استاد عبدالرحمن پیرانی، دبیرکل جماعت در آخرین نشست شورای مرکزی، پیرامون اصول راهبردی دگرپذیری و رعایت حقوق شهروندی سخن گفت.
متن بیانات استاد به شرح زیر است:
الحمدلله والصلاة و السلام علی رسولالله و علی آله و أصحابه و من والاه؛
اما بعد: فقد قال سبحانه و تعالی:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاكُمْ.
اجازه میخواهم سخنان آغازین این نشست را به موضوع دگرپذیری و حقوق شهروندی اختصاص دهم.
علل و اسباب خشونتها و درگیریها و نزاع در تاریخ بشر فراوان است. یکی از متفکران وجود انسانی را – البته از نگاه منفی - چنین توصیف مینماید: « إن الوجود الإنسانی یعادل دائماً نفیالآخر أیا کان هذا الآخر بشراً أو حجراً أو حیاة». وجود و حضور انسان همواره معادل نفی دیگری است هرکه و هرچه باشد: انسان، سنگ، حیات و زندگی؛ و در تحلیل سبب و علت آن میگوید: « لعل السبب الحقیقی یعود الی طبیعة المصالح و تناقضاتها التی تراها المجموعات البشریة حافزاً لتدمیر الآخر و الغاء خصوصیته و إلغائه من الوجود».
شاید علت اصلی آن به طبیعت منافع و مصالح انسان ، و تناقضات میان این مصالح با منافع و مصالح دیگران برمیگردد؛ بر این اساس مجموعههای انسانی، تضاد در منافع و مصالح را محرک و انگیزه برای نابودی دیگری و ابطال ویژگیهایش بلکه از میان بردن و نابودی او میدانند.
بدون تردید، باور به تضاد مصالح و ظن تصاحب آنها و عدم اقرار به منافع دیگران همواره ذهنیت عداوتپرور و فرهنگ محو و نادیده گرفتن دیگران را تغذیه نموده و مینماید. لذا در طول تاریخ همواره انسان از جنگها و نزاعها و برخوردها و خشونتها رنج برده است.
گرچه صاحبان ذهنیتهای دشمنپرور و فرهنگهای دگرناپذیر بر این ظن و گمان بودهاند که برداشتن دیگران، نادیده گرفتن حقوق و منافع آنها و به حاشیه راندنشان ضامن مصالح و منافع آنها خواهد بود، اما تجربه تاریخی به ما میآموزد که غالباً نادیده گرفتن و تضییق حقوق دیگران و به حاشیه راندنشان نه تنها حافظ مصالح افراد و مجموعههای دگرناپذیر نبوده، بلکه همگی را در دایرهی دشمنی و خشونتی لاینقطع قرار داده که نهایت آن نابودی و یا تضعیف همهی اطراف قضیه بوده است.
و از آنجا که ادیان آسمانی و رسولان الهی همواره برای هدایت و سعادت انسان آمدهاند، موضوع دگرپذیری و اعتراف به دیگران، به نحو بسیار بارزی با بعثت پیامبر عظیمالشأن اسلام و نزول قرآن مجید مورد تأکید قرار گرفت. به عنوان مثال در سوره مبارکه البقرة آیهی 136 آمده است:
قُولُوا آمَنَّا بِاللَّـهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ.
ترجمه: بگو به خداوند و آنچه بر ما و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل شده و آنچه به موسی و عیسی و آنچه به پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده، ایمان آوردهایم، و بین هیچیک از آنان فرق نمیگذاریم و ما فرمانبردار او هستیم.
در این آیه بر وحدت ادیان توحیدی و حفظ آن توسط همهی پیامبران الهی و ضرورت ایمان به فضیلت این ادیان و سایر پیامبران تأکید شده است، و این بخشی از خطوط اساسی جهانبینی گرانقدر اسلام است.
ایمان به حقانیت ادیان و پیامبران و رسولان در طول تاریخ بشر تأکیدی است از ناحیه دین مبین اسلام بر دگرپذیری و قبول دیگران علیرغم تنوع و تکثرشان. کما اینکه قرآن میفرماید:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ.]حجرات/13[
ترجمه: ای مردم، ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آن گاه شعبههای بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین شمایند، همانا خداوند دانا و آگاه است.
این آیه مقرر میدارد که وجود اختلاف، یک شأن طبیعی، منطبق بر فطرت انسانی و قوانین هستی است. امری حتمی و حقیقتی راسخ در حیات انسانی و عاملی برای ایجاد و برقراری روابط و استمرار آن بر اساس قاعده "تعارف" که بر حقایق و روشهای زیر بنا نهاده شده است:
1.اعتراف به دیگری "دگرپذیری"؛ چرا که قاعده تعارف بدون اعتراف به وجود دیگران و احترام به عقاید و باورها و افکارشان محقق نخواهد شد. باید پذیرفت در هستی، وطن و جامعه کسانی هستند که با ما تفاوتها و اختلافها و تبایناتی دارند. لازم است آنها را با همان تفاوتها بشناسیم و بپذیریم.
2.تلاش در جهت فراهم نمودن زمینهها و امادگیهای روحی روانی، اجتماعی و اخلاقی برای بنای روابطی سازنده و تعارفی مستمر و مثبت و مفید. این نص صریح قرآنی بر ضرورت تنیدن تار و پود روابط متمدنانه میان قبایل و شعوب، احزاب، تشکلها و جریانات تأکید میورزد و قاعده و مبدأ تعارف را شامل تمامی اقدامات، طرحها و گامهای با ارزش و گرانقدر انسانی میداند.
قابل ذکر است که اولاً: تفاضل و برتری مورد اشاره در آیه "إن أکرمکم عندالله أتقاکم" منحصر در ارزشی است کسبی نه ذاتی. یعنی هرآنچه را که انسان با اراده، عمل و سعی خویش کسب مینماید، معیار برتری و تفاضل عندالله است. و ثانیاً: تعارف در این آیه خاص اتقیا نیست بلکه تعارف بهترین شیوه و اسلوب برای تلاقی همهی مجموعههای انسانی است.
3.در مضمون و آفاق این تعارف پیام و دعوتی اساسی برای شناخت دیگری از خلال درک و فهم و قرائت درست و منصفانه بدور از خودمحوری، دگماتیزم، بدبینی و پیشداوری است، تا امکان درک و شناخت یکدیگر در فضایی سالم فراهم گردد و ارتباطی بر اساس گفتوگوی برابر به منظور تلاقی افکار، آرا و قناعتها، آنهم زیر سقفی از احترام و محبت متقابل برقرار شود تا تغایر و تمایز وسیلهای جهت استفاده متقابل و رقابت سالم و نه عداوت و خشونت و نفی و طرد یکدیگر باشد. قرآن مجید در آیهی 11 سورهی حجرات مسلمانان را از هرگونه اهانت و تحقیر نسبت به دیگران منع مینماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِّن نِّسَاءٍ عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُولَـئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ.
ترجمه: ای مؤمنان نباید که قومی، قوم دیگر را به ریشخند بگیرد، چه بسا اینان از آنان بهتر باشند، و نیز نباید زنانی زنان دیگر را [ریشخند کنند] چه بسا اینان از آنان بهتر باشند، و در میان خویش عیبجویی مکنید، و یکدیگر را به لقبهای بد مخوانید پس از ایمان، پرداختن به فسق، بد رسمی است، و هر کس [از این کار] بازنگردد، اینانند که ستمگرانند.
عدم احترام به تفاوتهای قومی و فکری و اهانت به مقدسات دیگران و سلب امنیت و آزادی آنها خلاف توصیهها و تعالیم دین مبین اسلام است. در مقابل روابط مثبت و متمدنانه همراه با احترام و محبت بر اساس حقوق شهروندی از اساسیترین عوامل استقرار اجتماعی و سیاسی و وحدت و وفاق ملی است.
متأسفانه در بسیاری از کشورهای اسلامی، وجود تفاوتهای قومی، دینی، مذهبی و حرکی و مسلکی به وسیلهای جهت تضییق حقوق، اعمال سیاستهای ناعادلانه علیه آنها و حذف و یا به حاشیه راندن و نادیده گرفتنشان و معرفی آنها به عنوان عناصر نامطلوب و دشمن تبدیل شده است.
در صورتی که اسلام ما را به سعه صدر نسبت به دیگران با ویژگیهای فکری مغایر فکر ما و تعامل با فرهنگهای مخالف بر اساس قواعد عدالت، مساوات و احترام متبادل دعوت مینماید. لذا التزام ما به ارزشها و معیارهای اسلامی و انسانی اقتضا دارد با دیگران صرف نظر از مزاجها و هواها و پیشداوریها، ارتباطی عادلانه بر اساس احترام به تفاوتها و اختلافها برقرار نموده و دیوارهای جهل به دیگران و تعصب و خودبزرگبینی را از میان برداریم.
ما به یک استراتژی حکیمانه جهت تبدیل قانون تدافع اجتماعی میان گروهها و مجموعهها به وسیلهای برای عمران و آبادانی و سازندگی بجای تنازع و تخاصم و عداوت و دشمنی نیاز داریم. اگر در میان هموطنان اختلاف و یا تباینی وجود داشته باشد، حق آن است که هر کسی و هر گروهی به ویژگیها و تفاوتهای دیگران احترام بگذارد و تنها گفتوگوی برابر را وسیله انتقال دیدگاهها و افکار و مواضع قرار دهیم و البته قرار نیست طرفی حق مطلق و دیگران باطل محض باشند.
اسلوب فاخر و بلند قرآن را سرمشق خود قرار دهیم؛ آنجا که خطاب به مشرکان میفرماید:
قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّـهُ وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ.]سبأ/24[
ترجمه: بگو: آن که از (نعم) آسمانها و زمین به شما روزی میدهد کیست؟ بگو: آن خداست، و ما (که موحدیم) یا شما (که مشرکید) کدام در هدایت یا ضلالتیم (به زودی معلوم شما خواهد شد).
مساوات در اختلافها و تفاوتها از شروط لازم برای موفقیت گفتوگوی برابر است. امید است در کشور محبوبمان ایران که گلستانی از زبانها، ادیان و مذاهب گوناگون است، فرهنگ دگرپذیری و احترام به این تنوع ویژگیها بیش از پیش رواج یافته و تعصب و تحقیر دیگران و خودمحوری و دگرناپذیری از بین برود.
(و ما ذالک علی الله بعزیز) و آخر دعوانا أن الحمدلله رب العالمین.
نظرات
زکریا
21 اسفند 1392 - 05:54متشکرم برای این گفته ها و مدیریت این جماعت بسیار خوشحالم که با این جماعت آشنا شدم و اصلا فکر نمی کردم که این چنین خوانش هایی از اسلام نیز وجود داشته باشند . امیدوارم در کارتان موفق یاشید