نماز از عمدهترین اسباب تزکیهی نفس است. با خود معانی ژرفی در عبودیت، توحید و شکر دارد. اقامهی نماز بهطور کامل و درست، کبر، غرور و خودپسندی را از بین میبرد، انسان را از ارتکاب اعمال شنیع و ناپسند باز میدارد:
(إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَا وَالْمُنكَرِ)[عنکبوت:29]
نماز در صورتی میتواند اینگونه باشد که با رعایت ارکان، سنن و آداب ظاهر و باطنش اقامه شود. از آداب ظاهر آن ادای کامل آن با اعضا به شکلی است که رسول الله-صلی الله علیه وسلم- آموزش داده است و از آداب باطنی آن، خشوع در حین انجام است. خشوع از اولین نشانههای رستگاران است:
(قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ* الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ)[مومنون:1-2]
خداوند در قرآن کریم فرموده است:
(أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي)[طه:14]
و ذکر با غفلت در تضاد است و از غفلت نهی نموده است:
(لَا تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ)[أعراف:205]
چگونه کسی که در تمام نمازش غافل است و قلب و حواسش با نماز همراه نیست، آن را برای ذکر خداوند اقامه میکند؟ در حالی که دستور یافته نماز را چنان اقامه نماید که بداند چه میگوید و چه میخواند:
(حَتَّىٰ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ)[نسا:43]
این تأکید بر نماز و عظمتی که شارع برای آن بیان نموده است نمیتواند فقط بهخاطر انجام یک سری حرکات ظاهری باشد. مگر اینکه هدف و قصد آن که گفتگو و مناجات با خداست تحقق یابد. لذا میبینیم که رسول خدا-صلی الله علیه وسلم- میفرماید:
«إن العبد لیصلی الصلاة لایکتب له سدسها و لا عشرها»[أبوداود،نسائی و ابن حبان از حدیث عمار بن یاسر]
همانا بنده نماز میخواند؛ اما از اجر آن به اندازهی یک ششم یا یک دهم هم بهرهمند نمیگردد.
حاصل کلام آنکه روح نماز حضور قلب است و هر چه حضور قلب در نماز بیشتر باشد نماز زندهتر و مؤثرتر خواهد بود. کمترین حد آن این است که حداقل در هنگام تکبیرة الإحرام حضور قلب باشد:
(وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُوا)[أنعام:132]
اما چگونه در هر شرط و رکن نماز حضور قلب داشته باشیم؟
اگر بدنبال رستگاری در آخرت هستیم بایستی به هشدارها و تذکرهایی که شروط و ارکان نماز با خود دارند توجه کنیم، اینجا برخی از این موارد را مختصراً بیان میکنیم:
شروط مقدماتی نماز عبارتند از: اذان، طهارت، پوشیدگی عورت، روی آوردن به سمت قبله، راست ایستادن و نیت.
اذان: وقتی که ندای اذان را میشنوی هول و هراس شنیدن ندای حشر را بیاد آور، برای اجابت ندای اذان شتاب کن که شتابکنندگان برای اجابت ندای اذان در روز محشر مورد لطف قرار میگیرند. ببین از شنیدن این ندا آیا در دل خود شاد میشوی یا خیر؟ اگر در پی این ندا شادمان میشوی بدان که در محشر نیز با بشارت فراخوانده میشوی.
طهارت: زمانی که جایگاه نمازت را پاکیزه کردی و لباس خود را پاک نمودی و با غسل و وضو پوست و غشای خود را تمیز نمودی از یاد مبر که اساس وجودت را که قلبت است برای خدا پاک گردانی و با توبه و ندامت از گناهان انجام شده و با عزم بر ترک معاصی، درون خود را که محل نظر معبود است پاکیزه نمایی.
سترعورت: سترعورت، پوشاندن زشتیهای بدن از چشم مردم است اما با زشتیهای باطن چه میتوان کرد که نمیتوان آنها را از پروردگار آدمیان پوشاند؟ با ندامت و طلب مغفرت آنها را علاج کنیم؛ با شرم و حیا و خجلت در برابر پروردگار به نماز بایستیم.
استقبال قبله: روی و جهت بدن را از سایر جهات گرفته و به سمت بیت الله رخ مینماییم، بایستی همزمان باطن خود را نیز از هر امر دیگر فارغ کرده و متوجه خدا نماییم.
راست ایستادن: این کار به معنای این است که با تمام وجود و قلب خود در برابر خداوند حاضر شویم همانگونه که در قیامت برای سؤال و جواب در برابرش حاضر کرده میشویم. در این حال بدانیم که در برابر پروردگار ایستادهایم که او به تمام اعمال نهان و آشکارمان آگاه است.
نیت: برای اجابت به امر خداوند مبنی بر اقامه نماز و کامل نمودن آن نیت کن و در آن اخلاص داشته باش، امید ثوابش را از خداوند داشته باش و از عقاب او هراسان باش و قصد قربت او را بنما و از اینکه با وجود معاصی بسیار باز توفیق داده با او مناجات نمایی در قلبت قدردان باش و ارزش و قدر مناجات با رب متعال را بشناس.
اما به برخی شروط و ارکان نماز بپردازیم:
تکبیر: وقتی که با زبان تکبیر میگوییم و خداوند را از هر چیز دیگری والاتر میخوانیم نباید قلبمان گفتهی زبانمان را تکذیب کند و در قلب خود نیز هیچکس یا هیچ چیز را از خداوند والاتر ننگاریم. اگر هوای نفسمان ما را از پیروی امر خداوند باز میدارد پس نسبت به هوس خود مطیعتریم تا دستور خدا و در این حالت هوای خود را اله گرفتهایم و اگر توبه و استغفار نباشد هیچ خطری از آن بالاتر نیست.
دعای استفتاح: از اولین سخنانی که در مناجات با خدا میگوییم این کلمات است: « وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ...» وجهی که از آن نام میبریم چهرهی ظاهر نیست؛ زیرا که چهره رو به قبله است و آن را نمیتوان به سوی خالق آسمانها و زمین گرفت بلکه منظور روی دل است. مراقب باشیم که اولین سخنانمان در مناجات با خدا دروغ نباشد. بنگریم که روی ما با خداست یا با کار و شغل و بازار؟ «...حَنِيفًا مُسلِمَا...» در اینجا به یاد آوریم که مسلمان آنست که سایر مسلمین از دست و زبان وی در امان باشند، آیا اینگونه است؟ اگر اینگونه نباشد دروغگو خواهیم بود. «...وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ...» یکی از انواع شرک، شرک خفی از جمله ریا است کسی که عبادت کند و در آن قصد رضایت خداوند و تعریف مردم را داشته باشد خداوند از آن عبادت بینیاز است:
(فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَا رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدً)[کهف:110]
قرائت: مردم در قرائت سه دستهاند گروهی کسانی که زبانشان در حرکت است و قلبشان غافل. گروهی دیگر کسانی که قلب و زبانشان همراه است. زبان میخواند و دل نیز میشنود و میفهمد. اما دسته سوم کسانیاند که قلبشان پیشی گرفته معانی را درمییابد و سپس زبان آنها را ترجمه میکند.
وقتی که سورهی حمد را میخوانی بدان که این گفتگویی بین تو و خداوند است. پیامبرمان-صلی الله علیه وسلم- از جانب خداوند خبر دادهاند که: «قسمت الصلاة بینی و بین عبدی نصفین: نصفها لی و نصفها لعبدی و لعبدی ما سأل... إذا قال العبد: (الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ). قال الله: حمدنی عبدی. و إذا قال: (الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ). قال الله: أثنی علی عبدی. فإذا قال: (مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ). قال الله: مجدنی عبدی. و إذا قال: (إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ). قال: هذا بینی و بین عبدی و لعبدی ما سأل. فإذا قال: (اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ* صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ). قال: هذا لعبدی و لعبدی ما سأل.[روایت مسلم]
همچنین نباید از فهم آنچه قرائت میکنیم غافل باشیم و برای هر موقفی حق آن را ادا نماییم. حق وعده، امید (رجا) و حق هشدار، بیم (خوف) است. در هنگام امر و نهی عزم پیروی و در هنگام موعظه پندپذیری حق است. در هنگام ذکر نعمت، شکرگذاری و در بیان سرگذشت انبیا عبرتپذیری لازم است. فهم آیات در نماز بستگی به میزان علم و صفای باطن شخص دارد و مراتبش را نمیتوان شمرد.
به همینگونه در سایر ارکان نماز در رکوع و سجده و تشهد نیز، بایستی با توجه به معانی اذکار و دعای آگاهانه، حضور قلب را حفظ نماییم. بدانیم پروردگارمان تا زمانی که حواسمان به نماز و نیایش با اوست به ما توجه دارد:
«إن الله عز و جل مقبلٌ علی المصلی ما لم یلتفت»[ابوداود، نسائی و حاکم]
پس از نماز نیز در دل خود متوجه باشیم که در نماز کوتاهی نمودهایم و آنگونه که حق مناجات با خدا بوده انجام ندادهایم لذا با حیا و شرمساری از خداوند استغفار نماییم و دعا کنیم که خداوند این عبادت ناقص را به فضل و کرم خود بپذیرد.
این گوشهای بود از نماز خاشعان. که مدح مؤمنان با چنان نمازی آغاز شده و با آن پایان یافته است:
(قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ* الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ....* وَالَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ)[المومنون:1-2-9)
و سپس به آنان وعده فردوس برین داده شده است:
(أُولَـٰئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ * الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ)[مومنون:10-11]
از خداوند متعال عاجزانه مسألت داریم که همهی ما را از جمله وارثان فردوس بگرداند و از سزای کسی که گفتارش نیکو و اعمالش زشت گردیده نجات دهد همانا او کریم و منان است.
وصلّی الله علی سيّدنا محمّد وعلى آله وصحبه وسلّم
نظرات