گروه اجتماعی امروز وزیران و سیاست‌گذاران محیط‌زیست از 9 كشور همسایه مهمان تهران هستند تا در نشستی مشترك، چاره‌ای برای مشكلات زیست‌محیطی منطقه و از جمله توفان خاك كه سوغات جدید همسایگان غربی برای شهروندان ایرانی است بیندیشند. مهمانان امروز علی سلاجقه؛ رییس سازمان حفاظت محیط‌زیست و میزبان نشست منطقه وزیران، حدود 10 هیات عالیرتبه از كشورهای تركیه، تركمنستان، عمان، آذربایجان، ارمنستان، قطر، عراق، سوریه، امارات و چندین سازمان بین‌المللی هستند كه با توجه به شرایط روزهای اخیر و شدت گرد و خاكی كه هوای شهرهای نیمه غرب و جنوب غرب و مركز كشور را در می‌نوردد و تا تهران و محل برگزاری نشست هم رسیده است، به نظر می‌رسد زمان برگزاری نشست اتفاقا، از این بابت مناسب است كه مقامات منطقه‌ای، از نزدیك شاهد باشند خیزش هر روزه گرد و خاك، چطور زندگی را به كام هموطنان ما تلخ كرده است. طبق آخرین گزارش‌هایی كه طی دو روز گذشته از سوی سازمان هواشناسی و سازمان حفاظت محیط‌زیست منتشر شد، از دیروز، توده جدیدی از گرد و خاك مرزهای غربی كشور را پشت سر گذاشته و تا پایان هفته، هوای 16 استان ایران را خاك‌آلود خواهد كرد و در مناطقی، چشم‌ها، چشم‌ها را نخواهند دید. دیروز اخباری حكایت از خطرناك شدن وضعیت هوای شهرهای اهواز و سوسنگرد داشت چون غلظت گرد و غبار در اهواز به 10 برابر حد مجاز رسیده بود در‌حالی كه هوای 18 شهر استان خوزستان هم خاك‌آلود و ناسالم و با آلودگی بیش از حد مجاز بود. هنوز اعلام نشده كه خسارت و زیان اقتصادی و اجتماعی و معیشتی تعطیلی یك شهر بر اثر توفان گرد و خاك چقدر و چند ریال است اما خوب است كه رییس سازمان حفاظت محیط‌زیست، در همین ایام برگزاری این نشست منطقه‌ای، مهمانانش را به بازدید شهرهای تعطیل شده كشور ببرد تا مهمانان ببینند زندگی در شهری مثل مهران و دهلران كه از شدت خاك‌آلودگی، تغییر رنگ داده چه معنایی دارد. طبق گزارش‌های دو روز اخیر استانداری‌ها، تمام ادارات دولتی و واحدهای آموزشی در 15 شهر استان خوزستان و لرستان تعطیل شده‌اند. هفته گذشته هم استان تهران و البرز شرایط مشابه را تجربه كردند و تمام دستگاه‌های دولتی خاموش شد. طبق اعلام مسوولان و فعالان حفاظت از محیط‌‌زیست كشور، غیر از سهم غیر قابل انكار هفت كانون اصلی گرد و غبار داخلی، 80 الی 95درصد كانون‌های خیزش گرد و خاكی كه نفس ایران را بند آورده، خارجی است؛ بیابان‌های ۹۰ میلیون هكتاری عربستان و ۲۴ میلیون هكتاری عراق و 4 میلیون هكتاری سوریه و البته یمن و آسیای میانه و همچنین، پروژه دنباله‌دار و بی‌وقفه سد‌سازی تركیه بر سرچشمه دو رود دجله و فرات كه به خشكیدن انشعابات این دو رود در كشور عراق و بیابان‌زایی مساحت وسیعی از اراضی همجوار عراق با ایران منجر شده، مشخص‌ترین‌های این فهرست هستند. با توجه به سنگینی كفه ترازو از قصور همسایگان شمالی و غربی و جنوبی در آلوده كردن هوای ایران، معلوم نیست برگزاری این نشست چه فایده‌ای برای هموطنان ما دارد چون اگر قرار است در این نشست هم همچون 9 سال گذشته، تعارفات دیپلماتیك مانع از آن شود كه مقامات ایران، سهم تقصیر همسایگان غربی را به رخ‌شان بكشند یا از یادآوری تعهدات الزام‌آور انسانی، بین‌المللی، منطقه‌ای خودداری كنند و اگر سلاجقه نتواند یا نخواهد در این نشست منطقه‌ای، سوءمدیریت دولت عراق بابت نادیده گرفتن حق‌آبه هورالعظیم را یادآوری كرده یا از مقامات محیط‌زیست تركیه نپرسد چرا نامه‌نگاری هزاران شهروند ایرانی به سازمان ملل درباره تبعات گسترده و خطر بروز فاجعه انسانی به دنبال اجرای پروژه گاپ و سریال دنباله‌دار سد‌سازی‌های تركیه در حوزه آناتولی جنوبی بر سرچشمه رودهای دجله و فرات، این‌طور با بی‌تفاوتی و سكوت و بارقه‌هایی از تهدید از سوی كشور همسایه مواجه شده، این نشست منطقه‌ای چیزی نخواهد بود جز حیف و میل بیت‌المال بابت پذیرایی تابستانی از همتایان عرب و ترك رییس سازمان حفاظت محیط‌زیست كشور ما. خشكیدن ایران، معلول قصور سنواتی ایران در حال خشكیدن است. ماه‌هاست كه حافظان محیط‌زیست و منابع طبیعی از خطر خشك شدن منابع آب زیرزمینی در كل كشور ابراز نگرانی كرده‌اند. بین این هشدارها، برخی نگران‌كننده‌تر است چون صرف‌نظر از وجهه اقتصادی، بار ارزشی و تفاخر ملی هم دارد. از جمله خبری كه چندی قبل منتشر شد و هشدار می‌داد كه افزایش تبخیر، كاهش بارندگی‌های سنواتی، كاهش ورودی دریاچه و همچنین تداوم برداشت بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی، جنوب دریاچه ارومیه را در معرض خطر خشك شدن قرار داده است. این خطر در حالی جدی شده كه بررسی‌های ستاد احیای دریاچه ارومیه از كاهش تراز دریاچه در مقایسه با مدت مشابه در سال‌های قبل حكایت دارد. سرپرست مركز مدیریت هماهنگی و ارزیابی احیای دریاچه ارومیه هشدار داده كه مهلت احیای بخش جنوبی دریاچه تا پایان فصل تابستان است وگرنه باید شاهد خشك شدن كامل بخش جنوبی دریاچه باشیم چنان‌كه پایان خرداد امسال، سطح تراز دریاچه ارومیه ۱۲۷۰،۶۶ بوده كه به دلیل افزایش گرما و تبخیر بالا روزبه‌روز از حجم آب و سطح تراز كاسته می‌شود و پیش‌بینی می‌شود پایان تابستان سطح تراز دریاچه ارومیه به كمتر از ۱۲۷۰،۲۰ سانتی‌متر برسد در حالی كه فقط دستیابی به تراز 1374.14سانتی‌متر، می‌تواند بخش جنوبی دریاچه را از خشك شدن كامل نجات دهد. وزارت نیرو اخیرا اعلام كرد به دلیل افت میزان آب‌گیری سدها كه ناشی از كاهش بارندگی‌ها بوده، اولویت با تامین نیاز آبی بخش كشاورزی و آب شرب است و بنابراین، رهاسازی آب سدها به سمت دریاچه ارومیه متوقف شده است. با وجود اظهاراتی كه ظرف ماه‌های گذشته درباره بهبود وضعیت دریاچه ارومیه مطرح می‌شد، توضیحات اخیر كارشناسان تایید می‌كند كه با گذشت ۷ سال از تشكیل ستاد احیای دریاچه ارومیه، احیای دومین دریاچه شور جهان به نتیجه نرسیده و امسال این دریاچه در وضعیت بحرانی و مشابه شرایط سال‌های 93 و 94 قرار گرفته و وضعیت دریاچه نه‌تنها بهبودی نداشته بلكه شرایط به مراتب بدتر از سال گذشته دارد. چندی قبل مدیركل دفتر مدیریت بهم پیوسته منابع آب خزر و دریاچه ارومیه گفت: «امسال تراز دریاچه 1270.65 سانتی‌متر بوده و نسبت به سال گذشته در همین زمان ۵۳ سانتی‌متر كاهش را نشان می‌دهد.» كیاست امیریان در گفت‌وگو با ایلنا گفت: «مهم‌ترین عامل تاثیرگذار بر تراز دریاچه میزان بارش و روان‌آبی است كه وارد آن می‌شود. متاسفانه سال قبل كاهش بارش داشتیم و بارش برف هم در حداقل خود بوده كه باعث كاهش جدی تراز شده است، امسال هم در حد پارسال بارندگی داشتیم كه نسبت به بلندمدت 14درصد كاهش را نشان می‌دهد. موجودی فعلی آب دریاچه 2 میلیارد و 730 میلیون مترمكعب است و باتوجه به اینكه در تابستان میزان ورودی آب كم و تبخیر زیاد می‌شود، حجم آب هم كاهش پیدا می‌كند، چون بارندگی دراختیار ما نیست و امكان دارد خشكسالی تداوم داشته باشد كه در آینده اثرات خود را بیشتر نشان می‌دهد.» طبق گفته امیریان، مصرف بی‌رویه منابع آبی برای كشاورزی علاوه بر تبخیر بالا به دلیل كاهش بارندگی‌ها و خشكسالی، دو عامل مهم در كاهش میزان آب دریاچه است در حالی كه اكنون، فقط دستیابی به تراز 1374.14سانتی‌متر، می‌تواند بخش جنوبی دریاچه را از خشك شدن كامل نجات دهد. این تراز هم تامین نخواهد شد مگر آنكه طبق افق 1406 تعریف شده توسط ستاد احیا، آب‌رسانی به دریاچه افزایش یافته، میزان مصرف در بالادست و رودخانه‌ها كاهش یابد و البته میزان بارندگی‌ها به اندازه‌ای باشد كه علاوه بر تامین ذخیره برف در استان، كاهش 10درصدی بارندگی ظرف سال آبی اخیر را جبران كند. طبق گزارش اخیر ایلنا، بخش كشاورزی 92درصد منابع آبی استان را مصرف می‌كند آن‌هم در حالی كه بیش از ۸۰درصد منابع آبی در این بخش، به دلیل استفاده نكردن از تكنولوژی‌های پیشرفته آبیاری و رعایت نكردن الگوی كشت صحیح در مناطق مختلف، هدر می‌رود و علاوه بر آن، در بسیاری از مناطق آذربایجان غربی، كشاورزان همچنان از شیوه‌های سنتی برای كشت و آبیاری محصول استفاده می‌كنند كه این روش‌ها بیشترین سهم مصرفی آب را به دنبال دارد. در حالی كه استان آذربایجان غربی، طی سه ماه گذشته یكی از مناطق در رنج از غلظت توفان‌های گرد و خاك بوده، با خشك شدن دریاچه ارومیه بیش از ۱۰ میلیارد تن نمك به صورت گردوغبار و توفان بر سر مردم این ناحیه فرو خواهد ریخت. خشكسالی، ۸۶درصد مساحت كشور را فراگرفته است كاهش بارندگی‌ها، تداوم برداشت بی‌رویه از منابع آبی زیر زمینی، هدر رفت آب در مصارف كشاورزی و البته سوءمدیریت دولت‌ها برای دریافت حق‌آبه از همسایگان غرب و شرق كشور، سبب شده كه فلات ایران در یك بازه 10 ساله، از نظر خشكسالی در بدترین وضعیت قرار گرفته و ۳۱ استان كشور با خشكسالی درگیر شوند به گونه‌ای كه اكنون ۸۶،۱درصد از مساحت كشور گرفتار خشكسالی است. بررسی ادواری میزان بارش‌ها كه مهم‌ترین تامین‌كننده منابع آبی و روان‌آب‌هاست، حكایت از كاهش سالانه بارش در 27 استان كشور دارد. چندی قبل ایسنا در گزارشی از فراگیری خشكسالی در كشور نوشت كه به استناد شاخص خشكسالی هواشناسی SPEI، خشكسالی در ۱۱ استان كشور وسعت بیشتری را درگیر كرده چنان‌كه صددرصد از مساحت استان كهگیلویه و بویراحمد، ۹۹،۸درصد از مساحت استان‌های قزوین و بوشهر و۹۹،۵درصد از مساحت خوزستان درگیر درجات مختلف خشكسالی هستند.طبق همین گزارش ۳۶،۷درصد از مساحت كشور درگیر خشكسالی بسیار شدید است كه بخش‌هایی از 7 استان كشور هم در همین وسعت قرار گرفته‌اند كه در این رتبه‌بندی هم استان خوزستان با ۸۰،۷درصد مساحت دچار خشكسالی بسیار شدید، بیشترین خشكسالی كشور را دارد. دو روز قبل شركت مدیریت منابع آب ایران، اعلام كرد: «با سپری شدن ۲۹۰ روز از سال آبی، تا ۱۸ تیر ماه میزان كل حجم آب در مخازن سدهای كشور به حدود ۲۴،۵۹میلیارد مترمكعب رسیده كه نسبت به مدت مشابه سال آبی گذشته بیانگر ۴درصد كاهش است.» كاهش بارندگی البته تنها دلیل خشكیدن ایران نیست. سوءمدیریت و بی‌تدبیری‌های سنواتی دولت‌ها برای مقابله با برداشت بی‌رویه منابع آبی و جلوگیری از كشت‌هایی كه آب‌بری بالا دارند، بی‌توجهی به ترمیم شبكه فرسوده انتقال آب و جلوگیری از هدررفت منابع آب زیرزمینی از طریق نشت لوله‌ها، سد‌سازی‌های غیراصولی و سلیقه‌ای و مرتبط با رانت‌های اقتصادی و سیاسی و ناتوانی از مدیریت دیپلماتیك ورودی آب رودخانه‌های مرزی از دلایل مهمی بوده كه علاوه بر كاهش بارش‌های سالانه، به خشكسالی و خشك شدن عرصه‌های طبیعی كشور دامن زده است. طبق اعلام معاون فنی محیط‌زیست استان فارس، نقشه احیای تالاب‌های بختگان و پریشان در راستای تفاهم‌نامه احیای تالاب‌های استان تهیه شده و درصورتی‌كه اقدامی جدی در‌خصوص تامین حق‌آبه تالاب‌ها و دریاچه‌های فارس صورت نگیرد، علاوه بر نابودی زیست‌بوم این عرصه‌های طبیعی، تالاب‌ها و دریاچه‌های خشكیده این استان می‌تواند به یكی از كانون‌های ایجاد ریزگرد، توفان نمك و آلودگی شیمیایی مناطق اطراف تبدیل شود. دیروز خبری هم از خشكیدن رودخانه كشكان منتشر شد؛ رودی در استان لرستان كه به علت كاهش ورودی آب به سرنوشت مشترك بسیاری از رودخانه‌های ایران دچار شده و امسال مناطق پایین‌دست این رودخانه، نفس‌های آخر را كشید و به‌طور كامل خشكید. طبق گزارش ایلنا، رودخانه كشكان در لرستان سرچشمه اصلی كرخه در خوزستان است و بخش مهمی از سرشاخه‌های پرآب رودخانه كرخه را تشكیل می‌دهد. كاهش میزان بارندگی، برداشت‌های غیرمجاز توسط موتورهای آب در طول مسیر این رودخانه و همچنین برداشت بیش از اندازه از آب رودخانه برای كشاورزی محصولات آب‌دوست در بالادشت از عمده دلایل كاهش میزان آب این رودخانه بوده است. مثال دیگر را هم می‌شود در استان كرمان مشاهده كرد؛ استانی كه از جنوب با دو استان محروم و كم‌برخوردار هرمزگان و سیستان و بلوچستان هم‌مرز است و البته شرایط خاص هر سه استان از بابت وضعیت جغرافیایی و اقلیمی؛ وسعت بالای هر سه استان، فاصله طولانی روستاها و شهرها و توابع استان، كاهش بسیار بالای منابع آبی استان طی دو دهه گذشته‌ و البته همجواری هر سه استان با دو كشور ناامن و فقیر و جنگ‌زده و پر‌تنش افغانستان و پاكستان عواملی بوده كه ساكنان جنوب این استان را بیش از دیگر هموطنان متاثر و متضرر كرده است چنان‌كه امروز، بسیاری روستاهای جنوب استان كرمان به دلیل خشكسالی، خالی از سكنه شده، كشاورزی و دامپروری در جنوب استان، به دلیل تقلیل شدید منابع آبی به حداقل رسیده و در نتیجه، فقر و محرومیت در كل منطقه، فراگیر شده است. مدیركل منابع طبیعی و آبخیزداری جنوب استان كرمان چندی قبل در گفت‌وگو با ایلنا گفته بود كه كاهش سطح آب‌های زیر‌زمینی، تغییر اقلیم و بیایان‌زایی باعث خشكسالی‌های جنوب استان شده اگرچه كه تغییرات اقلیمی و مداخله انسانی هم در بیابانی شدن استان تاثیر داشته از جمله اینكه در جنوب كرمان تعداد چاه‌های آب بی‌شماری وجود دارد كه به شكل غیرمجاز حفر شده‌اند و یكی از دلایل كاهش سطح آب سفره‌های زیرزمینی هم برداشت بی‌رویه از این سفره‌های آب زیرزمینی و آبخوان‌ها بوده است. این مقام مسوول هشدار داده كه نه تنها خشك شدن رودهایی مانند هلیل‌رود كه تالاب جازموریان را سیراب می‌كرده بر خیزش گرد و غبار در منطقه تاثیر داشته، كاهش آب‌های زیرزمینی هم باعث خشك شدن بسیاری از اراضی كشاورزی شده در حالی كه همین اراضی یك پوشش سبز به حساب می‌آیند و از فرسایش خاك جلوگیری می‌كنند اما حالا، خشك شدن این اراضی، آنها را به منشا گرد و غبار تبدیل كرده در حالی كه سهم خشك شدن تالاب جازموریان در خیزش گرد و غبار و ریزگردها در جنوب كرمان و استان‌های همجوار، بسیار بالاتر است. نابودی تالاب‌ها در استان‌های درگیر خشكسالی درحالی است كه ایران بیشترین تنوع تالاب‌ها را در جهان دارد و از ۴۲ نوع تالاب شناخته شده بین‌المللی، ۴۱ نوع آن در ایران به ثبت رسیده و وسعت ۳۶ تالاب هم كه در فهرست كنوانسیون جهانی حفاظت از تالاب‌ها (معروف به كنوانسیون رامسر) ثبت شده بیش از۱،۴ میلیون هكتار برآورده شده و در حالی كه طبق اعلام سازمان حفاظت محیط‌زیست، 7 تالاب ثبت شده ایران در كنوانسیون جهانی رامسر، در حوضه خزر واقع شده، 4 تالاب در مناطق بیابانی، 5 تالاب در حوضه دریاچه ارومیه، 3 تالاب در مناطق كوهستان و 6 تالاب هم در مناطق ساحلی قرار دارد، اكنون تالاب‌های هامون، شادگان، بختگان و پریشان همچون دیگر تالاب‌های واقع در استان‌های گرفتار خشكسالی، به دلیل كمبود آب و كاهش قابل توجه حقآبه، در معرض خطر نابودی قرار گرفته‌اند.