات آن، دورنمای جنگ همچنان در پرده ابهام قرار دارد. به عبارتی جزییات مربوط به آزادی گروگان‌ها و نیز اسرای فلسطینی و همچنین میزان حضور ارتش رژیم اسراییل در محورهای استراتژیك نظیر فیلادلفیا و نتساریم (صلاح‌الدین) مذاكرات را طولانی كرده است.

دولت بایدن برای دستیابی به توافق عجله دارد تا در زمان باقی مانده از ریاست‌جمهوری امریكا دست بن سلمان را در دست رییس دولت اسراییل بگذارد و توافق ابراهیم را اعلام كند. اما گویا طرف‌های درگیر به ویژه نتانیاهو عجله‌ای برای توافق ندارد.

به نظر می‌آمد كه دیر یا زود مذاكرات به نتیجه خواهد رسید و آتش‌بس اعلام خواهد شد، اما اكنون معلوم شده است كه ارتش اسراییل قادر به شكست و نابودی حماس نیست. اگر چه اغلب سناریوهای غربی - اسراییلی همچنان فرض را بر عدم حضور حماس در غزه در نظر می‌گیرند، اما چنین امری غیرعملی و دست نیافتنی به نظر می‌رسد.

از زمان آغاز جنگ توفان الاقصی تاكنون كه جنگ به یك سالگی خود نزدیك می‌شود، به نظر می‌رسد سناریوها و ایده‌های مختلفی برای آینده فلسطین و نیز غزه مطرح شده است. امریكایی‌ها به ویژه كارشناسان و تحلیلگران نزدیك به دولت امریكا نظیر موسسه واشنگتن برای سیاست‌های شرق نزدیك باور داشتند كه اسراییل سرانجام موفق به خنثی‌سازی حماس خواهد شد و باید برای مرحله پساحماس اندیشید. بر مبنای این تفكر یك ساختار موقت اداری از سوی محمود عباس یا توسط گروهی از تكنوكرات‌های اهل غزه، كرانه غربی و فلسطینی‌های مهاجر و نیز عشایر و شخصیت‌های محلی مدیریت مدنی غزه را عهده‌دار خواهند شد. این گروه بومی مدیریت را در امور بهداشت، حمل و نقل، قوه قضاییه و تامین اجتماعی برای یك دوره انتقالی بر عهده می‌گیرند و سازمان ملل نیز از طریق «آنروا» بر توانمند‌سازی و به‌كارگیری خدمات دارویی، غذایی و آموزش مردم غزه همچنان به‌كار خود ادامه داده و فعالیت‌هایش را ارتقا می‌بخشد.

افزون بر آن 5 كشور دارای معاهده صلح با اسراییل در هماهنگی با این رژیم بر امر تامین امنیت عمومی و اجرای قانون نظارت خواهند كرد، این كشورها عبارت از مصر، اردن، امارات متحده عربی، بحرین و مراكش هستند. در گزارش موسسه واشنگتن آمده است، به یك ائتلاف بین‌المللی برای بازسازی و توسعه غزه نیز نیاز است. امارات متحده به عنوان شریك صلح با اسراییل می‌تواند این كمك‌ها را مدیریت كند افزون بر آن خود امارات منابع مالی كافی برای تامین كمك‌ها را در اختیار دارد و در صورت صلح عربستان با اسراییل، آن كشور نیز می‌تواند به بازسازی غزه كمك كند.

در این گزارش همچنین بر بهبود شرایط دولت محمود عباس و انجام اصلاحات عمیق در آن تاكید شده است. زیرا فقط در صورت جلب اعتماد كامل مردم غزه است كه این دولت می‌تواند در غزه حضور یابد.

ناگفته پیداست كه دولت محمود عباس در حال حاضر به دلیل مشكلات ساختاری، ناكارآمدی و فساد از عهده انجام مسوولیت اضافی در غزه برنخواهد آمد. در ارتباط با نقش جنبش فتح در آینده غزه حرف و گمان‌ها بسیار است. گفته شده است برخی جریان‌های منسوب به جنبش فتح نیز می‌توانند در نقش‌های غیررسمی در اداره غزه مشاركت كنند. به این معنا كه جریان‌هایی نظیر گروه محمد دحلان و القدوه می‌توانند در توافق با حماس برای اداره كلی و جزیی غزه پیشقدم شوند.

چنین گزینه‌ای می‌تواند برای اعضای حماس كه در معرض خطر هستند، مناسب تلقی شود. این كار شرایط را برای مقدمات لازم به منظور ایجاد یك دولت واحد فلسطینی فراهم می‌كند كه در چارچوب آن همه فلسطینی‌ها در آن مشاركت داشته باشند.

شایان ذكر است كه ازجمله درخواست‌های حماس برای آزادی اسرای فلسطینی، درخواست برای آزادی مروان برغوثی، عضو برجسته فتح است كه می‌تواند گزینه مناسبی برای آینده دولت فلسطینی پس از بركناری محمود عباس باشد. برغوثی طرفدار مقاومت و مورد پذیرش حماس است.

حماس در مناسبت‌های مختلف آمادگی خود را برای احیای فرماندهی واحد فلسطینی در چارچوب توافقات كنگره ملی فلسطین اعلام كرده است. در آخرین تلاشی كه در 23 جولای 2024 در چین برای احیای گفت‌وگوهای فلسطینی - فلسطینی انجام شد اغلب گروهای فلسطینی از جمله فتح و حماس سند آشتی فلسطینی را امضاء كردند كه در آن بر حكومت آشتی ملی پس از جنگ تاكید شده است. البته این تفاهم فاقد مرحله‌بندی اجرایی و زمان‌بندی است و دشواری‌ها بر سر راه وحدت در جبهه فلسطینی‌ها همچنان وجود دارد.

محمود عباس نسبت به پذیرش دولت خود، خواه در عربستان، خواه در تركیه بر مشاركت رسمی خود در اداره غزه تاكید داشته و خواهان بازگشت تدریجی و دفعی به غزه است و حتی خواستار آن بوده است كه گذرگاه رفح را برای تامین امنیت به دولت او بسپارند. ظاهرا این امر از سوی مصر نیز پیشنهاد شده است؛ تحقق چنین اموری به آشتی میان فتح و حماس بستگی دارد. بدیهی است در صورتی كه حماس با چنین درخواست‌هایی موافق نباشد، امكان تحقق عملی نخواهد یافت و در آینده‌ای میان‌مدت، فتح نمی‌تواند اقدامی را خارج از اراده حماس در غزه انجام بدهد. تجربه نشان داده است، مسلما تشدید درگیری فلسطینی - فلسطینی بر پیچیدگی اوضاع خواهد افزود، ضمن آنكه شرایط محمود عباس مبتنی بر ضعیف شدن حماس در نتیجه 11 ماه جنگ است كه البته به نظر چنین سناریویی قابل تحقق به نظر نمی‌رسد.

آلمان و فرانسه در اتحادیه اروپا نسبت به مرحله پس از جنگ واكنش نشان داده‌اند و خواهان بین‌المللی كردن اداره امنیتی غزه هستند. در سندی كه آلمان‌ها میان تعدادی از كشورهای اروپایی در اتحادیه اروپا توزیع كرده‌اند، خواستار یك ائتلاف بین‌المللی برای امنیت غزه شده‌اند. این ائتلاف با حضور در غزه و نیز مسدود كردن تونل‌ها، از قاچاق سلاح به باریكه غزه ممانعت خواهد كرد و افزون برآن خواستار انسداد منابع كمك‌های مالی و سیاسی به جنبش حماس شده‌اند. ظاهرا اتحادیه اروپا با اعزام نیروی صلح بین‌المللی با ماموریت از جانب سازمان ملل متحد موافق است.

هدف آنان از بیان چنین طرح‌هایی حاوی این تضمین است كه بر اساس آن حماس دیگر قادر به بازسازی توان نظامی خود نباشد. همچنین بنا بر نقل قول خبرگزاری بلومبرگ در نوامبر 2023 امریكا نیز از ارسال نیروهای حافظ صلح پس از جنگ حمایت می‌كند.

در مورد چنین ایده‌های گوناگونی كه برای فردای پس از جنگ در غزه مطرح می‌شود، تردیدهای جدی وجود دارد. غزه اكنون با بیش از 41 هزار شهید و 700 هزار مجروح و 5/1 میلیون آواره به ویرانه‌ای تبدیل شده است كه چنین طرح‌هایی نمی‌توانند واقعیت میدانی پیدا كنند.

همچنین تاكیدی كه امریكایی‌ها و برخی كشورهای اروپایی بر ایجاد دو دولت فلسطینی و اسراییلی دارند كه درآن غزه بخشی از دولت واحد فلسطینی خواهد بود، حتی در افق‌های دورتر هم نمی‌تواند زمینه واقعی برای اجرا داشته باشد، زیرا در داخل رژیم اسراییل به‌رغم وجود تنوع دیدگاه‌ها و وجود اختلاف نظرهای جدی، تقریبا همه جناح‌ها با ایجاد یك دولت فلسطینی موافق نیستند و مهم‌تر اینكه برخی نیز با دیدگاه‌های افراطی غزه را نیز بخشی از سرزمین موعود خود می‌دانند یا حداقل به محاصره زمینی و دریایی غزه معتقدند و حتی به پاكسازی نژادی و اخراج ساكنان غزه به كشورهای دیگر باور دارند. بدیهی است با چنین دیدگاه‌هایی تقریبا همه جناح‌ها نمی‌توانند با بسط سلطه دولت محمود عباس بر غزه نیز موافق باشند.

اساسا خروج رژیم اسراییل در سال 2005 از غزه و موافقت با به دست گرفتن قدرت توسط حماس بخشی از سیاست رژیم برای ایجاد شكاف در جبهه فلسطینی‌ها بود، زیرا وحدت فلسطینی‌های كرانه باختری و نوار غزه را مقدمه ایجاد دو دولت می‌دانند. شاید بتوان گفت كه رژیم نتانیاهو با یك حماس تضعیف شده و غیرنظامی برای اداره غزه موافق‌تر باشد تا بروز نشانه‌هایی از ایجاد یك دولت فلسطینی در آینده، ایجاد اختلاف میان فتح و حماس راهبرد قدیمی نتانیاهو بوده است. نتانیاهو در 11 مارس 2019 در اجلاس حزب لیكود گفته بود كه خود او اجازه انتقال اموال از كشورهای عربی به غزه را داده و اعلام كرده بود كه این امر بخشی از راهبرد اسراییل در جداسازی میان فلسطینیان غزه و كرانه غربی بوده است. او در آن زمان اظهار كرده بود هر كس با ایجاد دولت فلسطینی مخالف است باید انتقال پول از قطر به غزه را تایید كند. این گونه است كه می‌توان ایجاد دولت فلسطینی واحد را منتفی كرد.

از سوی دیگر به نظر می‌رسد كشورهای عربی نیز با اعزام نیرو به غزه به دلیل مشكلات بی‌شمار آن موافق نیستند. اردن، مصر و سایر كشورهای عرب از اینكه بخشی از جریان اشغالگری در فلسطین باشند، ابا دارند. در مجموع به نظر می‌رسد با آنكه بسیاری از كشورهای غربی و عربی خواهان پایان یافتن جنگ غزه هستند، اما از پذیرش مسوولیت برای آینده غزه شانه خالی می‌كنند. در این میان دو كشور قطر و تركیه به دلایلی امكان دارد خواهان ایفای نقش جدی درآینده غزه باشند.

مقام‌های قطر تاكنون نقش مهمی در میانجیگری برای حصول آتش‌بس میان اسراییل و حماس داشته‌اند. اگر چه مذكرات آتس‌بس در سطح روسای سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی امریكا و اسراییل با مصر و قطر نشان‌دهنده جو حاكم امنیتی بر گفت‌وگوهاست و سنگینی وزن مسائل امنیتی بر مسائل سیاسی را افزایش می‌دهد. اما در هر حال به نظر نمی‌رسد در این گفت‌وگوها آینده غزه مطرح باشد و منطقه غزه به حال خود رها شود.

آنچه از محتوای این مذاكرات برمی‌آید آن است كه حماس و نیروهای هوادار حماس همچنان قابل حذف نیستند و مذاكره‌كنندگان ناچارند كه حماس را به عنوان یك امر واقع سیاسی، اجتماعی و مردمی در غزه بپذیرند، زیرا شرایط موید آن است كه گزینه جدی دیگری وجود ندارد.