الله متعال برای به خوبی سپری شدنِ زندگی انسان، او را با خوبی‏ها، راستی‏ها و درستی‏ها آَشنا نمود و بدی‏ها، زشتی‏ها و نارسایی‏ها را به او شناساند تا خوبی‏ها را فراچنگ آورد و از زشتی‏ها، خویشتنِ خویش را دور بدارد. لذا از بَدو خلقتش هنگامی که او را در بهشت برین خود جای داد، بدو آموخت تا از زیبایی‏ها بهره ور گردیده و با فرمان؛ {اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَيْثُ شِئْتُمَا} [بقره:٣٥] «تو با همسرت در بهشت سكونت كن و از (نعمت‏هاي فراوان و گوارای) آن، هرچه و هر كجا كه مي‌خواهيد، خوش و آسوده بخوريد» او را از همه‏ی نعمت‏های فراوان و گوارای بهشت، برخوردار نمود. و از او خواست تا در مقابلِ این همه انعام و بخشش، فقط او تعالی را سپاس گوید و نعمتش را شکر، بجای آورد؛ {كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُواْ لِلّهِ} [بقره:١٧٢] «از چيزهاي پاكيزه‌اي بخوريد كه روزي شما ساخته‌ايم، و سپاس خداي را بجا.» این دستور الله متعال مبنی بر بهره‏وری از پاکیزه‏گی‏ها و در پی، شکرگزاری و ابراز سپاس، برای آن بود که آدم را با این ابراز سپاسی هر چند کم، نعمتی دگر افزاید؛ {لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ} [ابراهیم:٧] «اگر (از نعمتهاي خدادادي، به وسيله ثبات بر ايمان و تلاش در عبادت) سپاسگزاري كرديد، هر آيینه (نعمتهاي خود را) برايتان افزايش مي‌دهم» و در همین حال او را از نزدیک شدن به آنچه با صلاح و نیکویی‌اش سازگار نبود، برحذر داشت؛ تا نشود با تمسک و انجام آن، خود با کرده‏ی خویش، بر خود ستمی روا دارد و از زمره‏ی ستمگران و ستمکاران، گردد؛ زیرا اگر انسان به او تعالی ایمان آورد و شکرگزارش باشد، هرگز مورد عذابش قرار نخواهد گرفت؛ {مَّا يَفْعَلُ اللّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ} [نساء:١٤٧] «خداوند چه نيازي به عذاب دادن شما دارد اگر شكرگزاري كنيد و ايمان بياوريد؟ پروردگار شكرگزار (طاعت و عبادت بندگان و) آگاه (از اعمال و نيّات همگان) است.». در کنار آن، از همان آغاز آفرینش، آدم و همسرش را به عنوان والدین نخستین، خاطر نشان ساخت؛ {وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ} [بقره:٣٥] «وليكن نزديك اين درخت نشويد و از آن نخوريد. چه (اگر چنين كنيد) از ستمگران خواهيد شد.» و این هم برای آن بود تا این دو با دوری از نارسایی‏ها، هم خود و هم فرزندان و بنی نوع بشری که پس از ایشان به گردونه‏ی دنیا قدم می گذارند، از «ستمگری» برهند تا نشود با این عملِ ناپسندانه در زمره‏ی نابود شوندگان و هلاک شده‏گان در آیند؛ زیرا جزا و سزای «ستم‏گران» همانا نابودی و تباهی دنیا و روسیاهی و ذلت و زبونی آخرت بوده و پاداش نیکوکاران و صلاح پیشه‏گان، سرفرازی و کامیابی و سعادت دو دنیا خواهد بود.

و این سنت الله متعال است که در امتداد تاریخ، هرگاه قوم و ملت و امتی دست به طغیان و سرکشی و ستمگری زدند، ایشان را در ورطه‏ی هلاکت و نابودی قرار داده و با گونه‏های مختلفی، به عذاب شان گرفتار نموده است. و در این زمینه، قرآن گواه آشکاری است که در لابلای اوراق زرین خویش، نابودی اقوامی همچون: قوم نوح، عاد، ثمود، اصحاب اخدود، اصحاب فیل، ستم‏پیشه‏گان قریش از قبیل ولید بن مغیره و ابولهب و... را به روایت گرفته و بیان داشته است که این بیچارگان را در دنیا نفرینی است توأم با ذلت و در آخرت نیز رسوایی و بدنامی بس بزرگی، در انتظار شان است.{وَأُتْبِعُواْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ} [هود:٦٠] «در اين دنيا دچار نفرين (مردمان) و طرد (از رحمت يزدان) شدند (و از پس ايشان بدنامي و رسوائي ماند) و در روز قيامت نيز (همين طور به لعنت و طرد از رحمت گرفتار مي‌شوند و منفور خدا و فرشتگان و مردمان مي‌گردند)» و همینانند که {خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ} [حج:١١] «بدين ترتيب هم دنيا و هم (نعمت و سعادت) آخرت را از دست مي دهند، و مسلّماً اين زيان روشن و آشكاري است (كه انسان هم دنيا و هم آخرتش بر باد فنا رود).»

الله سبحانه و تعالی همواره با انسان‏های ستم‏دیده و مظلوم همراه بوده و با معیت او است که پیروزی و ظفرمندی همیشه برای ایشان، رقم خورده است. او تعالی موسی علیه السلام را هنگامی که بران بود تا جهت رهایی‏بخشی بنی اسرائیل، ایشان را از دریا بگذراند، همراهی نمود و موسی علیه السلام با ابراز خوشحالی از این همراهی، برای بنی‌اسرائیل که ترس و هراس سراپا وجودشان را فرا گرفته بود، اعلام داشت: {إِنَّ مَعِيَ رَبِّي} [شعراء: ٦٢] «پروردگار من با من است.» و پیامبرِ اسلام صلی الله علیه وسلم نیز در سخت‏ترین هنگامه، آنگاه که مرگ و زندگی دعوتی به وسعتِ نبوت، به چند تار عنکبوت وابسته بود، برای ابوبکر صدیق، یارِ غار خویش، ابراز داشت: {إِنَّ اللّهَ مَعَنَا} [توبه:٤٠] «خدا با ما است.» و همین همراهی اوتعالی با ستم‏دیده‏گان و رویارویی‌اش با ستم‏گران بود که سرانجام، پیروزی و نصرتِ خویش را شامل حال شان ساخت و دشمنِ هر چند قوی شان را نابود و کید و مکر و خدعه و نیرنگ شان را بر باد داد.

اما؛ اینک که در جای جای این گیتی، چشمان ما از دیدنِ مظلومان بی‏پناه و بی‏یار و یاور، پر است، و به اذهان، ستم‏گری‏های فرعون و نمرود و اخدودیان، تداعی می‏شود. و همه‏گان سر بر آسمان عدلِ الهی و دست بر آستانِ دادگری او، برآورده‌اند و فریاد { مَتَى نَصْرُ اللّهِ}[بقره:٢١٤] «پس ياري خدا كي (و كجا) است؟!» سر می‌دهند، به یقین باید گفت: { أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِيبٌ} [بقره:٢١٤] «بي‏گمان ياری خدا نزديك است.» و مژده‏ی شان داد که « اجابت، از درِ حق، بهر استقبال می‌آید.»

آری! همان‏سان که الله سبحانه وتعالی، ظالمانِ ستمگرِ پیشینیان را به سراشیبِ هلاکت و نابودی وارونه ساخت و سرنوشت باطل‌گرایان و مبارزین با حق و حقیقت را همواره و در طول و امتداد تاریخ، نابودی، تباهی، خسارت و خسران قلمداد نمود؛ هم‏چنان، مردم، امت‏ها، سرداران و سردمداران و تمدن‏های امروزینی که پای در جای پای آن مکاران و ستم‏کاران قرار داده اند را نیز به عاقبت ناسرانجامِ شان گرفتار و زندگی ذلیلانه‌ای در دنیا و عذاب سختی در آخرت، در انتظارشان قرار خواهد داد.

وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ