نویسنده‌: امام شهید حسن البنا
مترجم: دکتر ارشد ارشاد

قرآن کریم دستور جامع قوانین اسلام است و آن منبعی است که افاضه‌ی خیر می‌کند و حکمت را در قلوب مؤمنان جاری می‌سازد و بالاترین چیزی است که به وسیله‌ی بندگان خدا به خدای عزوجل تقرب می‌جویند.
در حدیث عبدالله بن مسعود آمده است که گفت پیامبر (ص) فرمود: «این قرآن مأدبه‌ی خداست(یعنی پیامبر قرآن را به صنعت خدا تشبیه نموده صنعتی که در آن خیر و منابع زیاد است) شکا تا آنجا که می‌توانید به استقبال صنعت خدا بروید. این قرآن ریسمان محکم خدا است، از این کتاب استفاده کنید، نور هدایت است و نورش آشکار است، و شفاء است [برای قلب‌های بیمار و دلهای نژند] و نگاهدارند‌ه‌ی کسی است که به آن تمسک جوید و کسی که از آن پیروی کند اهل نجات است.
این قرآن کسی را منحرف نمی‌سازد و هیچ کس را به رنج و تعب نمی‌اندازد، شخص را به کجی نمی‌کشاند و خواننده و عمل کنند‌ه‌ی قرآن راست و درست است، شگفتی‌های قرآن هرگز تمام نمی‌شود و شیرینی و درخشش آن هیچوقت از بین نمی‌رود، آن را تلاوت کنید که خداوند تبارک و تعالی شما را به خواندن آن پاداش می‌دهد و این پاداش به قدری زیاد است که برای هر حرفش ده ثواب است و فرمود: «آگاه باشید که به شما نگفتم که الم یک حرف است بلکه الف یک حرف و لام حرفی و میم حرفی محسوب می‌گردد ». این روایت را حاکم نقل کرده است.

و در وصیت رسول خدا -صلی الله علیه و آله و سلم- به ابوذر، حضرت فرمودند: «بر تو باد تلاوت قرآن «که آن نوری است در زمین و ذخیره‌ای است برای تو در آسمان». این روایت را ابن حبان در حدیث طویلش ذکر کرده است. و از عایشه ام المؤمنین است که گفته رسول خدا (ص) فرمود: «کسی که در قرائت و حفظ قرآن مهارت داشته باشد در ردیف سفره (یعنی در ردیف ملائکه مقرب) و کرام برره است. و کسی که قرآن را بخواند ولی به سختی و با لکنت زبان بخواند و خلاصه در خواندن قرآن به زحمت بیفتد دو اجر دارد»[1] این روایت را مسلم و بخاری نقل کرده‌اند.

رسول خدا (ص) مردم را وادار می‌کردند که حامل قرآن باشند یعنی قرآن را از حفظ کنند و برتریها و امتیازاتی که به مسلمانان عصر خود می‌دادند از لحاظ منزلت و موقعیت آن‌ها نسبت به حفظ قرآن و توجه به قرآن بود و سفارش فرموده بودند کسی که شخصاً از خواندن قرآن عاجز است در موقعی که قرآن خوانده می‌شود گوش فرا دهد تا قرآن را بفهمد و از برکت وصال روحی نسبت به کتاب خدا محروم نماند.

از ابوهریره است که گفت پیامبر خدا (ص) فرمود: «کسی که به آیه‌ای از آیات خدا گوش فرا دهد برای او ثواب مضاعف ثبت می‌شود و کسی که قرآن را شخصاً بخواند قرن برای او روشنایی و نوری است در قیامت ».

و در حدیث ابوهریره است که گفت رسول خدا (ص) عده‌ای را مأموریت داده و از آن‌ها خواستند که قرآن بخوانند هر یک از آن مردان قرآنی که در حافظه داشتند خواندند، رسول خدا (ص) به نزد جوانترین آنها آمدند و گفتند: ای فلانی چقدر قرآن می‌دانی؟ گفت با من این آیات و آن آیات از این سوره و آن سوره است. یعنی مقداری از قرآن را در حافظه دارم، به اضافه سوره مبارکه بقره، حضرت فرمودند: آیا تو سوره بقره را هم از حفظ داری؟ گفت: بلی یا رسول الله، حضرت فرمودند: برو و سمت امیری گروه را داشته باش. [2]این حدیث را ترمذی نقل کرده و گفته است حدیث صحیح است.

پیشینیان صالح ما فضل و برتری قرآن را شناختند و دانستند که تلاوت قرآن تا چه اندازه مفید فایده است و آن را مصدر قانون گزاری خود قرار دادند و همچنین قرآن را دستور احکام و بهار قلبها و ورد و دعای عبادات خود شناختند و به وسیل‌ه‌ی آن قلبهای خود را گشاده ساختند و افکار خود را منظم نمودند و روح‌های خود را با کمالات و معانی عالی‌ه‌ی قرآنی آبیاری و سیراب نمودند و برای همین بود که سیادت و آقائی دنیا را به دست آوردند. اما ما که دربار‌ه‌ی فراگیری و عمل به قرآن اهمال کردیم ضعف و سستی دنیا و آخرت نصیبمان گشت.

از انس بن مالک است که گفت رسول خدا (ص) فرمود: پاداش امتم از بزرگ و کوچک به من عرضه گردید حتی درباره خس و خاشاکی که مردی آن را از مسجد خارج می سازد و همچنین گناه امتم بر من عرضه گردید، در ردیف گناهان گناهی بالاتر از آن ندیدم که کسی آیه‌ای از آیات یا سوره‌ای از سوره های قرآن را یاد گرفته باشد و آن را به کلی از یاد برده باشد. این حدیث را ترمذی و ابن ماجه روایت کرده اند. و برای همین است که برادران مسلمان اصرار دارند که آیات کتاب خدا را در اول دعاهای خود قرار دهند و از تعهدات خود می شمرند و بر خود واجب می دانند که هر روز اقلاً یک حزب از قرآن کریم را بخوانند.



مقدار دعا

میزان و مقدار رعا خوانی برادران مسلمان ما بر حسب ظرفیت و به تناسب احوالشان تفاوت می کند و مقدار دعا را نمی توان معین کرد زیرا بر حسب ظرفیت و توانایی هر شخص ممکن است دعا ترک شود، ولی مهم آن است که روزی نگذرد که شخص مسلمان در آن روز مقداری از قرآن را نخواند.

و در این مقوله بهترین وجه تقسیم دعاهای قرآنی در نزد پیشینیان ما از مسلمان‌های صالح -رضی الله عنهم- برای مثال و توضیح ذکر می‌شود. ما می‌گوییم:

1- حداقل مدت ختم قرآن سه روز است (یعنی در کمتر از سه روز نباید یک مرتبه قرآن را از اول بخوانند و به آخر برسانند) و شایسته نیست که ختم قرآن کمتر از سه روز و بیشتر از یک ماه طول بکشد و گفته اند که ختم قرآن در مدت کمتر از سه روز سبب می‌شود که سرعت در خواندن آن مانع کمک به فهم آن شود و به هر حال با این عجله نمی‌توان در آیات قرآن تدبر کرد و در ختم بیشتر از یک ماه هم اسراف در دوری از تلاوت قرآن است.

از عبدالله بن عمرو بن عاص است که گفت رسول خدا(ص) فرمود:

«کسی که قرائت قرآن را در کمتر از سه روز تمام کند آن را درک نکرده است». این حدیث را ابوداود و ابن ماجه و ترمذی نقل کرده اند و ترمذی آن را صحیح دانسته است.

2- حد وسط آن این است که همه قرآن در یک هفته ختم شود و جز این نیست که رسول خدا (ص) به عبدالله بن عمرو دستور فرمود که در هر هفته یک دفعه قرآن را ختم کند. و جماعتی از صحابه هم همین کار را می‌کردند و آنها عبارت بودند از: عثمان، زید بن ثابت، ابن مسعود و ابی بن کعب. و روش عثمان این بود که شب جمعه شروع می‌کرد و از سوره بقره تا مائده را می‌خواند و شب شنبه از سوره انعام تا سور‌ه‌ی هود، شب یکشنبه از سور‌ه‌ی یوسف تا مریم، شب دوشنبه از طه تا طسم، شب سه شنبه از عنکبوت تا سور‌ه‌ی ص، شب چهارشنبه از سور‌ه‌ی تنزیل تا سوره الرحمن را می‌خواند، و شب پنج شنبه قرآن را ختم می‌کرد. ولی ابن مسعود تقسیم دیگری از سوره های قرآن می‌نمود و به هر حال در هر هفته یک دوره از قرآن را ختم می‌نمود. در تقسیم هفتگی قرآن اخبار زیادی وارد شده است.

این تقسیم بر اساس تعین نیست بلکه بر اساس فضیلت و پیروی است و برادر مسلمان می‌تواند بر اساس توانایی خود طوری برنامه ریزی کند که هیچ یک از روزهای هفته را بدون تلاوت نماند و قرآن بخواند. اگر کسی اهل قرائت نباشد باید به قرآن گوش بدهد یا اینکه در حفظ کردن بعضی از سوره های آن بکوشد تا در هر موقعیتی که فرصت پیدا کرد سوره هایی را که حفظ کرده است بخواند.



سوره هایی که خواندن زیاد آنها مستحب است

از دعاهایی که برادران قرآنی باید بر تلاوت آنها هر روز استمرار داشته باشند سور‌ه‌ی یس، حم دخان، واقعه و تبارک الملک است و مخصوصاً شبهای جمعه و روز جمعه بر خواندن آنها تأکید شده است. همچنین سوره کهف و آل عمران نیز در احادیث رسول خدا (ص) به خواندن آنها توصیه شده است.

1- از معقل بن یسار است که رسول خدا (ص) فرمود: سور‌ه‌ی «یس» قلب قرآن است، کسی نیست که این سوره را بخواند و خواهان سعادت دنیا و آخرت باشد مگر آنکه خداوند او را بیامرزد. و فرمود: برای مرده‌هایتان بخوانید. این حدیث را احمد و ابوداود و نسائی و دیگران روایت کرده اند.

2- از عبدالله بن مسعود است که پیامبر اکرم (ص) نقل کرده که فرمود: کسی که سور‌ه‌ی ( تَبَارَکَ الَّذِی بِیدِهِ الْمُلْکُ ...) را هر شب بخواند خداوند او را از عذاب قبر[3] نجات دهد. و گفت ما در زمان رسول خدا (ص) اسم این سوره را به جای تبارک، مانعه گذاشته بودیم (یعنی سوره‌ای که خواندن آن مانع از عذاب جهنم می‌شود). زیرا این سوره، سوره‌ای از کتاب خدا است که خواندنش در شب مانع از عذاب جهنم است و خوانند‌ه‌ی این سوره فضیلت می‌یابد و پاک می‌گردد این حدیث را نسائی روایت کرده و حاکم هم مانند آن را روایت کرده و آن را صحیح دانسته است.

3- در حدیث ابی هریره (رض) است که هر کس سور‌ه‌ی حم دخان را شب بخواند، وارد صبح شود در حالی که هفتاد ملک برای او طلب بخشایش کرده اند. این حدیث را ترمذی و اصبهانی نقل کرده اند.

4- در حدیث ابی سعید خدری است که پیامبر (ص) فرمود: هر کس سور‌ه‌ی کهف را در روز جمعه بخواند در تمام مدت هفته تا جمعه‌ی دیگر نورانیتی او را فرا می‌گیرد. نسائی و بیهقی این حدیث را به طور مرفوع نقل کرده اند.

5- در حدیث ابن عباس آمده است که رسول خدا (ص)فرمود: کسی که در روز جمعه سوره‌ای را بخواند که در آن از آل عمران گفتگو شده باشد خداوند و ملائکه تا غروب خورشید بر او درود می‌فرستند.

این حدیث را طبرانی در کتاب اوسط و کبیر ذکر کرده است.

6- همچنین آثار مرفوع و موقوفی از حدیث عبدالله ابن مسعود راجع به فضیلت سور‌ه‌ی واقعه وارد شده، مخصوصاً که در این سوره موضوع برانگیخته شدن و زنده شدن مردگان در قیامت و جزاء و پاداش و استدلال بر قیامت و بعث به طوری که هیچ شبهه‌ای از این اخبار برای گوینده آن باقی نگذارد ذکر شده است. و برای برادر مسلمان مستحب است که خود را از فضیلت این سوره محروم ندارد و هر روز یک مرتبه آن را بخواند و اگر بتواند هر شب هم یک مرتبه آن را بخواند بهرت است. و همچینین قرائت این سوره در شب‌ها و روزهای جمعه فضیلت دارد و سور‌ه‌ی آل عمران را هم برای عصر نزدیک غروب می‌توان نگه داشت، زیرا آن هنگام اوقات استجابت دعا است و چه بهتر که انسان در این موقع حساس مشغول ذکر خدا و تلاوت قرآن باشد.



آداب تلاوت

از جمله‌ی آداب تلاوت، سعی و کوشش تمام در تفکر و تدبّر در آیات قرآن مجید است، و این مهمترین مقصود ما در بیان و تحریر این سطور است.

خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید:

(‏ کِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَیکَ مُبَارَکٌ لِّیدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَلِیتَذَکَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ ‏) سوره ص: 29

یعنی: «‏ (ای محمّد! این قرآن ) کتاب پرخیر و برکتی است و آن را برای تو فرو فرستاده‌ایم تا درباره آیه‌هایش بیندیشند، و خردمندان پند گیرند.‏»

و مخصوصاً وقتی ملاحظه می‌شود که خطاب از طرف رب العالمین است که عزیز و شکست ناپذیر می‌باشد و حکیم است و کارهایش از روی حکمت و هدفدار است.

دیگر اینکه باید مراعت تجوید را در تلاوت قرآنی نمود و حروف را از مخرج ادا کرد و قواعد آن را منظور نظر قرار داد و آنجا که باید مد داد و با مد ادا نمود و آنجا که مورد تفخیم است کلمه را مفخم اداء نمود و اگر موضوع مربوط به چیزی است که احتیاج به رفق و نرمی دارد آهنگ تلاوت را لطیف و موزون و متناسب پایین آورد.

از سعد بن ابی وقاص است که از رسول خدا (ص) روایت نمود که فرمود: «این قرآن به حزن نازل شده است (منظور از حزن اظهار خشوع است در مقابل فرستند‌ه‌ی آن) و فرمودند: وقتی آن را می‌خوانید گریان شوید و اگر گریان نمی‌شوید سعی کنید این حالت در شما پیدا شود و قرآن را با آهنگ بخوانید و کسی که مراعات آهنگ و وزن قرآن را نکند از ما نیست». این روایت را ابن ماجه ذکر نموده است.

و در حدیث جابر آمده که رسول خدا (ص) فرمود: «بهترین مردم از لحاظ صوت قرآن کسی است که وقتی مردم صوت قرآن او را می‌شنوند بدانند که او از خدا می‌ترسد». این حدیث را ابن ماجه ذکر کرده است.



مجلس استماع

برادران مسلمان که برای خواندن قرآن یکجا جمع می‌شوند، باید کسی را برای قرائت قرآن انتخاب کنند که تلاوتش خوب باشد و قاری قرآن باید طوری در مجلس استماع، قرآن بخواند که صدایش به همه برسد و ملاحظه‌ی همه آدابی را که گفته شد بنماید.

و بر برادران مسلمان است که وقتی صدای قاری را می‌شنوند ساکت باشند و فکر کنند تا معانی قرآن را بفهمند و نیز همه‌ی آنها نسبت به کتبا خدا در کمال خشوع باشند و به حالت احترام و تعظیم باشند و این آیه کریمه در ذهنشان باشد که خداوند تبارک و تعالی می فرماید:

( وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ). اعراف: 204

یعنی: «‏ هنگامی که قرآن خوانده می‌شود، گوش فرا دهید و خاموش باشید تا مشمول رحمت خدا شوید.»

جز این نیست که اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم قرآن را گوش می‌دادند چنانکه گویی روی سرشان پرنده‌ای نشسته است، و بزرگان مکه (یعنی اقوام صالح مکه) وقتی می‌خواستند پند و موعظه‌ای بشنوند نزد شافعی می‌رفتند و او حسن القرائه بود، یعنی قرآن را نیکو و زیبا می‌خواند. شافعی قرآن را برای آن‌ها می‌خواند و آن‌ها هم گوش داده به گریه می افتادند، درست به مصداق آیه‌ی مبارکه‌ی:

( وَإِذَا سَمِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْینَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُواْ مِنَ الْحَقِّ ) مائده: 83

یعنی: «و آنان هر زمان بشنوند چیزهائی را که بر پیغمبر نازل شده است (از شنیدن آیات قرآنی متأثّر می‌شوند و) بر اثر شناخت حق و دریافت حقیقت، چشمانشان را می‌بینی که پر از اشک (شوق) می‌گردد»

و مستحب است در صورتی که اهل علم در مجلس تلاوت قرآن حاضر باشند مقاصد آیاتی را که تلاوت می‌شود برای مردم خلاصه کنند تا فایده و بهره کامل از مجلس قرائت گرفته شود.



تکرار برای حفظ

مستحب است برای برادر مسلمان که دعاهای قرآنی را تا آنجا که می‌تواند یاد بگیرد و آن‌ها را ورد خود قرار دهد و تا سر حد امکان حفظ کند و وظیفه‌ی خود بداند که هر روز آیه یا آیاتی را به قدر طاقت خود حفظ نماید، به این طریق تدریجی، امکان حفظ کردن مقدار زیادی از قرآن فراهم می‌آید. در حدیث است که رسول اکرم (ص) به ابو‌ذر فرمود: «ای اباذر هرگاه در اوایل صبح آیه‌ای از کتاب خدا را یاد بگیری بهتر است از اینکه صد رکعت نماز بجا آری». این حدیث را ابن ماجه با سند صحیح بیان داشته و حدیث مسلم و ابو داود نیز این معنی را تأیید کرده اند.

پس ای برادر جهد و کوشش کن که تو به این فضیلت نایل آیی و ما از خداوند مسألت داریم که ما را و تو را از اهل قرآن قرار بدهد و بدین وسیله از زمره‌ی اهل الله گردیم و در ردیف بندگان خالص خدا قرار گیریم.

« حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ »

« خدا به تنهایی ما را کفایت می‌کند و او وکیل و کارگزار و مولی و یاور خوبی است.»




ارجاعات
--------------------------------------------------------------------------------

۱ – منظور از «سفره» ملائکه و منظور از «برره» ملائکه و موجودات مطیع و منقادند.

2 – و اما بقیه حدیث: یکی از اشراف قوم گفت: به خدا قسم یا رسول الله من می خواهم سوره بقره را یاد بگیرم اما می ترسم نتوانم این کار را درست انجام بدهم، روسل خدا (ص) فرمود: قرآن را بیاموزید یعنی یاد بگیرید و بخوانید و مثل کسی که قرآن را یاد گرفته باشد و آن را بخواند و عملاً آن را به کار ببرد مثل انبان و کیسه چرمی است که در آن مقداری مشک گذاشته شده باشد که عطرش همه جا را آکنده سازد و مثل کسی که یاد بگیرد اما نتواند از عهده‌ی ادای آن برآید مانند کیسه‌ای است که در آن مقداری مشک باشد.

3 – منظور از قبر، عالم برزخ و عالم ارواح است. در حدیث است که قبر باغی از باغ‌های بهشت برای مؤمن و دریچه‌ای به سوی جهنم برای کافر و مشرک و ظالم است.