ایستگاه ششم: برخی احکام روزه
سخن درباره احکام روزه بسیار است اما بارزترین آنها را باختصار میآوریم:
نخست: آنچه که شروع رمضان با آن ثابت میشود:
شروع آن با تمام شدن سی روز شعبان و یا با رویت هلال ماه رمضان ثابت میشود رسول الله -صلى الله علیه وسلم- گفت: «إذا رأیتموه فصوموا، وإذا رأیتموه فأفطروا، فإن غُمّ علیکم فاقدروا له». (بخاری و مسلم)
اگر هلال ماه را دیدید روزه بگیرید و اگر هلال ماه (شوال) را دیدید افطار نمایید و اگر از نظرتان پنهان شد سی روز را حساب کنید.
و با الفاظی دیگر آمده: «صوموا لرؤیته، وأفطروا لرؤیته، فإن غُبّی علیکم فأکملوا عدة شعبان ثلاثین یومًا». (بخاری و مسلم)
با دیدن آن (هلال ماه) روزه بگیرید و با دیدن آن افطار نمایید و اگر نتوانستید ببینید شعبان را سی روز تکمیل کنید.
و به غیر از این طریق مثلا با خواب دیدن ثابت نمیشود. از لطایف اینکه حافظ عراقی در «طرح التثریب» از قاضی حسین که از فقهای شافعی است نقل کرده که مردی نزد او آمده و گفت رسول الله صلی الله و علیه و سلم را بخواب دیدم که گفت امشب رمضان است، قاضی حسین پاسخ میدهد: آنکه میپنداری او را در خواب دیدهای صحابه او را در بیداری دیدهاند که به آنان گفته است: «صوموا لرؤیته، وأفطروا لرؤیته»
ترجیحا جایز نیست که مسلمانی آخرین روز شعبان رابه خاطر احتیاط که ممکن است رمضان باشد روزه بگیرد مگر اینکه او به روالی روزه میگرفته و با آن روالش میبایست این روز را روزه بگیرد مثلا دوشنبه یا پنج شنبه باشد که او روزه میگرفته یا او یک روز درمیان روزه میگرفته که نوبت روزهاش به آخر شعبان مصادف شده است زیرا پیامبر صلی الله و علیه و سلم فرموده است: «لا یتقدمن أحدکم رمضان بصوم یوم أو یومین، إلا أن یکون رجل یصوم صومه، فلیصم ذلک الیوم». (بخاری و مسلم)
هیچ کس از شما یک یا دو روز پیش از رمضان روزه نگیرد مگر اینکه او به روالی روزه میگرفته و آن روز با روالش مصادف شده است.
دوم: نیت
در روزه فرض باید از شب پیش نیت روزه داشت از حفصه رضی الله عنها، روایت شده که نبی اکرم صلى الله علیه وسلم فرمود: «من لم یبیت الصیام قبل الفجر فلا صیام له». (ابو داود، ترمذی، نسائی، مالک، احمد)
کسی که قبل از فجر نیت روزه نگرفته باشد روزه او درست نیست.
اما روزه نفلی نیازی به نیت از شب قبل ندارد و روز یا شب میتواند نیت روزه بگیرد و مثلا اگر شخص بعد از طلوع آفتاب نیز نیت روزه کرد درست است. و در خصوص نیت کردن از شب پیش دو دیدگاه وجود دارد:
نخست: برخی افراد در خصوص نیت روزه وسواس دارند و وسواس در نیت از خطرناکترین انواع وسواس است، برخی را میبینی که در خصوص اینکه آیا دیشب نیت روزه گرفتهاند یا نه به شک و تردید و زحمت میافتند و اینها همه از تلبیس ابلیس است که نباید به آن توجه نمود. مسلمان به مجرد آغاز رمضان در دلش تصمیم دارد که کل رمضان را روزه بگیرد و همین برای نیت کفایت میکند.
دوم: شب تمام اوقات پیش از طلوع فجررا شامل میشود لذا اگر کسی بدون اینکه بداند فردا رمضان است خوابید و اندکی پیش از طلوع فجر بیدار شد و فهمید که رمضان است و هر چه ممکن بود خورد و سپس روزه گرفت همین کافی است و لازم نیست قبل از خواب بایستی برای روزه فردا نیت داشته باشد.
سوم: سحری
پیامبر صلى الله علیه وسلم به خوردن سحری دستور داده است، چنانکه در حدیثی متفق علیه أنس رضی الله عنه از نبی صلى الله علیه وسلم روایت میکند: «تسحروا، فإن فی السحور برکةً»، سحری بخورید که در خوردن سحری برکت است. ودر صحیح مسلم از عمرو بن العاص رضی الله عنه روایت شده که پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمود: «فصل ما بین صیامنا وصیام أهل الکتاب أکلة السحر» تفاوت بین روزه ما با روزه اهل کتاب خوردن سحری است.
ظاهراً یهود و نصاری سحری نمیخورند و پیامبر صلی الله و علیه و سلم در مخالفت با آنان به سحری خوردن دستور داد لذا شایسته است که نسبت به خوردن سحری التزام داشته باشیم هرچند یک لیوان آب باشد اگر چیز دیگری برای خوردن یافت نشود.
چهارم: افطار
شتاب در افطار به محض دخول وقت و تاخیر در سحری تا آخر وقت آن مستحب است. و رسول الله صلى الله علیه وسلم در حدیثی متفق علیه فرمود: «لا یزال الناس بخیر ما عجلوا الفطر» مردم بر نیکی هستند تا زمانی که در خوردن افطار تعجیل میکنند و از طریق عباس رضی الله عنه و سایرین آمده که فرمود: «لا تزال أمتی بخیر ما عجلوا الفطر وأخروا السحـور». (احمد و هیثمی، آلبانی آنرا صحیح دانسته)
امت بر نیکی قرار دارد مادامی که در خوردن افطار عجله کرده و سحری را در آخر وقت بخورند.
و در صحیح مسلم آمده که از عائشه رضی الله عنها درباره دو نفر از اصحاب پیامبر صلی الله و علیه و سلم پرسیدند که یکی در خوردن افطار و نماز تعجیل میکند و دیگری در آنها تاخیر مینماید کدام روش افضل است پس فرمود: کسی که در افطار و نماز تعجیل مینماید همانگونه عمل میکند که پیامبر صلی الله و علیه و سلم عمل میکرد.
مستحب است که روزه دار به محض اینکه نسبت به غروب خورشید یقین نمود روزهاش را بگشاید. و روزه خود را با خرمای تازه بگشاید اگر نبود با خرمای خشک، و اگر آن هم نبود آب را جرعه جرعه بنوشد و روزهاش را بگشاید. انس رضی الله تعالی عنه از پیامبر خدا صلی الله و علیه و سلم روایت کرده است: «أنه کان یُفطر على رطبات، فإن لم یجد فعلى تمرات، فإن لم یجد حسا حسوات من ماء». (احمد، ابوداود، ترمذی، دارقطنی و حاکم)
پیامبر صلی الله و علیه و سلم با چند خرمای تازه و اگر نبود با خرمای خشک افطار میکرد و اگر آن هم یافت نمیشد آب را جرعه جرعه مینوشید و روزه را میگشود.
و مستحب است که هنگام افطار گفته شود: «ذهب الظمأ، وابتلّت العروق، وثبت الأجر إن شاء الله تعالى». (ابوداود، دارقطنی، حاکم و بیهقی)
تشنگی برطرف شد و رگهاتر شدند و أجر آن اگر خدا بخواهد نوشته شد.
این صحیحترین دعایی است که از پیامبر صلی الله و علیه و سلم در هنگام افطار روایت شده و دعای دیگری برای این موقع ثابت نشده است اما روزه دار بایستی در هنگام افطار از خیر دنیا و آخرت هر چه میخواهد از خداوند طلب کرده و دعا نماید.
پنجم: باطل کنندههای روزه
از احکام روزه آنچه که به باطل کنندهها و فاسد کنندههای روزه تعلق دارند موارد ذیل را میتوان بیان کرد:
۳، ۲، ۱: خوردن، نوشیدن و جماع: به نص قرآن و اجماع علما روزه داری که این موارد را به عمد، بدون اجبار و فراموشی انجام دهد روزهاش باطل میشود. خداوند میفرماید: {عَلِمَ اللهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنْکُمْ فالْْْئـنَ باشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا کتََبَ الله ُلَکُمْ وَکُلُواْ وَاشْرَبُوا حَتّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخیَطُ الأبْیَضُ مِِنَ الْخَیْطِ الأسْوَدِ مِنَ الْفجـْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إلَى اللَّیل} [البقرة: ۱۸۷]
هر کس که از روی عمد خورد یا نوشید بایستی توبه و طلب مغفرت نماید و یک روز بجای آن روزه بگیرد و دیگر کفارهای بر او نیست. این نظر راجح اهل علم است.
اما کسی که با جماع روزهاش را باطل کند بایستی چنین نماید:
نخست: اینکه بقیه روزش را تا غروب خورشید از خوردن و آشامیدن پرهیز کند زیرا این نوع گشودن روزه مشروع نیست.
دوم: توبه نماید زیرا گناه بزرگی مرتکب شده و بایستی با توبه و انابت گناه آن را بزداید.
سوم: در مقابل آن یک روز روزهی قضا بگیرد.
چهارم: کفاره بدهد که عبارت است از آزادی یک گردن (برده) و اگر نتوانست دو ماه پیاپی را روزه بگیرد و اگر نتوانست شصت مسکین را غذا دهد. و اگر قادر به این هم نبود کفاره از او ساقط میشود.
۴: استفراغ عمدی: عبارت از آن است که شخص تعمدی آنچه را که در معده دارد بالا بیاورد، چه با فرو کردن انگشت در حلق، یا چه با استشمام چیزی که باعث تحریک معده شود و یا هر چیز دیگر. اگر روزه دار چنین نمود روزهاش باطل شده و باید قضای آن را بگیرد.
اما اگر استفراغ بدون تعمد و اراده بود روزه صحیح است و قضا ندارد.
رسول الله صلی الله و علیه و سلم فرمود: من ذرعه القیء فلیس علیه قضاء ومن استقاء عمدًا فلیقض «. (أبو داود والترمذی، وشیخ الإسلام ابن تیمیة در کتابش حقیقة الصیام آورده که حدیث صحیح است)
کسی که استفراغ بر او غلبه کرد قضای روزه بر او لازم نیست اما کسی که عمداً استفراغ نمود قضای آن را بگیرد.
۶، ۵: حیض و نفاس: به اجماع علما اگر زنی به دوره ماهیانه مبتلا شد و یا زایمان نمود روزه داری بر او صحیح نیست. عائشة رضی الله عنها گفته است:» کان یصیبنا ذلک، فنؤمر بقضاء الصوم، ولا نؤمر بقضاء الصلاة «. (بخاری و مسلم)
به دوره ماهیانه مبتلا میشدیم و به قضای روزه دستور داده میشدیم ولی به قضای نماز امر نشدیم.
اینها باطل کنندگان مشهور روزه هستند و در اینها برخی موارد دیگر نیز شامل میشود مثلا سُرمها و آمپولهای مغذی نیز که انسان را از خوردن و آشامیدن بینیاز میکنند در حکم خوردن و نوشیدن هستند، خودارضایی نیز روزه را باطل میکند زیرا در حکم جماع است، و همینگونه هر چیز دیگری که در حکم یکی از باطل کنندگان روزه وارد شود.
نظرات