در جوامع معاصر پوشش خبری اعمال تروریستی تا حد زیادی مبالغهآمیز است خواه در حجم تبلیغات رسانهای یا در نسبت دادن آن به آموزههای اسلامی.
بدون شک سیاست برخی از کشورهای اروپای به ویژه عملکرد آمریکا و پژوهشهای جهتدار مراکز مطالعاتی باعث شده است
در کشورهای عربی و اسلامی به اسلام و برنامههای اسلامی به عنوان خطر سبزی بنگرند که باید پس از زوال خطر قرمز در پایان دههی هشتاد بیستم همزمان با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با آن برخورد شود.
به همین خاطر حامیان این سیاستها آمادگی خواهد داشتند تا از هر مناسبتی برای نبرد با مظاهر دین اسلام استفاده کنند و در این راه به هر بهانهای چنگ خواهد زنند. در همین راستا فشار سختی را بر کشورهای عربی و اسلامی متحمل کردند تا برنامههای آموزشی خود را تا حد ممکن از رنگ و بوی اسلامی خالی کنند و از مداخله در خصوصیترین مسایل مربوط به جوامع اسلامی یعنی حوزهی خانواده و مسایل زنان و کودکان پرهیز کنند. بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی این فشارها را پذیرفتند و چه بسا برخی از کسانی که به سکولار یا لیبرال معروف بودند در بحبوحهی از دست دادن جایگاه خود و افزایش روز افزون محبوبیت جریانهای دینی از آن استقبال کردند.
در چنین شرایطی این شایعه که حوادث خشونتآمیز در جهان به دین اسلام و آموزههای اسلامی باز میگردد عمومیت یافت؛ بسیاری از لیبرالهای ساکن در جوامع اسلامی که داوطلبانه دست به تحقیق میزنند در کتابهای تربیت اسلامی دورههای ابتدایی به دنبال واژههایی میگردند که مسؤولیت تندروی اسلامی را به آن ربط دهند. در عین حال برخی از تحلیلگران منصف در اروپا و آمریکا به مطالعات موضوعی در خصوص پیشزمینههای دینی و اجتماعی و سیاسی افرادی که در کارهای خشونتآمیز و تروریستی شرکت میکنند پرداختهاند و به این نتیجه رسیدهاند که بُعد اسلامی در زندگی و در منطق کارهای آنان بسیار کمرنگ است. اگر دو گروهی را که به اعمال تروریستی دست میزنند با هم مقایسه کنیم به این نتیجه میرسیم که نخستین گروه کسانی هستند که نامشان در مراجع اسلامی پیدا میشود و دومین گروه مثلا اگر مسیحی باشند میبینیم تفسیر عملکرد آنان بیشتر به مراجع دینی ارتباط پیدا میکند.
در این مورد مثال فراوان است و ما به مطلبی که هفتهنامهی آمریکایی نیشن "The Nation" آورده است بسنده میکنیم: در این نشریه مقالهای طولانی از یکی از پژوهشگران به نام "هو جوشوا هولاند" در مرکزی که به نام همان نشریه است "The Nation Institute" چاپ شده است. هولاند یکی از کارکنان رسانهی "پخش سیاست و حقیقت" host of Politics and Reality Radio است. او این مقاله را در تاریخ ۳۱ مارس ۲۰۱٦ با عنوان "تندروی اسلامی مشکل اصلی تروریسم در اروپا نیست" منتشر کرده است. نویسنده در این مقاله به تحقیق عمیقی استناد کرده است که در دانشگاه واشنگتن در خصوص حالات انزوا و تبعیضهای اعمال شده در حق اکثریت اقلیتهای اسلامی ساکن در اروپا به ویژه فرانسه تهیه شده بود. در این تحقیق ثابت شده است که هیچ دلیلی وجود ندارد که تمام کسانی که از میان مسلمانان به اعمال تروریسی دست میزنند دارای رویکردهای افراطی مذهبی هستند یا این که بیش از پیروان دیگر ادیان مانند مسیحیان یا یهودیان به این اعمال دست میزنند. در اروپا کسانی که در حاشیهی اقتصادی و اجتماعی زندگی میکنند معمولا آمادگی بیشتری برای انجام اعمال تروریستی دارند. با این که این نتیجهگیری برای جامعهشناسان و کارشناسان مبارزه با تروریسم در اروپا و آمریکا کاملا پذیرفته شده است اما سیاستهای این کشورها مانع بررسی موضوع بر اساس نتایج به دست آمده میشود.
جوشوا هولاند مقالهی دیگری نیز تحت عنوان "تروریسم اسلامی تروریسم جناح راست است" در تاریخ 15 ژوئن 2016 در همان نشریه منتشر کرده است و در آن آورده است که بسیاری از مسلمانان آمریکا را نمیتوان در جناح راست جای داد؛ آنان مسلمانان لیبرالی هستند و امکان ندارد به اعمال خشونتآمیز دست بزنند: "ما در معرض حملهی مسلمانان لیبرال قرار نداریم بلکه مسیحیان محافظهکار مرتکب خونریزی زیادی شدهاند".
آموزشهای اسلامی به بازنگری نیازمند است
آری این یک واقعیت است اما نه برای کاستن از حجم آن بلکه برای ازدیاد و نوسازی آن و برای این که احکام آن در زندگی خصوصی و عمومی اعمال شود تا چارچوبی برای داوری دربارهی دیگر علوم باشد. اینها ضامن ساخت شخصیت متوازن برای انسان آموزشدیدهای که شایستگی دارد به عنوان یک شهروند دارای عناصر هویتی عمیق در جامعه زندگی کند.
اما کسی که از کرامت و آزادی محروم باشد و نتواند فرصت شغلی شرافتمندانهای پیدا کند سپس در پیرامون خود چیزی جز فساد و خودکامگی و تبعیض و انزوا نمیبیند، چنین کسی دلش پر از حقد و کینه میشود و از خشم و غضب به جوش میآید و ناگزیر به دنبال راههایی برای خالی کردن بغض و کینهاش میگردد. نیروهای شر در جهان دقیقا به دنبال چنین کسانی هستند تا او را به ابزار کار و سوخت آتش خود تبدیل کنند.
اما برخی از کسانی که به اعمال تروریستی دست میزنند و در آغاز زندگی قرار دارند وقتی این طبقهی محروم را میبینند به آسانی میتوانند با آنان دست به یکی شده و در خشم و غضب آنان شرکت کنند و به همان سرنوشت کشیده شوند.
نظرات