گزارش «اعتماد» از خشكسالی سال آینده كه خط بحران را رد كرده است
ساعت ۱۲ و ۵۰ دقیقه ظهر روز سهشنبه ۲۱ اسفند سال ۱۴۰۳، «علی بیتاللهی»، رییس بخش زلزلهشناسی و خطرپذیری وزارت راه، مسكن و شهرسازی كشور روبهروی سد كرج ایستاده و اوضاع آن را وحشتناك توصیف میكند. او به «اعتماد» میگوید: وضعیت آبی در اینجا گریهآور است. آب گلآلودی كه آن پایین میبیند بهطور چشمی، حدودا ۲۰ تا ۳۰ متر پایینتر از رد آبی است كه از سال گذشته بر دیوارههای سد مانده و منظرهای ترسناك رقم زده است. روند خشكسالی، خالی شدن سفرههای زیرزمینی و فرونشست، اما از سالها قبل شروع شده و هر سال دریغ از پارسال. بررسیهای «اعتماد» تنها درباره آب سد كرج نشان میدهد در حال حاضر ۶ تا ۷ درصد آب دارد و این یعنی، ذخیره آب حدود ۱۰ درصد نسبت به سال گذشته كاهش یافته است. سدهای دیگر تامینكننده آب تهران هم وضع بهتری ندارند. بنابراین بیم داریوش بزرگ از خشكسالی در كنار دروغ و دشمن برای ایران همچنان هم با وجود رشد آگاهی، علم و تكنولوژی وجود دارد.
پارادوكسی كه دچار آن هستیم
سال ۱۴۰۴ سال بحران آب و انرژی است. اگرچه در چند سال گذشته نیز در برخی شهرهای كشور از جمله تهران با كمبود برق و گاز و آب مواجه بودهایم، ولی به نظر میرسد تمام بحرانهایی كه تاكنون داشتهایم در برابر بحرانی كه پیش رو داریم، بیشتر شبیه به شوخی باشد. مسوولان كشوری در چند روز گذشته وخامت اوضاع را گوشزد كردهاند، دستكم چهار سد از مدار خارج شدهاند، میزان بارشها كاهش چشمگیری نسبت به سالهای گذشته داشته و میزان تبخیر آب افزایش یافته است. همه اینها در كنار افزایش برداشت از سفرههای آبهای زیرزمینی كه در گذشته وظیفه تامین آب در زمان خشكسالی را ایفا میكرد، دخایر آبی ایران را به شدت كاهش داده كه یكی از تبعات مستقیم آن، افزایش فرونشست زمین است. علی بیتاللهی، رییس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری وزارت راه و مسكن و شهرسازی كشور در تشریح شرایطی كه پیش رو داریم از آخرین آمار فرونشست زمین سخن میگوید كه نسبت به سال گذشته افزایش داشته: «در مناطقی از محدوده شهری ایران نرخ فرونشست زمین بهطور بیسابقهای تا حدود یك و نیم برابر افزایش یافته است. فرونشست پیش از این در برخی مناطق به حدود ۲۰ سانتیمتر در سال رسیده بود، اما در حال حاضر این عدد به ۳۰ سانتیمتر در سال رسیده است.»
موضوع فرونشست زمین ارتباط مستقیمی با كاهش سطح آبهای زیرزمینی دارد و هر قدر كه سطح آن پایینتر رود، فرونشست تشدید خواهد شد و افزایش نرخ فرونشست یعنی ما حالا درون یك بحران هستیم. این مقام مسوول در وزارت راه و شهرسازی بارها در سالهای گذشت نسبت به فرونشست و خالی شدن سفرههای زیرزمینی هشدار داده است؛ از جمله در شهریور سال ۱۳۹۵ كه بحران فرونشست زمین از ورامین تا خیابان انقلاب را مطرح كرد و گفت كه یكی از مهمترین دلایل فرونشستها، برداشت بیرویه از آبهای زیرسطحی است.
حفر چاههای عمیق و برداشت از آبهای زیرزمینی سیاستی است كه هماكنون هم دنبال میشود، اما اگر بخواهیم به ریشه آن بپردازیم باید به دهه ۸۰ و دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد برویم. براساس اطلاعات و آمار سازمان بازرسی كل كشور از سال 1384 تا سال 1392 حدود 300 هزار حلقه چاه غیرمجاز در كشور احداث شد، در حالی كه از ابتدای انقلاب تا سال 1384 تنها 100 هزار حلقه چاه غیرمجاز احداث شده بود و منجر به برداشت میلیاردها مترمكعب آب از سفرههای زیرزمینی به صورت غیرمجاز و بیش از حد شد. طبق گفته عیسی كلانتری كه در دهههای گذشته بارها در نهادهای دولتی به عنوان وزیر جهاد كشاورزی، رییس سازمان محیط زیست یا رییس ستاد احیای دریاچه ارومیه مشغول به كار بوده است؛ احمدینژاد سه روزه اجازه حفر چاه را سه برابر كرد: «احمدینژاد زمانی كه به فیروزكوه سفر كرد، گفت مناطق ممنوعه یعنی چی؟ این دكان وزارت نیرو است. هر كس هر جا توانست، چاه حفر كند. در آن زمان ظرف سه روز اجازه حفاریهای چاه سه برابر و روزی هزاران متر چاه زده شد. بیلان منفی برداشت آب از زمان انقلاب تا قبل از دولت احمدینژاد منفی ٤٥ میلیارد مترمكعب بود، اما در هشت سال دولت احمدینژاد ٧٥ میلیارد مترمكعب به آن اضافه شد و این روند هماكنون نیز ادامه دارد.»
در حال حاضر با توجه به هشدارهایی كه طی روزهای گذشته طرح شده، گفته میشود كه برای جبران كمبود آب در تهران قرار است مجوز حفر ۵۰ چاه عمیق هم داده شود. اقدامی كه وضعیت تهران در حوزه فرونشستها را بدتر خواهد كرد. از همین رو بود كه مهدی چمران، رییس شورای شهر تهران در هفتهای كه گذشت از ارسال نامهای به سران سه قوه خبر داد و گفت كه طی آن تمام استدلالهای مرتبط با مشكلزا بودن این اقدام شرح داده شده و این كار را صلاح نمیداند: «حفر چاه سادهترین كار و البته خطرناك است، ما دیگر چاهی حفر نمیكنیم، اگر چاهی هست به آبفا تحویل میدهیم.»
این موضوعی است كه بیتاللهی هم در صحبتهایش به آن اشاره دارد و آن را به ضرر شرایط زیستی تهران میداند: «حفر چاه با استحصال آب از سفرههای آب زیرزمینی با فرونشست ارتباط مستقیم دارد. در این شرایط كم بارشی، سیستم با حفر چاه برای تامین آب شرب میتواند فرونشستها را تشدید كند. این موضوع در حال تبدیل شدن به پارادوكس است؛ از یك سو ضرورت تامین آب شرب مردم و از سوی دیگر كنترل فرونشست زمین در محدودههای شهری و غیره كه آن هم یك ضرورت است آن هم در شرایطی كه همین حالا وضعیت در سد كرج بسیار وحشتناك است. نگاه كردن به داغاب قبلی یا همان رد آبی كه از سال گذشته مانده است و آنچه حالا در سد كرج وجود دارد، گریهآور است. یادم نمیآید چنین افت آبی را در سطح سد كرج دیده باشم. البته در سالهایی اتفاق افتاده است كه ۴ تا ۵ متر بوده است، اما از دهه ۶۰، ۷۰ تا همین حالا مانند این صحنه را ندیدهام. شاید بهطور مقطعی و به مدت یك یا دو روز اتفاق افتاده باشد، اما حالا محدودیت آب در دریاچه كاملا مشهود و حتی آب در قسمتهای پهن دریاچه بسیار كم است. تنها آب گلآلود ته استخر دیده میشود، باریكهای مانده است. اگرچه همین حالا كه صحبت میكنم هم اینجا بارندگی است. امیدواریم مخزن پر شود ولی آب بسیار زیادی برای پر شدن آن لازم است. اگر بارندگیها كمك نكند سال ۱۴۰۴ باید سال بحران آب نامیده شود و من این پیشنهاد را مطرح میكنم و امیدوارم به آن اهمیتی ملموس داده شود.»
ذخایر برفی هم دردی را دوا نمیكند
بر اساس بررسیهای شركت آب منطقهای البرز میزان بارندگی در این منطقه طی ۵۷ سال اخیر كم نظیر بوده و تنها در یكسال وضعیت بارندگی از امسال كمتر بوده است. در حال حاضر از ۱۷۹ میلیون مترمكعب ظرفیت سد كرج، فقط ۱۱ میلیون مترمكعب ذخیره آب داریم در حالی كه سال گذشته در همین محدوده زمانی سد كرج ۲۹ میلیون مترمكعب آب داشت. این نكته هم را هم باید در نظر گرفت كه امسال دمای هوا به شدت پایین بود و هنوز ذخایر برفی ذوب نشده است تا وارد سدها شود، اما به آن ذخیرهها هم نمیتوان دل بست، چراكه اساسا ذخایر برفی هم به دنبال كاهش بارشها، بسیار پایین و نسبت به سال گذشته ۲۵ درصد منفی است. از سوی دیگر اما «سحر تاجبخش»، رییس سازمان هواشناسی گفته است كه در چند ماه اول پاییز بارش قابل توجهی نداشتیم، اما از دی ماه دو، سه سیستم بارشی وارد كشور شد و روند بارش برف به گونهای پیش رفت كه در حال حاضر میزان پوشش برف نسبت به میانگین بلندمدت آن بیشتر است. طی هفته اخیر دمای هوا پایین بود، بنابراین برف ذوب نشد، اما طی هفته پیش رو با افزایش دما میزان برف كمتر میشود و ممكن است در خیلی از مناطق ضخامت برف زیاد نباشد. احتمالا برف بخشی از آب پشت سدها را تامین كند، اما خیلی بعید است كه كمبودهای بارش را بهطور كامل مرتفع كند، چراكه میانگین بارش در پاییز ۵۰ درصد كمتر از حد نرمال بود.
سدهایی كه از مدار خارج شدهاند
ماجرا اما تنها درباره یك سد نیست و بارندگیها شرایط كلی كشور و دیگر سدها را به وخامت برده است. سخنگوی صنعت آب چند روز پیش اعلام كرد كه تا ۱۹ اسفند، میزان بارندگیها در ۲۸ استان كشور كمتر از حد نرمال بوده و تنها یك استان بارشی بالاتر از میزان معمول خود را تجربه كرده است. متوسط بارش در كشور در پنجمین سالی كه درگیر خشكسالی است، در مقایسه با میانگین ۱۶۰ میلیمتری بلندمدت، كاهش ۳۷ درصدی را نشان میدهد. در تهران نسبت به سال گذشته با كاهش ۲۵ درصدی بارشها مواجه بودیم كه در مقایسه با میانگین بلندمدت، افت ۴۶ درصدی را تجربه كرده است. تاثیر مستقیم این شرایط اقلیمی ذخایر سدهای تامینكننده آب تهران، از جمله سدهای كرج، امیركبیر، لار، لتیان، طالقان و ماملو را به شدت كاهش داده و آنطور كه گفته میشود، حجم مفید مخزن سد امیركبیر تقریبا به نصف كاهش یافته و سد لار نیز تقریبا خشك است. بر اساس گزارشی كه ایسنا چند روز قبل منتشر كرد؛ ورودی آب به سدهای كشور در سال جاری ۹.۵ میلیارد مترمكعب بوده كه نسبت به سال گذشته با افت ۳.۵ میلیارد مترمكعبی روبهرو شده است. برخی از مهمترین سدهای كشور ازجمله سد میناب در هرمزگان، زایندهرود در اصفهان، ۱۵ خرداد در خراسان رضوی و سد ساوه در استان مركزی در وضعیت قرمز یا زرد قرار دارند. بر اساس گفتههای محسن اردكانی، مدیرعامل آب و فاضلاب استان تهران هم جز سد طالقان، میزان پرشدگی ۴ سد لار، لتیان، ماملو و امیركبیر تنها ۵ درصد است.
همه این موارد در كنار بیتوجهی به اهمیت ذخایر و سفرههای آب زیرزمینی در تهران و برخی استانهای دیگر شرایط نامناسبی را برای آینده رقم زده كه تبعات آن فراتر از كمبود برق یا حتی انرژی است. به گفته بیتاللهی، آب مثل هیچ چیز دیگر نیست و موضوع آن خاص است و نمیتوان آن را با بنزین، غذا یا چیز دیگر مقایسه كرد: «تصور اینكه دو یا سه روز در آپارتمان یا منطقه مسكونی فردی آب نباشد سخت و وقوع آن مشكلساز است، اما در حال وقوع است. ما سالهای زیادی است كه نسبت به این موضوعات هشدار دادهایم، اما توجهی نشده است، اما اگر همان ۱۰ سال پیش، برنامهریزی در این زمینه و كار را شروع میكردیم حالا وضع بسیار بهتری داشتیم.»
احتمال جیرهبندی و تبعات آن
در روزهای گذشته بیشتر صحبتها درباره بحران آب و احتمال جیرهبندی آب مطرح بود. اگر مخزنها و سفرههای آب زیرزمینی هم خالی باشد و برای جلوگیری از فرونشست، برداشت از سفرههای آب زیرزمینی با محدودیت روبهرو باشد، وزارت نیرو مجبور است در تابستان سال آینده جیرهبندی آب را پیش گیرد. آیا جیرهبندی آب همانطور كه نام آن پیداست تنها قطع آب در ساعتهای و زمانهای مشخص و در مناطق مشخص است و هیچ تبعات دیگری ندارد؟ خیر. جیرهبندی آب سیستم آبرسانی را هم با مشكلات فنی مواجه خواهد كرد. گفتههای رییس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری وزارت راه، مسكن و شهرسازی كشور هم این را تایید میكند. «مساله اما تنها كم بارشیها و جیرهبندی آب نیست، چراكه جیرهبندی مشكلات بعدی را هم در سیستم لولهكشی ایجاد خواهد كرد. در واقع خالی شدن لوله و پر شدن مجدد آن، باعث میشود كه انواع آلودگی و رسوبات تهنشین شده در آن، بر اثر فشار آب به جریان بیفتد و مسائل فنی زیادی را تحمیل خواهد كرد. جیرهبندی مساله سادهای نیست؛ اگر یك دفعه آبی كه در لوله جریان دارد قطع شود، لوله خالی شود و جریان آب دوباره با فشار زیادی راه بیفتد آشفتگی ایجاد میكند، رسوبات گلآلود و آلاینده از این طریق وارد شیر و ظرفشویی دستشویی خانه میشود و مشكلات زیادی را ایجاد میكند. از طرفی برای كلانشهر تهران، تصور اینكه مردم با دبه یا ظرف به خیابان بروند تا آب دریافت كنند، خوشایند نیست و این به معنی واقعی كلمه، بحران آب است و هیچ چیز دیگری قابل مقایسه با آن نیست، چون آب با الفبای زندگی عجین است.»
كمبارشی و تغییر اقلیم
كمبارشی كار امروز و دیروز نیست. تغییر اقلیم باعث تغییر الگوی بارشی در ایران و بسیاری از نقاط جهان شده است. یعنی نهتنها در شدت و زمان بارشها اثر گذاشته كه پدیده جابهجایی فصلها را هم رقم زده است. در این شرایط بارشهای سنگین در زمان بسیار كوتاهی منجر به سیلهای برانداز میشود و از سوی دیگر شاهد اتفاقاتی چون بارش برف در بهار هستیم. ۱۹ فروردین سال ۱۴۰۲ بارش برف، حوضه آبریز ارومیه را سفیدپوش كرد، اما زمستان آنچنانی كه باید سرد نبود و برف چندانی هم نبارید. اگرچه مساله تنها مختص به ایران هم نبوده و جهانی است. در سالهای اخیر هم البته بارها درباره دوره ۳۰ ساله خشكسالی ایران صحبت شده است. دو سال پیش علیرضا شهیدی، رییس سازمان زمینشناسی و اكتشافات معدنی اعلام كرد كه این دوره سی ساله از ۲۰ سال پیش آغاز شده است و حالا در دهه آخر هستیم، اما محمد قباییسوق، دكترای مهندسی آب این اظهارنظر را رد كرد. او در یادداشتی نوشت: «از نظر علمی نمیتوان گفت كه ایران از حدود 20 سال قبل وارد یك دوره خشكسالی 30 ساله شده است، زیرا اولا با بررسی آمار و ارقام مرتبط با وضعیت بارندگی، دما و تبخیر و تعرق طی چند دهه گذشته نمیتوان به چنین نتیجهای رسید و ثانیا پیچیدگی بیش از حد و عدم قطعیت شدید در پدیدههای آب و هوایی سبب میشوند كه نتوان شرایط آب و هوایی و اقلیمی آینده را با دقت پیشبینی كرد، به خصوص پیشبینی وضعیت بارندگی در طول 10 سال آینده غیرممكن است.»
خشكسالی و اعتراضات
اما حالا هر چه كه هست، میدانیم خشكسالی از حدود یك دهه پیش و چه بسا قبلتر به عنوان یك تهدید در كشور مطرح بوده است. تراز منفی آب از ۱۳۷۰ آغاز شد و تا سال ۱۳۷۸ كه جمعیت به ۶۰ میلیون نفر رسید، تراز منفی آبخوانها به منفی ۲۰ میلیارد مترمكعب رسید. در سال ۱۳۹۸ كه جمعیت ایران حدود ۸۰ میلیون نفر بود، این تراز منفی به حدود ۱۳۴ میلیارد مترمكعب رسید در حالی كه مصرف سالانه ۱۰۰ میلیارد مترمكعب است. ایران سال به سال خشكتر میشود و نبود آب و خشكسالیها در بعضی از مقاطع تاریخی حتی به درگیری و اعتراضات انجامیده است. نمونه آن، اعتراضات تیر ماه سال ۱۴۰۰ بود كه به دنبال بحران آب و خشك شدن رود كرخه و تالاب هورالعظیم، در استان خوزستان اتفاق افتاد و به ۱۳ استان كشور هم كشیده شد.
راهحل؟ اصلاح الگوی كشاورزی
آیا تنها تغییر اقلیم مقصر اصلی است یا میتوان از متغیرهای دیگری هم در این زمینه نام برد؟ ابتدا مردم و مسوولان باید خشكسالی و تبعات آن را باور كنند و بعد برای حل آن برنامهریزیهایی را انجام داد. طبق اعلام وزارت نیرو در ایران حدود ۹۰ درصد آب در بخش كشاورزی، ۶ درصد در بخش شرب و بقیه در بخش صنعت مصرف میشود. عمده این آب در كشاورزی از محل منابع تجدیدپذیر اعم از آبهای سطحی و زیرزمینی تامین میشود، بنابراین اصلاح الگوی كشت یكی از موضوعات مهمی است كه در پاسخ به سوال مطرح شده، باید مورد توجه قرار گیرد. بیتاللهی هم در سخنان خود، ضرورت اصلاح الگوی كشت را پیش میكشد: «مهمترین رویكردی كه در این زمینه باید مدنظر قرار گیرد، كنترل آب مصرفی در كشاورزی است. چاهها و استخرهای زیادی در مناطق جنوبی تهران وجود دارد و علاوه بر آن بالغ بر ۳۰ هزار حلقه چاه فاقد مجوز و ۵۰ هزار حلقه چاه مجوزدار در این استان وجود دارد. بنابراین در حال حاضر در نقاط زیادی از استان تهران، كشاورزان در حال استحصال آبهای زیرزمینی هستند كه نتیجه آن روند فعلی است. از نگاه توسعه پایدار و با توجه به ضرورتها و اولویتها كه در كشور و حكومت وجود دارد كه تامین آب شرب اولویت اساسی است، بنابراین باید نگاه جدی در مصرف آب در حوزه كشاورزی داشته باشیم. لازم است به این باور برسیم كه محدوده تهران و صد كیلومتری اطراف آن از نظر زیستمحیطی ظرفیت بارگذاری جدید و توسعه كشاورزی را ندارد و بارگذاری اراضی و زمینهای كشاورزی با محصولاتی كه آب زیادی مصرف و همچنین با شیوههای غلط و هدرده آب آبیاری میشود، اشتباه است. میتوان بهطور موقتی و ظرف یك تا دو سال به این زمینها استراحت داد و دولت در قبال آن از كشاورزهایی كه متضرر میشوند، حمایت كند. در این صورت حتما آب در سفرههای زیرزمینی باقی میماند، صرفهجویی میشود و پاسخگوی نیاز آب شرب است. این رویكرد اضطراری باید برای ایران با این شرایط، جمعیت و نیاز آبی اولویت اصلی باشد. از سوی دیگر سیستمهای نوین كشاورزی قادر است راندمان كار را ده تا ۳۰ برابر در اراضی كشاورزی نسبت به روشهای مرسوم كشت و آبیاری افزایش دهد و باید به آن هم توجه شود.» منظور او البته قطع كشاورزی نیست، اما معتقد است كه باید در مدیریت كشت و زرع و آبیاری، تغییر نگرش ایجاد شود. طبق اعلام خیام نكوئی، معاون وزیر جهاد كشاورزی و رییس سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج كشاورزی ۳۰ درصد از محصولات كشاورزی كشور به ضایعات تبدیل میشوند: «پیش از انقلاب برای جمعیت ۳۶ میلیون نفری در كشور، ۲۵ میلیون تن محصول كشاورزی تولید میشد، اما حالا ۱۳۰ میلیون تن محصول تولید میشود كه بخش زیادی از محصولات از سر مزرعه تا سر سفره به پسماند تبدیل میشود.»
بیتاللهی هم میگوید: «۷۰ درصد محصولات به صورت غرقابی آبیاری و بخش زیادی از آب تبخیر میشود. بنابراین باید در حوزه و سیستم باغبانی و كشاورزی كل كشور و به ویژه در اراضی دشت تهران و مناطقی كه تمركز جمعیتی زیادی دارند، تغییر ایجاد كنیم. در این صورت با حداقل هزینه میتوانیم در مصرف منابع آب صرفهجویی كنیم و تامین شرب سكونتگاهها و مناطق جمعیتی به سهولت انجام خواهد شد. متاسفانه در پایین دست تهران چندین هزار استخر و چاههای آب وجود دارد و آب را -برای محصولاتی كه شاید اصلا از نظر اقتصادی توجیه ندارند- استفاده میكنند، از ۵۰ سال گذشته هم همینطور بوده است. درست است كه باعث امرار معاش عدهای از عزیزان ما میشود و كشاورز برای آن زحمت میكشد، اما میتوان آن را مدیریت كرد تا سودآوری بیشتری داشته باشد و در عین حال آب كمتری مصرف شود. امكانپذیر هم هست و تكنولوژی پیچیدهای ندارد. دولت باید تصمیمگیری كلانی برای مدیریت منابع مصرف و برداشت آبهای زیرزمینی انجام دهد. در شرایطی كه آب سدهای دیگر از جمله ماملو و لتیان هم بسیار كم است. ما چند سال است كه فرونشست را دنبال میكنیم و حالا اثرات بحرانزای آن در حال پدیدار شدن است. اگر سالهای قبل تصمیمات لازم را در این باره میگرفتیم حالا خیلی جلوتر بودیم، اما عادت مدیریتی ما در ایران همینطور است و تا بحران اتفاق نیفتد چندان متوجه آن نمیشویم.»
گذشته از این ماجراها كشاورزان در ایران اغلب محصولاتی را كشت میكنند كه نیاز به آب فراوانی دارد. در صورتی كه وارد كردن آن از كشورهای دیگر میتواند صرفه اقتصادی بیشتری در این شرایط خشكسالی داشته باشد. به عنوان مثال نیشكر با حدود 32 هزار و 500 مترمكعب در هكتار در رتبه نخست نیاز آبی قرار دارد. خرما حدود 19 هزارو 300 مترمكعب در هكتار، انار 14 هزار و 800 در هكتار، یونجه 13 هزار و 300 مترمكعب در هكتار، چغندر 11 هزار و 600 در هكتار و پیاز 10 هزار و 600 در هكتار به ترتیب در رتبههای دوم تا ششم نیاز آبی هستند. یونجه، خرما و پسته از نظر سطح زیر كشت هم در رده محصولات آببر قرار میگیرند.
فارغ از بحث كشاورزی و اصلاح الگوی كشت و جلوگیری از برداشت آبهای زیر زمینی، هدررفت آب به واسطه نشتی هم مساله دیگری است كه باید مورد توجه قرار گیرد، بهطوری كه گفته میشود سالانه ۳۲ میلیارد مترمكعب آب تصفیه شده از طریق نشت شبكه توزیع از بین میرود، بنابراین اصلاح شبكه توزیع هم نقش ویژهای در این میان دارد.
نسخههای جهانی
كشورهای دیگر جهان، اما با نسخههای مختلفی سراغ مبارزه با خشكسالی رفتهاند. اسپانیا از دهه 90 میلادی برنامههای عملیاتی صرفهجویی در مصرف آب را در چند شهر آغاز كرد؛ برنامهای بر پایه تعویض تجهیزات و سیستمهای لولهكشی و كنتور خانهها راهاندازی شد و همزمان تلاشهایی را برای افزایش آگاهی و حساس كردن عقیده عمومی برای مدیریت آب پیش برد. همچنین ضوابطی برای ساختمانهای جدید و شبكههای عمومی و خصوصی آب مطرح شد و با درنظرگرفتن جریمه در صورت هدررفت آب از سوی بخشهای ساختوساز و املاك، صنایع تولیدی، گردشگری، كشاورزی و سازمانهای محلی توانستند به نتایج مثبتی برسند. در فرانسه بر اساس «بخشنامه كمآبی و خشكسالی سال 2000» كشاورزانی كه از سیستمهای آبیاری استفاده میكردند، ملزم شدند كه به كنتور مجهز شوند و در صورت افزایش مصرف آب از آستانه مجاز، هزینه بیشتری پرداخت كنند. آنها در صورت استفاده نكردن از دستگاه اندازهگیری میزان مصرف آب جریمه میشدند. كاهش نشتی از شبكههای توزیع به عنوان یكی از ابزارهای افزایش بهرهوری آب در اروپا مطرح بود. بر اساس مطالعات بین سالهای2000 تا 2006 در اروپا 50 درصد از آبی كه وارد شبكه توزیع كشورهای اتحادیه اروپا میشد، بر اثر نشتی هدر میرفت. بنابراین كشورهای عضو این اتحادیه تا 2020 در مجموع 184میلیون یورو بودجه صرف ذخیره آب و 568 میلیون یورو صرف توسعه فناوریهای صرفهجویی در مصرف آب و جلوگیری از هدررفت آب كردند.
نظرات