«اعتماد» در گفتوگو با فعالان سیاسی خروجی 4دور مذاكره ایران و امریكا را بررسی میكند
علی صوفی: ایران و امریكا موافقت اصولی برای توافق را تنظیم كردهاند
فاطمه راكعی: با راهكارهای دیروز نمیتوان مسائل امروز را حل كرد
حسین كنعانیمقدم: سیاستهای اعلامی و اعمالی امریكا كاملا متفاوت است
از دوره اصلاحات كه سیدمحمد خاتمی ایده گفتوگوی تمدنها را در مقابل نظریه برخورد تمدنهای هانتینگتون مطرح كرد تا به امروز كه دولت پزشكیان در كشاكش همه موانع و سنگاندازیها و تلاشهای مخالفان، 4 دور مذاكرات سطح بالا با امریكا را راهبری كرده و مهیای دور پنجم مذاكرات میشود، حوادث بسیاری در سطح منطقه و جهان رخ داده است. حوادثی كه هم جغرافیای منطقه را با تغییراتی همراه ساخته و هم جغرافیای ذهنی مقامات امریكایی را. بسیاری از تحلیلگران معتقدند كه امریكا امروز با یك پارادایم شیفت بزرگ در نظام حكمرانی خود مواجه شده است. هزینهكرد بیش از 7 تریلیون دلار در عراق و افغانستان و دستاوردی در حد «هیچ» باعث شده امریكای مدل ترامپ امروز تنها به «امنیت» و «بازار» خود فكر كند و نه چیز دیگر، به همین دلیل است كه ترامپ از یك طرف مكزیك را تهدید میكند كه جلوی مهاجرت شهروندانش به خاك امریكا را بگیرد و از سوی دیگر بدون توجه به ناله و فغان نتانیاهو به جای پرواز به تلآویو و بیتالمقدس، راهی ریاض میشود تا این پالس را به جهانیان ارسال كند كه برای امریكا بازار و امنیت داخلیاش مهمتر از هر چیز دیگری در هر نقطهای از جهان است.
ترامپ در عین حال بدون اطلاع اسراییل، با حوثیها صلح میكند و برای ایران پیام روزهای روشن ارسال میكند. ترامپ در ریاض خطاب به ایران میگوید: «آمادهام تا به اختلافات گذشته و تعارضات عمیقمان با ایران پایان دهم.» او در عین حال اعلام میكند مسیر رسیدن به آیندهای روشن را به ایران پیشنهاد خواهد داد.
تجربه ماههای اخیر پس از زعامت دولت چهاردهم و انزوای دهشتناك اسراییل نشان داد كه سلاح دیپلماسی و خردورزی، بسیار برندهتر از هر نوع سلاح دیگری است. امروز ایران با سلاح گفتوگو و منطق، توانسته نتانیاهو را در گوشه رینگ گیر بیندازد و
در راستای منافع خود و همفكران منطقهایاش حركت كند. بسیاری از فعالان سیاسی با خوشبینی رخدادهای پیش رو را ارزیابی كرده و معتقدند، علیرغم اظهارات متناقض مقامات امریكایی و فارغ از نتیجه مذاكرات میتوان نسبت به چشمانداز پیش رو خوشبین بود.
فاطمه راكعی: با راهكارهای دیروز نمیتوان مسائل امروز را حل كرد
فاطمه راكعی، نماینده ادوار مجلس و فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» درباره خروجی دور چهارم مذاكرات دو جانبه ایران و امریكا میگوید: «باید پذیرفت، جهان تغییر كرده و امریكا با یك پارادایم شیفت به پروندههای مختلف در سطح بینالملل ورود میكند. امریكا متوجه شده، هزاران میلیارد دلار هزینه در عراق و افغانستان و...، هیچ فایدهای برای این كشور نداشته جز اینكه باعث شده، نفرت عمومی در سطح منطقه و جهان از امریكا بیشتر شود. بنابراین امریكا به فكر آن است كه ابتدا امنیت خود را تضمین كند و بعد بازارهای تازهای برای خود بیابد.»
راكعی با اشاره به اینكه ایران هم باید یك چنین تغییرات بینالمللی را درك كرده و خود را با این تغییرات و تحولات هماهنگ سازد، میگوید: «با راهكارهای دیروزی نمیتوان به سمت حل مسائل امروزین حركت كرد. در دیپلماسی، اقتصاد، فرهنگ، سیاست و... باید راهبردهای تازه متناسب با شرایط جدید طراحی و اجرا كرد. البته این انعطافپذیری به معنای دور شدن از هویت، تاریخ، تمدن و اخلاق ایرانی نیست، بلكه باید نوع برخورد خودمان با مسائل را تغییر دهیم.»
او ادامه میدهد: «دولت چهاردهم دستاوردهای قابل توجهی در حوزههای مختلف از جمله دیپلماسی داشته است. نباید فراموش كرد كه امروز این اسراییل است كه منزوی شده و با بیاعتنایی امریكا و سایر كشورهای جهان مواجه شده است. ترامپ بدون اینكه توجهی به اسراییل داشته باشد به سمت منطقه خاورمیانه پرواز میكند، چرا كه مساله امروز امریكا، سرمایهگذاری، بازار و ارزش افزوده اقتصادی و راهبردی است. صلح امریكا با حوثیها و مذاكره دوجانبه با ایران بدون توجه به مطالبات اسراییل، نشان میدهد كه امریكا دیگر حاضر نیست چك سفید برای اسراییل صادر كند.»
این فعال سیاسی یادآور میشود: «در شرایطی كه اسراییل در سطح منطقهای كاملا منزوی شده، ایران توانسته چهار دور مذاكره سطح بالا را با امریكا اجرایی سازد. بر اساس اعلام عراقچی، ایران و امریكا در كلیات توافق كردهاند و بر سر جزییات با هم گفتوگو خواهند كرد.»
راكعی ادامه میدهد: «2تلقی كلی در سطح جهان در خصوص ارتباط كشورها با هم وجود دارد؛ یكی گفتوگوی تمدنها مبتنی بر تساهل و تسامح، دوستی و احترام به فرهنگ است و دیگری نبرد تمدنها، برخوردهای خشن، تحریم و تنازع است. ایران ایده گفتوگوی تمدنها را در دولت اصلاحات حدودا 3دهه قبل در مواجهه با نظریه برخورد تمدنها ارایه كرد و نشان داد كه خواستار گفتوگو، مفاهمه و توسعه مناسبات ارتباطی است.»
او با اشاره به دشمنان گفتوگو و تعامل و ثبات در منطقه میگوید: «ایده گفتوگوی تمدنها اما دشمنانی در داخل و خارج از كشور دارد. گروهی از تندروهای داخلی و كاسبان تحریم كه همواره بر طبل تنش و تنازع و دوری کوبیدهاند با پیشرفت مذاكرات احساس شكست كرده و تلاش میكنند توفیقهای دولت را بیاثر سازند. گروه دوم جنگافروزان و دشمنان خارجی كشور هستند كه به دنبال ایجاد موانع جدی در مذاكرات هستند. مردان دیپلماسی دولت و سیاستگذاران ایرانی باید مراقب این مانعتراشیها و حاشیهسازیهای دشمنان و جنگافروزان باشند.»
راكعی ضمن تاكید بر اینكه مذاكرات با تایید مقام رهبری و تلاشهای دیپلماتیك دولت و شخص رییسجمهور در حال جواب دادن است، یادآور میشود: «ملت منتظر هستند، خروجی این مذاكرات باعث گشایشهای عینی در زندگی آنها شود. همزمان با دور چهارم مذاكرات و پس از انتشار خبر خوشایند از مذاكرات بازارهای ایران واكنش مثبت به مذاكرات نشان دادند و به سمت بهبود حركت كردند. مردم میدانند كه دستیابی به توافق تا چه اندازه میتواند برای آنها بهبود معیشت و ثبات در بازارها را به دنبال داشته باشد. بنابراین مردم از مذاكرات دفاع كرده و از دولت به خاطر پیگیری این سیاست مناسب تشكر میكنند.»
علی صوفی: دو طرف موافقت اصولی توافق را تنظیم كردهاند
علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» درباره 4دور مذاكره ایران و امریكا میگوید: «استنباط من این است كه توافق كلی میان ایران و امریكا صورت گرفته است و تنها كار بر روی جزییات باقی مانده است. وقتی قرار است طرحی به تصویب برسد یا تفاهمنامهای امضا شود، اغلب قبل از توافق نهایی، موافقت اصولی آن به تصویب میرسد. به نظرم در خصوص مذاكرات ایران و امریكا موافقت اصولی انجام شده است. باقی موضوعات باقی مانده جزییاتی است كه باید به آنها پرداخته شود. عزم ایران و امریكا جزم است تا اینبار كار را نیمه تمام رها نكنند و به مرحله نهایی برسانند. علیرغم وقفه بین دورهای سوم و چهارم مذاكرات، شخصا معتقد بودم مذاكرات ادامه مییابد و دیدیم كه ادامه پیدا كرد. اینكه در امریكا تكثر سیاسی وجود دارد و هر طیفی نظر و دیدگاه خاص خود را مطرح میكند، موضوع داخلی امریكاست و ارتباطی با ایران پیدا نمیكند.»
صوفی ادامه داد: «البته ممكن است، امریكاییها بخواهند، ایران را محك بزنند تا بدانند ایران تا كجا انعطاف به خرج میدهد و خطوط قرمزش تا كجا امتداد دارد. به این دلیل است كه در برخی موارد مقامات امریكایی در خصوص غنیسازی ایران صحبتهایی را مطرح میكنند كه برای ایران غیر قابل قبول است. البته باید دید امریكا در بطن مذاكرات دوجانبه چه میگوید؟ چرا كه سیاستهای اعلامی كشورها با سیاستهای اعمال آنها متفاوت است. ممكن است امریكا برای هدایت افكار عمومی خود، حرفها و ادعاهایی را در سطح رسانهای مطرح كند، اما مهم این است كه ویتكاف و مقامات امریكایی در درون نشستهای رسمی چه رویكرد و دیدگاههایی را مطرح میكنند؟»
این فعال سیاسی میگوید: «آنچه كه برای ایران دارای اهمیت است، منافع ملی ایرانیان است. مسوولان ایران اعلام كردهاند، غنیسازی را مطابق انپیتی حق خود میدانند و حاضر نیستند از این حق كوتاه آمده یا عقبنشینی كنند. مجموعه دادههای موجود نشان میدهد دو طرف بیشتر از هر زمان دیگری به توافق نزدیك هستند و عنقریب است كه دورنمایی از توافق برای دو كشور نمایان شود. در شرایط فعلی راهبردهای دولت و حاكمیت برای پیشبرد مذاكرات مطابق خواسته خود موفقیتآمز بوده و معتقدم دو كشور نهایتا به یك توافق دست پیدا میكنند.»
حسین كنعانی مقدم: سیاستهای اعلامی و اعمالی امریكا كاملا متفاوت است
حسین كنعانیمقدم، فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگو با «اعتماد» از تفاوت در سیاستهای اعمالی و سیاستهای اعلامی امریكا گفته و تاكید میكند: «با گذشت 4دور از مذاكرات به نظر میرسد، دیگر میتوان درباره كلیت این گفتوگوها صحبت كرد. 2هدف متفاوت بین مذاكرهكنندگان ایرانی و امریكایی وجود دارد. یك طرف هدف ایران كه تلاش دارد مانعی در برابر هژمون، تحكم، تحریم و فشارهای امریكا ایجاد كند و از زیر بار این فشارها خارج شود. در این راستا ایران تلاش میكند در این 4دور مذاكرات غیر مستقیم با امریكا، تفهیم اتهامی به امریكاییها بابت اقدامات خصمانهای كه در خصوص ایران داشتهاند، داشته باشد و از سوی دیگر راستیآزمایی صورت دهد كه آیا پس از برداشته شدن تحریمهای اقتصادی، منافع اقتصادی ایران تامین میشود یا نه؟»
كنعانی ادامه میدهد: «امریكاییها هم در مقابل به دنبال این بودند كه با دیكته كردن سیاستهای خود به ایران ذیل عنوان اینكه ایران ضعیف شده، تلاش كنند بیشترین امتیاز را از ایران بگیرند. برخی زیادهخواهیها و تناقضاتی كه در اظهارات برخی سیاستمداران امریكایی و ترامپ وجود داشت، اعتمادها به حاكمیت امریكا را كاهش میدهد. ضمن اینكه این نوع سیاستها باعث میشود نتوان به یك نسخه اجرایی مناسب برای توافق دست پیدا كرد.»
او میگوید: «سیاستهای اعلامی امریكا با سیاست اعمالی امریكا كاملا متفاوت است. از یك طرف امریكا به دنبال فشار حداكثری و تحریم بیشتر و اعمال فشار بر جمهوری اسلامی است و از طرف دیگر با یك دست خود درخواست مذاكره و صلح میكند. به نظرم میرسد صحبتهای ترامپ و ویتكاف در دو جهت متفاوت هستند و نمیتوان اعتمادی به سیاست اعلام امریكا داشت. در حالی كه ایران در حال مذاكره است، امریكا بعضا تحریمها را بیشتر میكند. باید دید نهایتا سیاست اعمالی امریكا باعث دستیابی به یك توافق میشود یا اینكه تجربههای قبلی تكرار میشود؟
نظرات