تهران – پایگاه اطلاعرسانی اصلاح
در پی درگذشت حاج ماموستا ملامحمّد بداقی –رحمهالله-، از علمای برجستهی کردستان، عبدالرحمن پیرانی، دبیرکل جماعت دعوت و اصلاح ایران طی پیامی فقدان ایشان را تسلیت گفت.
متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ(فصلت/30)
عالم فرهیخته، فقیه فرزانه و پارسا، علامه حاج ماموستا ملامحمّد بداقی –رحمهالله- از اساتید و مشاهیر علم و عرفان کردستان، پس از عمری تلاش و مجاهدت در ترویج شریعت و تدریس علوم اسلامی و اعتلای فضایل اخلاقی دار فانی را وداع گفت.
بدون شک حاج ماموستا ملامحمّد بداقی از شمار اساتیدی بزرگوار همچون: حاج ماموستا ملاعبدالله احمدیان، حاج ماموستا ملاعبدالمجید موحد نادری، حاج ماموستا ملازاهد ضیایی، حاج ماموستا ملاعبدالرؤوف نقشبندی و دیگر عالمان وارستهای بود که با علم و اخلاص و پایمردی در کمال سربلندی و نیکنامی، عمر گرانمایهی خویش را در خدمت به جامعه سپری کردند.
اینجانب از طرف خود و سایر برادران و خواهرانم در جماعت دعوت و اصلاح ایران، فقدان این عالم ربانی را به علمای منطقه، مدارس علوم دینی، خانوادهی معزز ایشان و عموم مسلمانان کردستان تسلیت عرض نموده و از خداوند قادر متعال برای آن مرحوم، رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل مسألت مینمایم.
إنا لله وإنا إلیه راجعون
عبدالرحمن پیرانی
دبیرکل جماعت دعوت و اصلاح ایران
27/11/88
نظرات
إنا لله و إنّا إلیه راجعون<br /> درگذشت علامه نستوه و وارسته کرد، حاج ماموستا بداقی را به تمامی برادران و خواهران مسلمان تسلیت گفته و از خداوند منان برای ایشان علو درجات و برای بازماندگان صبر جزیل را خواستارم.<br /> امید مقدس ـ سقز
جزاک الله خیرا و شکرا
ئافهرین بۆ هۆشیاری سهرکردایهتی جهماعهتو شهخسی مامۆستا پیرانی-خوا بیپارێزێ-
<br /> <br /> زمان بنچینهی کهسایهتیی مرۆڤه. کاتێک که مرۆڤـ لهدایک دهبێت، له یهکهم چرکهکانی چاوههڵێنان <br /> بهڕووی ژیاندا، به کلیلی وشهی گڕوگاڵ، دهروازهکانی فێربوونو خۆناسین دهکاتهوهو تا دێت هێدی هێدی گهشه دهکاو وشه وشه، خشت لهسهر خشت، دیواری بهرزی کهسێتیی خۆی بینا دهکات بۆ ئهوهی ببێته مرۆڤێکی پێگهیشتووو سهربهخۆو ئازاد له ههر جۆره کۆتو بهندێکی تاکهکهسی یان کۆمهڵایهتیی ناڕهوا. له رهوتی ئهم گهشهیهدا، مرۆڤـ ههر له سهرهتای سپێدهی ژیانهوه، سیپهلکهکانی به ههناسهی سۆزو خۆشهویستیی دایکانه پڕ دهکاتو لهژێر سێبهری دڵسۆزیی کهسێکدا دهحهسێتهوه که بوونی خۆی له زهردهخهنهی شادیی ئهودا دهبینێتهوهو ههتا دوا ههناسهی تهمهنی، به ئهمهگترین یارو لهخۆ بوردووترین هاوڕێو هاودهمی دهبێت.<br /> دایک، پیرۆزترین وشهیه که مرۆڤـ له بهرهبهیانی یهکهم شارستانیهتی خۆیهوه خولقاندوویهو سۆزی دایک بهرزترین ههستێکه که قامووسی شیعرو حهماسهو چیرۆک رێی تێ بردووه.<br /> ههر بۆیهش تێگهیشتن له سۆزی دایکو حهسانهوهی دڵی مرۆڤـ له سێبهری ئهوینی بێگهردی ئهودا پێویستی به تێکهڵبوونو یهکگرتنی رۆحیی راستهقینهیه. ئهو یهکبوونهش پێویستی به ئامرازێکه که پێوهندیی بهردهوامو بێپسانهوهی نێوان مرۆڤـو دهورووبهر لهسهر بناغهی ئهو دابمهزرێت. ئهو ئامرازه زمان، بهتایبهت زمانی دایکییه.<br /> زمانی دایکی لهگهڵ مرۆڤـ دێته دنیاو شانبهشانی گهشه دهکاو ههستو نهستو بیری مرۆڤـ به خۆیهوه دهبهستێتهوه. چۆنیهتیی بیرکردنو دهربڕینی پیتو وشهو رسته، بۆ ئاشکراکردنی مهبهستهکانو داخوازکردنی خولیاو ئاواتهکان، لهنێو زهینی مرۆڤدا دهچێنێتو پرسیارهکان له ناخو مێشکیدا چهکهره دهکهن.<br /> پرسیارگهریو بیرکردن که ههوێنی پێشکهوتنو مرۆڤایهتیی ههر کهسێکن، دایم لهنێو روباری زوڵاڵی زمانی دایکیدا وهک پۆلێک وردهماسی مهله دهکهنو لهنێو ئهو ژینگهیهدایه که تێر ئاو دهبهن، گهشه دهکهنو بوار بۆ زاناییو باوهڕبهخۆبوون دهڕهخسێنن. پهرهگرتنی زانایی، نووسینی لێ دهکهوێتهوهو نووسین شارستانیهت دێنێ، مێژوو دێنێ، زانستو پهروهردهو راهێنانی نهوهی دواڕۆژی کۆمهڵگا دێنێ.<br /> زمانی دایکی ههستی هاوبهشی کۆمهڵایهتیو دهروهستی به خاکو نیشتمان دهخولقێنێو له ههگبهی ههزار رهنگی خۆیدا مافی یهکسانی بهدیاری دێنێ.<br /> کهوابوو دابڕان له زمانی دایکی به واتای شوشتنهوهی مرۆڤـ له مرۆڤبوونی خۆی، جیاکردنهوهی دار له ریشه، سیپهلک له ههناسه، ماسی له ئاو، مهل له ئاسمان، شینایی له مهزراو تین له ئاگره.<br /> بێبهشکردن له زمانی دایکی، خنکاندنی یهکهم ههناسهی مافو ئازادییه. رووخاندنی کۆشکی کهسایهتیو ئیرادهی پرسیارگهریی مرۆڤه، مرۆڤێک که دهیههوێ خۆناسین بکاته بهردی بناغهو پردی تێپهڕین بۆ ناسینی جیهان، بهڵام ئهو پردهی لێ دهڕووخێننو دهیکهنه کۆیلهی زمان.<br /> که مرۆڤـ بوو به کۆیلهی زمان، ئیدی چهکهرهی هزرو پرسیارهکانی سیس دهبێتو دهژاکێتو چیدی ناتوانێ جیهان بهو جۆرهی که دهیههوێ بناسێتو لێی تێ بگات، کهوابوو دهبێته لاساییکهرو گوێڕایهڵی ئیرادهیهکی زاڵ که ویستهکان، خولیاکان، ئامانجهکان، خهونهکان، پرسیارهکانو وهڵامهکانی خۆی به سهریدا دهسهپێنێو ناچاری دهکات دڵسۆزانهو خۆویستانه خاوهندارێتییان لێ بکات. زاڵبوونی زمانی بێگانه بهسهر زمانی دایکیدا، دهسپێشخهری ژێردهستهییو لهخۆ نامۆبوونی ههر نهتهوهیهکه. لهنێوچوونی زمانی دایکی دهبێته هۆی توانهوهو، گهشهکردنی دهبێته هۆی گهشانهوهی.<br /> له رۆژی جیهانیی زمانی دایکیدا با منداڵهکانمان فێر بنو خۆمانیش له رابردوو پهند وهربگرین که زمان تهنیا هۆکاری مانهوهو سهربهرزیی نهتهوهکهمانه. به بێ زمان نه فهرههنگمان دهبێت نه بوون، نه ئاکار، نه لهبهر شهختهی توانهوهدا، تینو بڕستێک بۆ وهرزی بههار<br /> <br />
بدوننام
02 شهریور 1392 - 07:53باز هم افترائی جدید از طرف مکتبی های مبتدع به کتاب و سنت و علمای اعلام امت در این اواخر مکتبی های منحرف از شاهراه اهل سنت و جماعت نقشه ای دیگری را برای تحریف دین مبین اسلام کشیدند آن هم در موضوع بزرگترین عبادت سال یعنی ماه مبارک رمضان ، آنها با جدا کردن راه خود از راه قاطبه ی مسلمانان جهان و ایجاد بدعت در دین که همانا روش آنها بوده و هست ، از هماهنگ شدن با مسلمانان جهان اسلام و برافراشتن عَلَم تَخَلُف از قافله ی مسلمین ، روز 28 ماه مبارک امسال را ( 92 ) به عنوان روز عید امسال اعلام کردند و برای ماست مالی این پدیده ی نا میمون و کنترل اعتراض علماء، متوسل به تراشیدن دلیل های واهی و دور از حقیقت شدند .و عبارات علمای شافعیه را ، ( بر فرض اینکه مردم از درک ادبیات عربی بی آگاهند ) تحریف نمودند. و شگفت تر از همه طبق قانون همیشگی خود ، علما را متهم به دین فروشی و بی سوادی کردند . در صورتی که موضوع شروع و پایان ماه مبارک رمضان در کتب فقهی مذهب امام شافعی ( ره ) بر کسی که آگاهی مجملی از عبارات عربی داشته باشد پوشیده نیست گرچه آقایان مکتبی مذاهب اسلامی را طبق ادعای خود جدا از دین می دانند ولی برای پوشاندن ماهیت پلید خود دست به دامان مذاهب شدند . ادعای آنها در چند جمله ی مختصر ذکر می شود. آنها صراحتا می گویند برای ثبوت اول و آخر ماه مبارک رمضان رؤیت ، یعنی دیدن ماه با چشم سر ، منظور دین نبوده و نیست بلکه هدف از ذکر رؤیت تهیه مقدمات است برای ثبوت وجود ماه مبارک رمضان . در نتیجه ادعاهای نجوم شناسان طبق ادعای مکتبی ها در مورد ثبوت وجود هلال جای گزین احکام شریعت اسلام می شود . و اشکارا این افترا را به مذهب امام شافعی نسبت می دهند ، که گویا کتاب های شافعیان این موضوع را اشکارا بیان کرده اند .اینک برای رد بدعت مکتبی ها واقعیت مسئله را طبق کتاب های فقهی مذهب امام شافعی در چند بند تقدیم دانشمندان دین پژوه و مردم دین دوست می شود . تا حقیقت امر آشکار گردد و فتوای انها که افترایی بیش نیست در انظار عمومی انها را بی ابرو کند و فکر نکنند دین اسلام بی صاحب است و هر طور که مبتدعان دلشان بخواهد می توانند به نام دین بدعت ها را در میان مردم ترویج دهند . اولا : ما مسلمانان ، دین اسلام را کاملترین دین می دانیم چرا که خداوند بزرگ در سوره مبارکه (مائده آیه 3 ) و (سوره مبارکه نحل آیه 44 )صراحتا موضوع کامل شدن دین را بیان فرموده اند و حضرت رسول گرامی را مسئول تبیین کلام الهی قرار داده اند .و رسما وظیفه پیامبر اسلام روشن گردیده و بر مسلمانان است، که از سفارشات این بزرگوار نسبت به توضیحات احکام خداوندی تخطی نکنند . و در صورتی که موضوع رؤیت هلال امری موقت می بود و در زمان سعادت و یا در آینده نظریات نجوم شناسان می توانست در جای دیدن ماه قرار گیرند یقینا حضرت می فرمودند : صوموا لرؤیته ان لم توجد وسائل توجب حصول الیقین بوجود الهلال . و نمی فرمودند ) صوموا لرؤیته ) فقط . چرا که پیامبر بزرگ اسلام وظیفه داشت این مساله را خوب توضیح دهد تا مسلمانان دچار سردرگمی نشوند . ثانیا : آیا معقول است در جمله ی هزار و اندی که از تاریخ اسلام می گذرد کسی متوجه این قضیه نشده باشد که رؤیت یک امر توقیتی بوده، با وجود اینکه در تاریخ اسلام دانشمندان متعددی به ظهور رسیدند و جهان اسلام را با کتابها خود زینت بخشیدند و تالیفات انها در همه زمینه ها گوش جهانیان را پر کرده است ، و جمیعا از جمله ائمه اربعه و همه مجتهدان پیرو انها و سائر مذاهب اسلامی در کتابهای فقهی مسئله روزه را به دیدن ماه در همه سالها توصیه نموده اند ، ثالثا : همه کتابهای فقهی مذاهب در سر خط مسئله ی روزه ثبوت آن را به دیدن و یا اکمال ماه محصور داشته اند و در هیچ یک از عبارات علمای اسلام تصریح نشده است که نظریات دانشمندان نجومی می تواند به عنوان مبنای فتوای دینی مطرح شود. چرا که هنوز که هنوز است علم نجوم شناسی نتوانسته در اول ماه به طور یقینی آخر ماه را اعلام کند و یقینا علم و ابتکارات بشری هرگز نمی تواند بصورت روشن حقیقت این مسئله را بیان نماید روی همین است که علما اجماعا نظریه نجوم شناسان را برای اعلام عموم مورد اعتبار قرار نداده اند . و برای صحت این مسئله ، به غلط در افتادن حساب تقویمی آنها که اکثرا با واقعیت امر در تعارض است کافی است . چرا که بارها دیده و شنیده ایم که حتی در تقویم های کشورهای خارجی آخر ماه با طرح نظریه نجوم شناسان در تعارض بوده و حساب تقویم غلط از آب در آمده است .پس نباید بگوییم علم نجوم شناسی صد در صد یقین بخش است و امکان ندارد اشتباهی در آن رخ بدهد. رابعا : صراحتا کتابهای فقهی مذهب امام شافعی از جمله تحفه و نهایه و مغنی و اعانه تشخیص منجمان را حداکثر برای شخص خودشان معتبر می دانند و موضوع را تقیید نکرده اند که اگر علم نجوم شناسی پیش رفت کرد و احتمال اشتباه از آن ساقط شد عموما باید نظریه آنها را مبنای فتوای عمومی قرار دهیم . پس جای تعجب است که آقایان مکتبی کورکورانه فقه شافعی را مستمسک نظر ابتداعی خود قرار داده اند در صورتی که عبارات کتابها رسما فتوای آنها را رد می کند . بنابراین نظریه آقایان مکتبی که در بیانیه اخیر انتشار داده اند ، قطعا اعتبار شرعی ندارد و چنان برمی اید که جمعی بی آگاه از فقه و دین حتی از درست خواندن عبارات کتب فقهی به چنین ابتکار غلطی دست زده اند و برای توضیح مطلب کلام شیخ ابن الحجر هیتمی را در بیان موضوع نقل می کنیم که می فرمایند : ( لان الشارع انما اناط الحکم بالرؤیۀ بعد الغروب و لما یاتی ان المدار علیها لا علی الوجود ) انتهی (تحفۀ المحتاج باب الصیام ج 3 ص 180 ) ((یعنی شارع احکام دین ، وجوب روزه را به دیدن ماه بعد از غروب خورشید تعلیق کرده اند و در اینده نیز توضیح می دهیم که مدار وجوب روزه بر رؤیت هلال متوقف است نه بر وجود آن . ))پس ثابت شد فقیهان اسلامی مطابق کلام شارع رؤیت هلال را در موقع امکان، علت ثبوت حلول ماه قرار داده اند. خامسا : برداشت غلط و تفسیر نادرست از کلام امام نووی و ارائه آن به عنوان تفسیر صحیح از فرمایش این مجتهد بزرگوار مذهب امام شافعی جای بسی تعجب و تحیر است . ما از اندیشمندان اسلامی که عین عبارت امام نووی که در شرح مسلم فرموده اند نقل می کنیم و بعدا درخواست می نماییم بزرگواری کنند نظر خود را به بدان عبارت مبذول دارند تا روشن شود که فهم و تفسیر آقایان مکتبی چقدر به اشتباه رفته است ، و چنین بر میاید که سران انها قدرت فهم ساده ترین عبارت عربی را ندارند چه جای که خود را مفتی اعظم مسلمانان قرار دهند و فهم نادرست خود را به عنوان قانون شرع تلقی نمایند . امام نووی در تفسیر حدیث حضرت می فرمایند :( صوموا لرؤیته و افطروا لرؤیته ) المراد رؤیۀ بعض المسلمین و لا یشترط رؤیۀ کل انسان بل یکفی جمیع الناس رؤیۀ عدلین و کذا عدل علی الاصح ) انتهی . این عبارت در واقع مشعر به این است که وقوع رؤیت واجب است در صورت امکان لکن نه از طرف کل مسلمانان بلکه اگر بعضی از انها ماه نو را دیدند سایر مسلمانان ملزم هستند ماه رمضان را شروع کنند اگر دیدن ماه در ابتدای ماه صورت گرفته باشد و یا اخر ماه را جشن بگیرند در صورتی که رؤیت ماه در اخر ماه واقع شده باشد . حالا انصافا این عبارت چگونه مرام آقایان مکتبی را می رساند که می گویند طبق فرمایش امام نووی رؤیت هلال هدف نیست بلکه مفاد حدیث ،سخن از اقدام و روشی برای ثبوت وجود هلال است ایا این تفسیر تحریف نادرست کلام دیگران به حساب نمی اید و ایا این نوع تفسیر خبر از بی سوادی و بی معلوماتی انها را حتی از عبارات بسیط عربی نمی رساند . سادسا : انها در بیانیه ی که اخیرا در میان مردم پخش کرده اند ناخود آگاه مرتکب بزرگترین گناه شده اند آنجا که می گویند ((حدیث مذبور برای ثبوت هلال ماه رمضان و شوال ناظر به استفاده از حداکثر امکانات علمی آن روز بوده است )) چرا که آنان پیامبر بزرگ اسلام را یک دانشمند بزرگ عصر تلقی کرده اند که گویا امکانات علمی انچنانی در دست نداشت روی همین مطلوب اکتفاء به رؤیت هلال نموده اند " نعوذبالله " مگر پیامبر بزرگ اسلام با مبداء وحی که حضرت باری جل جلاله است در ارتباط نبوده است ؟ و این خلاف واقع است چرا که هر مشکلی را که برایش پیدا می شد بلا فاصله از جانب وحی حل آن بر قلب حضرت مکشوف می گشت . اصلا ذکر این عبارت در مورد حضرت جز بی ادبی و بی احترامی نسبت به حضرت نمی تواند مفهومی نداشته باشد . گفتنی است ایشان برای ارائه فتوای غلط خود جملات بی ارتباط را سر هم کرده اند تا مردم بی اطلاع و دور از فهم فقه و شریعت تصور کنند که اینان مجتهدین عصر می باشند و در جهان معاصر شق القمری را ابتکار نموده اند در صورتی که افراد اندیشمند و متخصص در فقه اسلامی خوب می دانند که آقایان مکتبی کاملا در اشتباه هستند و قطعا خود را در وادی گمراهی قرار داده اند و متاسفانه جمعی از فرهنگیان بی اطلاع از دین را به دور خود جمع کرده اند فکر می کنند علمای اعلام دین آنان را به عنوان تابعان مکتب اهل سنت قلمداد می کنند ما از کسانی که از روی نا آگاهی دنبال این بی خبران از دین رفته یا می روند توصیه می کنیم هر چه زودتر به آغوش دین و مکتب اهل سنت و جماعت برگردند چرا که یقینا علمای دین شما ها را در ردیف فرقه های ضاله معاصر قرار می دهند و خود را فریب ندهید که بزرگی چون کاک احمد رهبر این فرقه می باشد .چرا که برای علمای دین هویداست که این فرقه کاملا گمراه است و از شاهراه حقیقت دور افتاده است و در طول تاریخ مکاتب متعددی بر ای از بین بردن قرائات صحیح پا به عرصه گیتی گذاشتند . .ولی به مرور زمان چون غرق در انحراف بوده اند اندک اندک به زباله دان تاریخ سرازیر شدند و تاریخ اسلامی نام فرقه ضاله را برای همیشه به قد و قامت انها هدیه نموند. و انان را در زمره فرقه های قرار داد که حضرت رسول (ص ) در حدیثی مردم را از دنبال نمودن انان برحذر داشت . از طرف جمعی از جوانان دین دوست کردستان