درباره‌ی استاد احمد راشد
ولید سید

شاید من بهترین کسی نباشم که در مورد او می‌نویسم؛ چون فقط چند بار با او ملاقات کردم. اما در روز مرگش به پاس خدماتی که به نسل ما عرضه کرد چند سطری درباره‌اش می‌نویسم.

در آغاز بر روح بلند استاد عبدالمنعم صالح عزی درود می‌فرستم؛ تبعه عراقی که در دیار غربت مالزی درگذشت و نام محمد احمد راشد را برای خود برگزید.

در عرصه دعوت دو "راشد" داریم که هر دو در حوزه خود تبحر دارند و هر دو از کشورهایی هستند که به نظریه‌پردازی و خردورزی در عرصه‌های زندگی شهرت دارند. یکی راشد غنوشی از تونس به امید آن که خداوند او را از اسارت رهایی بخشد؛ کسی که در تألیفاتش به عنوان یک خبره سیاسی تجددگرا شناخته می‌شود و دیگری استاد ما محمد احمد راشد از بغداد که در عرصه دعوت و فعالیت‌های حرکی اسلام بی‌همتا است.

شیخ راشد در کتاب‌های خود با نظریه‌پردازی در عرصه دعوی منحصر به فرد است به طوری که کسی در این زمینه همتای او نیست؛ او از سبک ادبی شیوا به عنوان ابزاری برای ارائه ایده‌های خود استفاده می‌کرد.

-تصور نمی‌کنم کسی که در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود به اخوان المسلمین پیوسته است، این مرد را نشناسد یا اثری از او را مطالعه نکرده است. او دستت را می‌گیرد تا تو را با شیوه دعوی خود آشنا کند. سرآغازش "المنطلق" است و چنان که از نامش پیداشت نقطه آغاز است. سپس "العوائق" یعنی کتاب دومش که در آن به چالش‌های موجود در مسیر دعوت در همه اشکال آن می‌پردازد. در واقع توانایی او در کاوش مراتب روحی و ارائه راهکارهای تربیتی شگفت‌انگیز است و نشان‌دهنده تجربه این مرد در عرصه دعوت و آمیزش با مردم است. سپس "الرقائق" که ره‌توشه انسان است و یکی از بهترین کتاب‌هایی است که در زمان معاصر درباره خودسازی نوشته شده است. این کتاب تو را راهنمایی می‌کند که چگونه در مسیر دعوی و حرکی توشه برگیری. سپس نقش واقعی و پیام اصلی در مسیر زندگی را به ما به عنوان یک مسلمان و یک امت یادآوری می‌کند و چنان که در اولین کتابش المنطلق، راه را با ما آغاز کرد، در آخرین کتابش "المسار" هم نگاه دقیق‌تری به ما می‌دهد. 

سپس ما را به غارها و فضاهایی می‌برد که دعوتگران به دلیل مشکلات یا کمبود امکانات از ورود به آنها عاجز بوده‌اند؛ بنابراین وارد مجموعه "العین" می‌شود و آن را با رساله "فضائح الفتن" پایان می‌دهد. قلمش در این مجموعه مانند یک چاقوی جراحی عمل می‌کند و مانند یک پزشک ماهر زخم را تمیز می‌کند.

از جوانان عزیز در عرصه می‌خواهم این مرد بزرگ را از لابلای کتاب‌هایش بشناسند؛ آن‌گاه در کنار معانی، ارزش‌ها، اصول و رهنمودهایش، خلاقیت شگرف و تصاویر زیبا و نوآوری در مسائل حتی در عناوین کتاب‌ها و ابواب و فصل‌ها را بیشتر درک کنند.

در فراق استاد راشد 

محمد عزت ابوسمره

نام تجاری دیگر تنها به شرکت‌ها و مؤسسات محدود نمی‌شود بلکه می‌تواند برای شخصیت‌های تأثیرگذار در زمینه‌های مختلف هم به کار رود. یکی از برجسته‌ترین این شخصیت‌ها، شیخ محمد احمد راشد است که به یک «برند» منحصر به فرد در دنیای دعوت و تربیت اسلامی تبدیل شده است.

محمد احمد راشد، نماد روشنفکری عمیق

شیخ راشد فقط یک محقق یا نویسنده نیست؛ بلکه یک هویت فکری منحصر به فرد است. او توانست برای خود برندی فکری ایجاد کند که ترکیبی از عمق دانش و فصاحت بود و باعث شد در میان علما و دعوتگران جایگاه ویژه‌ای داشته باشد. نوشته‌های او فقط کتاب‌هایی برای خواندن نبودند، بلکه «محصولات فکری» با امضای خاصی بودند که از عمق بینش دعوی او پرده برمی‌داشت. عناوینی مانند «المنطلق» و «صناعة الحیاة» به نمادهای فکری تبدیل شده‌اند که اطلاعات دعوی خوانندگان را بالا می‌برند.

قدرت نفوذ و گسترش

برند راشد با نفوذ قوی و گسترش عمیق و پایدارش متمایز است. شیخ راشد صرفاً به تألیف یا رهنمود نظری بسنده نمی‌کرد، بلکه در حال ساختن مکتبی یکپارچه با ترکیبی از خرد و بینش بود. قدرت نفوذ او در یک نسل متوقف نشد؛ بلکه در طول نسل‌ها گسترش یافته است. چنان که در کتاب‌های او الهامات جدیدی می‌بینید که مفاهیم دعوت و تربیت اسلامی را در اذهان پیروانش بازگو می‌کند.

اصالت و خلاقیت

برند فکری راشد همیشه ترکیبی از اصالت و خلاقیت بوده است. شیخ راشد فقط ناقل میراث پیشینیان نبود؛ بلکه یک مبتکر ماهر بود که میراث گذشته را با الزامات حال ترکیب کرد. این آمیختگی منحصر به ‌فردِ قدیم و جدید به نوشته‌هایش شخصیتی متمایز بخشید؛ از این رو عناوینی مانند «معماری دعوت» و «اصول فتوا و اجتهاد کاربردی» به چراغ‌هایی تبدیل شد که راه را بر رهروان تجددگرایی و نوآوری در عرصه دعوت روشن می‌کند. 

وفاداری و تعهد

همانطور که برندهای موفق روابط قوی و صمیمی با مخاطبان خود ایجاد می‌کنند، شیخ راشد نیز رابطه عمیقی با خوانندگان و شاگردانش ایجاد کرده است. تعهد او به رویکرد روشن و اصول ثابت در نوشته‌هایش، دلیل اصلی تقویت اعتماد بین او و مخاطبانش بود. شیخ راشد با افکار و راهنمایی‌هایش در همه جا حضور داشت و همین امر باعث می‌شد خوانندگان پیوسته در جستجوی الهامات بیشتر به نوشته‌های رجوع کنند.

میراث فکری پایدار

وفات راشد پایان کار فکری ایشان نبود، بلکه سرآغازی برای حضور برند فکری‌اش بود. کتاب‌های او فعال و پویا و سرشار از حکمت و راهنمایی خواهند ماند و همچنان نسل‌های جدیدی از دعوتگران و متفکران را به خود جذب می‌کنند. این میراث فکری پایدار چیزی است که باعث می‌شود نام تجاری راشد همواره در رأس باشد و از فراز و نشیب‌های زمان بگذرد و در طول روزگار درخشان بماند.

در نتیجه

محمد احمد راشد فقط یک نام نیست بلکه برندی ثابت و جا افتاده در دنیای دعوت و تربیت اسلامی است. نام او به نمادی از تأثیر عمیق و الهام پایدار تبدیل شده است و نوشته‌هایش مظهر تعالی و بازدهی فکری است. این الگو و شخصیت منحصر به ‌فرد حتی پس از رفتنش جاودانه می‌ماند؛ زیرا نماد او همچنان در قلب کسانی که آثارش را خوانده‌اند یا تحت تأثیر افکارش قرار گرفته‌اند باقی می‌ماند و می‌درخشد.