ایستگاه هشتم: برخی اشتباهات روزه داران
تردیدی نیست که روزه داران از بهترین بندگان خداوند متعال هستند، اما برخی اشتباهات وجود دارد که روزه داران به آنها دچار میشوند و بایستی درباره آنها یادآوری و هشدار بدهیم، از جمله:
نخست: برخی مردم در رمضان به عبادت روی میآورند و بعد از آن بیاعتنایی میکنند، میبینی که فقط در رمضان مساجد پر میشوند، اندوهناکتر از آن اینکه در روزهای اول رمضان و بخصوص در موقع مغرب میبینی که مساجد لبریز از مردم است اما کم کم کاهش مییابند و در اواخر میبینی که مانند سایر ماهها شده و کمتر به مساجد میآیند. و این مسئله خطرناک و آفت آشکاری است گویا این دسته از مردم خداوند را العیاذ بالله جز در رمضان نمیشناسند.
بر دعوتگران و واعظان و امامان مساجد لازم است از این فرصتی که مردم به مساجد میآیند استفاده کرده و آنها را از خطورت این مسئله و سهمگینی بیاعتنایی به نماز آگاه سازند، نمازی که رسول الله صلى الله علیه وسلم درباره آن فرموده: «العهد الذی بیننا وبینهم الصلاة، فمن ترکها فقد کفر». (أحمد، ترمذی، نسائی و ابن ماجه)
عهدی که بین ما و آنان است نماز است هر کس آن را ترک کند به کفر دچار شده است.
دوم: برخی مردم از خوردن و آشامیدن و هم بستری و دیگر باطل کنندههای روزه خود را نگه میدارند اما از برخی محرمات دیگر مانند غیبت، سخن چینی، گفته و گواهی دروغین، کذب، دشنام، ناسزا، تقلب و تعدی به دیگران و دیگر منکرات زبانی و کرداری خودداری نمیکنند. و بیتردید این بخاطر عدم درک مفهوم روزه است، زیرا روزه تربیت روزه دار است و معقول نیست که خداوند انسان را تربیت بدهد و از امور جایز بازدارد اما انسان از امور ناجایز پرهیز نکند. و پیامبرصلى الله علیه وسلم فرموده است: «من لم یدع قول الزور والعمل به فلیس لله حاجة فی أن یدع طعامه وشرابه». (بخاری)
کسی که از گفته دروغ و کار مزورانه باز نمیایستد خداوند به خودداری او از خوردن و آشامیدن نیازی ندارد.
برخی از علما از جمله ابن حزم نظر دادهاند که اگر کسی مرتکب این محرمات از غیبت و سخن چینی و دیگر موارد شود روزهاش باطل شده است و به حدیث دو زنی که روزه برای آنها شدت یافته بود استناد میکنند. از عبید آزاد شده رسول الله صلى الله علیه وسلم روایت شده که دو زن روزه بودند مردی گفت: یا رسول الله آنجا دو زن روزهاند و از تشنگی کم مانده هلاک شوند (یعنی از ایشان اجازه برای گشودن روزه آن دو میخواست) پیامبر توجه نکرد و چیزی نگفت او سخنش را تکرار کرد و گفتای نبی خدا آنها واقعا در حال مرگ هستند، فرمود: آن دو را فرا بخوان، آن دو آمدند آنحضرت با ظرفی آمدند و به یکی گفتند که در این ظرف استفراغ کن او استفراغ کرد و خون و خونابه ولختههای گوشت بالا آورد تا ظرف نیمه پر شد سپس به دیگری همین دستور را داد و او نیز از همان چیزها بالا آورد تا ظرف پر شد سپس فرمود: این دو از آنچه حلال بود روزه بودند و از آنچه خدا حرام کرده بود خوردند یکی با دیگری نشست و گوشت مردمان را خوردند.
هر چند این حدیث ضعیف است و صحیح این است که روزه با غیبت و سخن چینی گشوده نمیشود اما شخص با آن گناه بزرگی را مرتکب شده و خلاف مقصود روزه عمل نموده است.
سوم: برخی از کسانی که از فضایل روزه سخن میگویند همواره روی فواید دنیوی روزه مانند تاثیر آن روی صحت و سلامتی انسان تمرکز میکنند و از بیان و یادآوری جانب اُخروی روزه و تاثیری که بر آخرت دارد غافل مانده و یا کوتاهی میکنند، روزه عبادتی است که برای اطاعت از خداوند متعال انجام میدهند حتی اگر فرض بگیریم روی سلامتی هم تاثیر مثبت نگذارد بخاطر عبادی بودنش مکلف به انجام آن هستیم برای همین مومن در معرکههای جهاد وارد میشود چون که اطاعت و فرمانبرداری از دستور خداست هر چند ممکن است جانش را هم از دست بدهد.
لذا هدف اساسی از روزه دستیابی به سلامت جسمی و رهایی از بیماریهای جسمی و یا رسیدن به منافع فوری نیست، بلکه هدف اساسی بندگی و عبودیت خداست و فوائد دنیوی در تبع آن حاصل میشوند.
چهارم: تندخویی و بد خلقی: برخی از روزه داران بد اخلاق جلوه میکنند بخاطر پرهیز از خوردن و آشامیدن آنها را با خانواده و فرزندانشان سختگیر و تندخو میبینی و با سایر مردم و اطرافیانی که دارند بدرفتاری میکنند و درگیر میشوند، الفاظ زشت و نیش دار بکار میبرند عصبی رفتار میکنند و این خلاف چیزی است که بایستی باشد و مخالف آن حسن رفتاریست که پیامبر صلی الله و علیه و سلم سفارش نموده است و در حدیث صحیح آمده: «روزه حفاظی است، پس هیچ کس از شما در زمان روزه با همسر همبستری ننماید و بدخلقی ننماید و اگر کسی با او دعوا نمود و یا بد گفت (درگیر نشود و) بگوید من روزهام».
چرا باید برخی افراد که روزه میگیرند کنترل اعصاب و رفتارشان را از دست داده و به زن و فرزندان و همسایگان و همکاران و اطرافیان خود سخنان تند و بد و بیراه میگویند، در حالی که در غیر حالت روزه آدمهای آرام و خوش برخوردی هستند!!
پنجم: برخی روزه داران رمضان را فرصتی برای تنبلی و سستی و خواب قرار دادهاند در حالی که مسلمانان اوائل اسلام برعکس آنها بودهاند و بسیاری از جنگها و غزوات مشهور تاریخ اسلام در رمضان رخ داده است.
برخی رمضان را در خواب و استراحت میگذرانند و به احادیث ضعیف استناد میکنند مانند: «نوم الصائم عباده» خواب روزه دار عبادت است. حتی اگر این حدیث صحیح بود باز هم به آن منظور دلالت نمیکرد که روزه دار فقط بخوابد بلکه رمضان فرصتی است که باید از آن برای عمل صالح و همت و نشاط بهره برد.
ششم: گسترش نوشیدنیها و خوردنیها، بسیاری از مردم با غذاها و نوشیدنیهای رنگارنگ به پیشواز رمضان میروند، غذاهایی که که در غیر رمضان آنها را نمیبینی و بدون هیچ تردیدی این مسئله با حکمت مشروعیت روزه منافات دارد. به قول دکتر قرضاوی در کتاب عبادت در اسلام: «خداوند روزه را برای قلب و روح قرار داده، آن را برای شکم و معده اختصاص دادهاند، خدا آن را برای شکیبایی و بردباری گذاشته آن را به خشم و خروش تغییر دادهاند، خداوند آن را برای متانت و وقار قرار داده آن را ماه دعوا و مرافعه کردهاند، خدا آن را گذاشته تا صفات ناپسندشان را عوض کنند فقط زمان وعدههای غذایشان را عوض کردهاند. خداوند آن را برای خودسازی ثروتمند مرفه و همدردی با فقیر محروم قرار داده، اما در آن بر اسراف و خودنمایی ثروتمند افزوده میشود به همان اندازه که حسرت فقیر بیشتر میشود!ای کاش مسلمانان همانگونه روزه میگرفتند که به پرهیزکاریشان میافزود همانطور که قرآن به آنها دستور داده بود تا از رمضان در حالی خارج میشدند که پاک و از گناهان بخشوده شده باشند».
نظرات