سؤال ١: چرا در قرآن غالب نعمت‌های بهشتی برای مردان قرار داده‌شده است؟

سؤال ٢: درحالی‌که از ديدگاه قرآن، مردان در بهشت از نعمت حوریان برخوردارند اما چرا این نعمت در بهشت برای زنان وجود ندارد؟

پاسخ: در مورد سؤال اول عرض شود که غالب نعمت‌هایی که در قرآن برای بهشتیان قرار داده‌شده است، مرد و زن در آن شریک‌اند به دو دلیل:

اول اینکه: خطاب جمعِ مذکر در زبان عربی صرفاً معطوف به مردان نیست، بلکه زنان را نیز شامل می‌شود و نه برعکس.

مثلاً وقتی خداوند با عبارت «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ» مؤمنین را خطاب قرار می‌دهد به‌اتفاق علماء، هم زنان و هم مردان را شامل می‌شود، مگر اینکه قرینه‌ای بیاید و آن را خاصِ مردان کند.

دوم اینکه برای رفع این ابهام، آیاتی وجود دارد که زنان را به‌صورت ویژه با مردان در پاداش اخروی شریک کرده است، مانند:

فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُواْ وَقُتِلُواْ لأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَاباً مِّن عِندِ اللّهِ وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ [آل عمران: 195]

 پس پروردگارشان دعاى آنان را اجابت كرد [و فرمود كه] من عمل هيچ صاحب عملى از شما را از مرد يا زن كه همه از يكديگريد، تباه نمى‏كنم پس كسانى كه هجرت كرده و از خانه‏هاى خود رانده‌شده و در راه من آزاردیده و جنگيده و کشته‌شده‌اند بدی‌هایشان را از آنان مى‏زدايم و آنان را در باغ‌هایی كه از زير [درختان] آن نهرها روان است درمى‏آورم [اين] پاداشى است از جانب خدا و پاداش نيكو نزد خداست (195)

وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتَ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَـئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ يُظْلَمُونَ نَقِيراً [النساء: 124]

و كسانى كه كارهاى شايسته كنند چه مرد باشند يا زن، در حالى كه مؤمن باشند آنان داخل بهشت مى‏شوند و به قدر گودى پشت هسته خرمايى مورد ستم قرار نمى‏گيرند (124)

مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ [النحل: 97]

هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاكيزه‏اى حيات [حقيقى] بخشيم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مى‏دادند پاداش خواهيم داد (97)

مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ [غافر: 40]

هر كه بدى كند جز به‌مانند آن كيفر نمى‏يابد و هر كه كار شايسته كند چه مرد باشد يا زن درحالی‌که ايمان داشته باشد درنتیجه آنان داخل بهشت مى‏شوند و در آنجا بى‏حساب روزى مى‏يابند (40)

اما در مورد سؤال دوم که می‌گوید: «درحالی‌که از ديدگاه قرآن، مردان در بهشت از نعمت حوریان برخوردارند اما چرا این نعمت در بهشت برای زنان وجود ندارد؟»

اشتباه این سؤال ازآنجا ناشی می‌شود که در این پرسش، زن و مرد ازلحاظ فیزیولوژی (کاراندام‌شناختی) و سایکولوژی (روان‌شناختی) یکسان فرض شده اند، درحالی‌که، گرچه زن و مرد در انسانیت باهم مشترک‌اند، اما ازلحاظ فیزیولوژی و روان‌شناختی باهم تفاوت‌های زیادی دارند.

عمده‌ترین تفاوت زن و مرد، تفاوت جنسیِ مرد و زن ازلحاظ فیزیولوژی و روان‌شناختی است.

درحالی‌که فیزیولوژی مرد ازلحاظ میل جنسی طوری است که از زمان بلوغ تا زمان مرگ، از نوسانات کمتری برخوردار است، و تا پایان عمر میل جنسی‌اش همچنان باقی می‌ماند، فیزیولوژی زن ازلحاظ جنسی کاملاً با مرد تفاوت دارد.

ساختار جنسی زن طوری است که زودتر از مرد به سن بلوغ می‌رسد، و زودتر از مرد نیز، در سنین 45 تا 50 سالگی دچار یائسگی می‌گردد.

میل جنسی زن در دوران باروری‌اش نیز به‌شدت دچار افت‌وخیز می‌شود، درحالی‌که میل جنسی زن در دوران تخمک‌گذاری یا اوولاسیون، به اوج خود می‌رسد، در دوران قاعدگی و بارداری این میل به‌شدت افت می‌کند، و تا سرحد نفرت و انزجار از جنس مخالف، تنزل پیدا می‌کند.

با نگاه به تفاوت‌های فیزیولوژیک و سایکولوژیک بین زن و مرد در مسائل جنسی، طبیعی است که در قرآن کريم پاداش زن و مرد در این زمینه هم متفاوت باشد، لذا درحالی‌که داشتن هفتاد حوری در بهشت برای یک مرد بسیار جذاب است، برای یک زن داشتن هفتاد شوهر حوری در بهشت نه‌تنها جذاب نیست، بلکه وحشتناک و رعب‌آور است.

تصور بفرمایید اگر خداوند در قرآن به زنان وعده می‌داد که در مقابل اعمال صالحشان در دنیا، به آن‌ها در بهشت هفتاد شوهر حوری پاداش خواهد داد که هم‌زمان باید به همه‌ی آنان خدمت جنسی ارائه کنند، واکنش زنان چه می‌بود؟ در این دنیا چطور؟

تصور بنده آن است که اگر چنین چیزی در قرآن مطرح‌شده بود زنان ترجیح می‌دادند به جهنم بروند ولی به بهشتی که چنین پاداشی در انتظار آن‌ها باشد نروند.

پنکه دیواری و سقفی و رومیزی هر سه پنکه هستند و هر سه در باد کردن مشترک هستند ولی کاربری آن‌ها طوری است که نمی‌توان آن‌ها را در جای یکدیگر قرارداد، برای یک پنکه سقفی، قرار گرفتن بر روی میز برای باد کردن، به معنای مرگ است.

زن و مرد هم هر دو در انسانیت مشترک‌اند اما کاربری آن‌ها باهم فرق می‌کند، آنچه برای یکی لذت به‌حساب می‌آید شاید برای دیگری شکنجه باشد و آنچه برای یکی کرامت به‌حساب می‌آید شاید برای دیگری رذالت و بی‌حرمتی باشد.

اینجاست که باید اذعان کرد که قرآن کريم، کلام خداوند حکیمی است که از همه اسرار و نیازها و چم و خمهای بشر آگاه است.

پایان