«استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم، داد میزنیم؟
چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟
شاگردان فکرى کردند و یکى از آنان گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست میدهیم.
استاد پرسید: اینکه آرامشمان را از دست میدهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد میزنیم؟ آیا نمیتوان با صداى ملایم صحبت کرد؟ چرا هنگامى که خشمگین هستیم، داد میزنیم؟
شاگردان هر کدام جوابهایى دادند امّا پاسخهاى هیچ کدام استاد را قانع نکرد.
سرانجام او چنین توضیح داد:
هنگامى که دو نفر از دست یکدیگر عصبانى هستند، قلبهایشان از یکدیگر فاصله میگیرد.
آنان براى اینکه فاصله را جبران کنند مجبورند داد بزنند.
هرچه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنان باید صدایشان را بلندتر کنند.
سپس استاد پرسید: هنگامى که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى میافتد؟
آنان سر هم داد نمیزنند بلکه خیلى به آرامى با هم صحبت میکنند. چرا؟
چون قلبهایشان خیلى به هم نزدیک است و فاصله قلبهاشان بسیار کم است.
استاد ادامه داد: هنگامى که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقى میافتد؟ آنها حتى حرف معمولى هم با هم نمیزنند و فقط در گوش هم نجوا میکنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر میشود.»
شاید راز این فرمودهی خداوند تبارک و تعالی که بندگانش را به آرامش در حین دعا و نیایش دعوت میکند همین نکته باشد که میفرماید: «وَاذْکُر رَّبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَاتَکُن مِّنَ الْغَافِلِینَ» (اعراف: 205) پروردگارت را در دل خود، با فروتنی (در برابر خدا) و هراس (از او) و آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان یاد کن، و از زمرهی غافلان مباش. راستی در میان خداوند و بندگان مؤمن و مخلص او چه فاصلهای قابل تصور است که نیاز به بلند کردن صدا داشته باشد؟ درست همان روشی که پیغمبر اکرم (ص) آن را آموزش داده است؛ در یکى از غزوات به اصحاب خود که بلند تکبیر و تهلیل مىگفتند فرمود: «إِنَّکُمْ لاَ تَدْعُونَ أَصَمَّ وَلاَ غَائِبًا، إِنَّمَا تَدْعُونَ سَمِیعًا قَرِیبًا وَهُوَ مَعَکُمْ» شما فردی ناشنوا و غایب را صدا نمیکنید بلکه خدایی را میخوانید که شنوا و نزدیک است او با شماست.
برادران و خواهران ایمانی! در این واقعیت نه چندان خوشایند روابط اجتماعی ما مسلمانان، از این آفت «جمعیت ناشدگی» و سرانجام از این وحدت «پای دار» و نه پایدار چه فرصتی بهتر از رمضان در اختیار داریم که به اصلاح روابط فیمابین بپردازیم؛ کینهها و کدورتها بزداییم و دلهایمان را به نزدیک و نزدیکتر کنیم؛ رمضان فرصت اصلاح احوال ما است اصلاح حال ما با خداوند و اصلاح حال با بندگان خداوند. در رویارویی با واقعیت دشوار زندگی و برداشتها و تصورات هر کس از مسائل پیش رو و صبر و حوصلهی اندک ما انسانها که بر شتاب سرشته شدهایم، چه بسا کدورتها و ناملایمات که در بین ما پیش میآید و نیاز به جبران و تدارک دارد و چه فرصتی بهتر از رمضان!
درست است که رمضان بهترین فرصت خودسازی و پرهیزکاری و زمان توبه و انابه به سوی خداوند است؛ اما در این راستا نباید به اعتکاف در کنج مساجد و تلاوت و ادای اوراد و اذکار [شمارشی] بسنده کنیم؛ در حالی که به رابطه میان خود و همنوعان خود نیاندیشیم. فکر کنیم چه کسانی را از خود آزردهایم؟ دل چه کسانی را شکستهایم؟ راستی فردا چگونه عید را به شادی خواهیم نشست در حالی که دل بندگان خدا را رنجاندهایم؟ با کدامین منطق خداوند از ما خشنود خواهد شد در حالی که بندگانش از ما ناخشنودند؟
راستی چند بار از دوستان و آشنایان حلیت طلب کردهایم؟ چه وقت به خاطر گناهی [حتی ناکرده] از دوستان عذرخواهی کردهایم؟
«رمضان در کنار آثار گرانقدر روزه، بهترین فرصت برای پایان دادن به دشمنی و کدورت است؛ در این ماه میتوان گروههای مسلمانان و خویشان و دوستان و نزدیکان که شیطان آنان را از هم جدا و در میانشان رخنه کرده است بار دیگر به هم نزدیک کرد و این میتواند بهترین زمان برای آرامش روح و اجر و پاداش بزرگ و ترویج خیر و نیکی و گذشت در بین مردم باشد. در اینجا نقش مصلحانی که به اهمیت کار خود واقفند و اجر عظیمی که میبرند آشکار میشود. در سنن ابن ماجه از زبان رسول گرامی (ص) آمده است:
«ألا أدلکم على خیر من الصلاة والصدقة والصلة والصیام، قلنا بلى یا رسول الله قال: إصلاح ذات البین فإن فساد ذات البین هی الحالقة، لا أقول تحلق الشعر ولکن تحلق الدین» آیا میخواهید شما را به کاری رهنمون شوم که بهتر از نماز، صدقه، صلهی رحم و روزه باشد؟ گفتند آری ای رسول خدا. فرمود: اصلاح میان مردم چرا که اختلاف نابودکننده است و دین را از ریشه برمیکند. بنابراین چنین مصلحانی که با شعار «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» (حجرات: ۱۰) «تنها مؤمنان برادرانند پس در میان برادرانتان صلح و آشتی ایجاد کنید و از خدا بترسید باشد که مورد رحمت او قرار گیرید.» به پا میخیزند و درخت دوستی مینشانند و نهال دشمنی از بیخ برمیکنند بهترینان جامعه هستند. آنان که میکوشند افراد متخاصم و طرفهای دعوای یک جامعه را گرد هم آورند و آنان را ارشاد کنند تا اینکه خداوند سایه رحمت و بخشایش خود را بر سر تمام مسلمانان بگستراند، مگر مسلمانی که بین او و برادر ایمانیاش کدورتی باشد و از این رحمت محروم شود. در صحیح بخاری آمده است که رسول خدا (ص) فرمود:
شب قدر را به من نشان دادند آمدم تا به شما خبر دهم اما در همان حال دو نفر از مسلمانان با یکدیگر درگیر بودند که این رحمت فراگیر خداوند یعنی شناخت شب قدر از میان امت برداشته شد پس آن را در دهه آخر رمضان جستجو کنید. در دوران نبوت به خاطر درگیری و نزاع دو نفر از مسلمانان این رحمت بیمنتها یعنی شناخت شب قدر از جامعه رخت بربست اما با این حال دستیابی ثواب این شب بزرگ از دست نرفته است و این امر مسئولیت همگانی ما را در راستای ایجاد صلح و آرامش در جامعهی آشکار میسازد.
چنین مصلحانی که در بین طرفهای درگیر صلح و آشتی ایجاد میکنند اگر برای آشتی میان دو خانواده یا دو گروه نیاز به پرداخت مبلغی داشته باشند، شرعاً میتوانند از اموال زکات و صدقات استفاده کنند؛ زیرا همانگونه که رسول اکرم فرموده است آنان نوعی مسئولیت مالی در اصلاح جامعه را به عهده دارند و باید از زندگی آبرومندانهای برخوردار باشند. طبیعتاً این زمانی است که از عهدهی زندگی آبرومندانه و حفاظت از پاداش کامل برنمیآیند. (الصیام.. مدرسة لإصلاح المجتمع دکتر صلاح الدین سلطان، ۱۱ أغسطس ۲۰۱۱)
با هم بخوانیم که محبت و همدلی از نظر رسول خدا چه مقامی دارد: «وَالَّذِى نَفْسِى بِیَدِهِ لاَ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ حَتَّى تُؤْمِنُوا وَلاَ تُؤْمِنُوا حَتَّى تَحَابُّوا أَوَلاَ أَدُلُّکُمْ عَلَى شَىْءٍ إِذَا فَعَلْتُمُوهُ تَحَابَبْتُمْ؟ أَفْشُوا السَّلاَمَ بَیْنَکُمْ»
به خدایی که جان محمد در دست (قدرت) اوست به بهشت نمیروید تا مؤمن شوید و مؤمن نمیشوید تا یکدیگر را دوست بدارید، آیا میخواهید شما را به چیزی خبر دهم که با انجام آن، یکدیگر را دوست بدارید؟ سلام کردن بین یکدیگر را رواج دهید.
بنابراین تا فرصت باقی است:
برخیز تا به عهد امانت وفا کنیم تقصیرهای رفته به خدمت قضا کنیم:
• تقصیر در حق پدر و مادر و مادر آیا حرفی نازکتر از گل به آنان زدهایم؟
• تقصیر در حق همسایگان نزدیک و دور که خداوند ما را به احسان در حق آنان سفارش کرده است!
• تقصیر در حق اقوام و خویشان و دوستان و آشنایان...!
باید که مهربان بود باید که عشق ورزید
زیرا که زنده بودن هر لحظه احتمالی است...
نظرات