آیا آمادهاید که اینترنت مستقیما از آسمان به گوشیتان برسد؟ ماهوارهها در حال دگرگون کردن نقشه دسترسی به نت و پایان دادن به انحصارهای قدیمی هستند. اتصال مستقیم به اینترنت ماهوارهای بدون واسطه، نه تنها تجربه ارتباطی کاربران را متحول میکند، بلکه قدرت را از انحصار حاکمیت به قلمرو غولهای فناوری منتقل میکند. این تحول عظیم چگونه معادلات جهانی را بازتعریف خواهد کرد و چه پیامدهایی برای ساختارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به همراه دارد؟ دریافت مستقیم اینترنت ماهوارهای با گوشی موبایل، تحولی بنیادین در ارتباطات دیجیتال محسوب میشود. این فناوری که تا چندی پیش صرفا چشماندازی آیندهنگرانه بود، اکنون در آستانه تحقق و به سرعت در حال ورود به عرصه واقعی است. امکان اتصال بدون نیاز به واسطههایی مانند برجهای مخابراتی یا اپراتورهای سنتی، نه تنها تجربه کاربران را متحول خواهد کرد، بلکه سیاستگذاریها در حوزه فناوری اطلاعات را به چالش خواهد کشید. در مصاف با این فناوری، لابد حاکمیت باز سراغ مسیرهای سنتی مانند فیلترینگ، ابداع انواع محدودیت و نیز استفاده از پارازیت برود، اما روزگار و جبر فناوری به ما آموخته که روشهای سلبی نه تنها در مهار فناوریهای نوین ناکام هستند، بلکه هزینههای اجتماعی و اقتصادی سنگینی نیز به همراه دارند. اینترنت ماهوارهای با ماهیت غیرمتمرکز و انعطافپذیری که دارد، قدرت عبور از موانع سنتی را به کاربران میدهد و عملا از سد محدودیتها عبور میکند. در چنین شرایطی، به جای تلاش برای مقابله و محدودسازی، رویکردهای جدیدی لازم است که بر پذیرش و مدیریت این تغییرات متمرکز باشد؛ زیرا تنها از طریق درک واقعیتهای جدید و سازگاری با آنها میتوان تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد. پیشرفت فناوری اینترنت ماهوارهای، اگرچه در مراحل اولیه آزمایش قرار دارد، اما با سرمایهگذاریهای عظیم شرکتهای بزرگ، تحقق آن در آیندهای نزدیک اجتنابناپذیر به نظر میرسد؛ حتی اگر چالشهایی در مسیر تحقق این فناوری وجود داشته باشد، نوآوریهای تکنولوژیک و رقابت جهانی این مسیر را هموار خواهد کرد.
اینترنت ماهوارهای خدمات سریعتر و گستردهتری ارائه میدهد و قدرت را در دنیای ارتباطات بازتعریف کرده و مرزهای سنتی را در هم میشکند. این تحول، با خروج اینترنت از انحصار حاکمیت و ورود آن به قلمروی شرکتهای فناوری، تغییری پارادایمی در نظم جهانی است. همانطور که جو بایدن از آن با عنوان «مجتمعهای صنعتی فناوری» یاد کرد و آن را به دورهای جدید مشابه «مجتمعهای صنعتی نظامی» آیزنهاور در سال ۱۹۶۱ تشبیه نمود، اینترنت ماهوارهای نیز مرحلهای تازه از تمرکز قدرت را رقم خواهد زد. برآوردها نشان میدهد که بیش از ۳۰ هزار کاربر ایرانی هماکنون از خدمات استارلینک استفاده میکنند و این تعداد به سرعت رو به افزایش است. اینترنت ماهوارهای در ایران، به ویژه در میان اقشار مرفه، به ابزاری تبدیل شده که نه تنها محدودیتهای فیلترینگ را بیاثر میسازد، بلکه دسترسی آزادانهتری به اطلاعات فراهم میکند. با این حال، هزینه بالای این خدمات آن را به یکی از گرانترین روشهای اتصال به اینترنت تبدیل کرده است. فیلترینگ طولانیمدت در ایران، تاثیرات عمیقی بر روابط میان دولت و مردم گذاشته است. این محدودیتها، حس تحقیر را در میان کاربران تقویت کرده و شکاف اجتماعی را افزایش داده است. حتی رفع محدودیتهای جزیی مانند بازگشایی گوگلپلی و واتساپ، بدون دسترسی به پلتفرمهای مهمی چون اینستاگرام و تلگرام، چندان نتوانسته است انتظارات عمومی را برآورده کند. ظهور اینترنت ماهوارهای را میتوان از دو منظر نگریست: از یکسو آزادی اطلاعات را گسترش داده و دسترسی به اینترنت را برای مناطق محروم و فاقد زیرساخت ممکن میسازد و فرصتی برای توسعه اقتصادی و کاهش فاصله دیجیتال به شمار میرود و از سوی دیگر، این فناوری ممکن است تهدیدی برای نظم موجود و تعمیق نابرابریها باشد و به بالکانیزه شدن اینترنت و شکستن مرزهای سنتی منجر شود. در این شرایط، رویکردهای هوشمندانه و سیاستهای شفاف میتواند این تحول را از یک تهدید به فرصتی برای توسعه و اعتمادسازی تبدیل کند. اکنون جهان در آستانه تحولی بنیادین در ارتباطات قرار گرفته است. اینترنت ماهوارهای مفهومی تازه از آزادی، شفافیت و دسترسی ارائه میدهد که نیازمند سیاستگذاریهای جدید و آمادهسازی برای پیامدهای آن است. شاید زمان آن رسیده که سیاستگذاران با تصمیمات قاطع و دوراندیشانه، این فناوری را به ابزاری برای تقویت همزیستی اجتماعی و توسعه پایدار تبدیل کنند. مقابله با این انقلاب نهتنها امکانپذیر نیست، بلکه تنها به تعمیق بحرانها منجر خواهد شد. پس بهتر است از این فرصت به عنوان سکویی برای پیشرفت و ارتباط بیشتر بهره برد. به نظر من، این تحول نه یک تهدید، بلکه ابزاری برای توسعه و تقویت زیرساختهای ارتباطی است. اینترنت ماهوارهای، با ویژگیهای منحصر به فرد خود، فرصتی برای ارتقای دسترسی عمومی به اطلاعات و کاهش شکاف دیجیتال در سراسر کشور ایجاد میکند. به جای نگرانی از ناتوانی در کنترل این فناوری، باید آن را به بستری برای تقویت نوآوری، رشد اقتصادی و افزایش اعتماد عمومی تبدیل کرد. با سیاستگذاری هوشمندانه و بازنگری در مسیرهای پیشین، این فناوری میتواند پلی باشد میان حاکمیت و جامعه و به جای ایجاد موانع، زمینهساز تعامل و پیشرفت بیشتر شود. اکنون زمان آن رسیده است که با نگاه مثبت و دوراندیشانه به استقبال این تغییر بزرگ برویم و آن را فرصتی برای پیشرفت و توسعه همهجانبه قلمداد کنیم.
نظرات