ماه مبارک و ربانی رمضان، مدرسهای کامل برای چهار فصل است. انسان در این یک ماه چیزهایی که یاد میگیرد که مدارس نظامیه در طی چندین سال آنها را به طلاب خود یاد داده و در درونشان تعمیق میبخشیدند. من یکی از دانشجویان رمضانم که سالها دربارهی بخشها، مهارتها و آثار این مدرسه نوشتهام، ولی هنوز به آخرش نرسیدهام. حتی هر سال که برای نوشتن اقدام میکنم، در آغاز میپندارم که همه را نگاشتهام، ولی وقتی شروع مینمایم، آفاق تازهای از این ماه برایم گشوده میشود و در ذهنم، افکار و مهارتها و آثار نوینی میدرخشد که به یادگیری، بررسی و بهرهمندی از آن بسی نیازمندم. اکنون تحت عنوان فوق، برخی از مفاهیم و نگرشهایی را مینویسم که از رمضان آموختهام تا نه تنها در رمضان، که در کل زندگی و سفر بزرگ بشری در زمین سودمند باشد.
یکی از مفاهیمی که در این مدرسه آموختهام، اهمیت فرصت در زندگی انسان است. فرصت در یک یا چند لحظه، در برابر انسان والاترین خیرات و گستردهترین برکات مورد انتظارش را میگذارد. هنگامی که انسان خود را برای رویارویی با این فرصتها و درک آثار آنها آماده میکند و برای بهرهمندی از آن زندگیاش را اولویتبندی مینماید، در یک یا چند لحظه در شمار بزرگان قرار میگیرد.
مدرسهی رمضان نه یک فرصت که فرصتهای بزرگ و بسیاری را در زندگی انسان فراهم میکند و در طی یک ماه صفحهی زندگی و پروندهاش را سفید و درخشان کرده و برایش برگهای ثمربخشی از نیکی مینویسد. برای تمام گامهای پیشین وی با هر نوع گناه و بار سنگین، پروندهی جدید و فصل تازهای میگشاید. رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ میفرماید: «مَن صام رَمضان إيمانًا واحتسابًا غُفِر له ما تَقدَّم مِن ذنبه». یا «مَن قام رمضانَ إيمانًا واحتسابًا غُفِر له ما تَقدَّم مِن ذنبه» یا «مَن قام ليلةَ القدْر إيمانًا واحتسابًا غُفِر له ما تَقدَّم من ذنْبه». (هرکس رمضان را از روی ایمان و به امید پاداش روزه بگیرد، برایش گناه گذشتهاش آمرزیده میشود). (هر کس رمضان را ... شب زندهداری کند ...). (هر کس شب قدر بیدار بماند ...).
اگر در تمام مدرسهی زندگی بیندیشی، بسا جز چند فرصت نیابی و به دست آن پیدا نکنی، گرچه عمرت دراز شود و وقت زیادی در اختیار داشته باشی. در حالی که در رمضان، مفهوم فرصت را در گستردهترین ساختارش میبینی. رمضان چراغی بر فراز راه انسان میگذارد که روح، معنا و اثرش را میبخشد. هیچ مفهومی را ندیدم که همانند رمضان در زمان اندکی، این گونه اثرگذار باشد و مفاهیم عمیقش را در زندگی بشری به جای بگذارد. ولی مشکل بزرگ ما آن است که بسیاری از اوقات به این مفاهیم توجه نداریم و دنبال فرصتطلبی، سودجویی و همت والا نیستیم و با شگفتی و علاقه به انتظارش نمینشینیم تا از دستش بدهیم. گاهی رمضان میرود بدون اینکه برایش عاشقانه بزرگداشت بگیریم و از آن استقبال نماییم و ممکن است متوجه رفتنش هم نشویم.
رمضان به من یاد داد تا با چشم و روحیهی عکاشه بن محصن فرصت را بجویم و شتابان اقدام نمایم تا جزو کسانی باشم که روز قیامت بدون حساب و کتاب و عقاب به بهشت میروند. نه هنگامی که فرد دومی برخاست و خواست همانند عکاشه باشد، ولی دیر شده بود.*
خوب میدانم مشکل فرصت آن است که در پوشش اعمال میآید و میکوشد خود را در قالب تلاش و فعالیت بپوشاند و نقاب بر چهره اندازد. به همین سبب رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: «من صام رمضان ایمان و احتسابا» یعنی باید برای خدا اخلاص داشته باشی تا هنگام گرسنگی و تشنگی، از شوق دیدارش لذت ببری. ولی این مفهوم گاهی فراموش میشود و یادآوری آن بر افراد دشوار است، به همین سبب گرسنگی و تشنگی برایشان مشکل مینماید. کنار زدن این پوشش همواره به کوشش و رنج نیاز دارد تا بدن احساس راحتی کند و فرصت را همان گونه که هست ببیند و زمان دیدار را لمس نماید. در حدیث «من قام رمضان ایمانا و احتسابا» نیز همین مفهوم نهفته است. یعنی باید هر شب با امام از آغاز تا پایان رمضان به نماز شب مشغول باشی. از دست دادن هر نماز همراه امام، گم شدن یک فرصت است. چون در حدیث دیگری نیز این نکته گفته شده است: «من قام مع الامام حتی ینصرف کتب له قیام لیلة». (هر کس با امام تا پایان به قیام شب پردازد، برایش یک نماز شب ثبت میشود). حاصل قیام این شبها همان فرصتی است که پیامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ خبرش را داده و فرد شب زندهدار را به آمرزش گناهان گذشته وعده دادهاند.
اگر از رمضان چیزی جز همین نکته را نیاموخته باشم، به گنج بزرگی در زندگیام دست یافتهام که آثار گرانبهایی دارد. چگونه است وقتی به تو بگویم که این نخستین چیزی است که در زندگیام آموختهام. موارد دیگری هم هست که ـ ان شاء الله تعالی ـ بیان خواهم کرد.
پاورقیها و ارجاعات
-------
* اشاره دارد به ماجرای یکی از صحابه به نام عکاشه بن محصن در وقتی که پیامبر فرمودند: ... هفتاد هزار از امت من بدون حساب و کتاب وارد بهشت میشوند ... او فوری برخاست و پرسید: آیا من از ایشان هستم یا رسول الله؟ فرمود: بله تو هستی. دیگری برخاست و همین سؤال را پرسید. پیامبر فرمودند: عکاشه از تو پیشی گرفت. (بخاری، مسلم و...).
نظرات