«غزه» ؛ از منظر دوساحت متفاوت حِسّانی و اخلاقی

سورن كی‌یركگور (Søren Kierkegaard)، فیلسوف دانماركی و نیای اگزیستانسیالیسم مسیحی، در آثار خود تلاش كرد تا امكان‌های مختلف زیستن را صورت‌بندی كند. او از سه «مرحله» یا «ساحت» (stage) سخن می‌گوید كه انسان می‌تواند در مسیر وجودی خود آنها را به عنوان راه و رسم زیستن خویش برگزیند:

1- ساحت حِسّانی (aesthetic stage)

2- ساحت اخلاقی (ethical stage)

3- ساحت دینی (religious stage)

این سه ساحت -كه اولی و دومی را در كتاب «یا این یا آن» و سومی را در كتاب «ترس و لرز» مطرح می‌كند- گرچه با واژگان مسیحی بیان شده‌اند، اما در بطن خود تحلیلی جهان‌شمول از امكان‌های زیستن انسانی به همراه دارند. كی‌یركگور، برخلاف نظام‌سازان سنتی، این ساحت‌ها را نه به عنوان مراتب صعودی قطعی، بلكه به‌مثابه انتخاب‌های هستی‌شناختی پیش روی انسان توصیف می‌كند. هر یك از این مراحل، با نحوه‌ای خاص از مواجهه با معنا، مسوولیت، اضطراب، رنج و حقیقت همراه است. اما حال به این مساله بپردازیم كه كی‌یركگور دقیقا چه معنایی از مفاهیمی همچون «ساحت حِسّانی»، «ساحت اخلاقی» و «ساحت ایمانی» در نظر دارد.

این مقاله در دو بخش تنظیم شده است كه اكنون بخش نخست آن تقدیم می‌شود. در بخش نخست كه اكنون پیش روی شماست به شرح ساحت زیبایی‌شناسانه و همچنین ساحت اخلاقی در تحلیل كی‌یركگور از مراتب زیست انسانی می‌پردازیم و در بخش دوم كه در شماره‌های آینده تقدیم خواهد شد، به توضیح بخش دینی – ایمانی خواهیم پرداخت و البته تمام این ساحت‌ها را از افق امروزین با محوریت غزه و نسل‌كشی و پاكسازی قومی‌ای كه در آن اعمال می‌شود، مورد بررسی قرار خواهیم داد. و اما در ادامه، بخش نخست این مقاله را می‌توانید از نظر بگذرانید.

ابتدا «ساحت حِسّانی» و «ساحت اخلاقی» را مورد بررسی قرار می‌دهیم كه مقاله حاضر بیشتر بر مبانی آن دو استوار شده است. یادآوری این نكته نیز خالی از فایده نیست كه كی‌یركگور این دو ساحت را در كتاب «یا این یا آن» تئوریزه می‌كند. كتابی كه در واقع، آغازی بود برای دوره نویسندگی پربار وی كه البته طولانی‌ترین اثر او نیز هست. این كتاب چند سال پیش به قلم صالح نجفی به فارسی ترجمه و توسط انتشارات مركز در دو مجلد منتشر شد.

1- ساحت حِسّانی

كی‌یركگور در مورد ساحت حِسّانی می‌گوید برای كسانی كه در این ساحت زندگی می‌كنند تنها لذایذ ظاهری اهمیت دارد و افراد مقیم این مقام، در لحظه زندگی می‌كنند. (كی‌یركگور، شلی اوهارا، ترجمه نادیا بدری‌زاده، نشر ثالث، چاپ اول؛ 1398، ص36) كی‌یركگور برای توصیف دقیق‌تر این ساحت، به شخصیت دُن ژوان (Don Juan) در ادبیات كلاسیك -مخصوصا نسخه موزار- اشاره كرده و وی را مظهر شخصیتی معرفی می‌كند كه در ساحت حِسّانی، زندگانی خود را می‌گذراند.

دُن ژوان؛ جذاب‌ترین شخصیت زیبایی‌طلب

كی‌یركگور، با معرفی دُن ژوان به عنوان «جذاب‌ترین» شخصیت زیبایی‌طلب، او را انسانی می‌داند كه با قدرت شهوانی و موسیقیایی‌اش و البته شیوه‌های فریبكارانه‌اش، زنان را مجذوب خود می‌سازد. اما این جاذبه یك‌بار مصرف است و عشقش هرگز پایدار نیست: «دُن ژوان عاشق نیست، او اغواگر است؛ او یك نوازنده است نه یك متعهد». نهایتا كی‌یركگور مجموعه خصایص و ویژگی‌های ساحت زیبایی‌شناسانه را این‌طور صورت‌بندی می‌كند:

الف) جست‌وجوی لذت و زیبایی

فردی كه در ساحت زیبایی‌شناسانه زندگی می‌كند، به دنبال لذت، زیبایی، هنر، موسیقی و تجربه‌های شگرف و شورانگیز است، اما این لذت‌ها معمولا سطحی، گذرا و بی‌دوام هستند.

ب) گریز از مسوولیت و تعهد

افراد مقیم ساحت زیبایی‌شناسی از مسوولیت‌پذیری اخلاقی فرار می‌كنند و درصدد آنند كه از هر نوع الزام اخلاقی یا دینی رهایی یابند.

ج) پرهیز از یكنواختی و ملال

بزرگ‌ترین ترس انسان ساكن ساحت زیبایی‌شناسانه، ملال (boredom) است. چنین انسانی دایما درصدد یافتن تجربه‌ای نو و متفاوت است. به همین دلیل، روابطش سطحی و موقت‌اند.

د) استفاده از «فریب» به عنوان ابزار زیستن

شخصیت‌هایی مانند دُن ژوان با وعده‌های دروغین عاشقانه ابایی از نیرنگ و فریب ندارند.

ذ) سرانجام: یأس (Despair)

فردی كه در ساحت زیبایی‌شناسانه سیر می‌كند، دیر یا زود دچار یأس وجودی (Existential) می‌شود چراكه نهایتا درمی‌یابد كه لذت‌جویی مداوم نمی‌تواند معنای پایدار زندگی را تامین كند.

2- ساحت اخلاقی (Ethical Stage)

فردی كه در ساحت زیبایی‌شناختی زندگی می‌كند، اگر دچار یأس شود و آن یأس را جدی بگیرد، ممكن است به ساحت اخلاقی قدم بگذارد. به بیان دیگر، او با ناامید شدن از لذت‌جویی مداوم، ممكن است به سمت و سوی یك زندگی مبتنی بر مسوولیت‌پذیری، انتخاب آگاهانه و تعهد سوق پیدا كند. فرد اخلاقی برخلاف انسان زیباشناختی، زندگی را عرصه انتخاب‌های جدی، تعهدات درونی و وظیفه‌مندی می‌بیند: «وظیفه انسانی، از طریق انتخاب شخصی، تحقق می‌یابد.» لازم به یادآوری نیست كه فرد اخلاقی نه براساس باورهای دینی، بلكه صرفا با رویكردی كاملا عرفی و سكولار، زندگی غیرمتعهدانه مبتنی بر لذت‌گرایی را دون شأن انسانی می‌داند. كی‌یركگور در جلد دوم كتاب «یا این یا آن» به معرفی شخصیت خیالی‌ای به نام قاضی ویلیام می‌پردازد كه نماینده ساحت اخلاقی است. او در پاسخ به شخصیت اول كه در ساحت زیبایی‌شناختی به سر می‌برد، از موضعی مسوولانه به زندگی می‌نگرد. این گفته قاضی ویلیام نشان‌دهنده زندگی مسوولانه و متعهدانه فرد اخلاقی است: «زندگی واقعی، با انتخاب اخلاقی آغاز می‌شود؛ یعنی در آن لحظه‌ای كه فرد به خود، به ‌مثابه انسان می‌نگرد و مسوول بودنش را می‌پذیرد.»

ویژگی‌های ساحت اخلاقی

كی‌یركگور ویژگی‌ها و خصایل زندگی فرد اخلاقی را این‌چنین صورت‌بندی می‌كند:

الف) زندگی بر پایه مسوولیت و انتخاب آگاهانه

فرد اخلاقی برخلاف انسان زیباشناختی، زندگی را عرصه انتخاب‌های جدی، تعهدات درونی و وظیفه‌مندی می‌بیند: «وظیفه انسانی، از طریق انتخاب شخصی، تحقق می‌یابد.»

ب) درك گناه و نیاز به خودسازی

كی‌یركگور گناه را تنها یك امر دینی نمی‌داند بلكه آن را نشانه شكست در تحقق «خودِ اصیل» تلقی می‌كند. لذا اخلاقی بودن یعنی پذیرش ضعف‌ها و تلاش برای اصلاح مستمر.

ج) زندگی در قالب نهادهایی چون ازدواج، كار و مسوولیت اجتماعی

برخلاف دُن ژوان كه به عشق همچون بازی می‌نگرد، انسان اخلاقی عشق را در چارچوب ازدواج متعهدانه دنبال می‌كند.

د) مواجهه با یأس به عنوان بخشی از تكامل درونی

یأس در این ساحت به رسمیت شناخته می‌شود، اما نه برای فرار، بلكه برای مواجهه و رشد اخلاقی.

3. ساحت دینی یا ایمانی (Religious Stage)

كی‌یركگور در آثار بعدی خود -و البته مهم‌ترین‌شان «ترس و لرز»- به ساحت ایمانی می‌رسد كه خود موضوع مقاله مستقلی است و لذا مجال دیگری می‌طلبد. حال اما براساس همین صورت‌بندی از ساحت‌های زندگی انسانی، می‌توان واكنش‌ها به نسل‌كشی در غزه را مورد مطالعه قرار داد.

مواجهه حِسّانی با غزه

اكنون نزدیك به ششصد روز است كه مردم بی‌پناه غزه تحت شدیدترین و بی‌سابقه‌ترین حملات وحشیانه قرار دارند. در دنیای امروز و به‌ویژه در مواجهه با فاجعه‌ای انسانی چون نسل‌كشی مردم فلسطین در غزه، این صورت‌بندی می‌تواند ابزار تحلیلی مفیدی برای فهم واكنش‌های متنوع افراد فراهم آورد. از كسانی كه از هرگونه رنج و التزام و تعهد به دیگری می‌گریزند و تنها به رفاه و زیبایی روزمره خود چنگ می‌زنند، تا آنان كه از موضعی اخلاقی، بی‌عدالتی را تاب نمی‌آورند و نیز البته افرادی كه از منظر دینی و ایمانی، چنین فاجعه‌ای را نه فقط ظلمی انسانی، بلكه گناهی الهی می‌دانند و خود را مكلف به واكنش می‌یابند. در این مقاله تلاش می‌شود تا با رجوع به صورت‌بندی كی‌یركگور، این سه‌گانگی در واكنش‌های افراد تحلیل شده و نسبت هر یك با ساختار درونی شخصیت و جهان‌بینی آنها سنجیده شود.

موضع شفاف حِسّانی و منطق «به من چه؟»

همان‌طور كه اشاره شد، ساحت حِسّانی نزد كی‌یركگور، مرحله‌ای است كه فرد در آن، زندگی را همچون صحنه‌ای برای لذت، زیبایی، هنر، ماجراجویی یا سرگرمی تلقی می‌كند. این ساحت، آكنده از میل به فرار از ملال، اضطراب، مسوولیت و هرگونه تعهد سنگین است. انسان زیبایی‌طلب، در پی «تجربه» است نه «معنا» و همواره از تقابل با رنج و فاجعه می‌گریزد، زیرا این تقابل، لذت او را مخدوش می‌سازد.لذا این افراد در مواجهه با فاجعه‌ای همچون غزه سعی می‌كنند به هر طریق از خود سلب مسوولیت كنند. اما خود این گروه را می‌توان به دو دسته تقسیم كرد. دسته نخست كه خیلی روشن‌تر و شفاف‌تر مواضع خود را اعلام می‌كنند و هرچند آنها از مسوولیت انسانی خود فرار می‌كنند، اما دست‌كم این حسن را دارند كه موضع‌شان، موضع واقعی و غیرریاكارانه‌ای است.آنها در مواجهه با نسل‌كشی در غزه، چنین فردی ترجیح می‌دهد بی‌خبر بماند. او خود را با گزاره‌هایی چون «همه‌جا جنگ است»، «كاری از دست من برنمی‌آید»، یا «اخبار منفی روحیه را خراب می‌كند» توجیه می‌كند. شبكه‌های اجتماعی‌اش را از اخبار پالایش می‌كند، صفحه‌اش را با عكس قهوه، گل یا فیلم‌های نتفلیكس پر می‌سازد و ناآگاهانه، خود را در حبابی خودساخته حفظ می‌كند. از منظر روان‌شناسی اگزیستانسیال، این حالت، نوعی «خودفریبی»
(self-deception) است؛ گویی انسان، آگاهانه تصمیم گرفته از رویارویی با وضعیت واقعی جهان بگریزد. این افراد زمانی هم كه به شكل ناخواسته با فاجعه غزه مواجه می‌شوند با شانه خالی كردن از زیر بار مسوولیت انسانی خود در مواجهه با این ظلم آشكار سعی می‌كنند مخالفان خود -و شاید پیش و بیش از آن، ندای وجدان درونی‌شان- را توجیه كنند كه خلاصه آن را می‌توان در عبارت كوتاه «به من چه؟» نشان داد.

موضع ریاكارانه در ساحت حِسّانی

اما در میان كسانی كه با اتخاذ ساحت حِسّانی از هر نوع موضع‌گیری غیرمسوولانه طفره می‌روند، هستند كسانی كه حتی از حسن شفافیت نظری و موضع غیرریاكارانه نیز برخوردار نیستند. چنان‌كه آنها سعی می‌كنند به نوعی ژست زندگی اخلاقی را بگیرند به این معنی كه می‌گویند آنها نیز نگران مردم فلسطین و از شرایط ایشان محزون‌اند، اما در تحلیل نهایی مقصر اصلی را كسی جز خود مردم فلسطین و گروه‌های مردمی مقاومت آنها نمی‌دانند! این دسته دوم هم در واقع در همان ساحت حِسّانی سیر می‌كنند، اما برای توجیه انفعال خویش با وارونه‌نمایی واقعیت سعی می‌كنند بگویند كه اتفاقا ما خواهان اصلاحیم و به سرنوشت مردم غزه می‌اندیشیم، اما كسی جز خود آنها را در جایگاه متهم اصلی نمی‌نشانند! این منطق بسیار خطرناك‌تر و به بیان دیگر، غیرانسانی‌تر است، چراكه چنان‌كه اشاره شد، دسته اول از این ساحت، موضع شفاف و غیرریاكارانه خود را داشتند و به راحتی می‌گویند «به من چه؟!» آنها می‌گویند ما می‌خواهیم صرفا به زندگی خودمان، رفاه فرزندان‌مان، تعطیلات آخر هفته‌مان و... فكر كنیم و حالا به ما چه ربطی دارد كه در چند هزار كیلومتر آن طرف‌تر بمب‌های چند تنی در حال منفجر شدن روی سر زنان و كودكان آواره است؟