الحمد لله، والصلاة والسلام على رسول الله، وعلى وآله وصحبه ومن والاه، وبعد:
جهانیان از حوادث مصر شگفتزده شدند و تحولات و وضعیت جدید این کشور را با دقت فراوان و نگرانی عمیق دنبال میکنند؛ این حوادث همزمان بود با افزایش تنش و درگیری بین افرادی که در خیابانها و میادین مصر جمع شده بودند و احیانا بین مردم و نیروهای امنیتی که حاصل آن کشته و زخمی شدن شماری از مردم بیگناه و تخریب تأسیساتی بود که بخشی از دستاوردها و امکانات مردم به شمار میرفت. تعدی به مردم و هتک آزادیها و حقوق ثابت آنان در شرع و قانون و به دنبال آن کودتای غیرقانونی علیه قانون و مشروعیت و نیز قلع و قمع، سرکوب و جلوگیری از فعالیت رسانهها و حملهی وحشیانه به دفاتر برخی از احزاب از دیگر رویدادهای ناگوار مصر در روزهای گذشته بود. خطرناکتر از همه حمله وحشیانه به اسلامگرایانی است که توانستهاند در انتخاباتی آزاد اعتماد مردم مصر را به خود جلب کنند؛ به طوری که هماکنون بخش اعظم رهبرانشان زندانی و دفاترشان به آتش کشیده شده است و تعدادی نیز در حضور نیروهای امنیتی و پلیس به قتل رسیدهاند و حوادث مشابهی که در صورت عدم دخالت عقلا و خردمندان، فتنهی بزرگی را به دنبال خواهد داشت. بیشترین نگرانی در آن است که مبادا کاسهی صبر مردم لبریز شود یا این که دشمنان از فرصت موجود سوءاستفاده کنند و همان تراژدی الجزایر در رابطه با اسلامگراها تکرار شود و مصر را در دریای خون غوطهور کند.
در مقابل این وضعیت بغرنج و بنا بر احساس شخصی خود نسبت به وظیفهای که دارم و در راستای مسئولیت تبیین و ارشاد که بر عهدهی علمای امت است نکات زیر را مورد تأکید قرار میدهم:
نخست: خروج و کودتا علیه قانون و ولی امر یا رئیس جمهور قانونی که مردم با او بیعت کردهاند، شرعا حرام است و این از ثوابت اسلامی است؛ پس مادامی که حاکم مرتکب کفر صریح یا خیانت بزرگ نشده است شورش علیه وی جایز نیست. خداوند سبحان میفرماید: (وأطيعوا الله وأطيعوا الرسول وأولي الأمر منكم...)[مائده:59] از خدا و رسولش اطاعت کنید و از صاحبان امر اطاعت کنید. مسلم در صحیح خود آورده است که پیامبر اسلام فرموده است: «من خلع يداً من طاعة لقي الله يوم القيامة ولا حجة له» هر کس از اطاعت سرباز زند در قیامت در حالی خداوند را ملاقات خواهد کرد که هیچ حجتی ندارد. همچنین میفرماید: «ومن مات وهو مفارق للجماعة فإنه يموت ميتة جاهلية» هر کس بمیرد در حالی که از جماعت فاصله گرفته است با مرگ جاهلی میمیرد. بخاری و مسلم با سند صحیح روایت کردهاند که رسول خدا فرموده است: «من رأى من أميره شيئاً يكرهه فليصبر، فإنه ليس أحد يفارق الجماعة شبراً فيموت إلا مات ميتة جاهلية» هر کس امر ناپسندی از امیر خود ببیند باید صبر کند زیرا هر کس یک وجب از جماعت فاصله گیرد و بمیرد با مرگ جاهلی مرده است.
احادیث دیگری نیز وجود دارد که دال بر همین حقیقت است: «من أهان سلطان الله في الأرض أهانه الله» هر کس به حاکم الهی در زمین توهین کند خداوند او را خوار میکند. «من أطاع الأمير فقد أطاعني، ومن أطاعني فقد أطاع الله ومن عصى الأمير فقد عصاني، ومن عصاني فقد عصا الله» هر کس از امیر اطاعت کند از من اطاعت کرده است و هر کس از من اطاعت کند از خدا اطاعت کرده است. هر کس از امیر خود نافرمانی کند از من نافرمانی کرده است و هر کس از من نافرمانی کند از خدا نافرمانی کرده است. [به روایت بخاری و مسلم]. بیش از یکصد حدیث وجود دارد که همه حاکی از وجوب اطاعت از امیر و حرمت خروج علیه وی است.
به همین خاطر شورش و کودتا بر ضد حاکم منتخب شرعی از بزرگترین گناهان به شمار میرود و به اجماع فقها حرام و زیانهای جبرانناپذیر و فتنههای بزرگی به دنبال دارد که جز خداوند از پیامدهای آن آگاه نیست. ناگفته پیداست که امت اسلامی ما تا امروز از آثار خطرناک شورش علیه عثمان و علی رنج میبرد.
ملت مصر پس از چند دهه ظلم و خودکامگی توانست در یک انتخابات سالم رئیس جمهوری انتخاب کند که حافظ قرآن و مخلص امت و مردم بود، اما ارتش و همدستانش با استفاده از زور اقدام به عزل و برکناری ایشان نمودند، این یک اقدام نادرست به لحاظ شرعی و قانونی بود؛ شورش علیه رئیس جمهور منتخب و شخصی همانند دکتر محمد مرسی که بر سر عهد و پیمانش ایستاده است، فتنه و زیان بزرگتر و فساد آشکار محسوب میشود و برکناری ایشان به زعم بعضیها از باب تحمل زیان کمتر نیست. به ویژه این که مرسی رئیس جمهور قانونی است و بخش اعظم مردم مصر با او هستند. اکثریت و اقلیت ناگزیر باید از طریق صندوق انتخابات روشن شود نه به صرف ادعا.
از همراهی تعدادی از شخصیتهای دینی و برخی از سلفیها مانند حزب نور با چنین اقدامی که مخالف شرع و قانون است متأسف شدیم؛ به راستی ایستادن در صف واحد با غیرمسلمانان و نشستن پشت سر پاپ و در کنار لائیکهایی که هیچ گاه مصلحت اسلام را نخواستهاند چه عذری دارد؟ آنان با قانون اساسی جدید مصر مخالفند زیرا این قانون به طور واضح بر مرجعیت اسلامی تأکید دارد.
علمای عقیده و شریعت – بلکه خردمندان مسلمان – میگویند پس مسألهی تولا و تبری چه میشود؟ قانون و وجوب اطاعت از ولی امر چه جایگاهی دارد؟ چرا اطاعت از حکام ظالم واجب است و خروج علیه او جایز نیست اما اطاعت از رئیس جمهور منتخب و مسلمان و حافظ قرآن و همراهی با اصول و مبادی اسلامی و ملی در تعامل با دیگران به ویژه با سوریه و با منافع عالی مصر در آفریقا و غیره جایز نیست! در نظر آنان این اطاعت واجب نیست چقدر عجیب است؛ چگونه میشود این دوگانگی را توجیه کرد؟ این اقدام تنها در منطق ماکیاولی و توجیه هدف با وسیله درست درمیآید. به همین خاطر بخش اعظم رهبران سلفی و علمای آنان این موضع متضاد با عقیدهی تولا و تبرا و اجماع علما را مورد حمله قرار دادهاند.
امام احمد میفرماید: جنگ با سلطان و شورش علیه وی جایز نیست و هر کس چنین کند بدعتگزار است و بر خلاف سنت و روش صحیح حرکت کرده است. از ابوزرعه، ابی حاتم، علی بن میدنی و طحاوی نیز سخنان مشابهی نقل شده است. علمای سلف از جمله ائمهی چهارگانهی فقه و حدیث و نیز علمایی از تمام مذاهب همین نظر را داشتهاند. مگر این که حاکم کافر باشد یا به بندگان ستم کند و از اجرای شعائر دینی جلوگیری کند. دلایل فراوان از کتاب و سنت و مقاصد کلی شریعت بر این امر دلالت میکند که برکناری حاکم شرعی، مفاسد زیادی را به دنبال دارد که به مراتب بیش از منافع احیانا خیالی و غیرواقعی است. حتی علما گفتهاند: دربارهی حاکم ظالم هم باید نگریست که مقابله با او به مفسدهی بزرگتری منجر میشود یا خیر. علاوه بر این شاهد بودهایم که تجارب شورش علیه حاکم بسیار زیانبار بوده است؛ تعدادی از مردم علیه عثمان شورش کردند و این اقدام آنان فتنههایی همانند پارههای شب تاریک را به دنبال داشت که پیامدهای خطرناک آن تا امروز هم باقی است. وقتی علیه علی نیز دست به شورش برداشتند، باز مصیبت و فتنهی بزرگی را به ارمغان آورد که تا امروز هم امت اسلامی از تفرقه و اختلافات ناشی از آن رنج میبرد. در مقابل این تجارب تلخ و ناگوار ما خواستار بازگشت رئیس جمهور منتخب و مذاکره با ایشان بر سر خروج از بحرانهای موجود هستیم.
دوم: از دیدگاه اسلامی تعدی به جان و مال مردم به ویژه آسیب رساندن به اموال خصوصی و عمومی حرام است و این از ثوابت دین اسلام و محکمات آن است و حرمت تجاوز به آن همانند حرمت مکه و ماه حرام است. در حدیث آمده است: «المؤمن لا يزالفي فسحة من دينه ما لم يصب دماً حراماً» انسان مؤمن همواره در دین اسلام در فراخی و گشایش قرار دارد مادامی که خون حرامی نریخته باشد. [صحیح بخاری؛ 6862]. به همین خاطر از همگان میخواهم که از خون و مال و جان مردم محافظت کنند و در هر شرایطی صبر و بردباری داشته باشند و بدی را با نیکی پاسخ گویند.
سوم: شرعا لازم میبینم که علما به ویژه علمای شریعت و اعضای اتحادیهی جهانی علمای مسلمان، اندیشمندان و خردمندان در این مرحلهی حساس به وظیفهی قانونی خود عمل کنند و در کنار حق و حقیقت قرار گیرند و برای برونرفت از بحران موجود تلاش مجدانه به خرج دهند. باید بکوشند تا بین تمام اقشار مردم برومند مصر آشتی برقرار کنند و به راه حلی که مورد رضایت همگان است دست یابند؛ خالصانه میخواهم که در ادای این نقش کوتاهی نکنید.
چهارم: به هر حال امت اسلامی از این حادثه یا فتنه به دور نیست به همین خاطر از افراد مخلص از جمله حاکمان اسلامی و علمای دینی میخواهیم برای کمک به برونرفت از بحران و ارائهی راه حلی که مورد رضایت همهی طرفها باشد پادرمیانی کنند. زیرا این حادثه مصر را تهدید میکند؛ مصر مایهی عزت و قدرت امت اسلامی و عربی است و محافظت از آن یک مسئولیت همگانی است؛ به همین ترتیب ضعف و بیثباتی مصر نیز به زیان کل امت تمام میشود. تجارب تاریخی نیز بر همین حقیقت دلالت میکند؛ از صلاح الدین ایوبی گرفته تا دیگر سرداران پیروزمند؛ سپس پیروزی ارتش مصر و شام و عراق بر صلیبیان در فلسطین و شام. این ارتش مصر بود که در زمان قطوز جلوی پیشروی مغول و تاتار را گرفت و آنان را شکست داد؛ از ویرانی بیشتر جهان اسلام توسط مغولها جلوگیری کرد و باقیماندهی جهان را از شر آنان نجات داد.
از این رو به لحاظ شرعی و در راستای رعایت مصلحت مهمتر بر رهبران مسلمان و عرب واجب است تمام تلاش خود را برای خارج کردن مصر از بحران کنونی به کار گیرند؛ بحرانی که کشور را بیثبات و مردم را متفرق کرده است و بیم آن میرود که دشمنان و افراد نادان از این وضعیت سوءاستفاده و اقدام به فتنهانگیزی کنند که در آن صورت خروج از آن به گونهای که در الجزایر پیش آمد چندان آسان نخواهد بود. رهبران عرب نباید گروهی را بر گروه دیگر ترجیح دهند یا با مغلوب شدن گروهی که با خواست آنان سازگار نیست ابراز شادمانی کنند؛ آنان باید به لحاظ شرعی و مصلحتی در راستای حق و حقیقت حرکت کنند و با مصالحهی عمومی به عنوان راه حلی برای نجات مصر موافقت کنند. از آنان میخواهیم برای تحقق این هدف کمیتهی عالیرتبهای از رهبران تشکیل شود.
خدایا مصر را از هر گزندی محافظت و مردم آن را به سوی خیر و نیکی هدایت فرما.
والله غالب على أمره ولكن أكثر الناس لا يعلمون
نظرات