«و ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ»
به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده فساد در خشكى و دريا نمودار شده است تا [سزاى] بعضى از آنچه را كه كردهاند به آنان بچشاند باشد كه بازگردند (روم: ۴۱)
مدّتها ذهنم درگیر نکاتی بود که در آیهی ٤١ سورهی مبارکهی روم بیان شده است. در تفاسیر متعدّد دستاوردهای انسان در این آیه نتایج حاصل از انحرافات عقیدتی و اخلاقی انسان ذکر شده است و اشارهای به نتایج حاصل از رفتار انسان با طبیعت و ایجاد تغییرات در زیستگاههای طبیعی موجودات خشک زی و آبزی و بروز فساد و نابودی منابع طبیعی خشکی و آبی، نشده است. در این نوع تفسیر اشارهای به آنچه که در طی قرنها بر اثر استفاده ناصحیح و طغیانگرانه انسان از منابع طبیعی و نابودی عرصههای گیاهی و حیوانی روی داده است، نشده و طوری وانموده شده است که رفتارها و دستاوردهای کل انسانها نقشی در تخریب طبیعت نداشته و هیچ تقصیری متوجه همه آنها نمیشود و تمام فسادی که در طبیعت دیده میشود ناشی از اعمال انسانهای غیر باورمند است و از این طریق دینداران دانسته یا ندانسته از احساس مسؤولیت در مقابل حفظ حیات موجودات و طبیعت، شانه خالی کرده و تنها به فساد در اخلاق و عقیده بسنده نموده و برخی بی محابا منابع طبیعی را از بین برده و هیچ تلاشی در جهت احیای زیستگاههای نابود شده نمینمایند.
با نگاهی گذرا به رفتار انسانها در طول تاریخ متوجه میشویم که انسان برای بهره کشی از طبیعت و بر آوردن نیازهای مادی خود چه بلائی سر طبیعت و موجودات ساکن در این کره خاکی آوررده است. انسانی که دائم در پی بهره کشی از طبیعت و همنوعانش است هر گز به دیده ترحم به اطرافش نگاه نکرده و هر اندازه که بتواند با اعمال خود طبیعت و موجودات دیگر را از بین برده و غافل از نتیجه اعمالش در لای دستاوردهای فاسد خود مدفون خواهد شد. حال این انسان میتواند پیرو یکی از مکاتب آسمانی هم باشد. چرا که این در ذات انسان قرار دارد و اگر مانعی درونی یا بیرونی در کار نباشد عرصه را بر خود و دیگران تنگ خواهد کرد و همه را به تباهی خواهد کشید. انسان سرکش و طغیانگر تمام اعمال و دستاوردهایش فاسد و فساد برانگیز خواهد بود.
با دقت کمی در تک تک کلمات این آیه متوجه عمق مسئله خواهیم شد.
ظَهَرَ: ظاهر شد، غلبه یافت. یعنی فساد به شکل واضح و مشخص در آمده و حضور فیزیکی پیدا کرده و به چشم ظاهر هم دیده میشود و بر همه چیز غلبه یافته است.
فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ: در خشکی و دریا؛ یعنی فساد در سطح زمین و دریاها هویدا و ظاهر شده است و براحتی میتوان آنرا مشاهده کرد. با توجه به ادامه آیه این فساد خودبخود بوجود نیامده است و ناشی از تغییرات طبیعی در مظاهر خشکی و آبی نیست بلکه حاصل رفتارها و اعمال انسانهاست.
بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ: به دلیل آنچه که انسانها انجام داده یا کسب نموده اند. «ناس» بطور عموم بیان شده است و منحصر به طبقه یا طایفهای خاصّ نشده است.
لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا: تا به آنها(انسانها) چشانیده شود( نتایج ) برخی از آنچه که انجام دادهاند. این قسمت از آیه بیانگر تمام مصیبتهائی است که بشر در اثر بی مبالاتی و ظغیانگری بر سر خود آورده است. مگر نه این است که ثابت شده است که بروز زلزلهها، ریزش کوهها، رانش زمینها، سیلابهای ویرانگر، طغیان رودخانهها، نابودی بسیاری از منابع طبیعی، خشکسالیها، طوفانهای شن و خاک، سونامیها و هزاران بلای طبیعی دیگر ناشی از اعمال مخرب انسان در طبیعت است.
لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ: تا باز گردند( رفتار خود را اصلاح کنند). بعد از قرنها تخریب گری انسان در دریا و خشکی، امروزه عدهای متوجه نتایج این رفتارهای ددمنشانه ی انسانها شدهاند و به هر وسیلهای میخواهند دیگران را از سرنوشت شومی که بدست خودشان رقم زدهاند با خبر نموده تا کمی از رفتارهایشان را اصلاح کنند. اما ظهور و غلبه فساد آنقدر زیاد است که تلاش این افراد راه به جائی نمیبرد مگر اینکه کل بشریت به نتایج ویرانگر اعمال خویش پی ببرد.
مفهوم کلی فساد: هر عملی که منجر به تغییر حالت طبیعی در جسم، طبیعت، اشیاء و حیوانات و گیاهان گردد جزو فساد قرار میگیرد. حال این فساد میتواند در بعد اخلاق و روان هم جای گیرد. خداوند جهان و انسان را در حالت «احسن التقویم» خلق نموده است و تا زمانی که تغییری در این حالات بوجود نیاید فسادی در آنها روی نداده است ولی هر تغییری که منجر به نابودی یا زایل شدن حالتی از حالات طبیعی موجودات گردد، منجر به فساد آنها خواهد شد.
اگر فساد مورد نظر این آیه تنها در بعد اخلاق و عقیده خلاصه میشد باید با نابودی اقوام فاسد و غیر مؤمن فساد هم از بین میرفت. ولی این فساد گویا ریشه در تاریخ دارد و امروز هم غلبه یافته است و به تمام بشریت مربوط است و هیچ کس بری از این خطا نیست. «ناس» بصورت عام به کار رفته است و اگر منظور تنها گناهکاران میبود باید از کلماتی همچون ظالمین، فاسقین، کافرین و... استفاده میشد. ولی استفاده از کلمه ناس بیانگر آن است که تمام بشر در این فساد مشارکت دارد و دستاوردهای همه آنها منجر به فساد در بر و بحر شده است و پیروان یک دین آسمانی نمیتوانند خود را از این جرم و خیانت مبری دانسته و فقط غیر مسلمانان و بی دینان را مقصر بدانند. تمام انسانهائی که بوده و هستند در دایره ناس قرار گرفته و تنها غیر مسلمانان و گناهکاران جزو ناس قرار نمیگیرند. خداوند متعال که عادل و رئوف است هیچگاه کسی یا قومی را به علت گناه دیگران سرزنش و توبیخ نخواهد کرد و هر کس به اندازه ی ذرهای خطا و گناه که کرده است عذاب خواهد دید. خداوند هر گز بی دلیل انسانهای پاک را جزو مفسدین قرار نداده و آنها را مورد مؤاخذه قرار نخواهد داد. آنچه در این آیه مورد اشاره قرار گرفته است اگر چه شامل دستاوردهای انسان در بعد اخلاقی و عقیدتی هم میشود، ولی میتواند اشارهای به دستاوردهای انسان در بعد فیزیکی و مادی هم باشد که همه انسانها در آن اشتراک تام دارند و هیچکس نیست که به نحوی در فساد «بحر» و «بر» نقشی نداشته باشد. نگاه مذهبی به این موضوع تأثیرات زیادی بر عدم رعایت اصول بهداشت زیست محیطی در کشورهای اسلامی داشته است و کمتر مسلمانی خود را در فسادی که در طبیعت ایجاد شده است مسؤول میداند و تنها تقصیر را متوجه فساد اخلاقی و اعتقادی دیگران میکند. در حالی که منظور از فساد در این آیه میتواند تغییراتی باشد که انسان در دراز مدت در چرخه حیات و اکوسیستم ایجاد کرده و عرصه را بر سایر موجودات تنگ نموده است.
دستاوردهای انسان: آنچه انسان در ابعاد مختلف صنعتی بدست آورده است بی تأثیر در محیط و موجودات آن نبوده است و منجر به تغییرات بسیار زیادی در طبیعت و موجودات شده است. با دقت در موجودات دیگر متوجه میشویم که هیچکدام از آنها مزاحم دیگری نبوده و اگر از دیگری به عنوان غذا هم استفاده کنند، هر گز منجر به نابودی کامل آنها نخواهند شد و هیچگاه یک موجود انگل راضی به نابودی میزبان خود نخواهد بود چرا که با نابودی میزبان خود او هم نابود خواهد شد. اما از زمانی که انسان وارد چرخه حیات شده است با نابودی حیوانات و دستکاریهای بی حد و حصر در طبیعت باعث نابودی بسیاری از موجودات یا کاهش تعداد و تنوعشان گردیده است. نیم نگاهی به طبیعت نشان میدهد که زبالهها و پسماندهای خانگی و صنعتی مکان تمیز و دست نخوردهای را باقی نگذاشته و براحتی نمیتوان در طبیعت لحظاتی را بدون آلودگی طی نمود. برگشت به میلیونها سال قبل و تصور زمین بدون انسان، نشان میدهد که طبیعت چقدر تمیز و عاری از آلودگی بوده است. آبها چقدر شفاف و زلال، زمینها چه پاک و بی آلایش و آسمان چه صاف و یک رنگ بوده است. اما امروز نه آب آبی است و نه زمین پاک. آسمان و هوا هم که بس غبار آلود و سمی است. این از دست آورد بشر است نه سایر حیوانات. روزی خواهد رسید که بشر جائی برای خویش نخواهد یافت و در میان دود ماشینها و زبالههای تر و خشک مدفون خواهد شد و آنگاه است که معنای فساد را خواهد فهمید.
عوارض ناشی از رفتار انسانها در طبیعت:
تغییرات ژنتیکی در گونهها: بسیاری از مواد زاید و پسماندها منجر به تغییرات ژنتیکی و ایجاد جهشها و موتاسیونها و موجودات نو ترکیب و ناهنجار شدهاند.
بیماریهای نوپدید و باز پدید: بسیاری از بیماریهائی که امروزه در حیوانات، گیاهان و انسان ظهور پیدا کردهاند صدها سال قبل وجود نداشتهاند و بسیاری از این بیماریها ناشی از تغییراتی است که در طبیعت و موجودات ایجاد شده است. همچنین بیماریهائی که سالیان قبل ریشه کن یا کنترل شدهاند دوباره ظهوری تهاجمی تر یافته و جوامع بشری و حیوانی را دچار مخاطره نمودهاند.
انقراض گونهها: در میلیونها سال قبل که انسان در این کره خاکی حضور نداشته است گونههای حیوانات و گیاهان بیشتری حضور داشتهاند و به محض ورود انسان به زمین بسیاری از آنها با خطر نابودی مواجه شده و به مرور زمان نسلشان منقرض گردیده است و در کشوری مثل ایران که روزی در اکثر نقاط آن حیوانات وحشی زیادی زندگی میکردند امروز عاری از این حیوانات شده و باید نمونههای خشک شده و فسیلی این موجودات را در موزهها مشاهده کرد.
رشد بی رویّه برخی از گونهها: با نابودی برخی از گونهها، زنجیره غذائی و عوامل کنترل طبیعی بسیاری از گونههای مضر از بین رفته و تعدادی از آنها با رشد بی رویّهای مواجه شده و تعادل زیستی از بین رفته است.
مقاومتهای داروئی انواع میکروبها: با استفاده بی رویه از انواع آنتی بیوتیکها و مواد ضد عفونی کننده، بسیاری از میکروبهای مفید از بین رفته و تعدادی از آنها که مقاومت داروئی بیشتری داشتهاند امکان ادامه حیات یافته و به مرور زمان عرصه را بر میکروبهای مفید تنگ کردهاند و گسترش میکروبهای مقاوم به انواع داروها یکی از مشکلات عمده صنعت داروسازی و مبارزه با بیماریهای میکروبی شده است.
آلودگیهای خاک، آب و هوا: مواد شیمیائی و غیر قابل تجزیه چنان در طبیعت پراکنده شده و زیستگاههای حیوانی و گیاهی را آلوده نمودهاند که امکانی برای ادامه حیات موجودات وجود نداشته و به مرور زمان این مکانها خالی از هر موجود زندهای خواهد شد. آلودگی هوا با ذرات معلق و افزایش گازهای گلخانهای باعث آسیب دیدن لایه ازن میشوند که خداوند آنرا به عنوان حفاظی در برابر اشعههای یونیزان خورشید که باعث بروز سرطانهای پوستی در انسان میگردد قرار داده است.
غیر قابل استفاده بودن بسیاری از منابع طبیعی: خاکی که روزی حاصلخیز و آبی که گوارا و زلال بود امروزه برای موجودات سمی شده و حتی میکروارگانیسمها هم در آنها از بین رفته اند. با استفاده بی رویه از سموم کشاورزی و آنتی بیوتیکها و حشرهکشها خاکها و آبها خاصیت خود را از دست داده و موجودی قادر به ادامه حیات در آنها نیست.
فاضلابها و پسماندها: فاضلاب و پسماند منازل و کارخانهها بی رویه وارد خاک و آب شده و با توجه به عدم تجزیه و تخریب آنها، منجر به نابودی مواد غذائی موجودات زنده و در نهایت نابودی تمام موجودات یک منطقه میشوند.
مواد زائد غیر قابل تجزیه: گرچه بسیاری از مواد رها شده در طبیعت در عرض صدها و حتی هزاران سال از بین خواهند رفت ولی تعدادی از مواد به هیچ وجه از بین نرفته و با نابود کردن موجودات زنده، یک منطقه را عاری از هر گونه ذی حیاتی خواهند کرد. در نگاهی گذرا به اطراف خود انواع و اقسام زبالههای پلاستیکی و غیر قابل تجزیه رها شده در مزارع و باغات مشاهده میشود که علاوه بر نازیبا کردن چهره طبیعت، باعث از بین رفتن شرایط رشد و نمو گیاهان و موجودات زنده شده اند. از سوی دیگر با ورود این مواد به چرخه غذائی حیوانات و انسان، زمینه بروز عوارض بهداشتی زیادی فراهم گردیده است.
نابودی میکروارگانیسمهای مفید در طبیعت: طبیعت چنان خلق شده است که بسیاری از میکروارگانیسمها منجر به کنترل میکروارگانیسمهای مضر و بیماریزا میگردند و به محض نابودی میکروارگانیسمهای مفید، میکروارگانیسمهای مضر شروع به تکثیر و تزاید نموده و سایر موجودات را از پای در خواهند آورد.
حشره کشها و آفت کشها: استفاده بی وقفه و بی رویه از سموم کشاورزی باعث آلودگی بیش از حد زمینهای کشاورزی و آبهای سطحی و زیر زمینی شده و هر ساله بالغ بر هزاران تن از این مواد سمی وارد چرخه حیات شده و بسیاری از موجود تک سلولی و پرسلولی از بین میروند. همچنین این مواد وارد منابع غذائی آبی و گیاهی انسان شده و موجب بروز ناهنجاریها و بیماریهای صعب العلاج یا لا علاج شدهاند.
افزایش بیماریهای قلبی- عروقی: امروزه کمتر خانواده یا کمتر کسی است که دچار یکی از بیماریهای قلبی- عروقی نباشد و به اذعان تمام اطبا و متخصصان امر این پدیده بیشتر ناشی از تغییراتی است که انسان در منابع غذائی و شیوه مصرف ایجاد کرده و از همه مهمتر آلودگیهای زیست محیطی نقش بسیار زیادی در افزایش این بیماریها دارند.
بروز انواع سرطانها و ناهنجاریهای ژنتیکی: شاید در سالیان دورتر شیوع و بروز انواع سرطانها و ناهنجاریهای ژنتیکی و تولد نوزادان ناقص الخلقه و ناهنجار به این وفوری نبوده است. ولی امروزه انواع سرطانها شیوع زیادی یافتهاند و ناهنجاریهای ژنتیکی و تولد نوزادان ناقص الخلقه در انسان و حیوانات پدیدهای رایج شده است. آلودگیهای زیست محیطی در دراز مدت باعث تغییرات ژنتیکی در موجودات شده و این تغییرات بصورت انواع سرطانها و ناهنجاریهای مادر زادی نمایان میشوند. در گذشتههای دورتر در صورت بروز یکی از این پدیدهها مردم عادی آنرا به عنوان علامتی شوم قلمداد میکردند و ندانسته به حق هم راست میگفتند که این عوارض نشانههای شومی از دستاوردهای بشر است.
شیوع اختلال حواس و زایل شدن عقل(آلزایمر): ثابت شده است که آلودگیهای غذائی و زیست محیطی تأثیرات بسیار زیادی در از بین بردن حواس و زایل نمودن عقل انسان دارند و این بیماریها در حال افزایش نگران کنندهای میباشند. امروزه بسیاری از حیوانات در یافتن مسیرهای عادی زندگی خود دچار مشکل شده و بدون هیچگونه بیماری مشخصی از بین میروند بطور مثال استفاده از تعدادی از سموم کشاورزی منجر به اختلال حواس در حشرات و گم کردن مسیر لانههایشان میگردد که این حالت در بسیاری از موجودات مفید از جمله زنبورعسل، باعث از بین رفتن بسیاری از کلنیهای این موجود مفید شده اند.
بروز و شدت بلایای طبیعی: در قرن اخیر بروز پدیدههای خشکسالی، بارندگیهای سیل آسا، رانش زمین، زلزلههای مهیب، طوفانهای بنیان کن، گردبادها، آتش سوزی جنگلها، نابودی انواع حیوانات به صورت دسته جمعی، تلف شدن ماهیها، خشک شدن دریاچهها و ... . شدت بیشتری یافتهاند و روزی نیست که منطقهای از کره زمین دچار این مصیبتها نشده و زیستگاههای انسان و حیوان از بین نرفته و بسیاری آواره و بی پناه نگردند. آیا کسی در نقش تخریبگری انسان در بروز این پدیدهها شک دارد؟
هر گاه با یکی از بلایای طبیعی مواجه میشویم بسیاری از معتقدان به ظاهر مؤمن، با حالتی حق به جانب دیگران را متهم به گناه ورزی و دوری از معتقدات نموده و تمام این بلایا را ناشی از اعمال آنان میدانند و هیچ بهائی به نقش خود و همنوعانشان در این مصیبتها نمیدهند و هر گاه رودخانهای طغیان کرده یا کوهی به لرزه در میآید تمام تقصیرات را گردن طبقهای خواهند انداخت که از نظر عقیده با آنها تفاوت دارند و زحمت نیم نگاهی به اعمال خود هم نمیدهند که در این فساد چه نقشی داشتهاند.
زمان بازگشت دیر است
انگار بسیار دیر شده است، چرا که، دستکاریهای انسان در طبیعت منجر به غلبه فساد در خشکی و دریا شده است. زمینهای کشاورزی و جنگلها تخریب شده و حیوانات بدون غذا مانده و رودخانهها و دریاچهها خشک شده و موجودات آبزی از بین خواهند رفت. شهرهای بزرگ دیگر قابل سکونت نیستند، هوایشان بسیار آلوده و خطرناک شده، گازهای گلخانهای افزایش یافته و پدیدههای جوی نامساعد و زیانباری در حال افزایشند. لایه ازن در حال از بین رفتن است تشعشعات زیان بار خورشید از جو عبور کرده و تغییرات خطرناکی را در انسانها و سایر موجودات زمین ایجاد کرده است. بیماریهای لاعلاج در حال افزایشند و انسانها با تمام پیشرفتی که در پزشکی کردهاند ناتوان از درمان بسیاری از بیماریها بوده و هر روز تعداد زیادی از عوامل بیماریزا در مقابل داروها مقاوم شده و بر تعداد عوامل جهشزا افزوده شده و انسان مستأصل از کنترل آنها شده است. آیا با این سرعت و وسعت تخریب و فساد، بشر میتواند برگشت کرده و راههای خطا رفته را اصلاح کند؟ کاریست بس دشوار و حتی غیر ممکن.
اگر انحراف انسان در بعد اعتقادات فردی تنها منجر به نیستی و نابودی او میگردد انحراف او در نحوه برخورد با زمین و موجودات آن، منجر به نابودی تمام مخلوقات ساکن در زمین( خشکی و دریا) خواهد شد و آنگاهست که خطای انسان در طبیعت گناهش بس بزرگتر خواهد بود.
خداوند متعال که انسان را به عنوان خلیفه و جانشین خود در زمین قرار داده است با تدوین برنامهها و دستورالعملهائی انسان را از طغیان و سرکشی باز داشته و علاوه بر مسئولیت حفظ ابناء بشر، او را مکلف در حفظ و نگهداری سایر مخلوقات نموده و مقام جانشینی را منوط به خدمت انسان به مظاهر خلقت دانسته است. انسانی که باید نقش خلاقیت و ابداع در زمین را داشته باشد امروز با انحاء مختلف در حال تخریب طبیعت و مظاهر آن است.
زمانی که طبق آیات قرآن تمام موجودات( زنده و غیر زنده) تسبیح گوی خدای سبحان دانسته و آنها را با شعور به راز و نیاز با خدای خود فرض کنیم. آنگاه بدون رعایت ادب و احترام به سایر موجودات، آنها را از بین نبرده و با غرور و تکبر بیش از حد، مخلوقات را از بین نمیبردیم و خود را تنها لایق حیات بر کره خاکی نمیدانستیم. اگر میدانستیم که هر گیاهی که بر زمین روئیده است و هر جنبندهای که بر آن راه میرود با تواضع تمام خدای خویش را عبادت میکنند آنگاه عبادت خویش را بسیار ناچیز فرض کرده و خود را در ردههای بسیار پائینی نسبت به تمام مخلوقات دیگر میدانستیم و همواره با تواضع و فروتنی بر زمین قدم گذاشته و با هر خطائی که بر زمین روا میداشتیم هزاران بار معذرت خواهی کرده و در پی جبران تقصیرات خود میبودیم. اما از آن زمان که خود را حاکم و سلطان زمین دانسته و تمام موجودات را دیگر فاقد درک و شعور فرض کردهایم از انجام هیچگونه خطا و قصوری بر زمین ابا نداشته و نابودی را برای تمام ساکنان زمین به غیر از خود خواهانیم.
اگر اعتقادات فردی مسلمانان بیشتر از این در زندگی اجتماعیشان نقش داشت آنگاه آنان منادیان حفظ طبیعت و مخلوقات شده و از هیچ اقدامی در مقابله با تخریب زمین کوتاهی نمیکردند. اما چون اعتقادات ما از اصل خویش دور شده و تنها به فكر حفظ موقعیت و منصب خويش هستيم از هيچ اقدامی كه منجر به تخريب زمين و موجودات آن میشود دريغ نورزيده و بهتدريج عرصه را بر همنوعان و ساير موجودات تنگ كرده و روزی خواهد رسيد كه يكه و تنها در «وادي لم يزرع» زمين رها شده و در زبالههای ناشي از ساختههای خود دفن خواهيم شد.
نظرات