مطبوعات با سابقه دیرینی که در جامعه بشری داشتهاند به عنوان رکن چهارم دموکراسی مورد توجه بودهاند؛ امروزه این رکن چهارم در برابر تکنولوژی که انقلاب ارتباطی فراهم ساخته به نوعی با تغییر شکل اساسی روبهرو شده است. اکنون رسانههای نوین نه تنها به عنوان رکنی از ارکان دموکراسی بلکه به عنوان بستری برای تحقق آن شکل گرفتهاند. این رسانهها که تحولی جدی در ارتباط و اطلاعات فراهم کردهاند بستری برای آزادی بیان و فرصتی برای نشر آن ایجاد کردهاند.
اگر ارکان دموکراسی را مبتنی بر این چهار رکن بدانیم: 1- قانون اساسی 2- نظام پارلمانی (مجلس) 3- احزاب سیاسی 4- مطبوعات آزاد؛ رکن چهارم با تحولات اخیر در بستر رسانههای نوین شکلی متفاوت پیدا کرده و فرصت نهادینه شدن دموکراسی را در لایههای گوناگون جامعه از طریق اطلاعرسانی و مشارکت فراهم ساخته است. این مهم در رکن چهارم با تفاوتی چشمگیر نیز روبهرو شده؛ در واقع تحول شگرفی به وقوع پیوسته، آزادی و آزادگی در بستر شبکههای اجتماعی آنچنان شکل گرفته که منجر به نوعی خودارتباطی بدون اتصال به منابع دیگر رسانههای را ایجاد کرده است. برقراری ارتباط همسطح براساس فناوریهای نوین در عرصه ارتباطی فضایی را که درگذشته به نام مطبوعات ثبت میشد، به عرصه عمومیتری از جامعه وارد ساخته است. این رسانهها ضمن ایجاد در تحول برای انتقال پیام خود به پیامی مبدل شدهاند که فرد خود سوژه آن شده است.
اکنون رسانههای نوین با اتکا به ساختار شبکهای و در دسترس بودن، فوری بودن، بدون زمان و مکان بودن، نگاه متفاوتی را برای اعضای جامعه فراهم کردهاند که ضمن دسترسی به آخرین اطلاعات قادرند با کنشگری فعال اطلاعات خود را نیز به اشتراک بگذارند. این مهم موید پذیرش دو اصل است؛ نخست آنکه این شبکهها که بر کانون فناوری شکل گرفته بهرسمیت شناخته شود و دوم آنکه نوعی پذیرش «دیگری» در آن معنا یافته باشد وگرنه امکان مشارکت و انتقال اطلاعات با بنبست روبهرو میشود. از آنجا که کاربران رسانههای نوین به روشنی این دو اصل را پذیرفتهاند لذا طرح روند نهادینه شدن دموکراسی با استفاده از این رسانهها معنادار میشود. در کشور ما یکی از ضرورتهای شکلگیری دموکراسی ضرورت نهادینه شدن و پذیرش ارکان دموکراسی در آن است؛ این نهادینه شدن به معنای آن است که در لایههای رسمی و غیررسمی و در باور و فرهنگ عمومی مساله حق «دیگری» و پذیرش آن مورد توافق باشد؛ این مهم زمانی میتواند معنا بگیرد که تمرین آن در بستر اجتماعی و نهادی صورت پذیرفته باشد. شبکههای اجتماعی قالبی برای تحقق این معنا بوده و فرصتی برای تمرین آن است.
تکثر اطلاعات به همراه تکثر منابع در کنار گزینشگری انسانی امری است که میتواند این ظرفیت ایجاد شده را برای نهادینهسازی دموکراسی در جوامعی چون ما شکل دهد. از این رو با توجه به دیدگاه برخی اندیشمندان معاصر از آنجا که ارتباط رسانهای موجد اشکال جدیدی از حوزه عمومی و «جمهورِ» جدیدی از سبکهای متفاوت زندگی است، لزوما مکانمحور نیستند. تجسم این برداشت از نقش مثبت رسانهها در تعمیق دموکراسی را میتوان در ادبیات سیاسی رایج پیرامون «دموکراسـی الکترونیـک»، «دموکراسـی از راه دور» (democracy-Tele) و «دموکراسی مجازی» (democracy-Cyber) دید؛ ایجاد شهروند آگاه و مشارکتیتر و تسهیل رایزنی در فضای «عمومی بیدروازهبان» فرصتی برای نقش مثبت رسانهها در فرآیند معنایابی رویدادها و سـاخت هویت به مثابه شیوه تبادلنظـر فرهنگی است.(1) شاید یکی از برجستهترین شاخصهای این رسانههای نوین در ایجاد بستر «آزادی تفاوتها» است، یعنی همه تفاوتها آزادند که طرح شوند، فارغ از جنسیت، تعلق، رتبه و.... این آزادی همان بستری است که میتواند در نهادینه شدن دموکراسی موثر باشد.
در همین راستا، به اعتبار برخی نظرات این رسانهها حاوی امکانی برای قدرتیابی و کنشگری شهروندان است، زیرا توانایی روایت «گفتن روایت خودن، به افراد قدرت تاثیرگذاری بر فضای سیاسی را نیز میدهد. نمونه این امر گسترش «وبلاگنویسی در ابتدا و هماکنون کانالهای مستقل و خانوادگی و فردی یا پستهای اینستاگرامی و توییتهای فردی...» است که به مثابه حوزه عمومی هژمونی رسانههای جریان اصلی را به چالش کشیده و فعالانِ آن (در مقام شهروندان مجازی یا شبکه وند (با فعالیت گروهی یا فردی، امکان انتقال مطالب و گفتوگو را شکل میدهند؛ آنها در فضای مجازی میتوانند همچون یک شهروند آگاه به کنشگری پرداخته و فعالیت شهروندی خود را پیگیری کنند.(2)
در همین راستا، ویلیام داتن (3) یکی از اندیشمندان این حوزه معتقد است اینترنت رکن پنجم دموکراسی است، اما اگر همچنان بخواهیم بر تعریف قدیمی از دموکراسی مطبوعات آزاد را رکن چهارم هم فرض کنیم، به واقع مفهوم رسانه آزاد و ارتباطات شبکهای در بستر رسانههای نوین با تکیه بر فناوری همسنگ کاربران همان امری است که در بستر رکن چهارم تعریف شده است. امری که در جوامعی چون ما که روند نهادینه شدن دموکراسی را طی میکنند قادر به ایجاد بستر تازهای برای «هویت» و مفهوم «دیگری» شده است. با این نگاه در شرایط حاضر فرصت رسانههای نوین را غنیمت بشماریم و راه طولانی دموکراسی یا مردمسالاری را با چشماندازی از آینده در تمرینی که شاید اگر این رسانهها نبودند قرنها به طول میانجامید به سرعت طی کنیم تا بتوانیم با نهادینه کردن آن فرصتهای تازهای را در برابر کشور قرار بدهیم که برجستهترین آنها قانونمداری و تفوق قانون بدون شرط است.
پانوشتها:
1- انصاری، منصور 1384 «چالشها و فرصتهای فراروی گذار به دموکراسی»، گذار به دموکراسی، زیرنظر: حسین بشیریه، تهران: نگاه معاصر
2-https: //ensani.ir/file/download/article/20161026143024-9739-60.pdf
3- داتن، ویلیام (1390) «اینترنت، رکن پنجم دموکراسی» [گفتوگو با اشپیگل]، ترجمه: کاوه شجاعی، هفتهنامه شهروند امروز، سال چهارم، دوره جدید، شماره، 7 پیاپی: 84 .
نظرات