بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدالله و الصلاة و السلام علی رسول الله (ص)

توبه

روزها ماهها و سالها سپری میشود تا به خود آیم جوانی و عمر مفیدم را هدر داده و به دوران پیری و ناتوانی رسیده‌‌‌ام هر چه به توشه ای که اندوخته ام می‌‌‌اندیشم آنرا خالی از اعمالی میبینم که بتوان در آینده، آنگاه که زمان خداحافظی از دنیا و رویارویی با مأمور مرگ فرا می‌‌‌رسد جانم را به آسانی تقدیم کرده و آماده‌‌‌ی سفر آخرت شوم. چه زیباست آن لحظه که به قبر تاریکم می‌‌‌روم آنرا با غچه‌‌‌ای از باغات بهشتی ببینم و هنگام رستاخیز همانند باد بر پل صراط عبور کرده و کارنامه‌‌‌ام را با دست راست حمل نموده در آن دم صدایی مرا بخواند که سلام علیکم طبتم فادخلوها خلدبن ملائک پیشوازم آمده درهای بهشتی را برایم گشوده و به من تبریک گویند ....

آخر چرا به خود اینگونه کردم به چه چیزی دست یافتم که آخرت را فدایش کردم، اما من که هنوز فرصت دارم آیا راهی برای جبران لغزشهایم نیست؟ 

حضرت می‌‌‌فرمایند: در روز قیامت حساب بنده در برابر خالق می‌‌‌ایستد خالق می‌‌‌فرماید: آیا فلان خطا، فلان نادانی، فلان و فلان و ... را به یاد داری؟ بیا و کارنامه ات را بگیر نتیجه‌‌‌ای که پر شده از لغزشهای تو! 

 آه این بنده در اواخر عمرش توبه کرده و انتظار چنین پرونده‌ای را نداشت او خود را فنا شده می‌پندارد سیمایش از شدت غم و شرم تاریک می شود تا اینکه از طرف پروردگار فرمان می آید: ای بنده‌‌‌ی من آیا در دنیا به سوی من تغییر مسیر ندادی؟ من هم بعد از آن همانطوریکه در کتابم وعده داده بودم گناهت را به حسنه تغییر دادم و اکنون بار دیگر گزارش عملکردت را بخوان. بنده نگاه می‌کند و تمام اعمال ریز و درشت او ثبت شده و چیزی به جا نمانده اما در مقابل بدی ها مهر نیکی ضرب شده است با خود می‌گوید یعنی اگر گناه بیشتری مرتکب می شدم حسنه‌‌‌ی بیشتری ثبت می شد؟ سپس رو به بخشایشگر مهربان کرده و می‌گوید بار خدایا گناهان من خیلی بیشتر از اینها بود مامورانت آنها را فراموش کرده و ننوشته‌‌‌اند رسول خدا(ص) به این قسمت از بیاناتش که رسید تبسمی زیبا بر زبانش نقش بست طوری که دندانهای مبارکشان نمایان گشت. 

کم اهمیت نیست زیرا توشه ای که از بدیهایم انداخته‌‌‌ام بسیار سنگین است اما چاره چیست؟ 

توبه. آری تنها راهی که فرا روی من است همان توبه کردن می باشد گاهی شیطان ما انسانها را وسوسه کرده و می‌گوییم گناهان ما چیست؟ خیلی ساده است با کمی تأمل در می‌‌‌یابیم گناهی مانند دروغ، تهمت، بدحجابی، اسراف، فوت نماز و - آیا اینها گناه بزرگی نیستد؟ آن گروه از افراد که نماز نمی‌‌‌خوانند یا نسبت به آن بی توجهند آیا معنی این عمل خود را می‌‌‌دانند؟ آیا به فلسفه‌‌‌ی نماز اندیشه‌‌‌ایم  همانا عبادت خالق است و ما با شانه خالی کردن از ادای این مسئولیت می‌‌‌خواهیم بگوییم نمی‌توانیم خدا را پرستش کنیم. 

در سوره‌‌‌ی مبارکه‌‌‌ی مدثر بیان شده و ما ادراک فی سقر لاتبقی ولا تذر  جهنم پیچ و تاب خورده و در حال انفجار با عصبانیتی غیر قابل وصف است برای ورود مجرمان ناله سر داده در آن هنگام فرشتگانی به ساکنان دوزخ می‌‌‌گویند مافی سکنکم سقر در اینجا چه می‌‌‌کنید وآن‌‌‌ها جواب می‌‌‌دهند چون به مقصر بودن خود واقفند  بدون ادای دلیل و برهان حقیقت را بازگویی کنند ما از نمازگزاران نبودیم (لم تک من المصلین) و اما گناه دیگر آنان اذیت و آزار والدین، دختر جوانی که به خاطر هوسرانی والدین خود را آزرده و با دوست پسرش سرگرم لهو و لعب است این چنین می‌‌‌گوید که پدر و مادرم امروزی نیستند آن پسری که - خواهری که ارزش حجاب را نمی‌داند و با شیوه‌ای غیر دینی به اجتماع وارد می‌‌‌شود در برخورد با هر جنس مذکری او را به وسوسه انداخته و در گناه تمام آنان شریک است و اگر او در یک روز به صد نفر برخورد کند در یک هفته یک ماه محاسبه‌‌‌ی گناهانش چگونه خواهد بود؟ 

گویند روزی صفوان ثوری گناهانش را محاسبه می‌‌‌نمود 2۱هزار گناه بر خود نسبت داد با این حال ما مدعی هستیم که ما از لغزشها خیلی دوریم بعد از این مقدمه به بحث اصلی خود که همانا توبه است برمی‌‌‌گردیم امیدواریم که بتوانیم نیاز خود را به آن درک کنیم انسان علاوه بر خطاکاری معایب دیگری نیز دارد و آن اینکه در مقابل نعمت‌‌‌هایی که خداوند به او ارزانی فرموده شاکر نیست و سومین لغزش او توبه نکردن است دقت کنید لغزشه اول انجام گناه لغزش دوم شاکر نبودن لغزش سوم هم توبه کردن می‌‌‌باشد آیا اکنون که فرصت توبه دارید این نعمتی در حق شما نیست آیا از زوال نعمت‌ها نمی‌ترسید؟ لغزش چهارم گناهانی است که در گذشته انجام داده و آن‌‌‌ها را به فراموشی سپرده‌‌‌ایم قصورها این است که فکر می‌کنیم چون آن گناهان را ترک کرده‌‌‌ایم دیگر نیازی به توبه کردن نداریم در حالی که تمام کردارهایمان نزد خداوند ثبت شده است و باید برای گناهان گذشته نیز طلب آمرزش کنیم. تکرار نکردن گناهان گذشته و همچنین توبه کردن سبب پاکی می‌شوند.

لغزش پنجم، جهل و نادانی که برای رفع آن نیز باید توبه کنیم یکی از رموز موفقیت انسان پی بردن به نادانی خود و کوشیدن در جهت جبران آن است آیا در این مسیر عمری که گذشته هیچ وقت به اطاعت پروردگار اندیشیده‌‌‌ایم انسانها در طول زندگی به فکر پس انداز کردن، ازدواج و – بوده‌‌‌اند اما آن‌‌‌ها چه وقت می خواهند به ندای فطرتشان لبیک بگویند؟ 

مردم سه دسته‌‌‌اند1- بهترینان 2- بدترینان 3- طبقه‌‌‌ی متوسط  گروه اول و دوم کمند اما گروه کثیری از مردم جز گروه سوم هستند. 

گروه اول کسانی هستند که با یاد خدا به کرامت خویش رسیده‌‌‌اند. گروه دوم کافران و بدکارانند، اما گروه سوم غافلان و جاهلانند که تعداد کثیری از مردم را تشکیل می‌دهند و شیطان از این نادانی آن‌‌‌ها استفاده کرده و بیشتر در وجودشان رخنه می‌‌‌کند آنگونه به خواب می‌‌‌رود که خود را آدمی درستکار پنداشته و گمان می‌کنند در حد توان خود به وظیفه بندگی عمل نموده‌‌‌اند و اگر گاهی خطایی مرتکب شده‌اند ایرادی نیست چون آن را بر اصل جائزالخطا بودن انسان می‌پندارند این وضعیت -  ادامه دارد تا هنگام ملاقات با فرشته‌‌‌ی مرگ و در آن هنگام ابلیس این دشمن کمین کرده از او دور شده و آن زمانی است که فرد در حسرت ندانم کاریهایش می‌‌‌ماند پس بیاییم از هم اکنون توبه کنان گامهای مذکور را در پرونده‌‌‌ی خویش پاک کنیم و گامهای دیگری برداریم اولین قدم یاد خداست قدم دوم توبه کردن و قدم سوم دوری از بدیها می‌‌‌باشد. 

اما توبه یکی از اساسی‌ترین نیازمندی‌‌‌هاست بدانیم که همانا لغزشهایمان بسیار و رجوع کردن هایمان نیز باید بسیار باشد اکنون زمان آن است به بررسی این موضوع از دیدگاه قرآنی بپردازیم. 

قل یا عبادی الذی اسرفوا علی انفسهم لا تقطعوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم بگو به بندگانم آنانی که به نفس خویش بد کرده‌‌‌اند و به طغیان رفته‌‌‌اند رحمت خدا مأیوس نشوید به راستی بدانید اوست تنها بخشنده‌‌‌ی گناهان و هم اوست بسیار با گذشت و مهربان با وجود تمام بدی هایمان ما را به سوی خود می‌‌‌خواند و از خود ناامید نمی‌‌‌گرداند سوالی که الان پیش می‌آید این است آیا تمام گناهان با توبه نصوحی پاک‌می‌‌‌شوند؟ 

بله چون در آیه‌‌‌ی مذکور این وعده به ما داده شده است. 

و آیه‌‌‌ی بعدی به زیبایی خاصی ما را به سوی وادی توبه فرا می‌خواند در اینجا خدای مهربان با ترحم بیشتری بندگان خود را مورد خطاب قرار می‌‌‌دهد (( الم یعلم ان الله هو یقبل التوبه عن عباده)) آیا خریدار توبه را میشناسید آن که سخاوتش تنها خاص خود اوست و در سوره‌‌‌ی نساء نیز به این موضوع تأکید کرده و می-فرماید: والله یرید ان یتوب علیکم هستی بخش مهربان میخواهد که بازگردیم تا از ما راضی شده و داخل بهشت گرداند، دوستان، خدا می‌خواهد از شما درگذرد آیا شما نمی‌‌‌خواهید؟ 

لطفاً این آیه را با تفکر بخوانید « والذین لا یدعون مع الله الها آخر ولا یقتلون النفس اللتی حرم الله الا بالحق ولا یزنون ومن یفعل ذلک یلقه أثاما یضاعف له العذاب یوم القیامة و یخلد فیه محالا.ا

الله تفکر در آیه‌‌‌ی فوق چه با ارزش است آیا مفهوم آن تو، را به خود نیاورده اما ادامه‌‌‌ی آیه بسیار امیدوارکننده است «لا من تاب و آمن و عمل عملاً صالحا فاولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات به جز کسانی که بر می‌‌‌گردند و ایمان آورده و عمل صالح را پیشه‌‌‌ی خود می‌کنند پس خداوند بدیهایشان را به نیکی مبدل می‌کند الله اکبر توبه کننده تنها قبولی توبه عایدش نمی‌شود بلکه تمام سیئاتش تبدیل به حسنات می‌‌‌شود.