(تعریف تزکیه، نقش تزکیه، رسالت تزکیه، روش تزکیه، تعریف تدریج مورد نظر قرآن و...)
تعریف تزکیه: تزکیه در لغت از زکات است و به معنی رشد و نمو کردن میباشد و در اصطلاح دینی یعنی زمینهسازی برای رشد استعدادات مادّی و معنوی انسان و به فعلیت درآوردن آنها در تمامی مجالات مادّی و معنوی زندگی.
نقش تزکیه: قبلاً لازم است تعریفی مجمل از انسان داشته باشیم تا در این راستا جایگاه تزکیه را بهتر بشناسیم.
تعریف انسان: انسان مجموعهای از استعدادات جسمی و روحی است که هم آمادگی رشد کردن را دارد و هم بشدت محتاج بدان است و البته رشد مذکور امکانپذیر نیست مگر از طریق شناخت مقوّمات بینش اسلامی (خدا، انسان و جهان هستی).
١- خداوند در بینش اسلامی، خالق آمر، رحمان و رحیم، علیم و حکیم و کمال مطلق است.
٢- انسان، مخلوق مأمور، نیازمند به جلب نفع، دفع مضرت، جلب مصلحت و دفع مفسدت است.
٣- جهان هستی: اولاً؛ آیات و نشانهای برای تغذیهی قوهی علم در روح انسان و کسب بینش و جهانبینی و ایمان دینی است. ثانیاً: امکاناتی است برای زندگی کردن و آبادانی و عمران زمین و تزکیهی استعدادهای انسان.
بنابراین تزکیه عبارت است از اینکه انسان(که آمادگی رشد یافتن را دارد و محتاج رشدکردن نیز هست) با استفاده از دستورالعمل متخصّصانهی خداوند خالق آمر، جهان آفرینش را به فرمان خداوند بهکار گیرد تا بدینوسیله از طریق ایجاد ملکات حسنه و پرهیز از ملکات سیّئه، رشد مورد نظر انجام شود.
در نتیجه میتوان چنین نتیجه گرفت که بدون بهکارگیری امکانات جهان هستی ادای وظیفهی بندگی امکانپذیر نیست. پس در اصل طرح این مسئله که آیا دین اسلام به زندگی مادّی انسان عنایت دارد یا خیر؟ نادرست است و این امر از بدیهیات است.
یعنی تزکیهی دینی از آبادانی و عمران زمین آغاز میشود که نتیجهی قطعی آن تزکیهی استعدادهای درونی انسان است. ضمناً بازخواست انسان در روز رستاخیز نیز از همهی نعمتهای موجود در اختیار انسان است(ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ ﴿التكاثر: ٨﴾: سپس از تمامی نعمتها باز خواست میشوید).
رسالت تزکیه:
چون انسان از لحاظ وجودی فقر ذاتی دارد و برای ابدیت خلق شده و دارای نیازها و آرزوهای بینهایت است؛ لازم است از جانب خداوند حکیم تدبیری اندیشیده شود تا به نیازهای مادّی و معنوی انسان پاسخی کامل، شایسته و معتدل داده شود. لذا از طریق سه مقطع زمانی مشخص پاسخگوی نیازهای بینهایت انسان خواهد بود:
۱ـ قسمتی از آرزوها و نیازهای انسان در حیات دنیا از طریق سنت ابتلا و قضا و قدر به تناسب مصلحت ایشان تأمین میشود.
۲ـ قسمتی دیگر در عالم برزخ به انسان عرضه میشود.
۳ـ و در نهایت در بهشت خداوند به پاسخگویی نیازهای انسان بهصورت همیشگی پرداخته میشود. بهگونهای که؛
اولاً: هر چه انسان آرزو نماید به آن خواهد رسید.
ثانیاً: هرچه را بهدست آورد بهصورت جاودانه در اختیار او باقی میماند. به عبارت دیگر دو درد چارهناپذیر غم و ترس موجود در حیات دنیا را ریشهکن میکند و بدینوسیله به سعادت دو جهان نائل میشود.
در خاتمه میتوان نتیجه گرفت که برنامهی تزکیه این رسالت مهمّ را در زندگی انسان بر عهده دارد که تأمینکنندهی خوشبختی مادّی و معنوی انسان در دو جهان است که این امر مهمّ، هرگز در مکاتب بشری قابل دستیابی نیست چون آنها دارای مکانیسم سهگانهی مذکور نیستد. (مراجعه به کتاب انسان در جستجوی خوشبختی نوشتهی محمد حامدی)
روش تزکیه:
خداوند در جهان آفرینش چنین مقرر فرموده که:
اولاً: خلق و امر موجودات به تدریج انجام شود و به صورت دفعهای و یک باره صورت نمیگیرد و انسان نیز در این سنت عام الهی مستثنی نیست و کار تزکیهی انسان نیز بایستی به تدریج و برابر توان او انجام گیرد. و این البته امری است که خداوند خود قاعدهی آن را بیان داشته است(اشاره به اینکه جهان آفرینش در شش مرحله زمان طولانی خلق شده است ). پس تکلیف باید برابر با وسع باشد (لا یکلف الله نفساً الا وسعها).
ثانیاً: بایستی انسان در این راستا تمام توانش را به کار گیرد تا تزکیهی مورد نظر خداوند تحقق پذیرد در غیر این صورت تزکیهی مطلوب امکانپذیر نخواهد شد. در نتیجه میتوان چنین گفت: که هرگاه این دو امر بهطور همزمان بهکارگرفته شوند تزکیه محقّق خواهد شد.
هشدار مهمّ در این رابطه، این است که تعدادی از انسانها با عدم بهکارگیری جهد کافی(در دو زمینهی مذکور) خود را به تدارج میزنند و در زیر سایهی تدریج، سالیان مدید در حالات نامناسب ایمانی باقی میمانند و هرگاه از آنان درخواست اعمال تزکیه میشود خواهند گفت ما مشغول اصلاح تدریجی خویش هستیم و با این توجیه نامشروع به زندگی نامطلوب خویش ادامه میدهند.
تعریف تدریج مورد نظر قرآن:
بر اساس تفکر قرآنی جهد عبارت است از بهکارگیری تمامی توانایی انسان در هر کاری بهطوری که بعد از انجام آن انسان توانایی ادامهی آنرا نداشته باشد. یعنی بایستی صد درصد تواناییاش را بهکار گیرد. در غیر این صورت اهل تدریج محسوب نخواهد شد و پروندهی ایشان در لیست اهل تدارج مقرر میشود و به هیچ وجه عذرهایشان پذیرفته نخواهد شد. و خداوند نیز هدایت خویش را از او دریغ مینماید (وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ﴿العنكبوت: ٦٩﴾؛ کسانی که برای (رضایت) ما به تلاش ایستند و در راه (پیروزی دین) ما جهاد کنند، آنان را در راههای منتهی به خود رهنمود (و مشمول حمایت و هدایت خویش) میگردانیم، و قطعاً خدا با نیکوکاران است (و کسانی که خدا در صف ایشان باشد پیروز و بهروزند).
ثانیاً: روش دیگر در تزکیه این است که بایستی از طریق تکرار مفاهیم و اعمال صالح در جهت ملکهسازی خصایل دینی مجاهدانه تلاش نماییم و در ضمن بر اساس این روش قرآنی ملکهی پرهیز از رذائل را نیز در خود بپرورانیم.
نکتهی مهمّ در اینجا این است که نبایستی تکرار اعمال صرفاً به خاطر تکرار آنها باشد بلکه تکرار مورد نظر بایستی منجر به ایجاد ملکات حسنه گردد. به عبارت دیگر انجام اعمال صالح انسان یا بایستی به خاطر ملکه کردن خصائل رحمانی باشد و یا ناشی از ملکات حسنه باشد. در غیر این صورت تزکیهی قرآنی تحقق نمییابد.
نظرات