صدیقه ببران 1) این روزها و در شرایطی كه جهان سرگرم رمزگشایی از ابعاد و زوایای گوناگون «متاورس» (Metaverse) به عنوان فرضیه نسل بعدی اینترنت است كه انسان را از محیطهای دو بعدی فعلی وارد قلمروی مجازی سه بعدی آنلاین غیرمتمركز و پایدار میكند، مردم ایران، هرروز گرفتار سرعت پایین اینترنت و سر و كله زدن با طرحها و لوایحی چون طرح صیانت هستند كه آنها را از حقوق بحق خود محروم میسازد. از مردم عادی كوچه و بازار و صاحبان كسبوكار گرفته تا اساتید دانشگاهی، معلمان، فعالان اقتصادی و... همگی از وضعیتی كه اینترنت و شبكههای ارتباطی داخلی به آن دچار شدهاند، گلایه میكنند. این در حالی است كه در ایام انتخابات همه نامزدها از ضرورت افزودن بر پهنای باند اینترنت و حفاظت از گردش آزاد اطلاعات سخن میگفتند و خود را نسبت به آن متعهد نشان میدادند. اما با پایان گرفتن موعد انتخابات، انگار همه آن وعدههای شیرین را باد با خود برد. 2) در عصر و زمانهای زیست میكنیم كه مساله گردش آزاد اطلاعات و ارتباطات نوین، یكی از حقوق طبیعی انسان در عصر پسامدرن و فراتر از آن به شمار میرود و میان دولتها و سیستمها، مسابقهای بر سر ارایه خدمات بیشتر به شهروندان به راه افتاده است. اساسا فیزیك كوانتوم به دنبال ارایه تعریف و تفسیر جدیدتری از عنصر «زمان» است تا قابلیتهای تازهتری به انسان ببخشد. امروز نه تنها جوامع توسعهیافته و در حال توسعه به دنبال ارتقای سطح ارتباطی و اطلاعاتی شهروندان خود هستند، بلكه كشورهایی كه در مرحله پیشاتوسعه نیز هستند، تلاش میكنند مردم خود را با این مقولات نوین ارتباطی مانوس و مربوط سازند. اما متاسفانه در ایران اظهاراتی در این خصوص شنیده میشود كه اجرای طرح صیانت، اساسا قانون نیاز ندارد و مسوولان بدون اطلاعرسانی عمومی قصد دارند منویات خود در خصوص محدودسازی اپلیكیشنهای خارجی و كاهش پهنای باند اینترنت را اجرایی كنند. اخیرا صحبتی از سوی وزیر ارتباطات دولت سیزدهم شنیدم كه بسیار متعجب شدم. ایشان، وضعیت اینترنت ایران را با كشوری مانند افغانستان، مقایسه میكردند و مبتنی بر این مقایسه تطبیقی اعلام میكردند كه اوضاع ایران در زمینه ارتباطات، بسیار مطلوب است. اما واقع آن است كه بررسیهای میدانی نشان میدهد كه حتی مردم كشوری مانند افغانستان نیز، دسترسی مطلوبی به اینترنت پرسرعت دارند و از این طریق تلاش میكنند مطالبات خود را به گوش جهانیان برسانند. مساله مهمتر آن است كه از چه زمانی، افغانستان عنوان الگوی توسعه ارتباطی كشور ایران در نظر گرفته شده است. اگر قرار است ایران با كشوری مقایسه شود باید با كشورهای همترازی چون امارات، قطر، تركیه، عربستان، مصر و... مقایسه شود. 3) نباید فراموش كرد كه ایران یكی از كشورهای صاحب تمدن و فرهنگ در سطح منطقه و جهان است و قرنها در امور و شوون مختلف، الگوی رشد و پیشرفت محسوب میشده است. ایران در طول تاریخ همواره الهامبخش رشد در جهان و منطقه بوده و افرادی كه ایران را با كشوری مانند افغانستان قیاس میكنند، نشان میدهند، هیچ دركی از تاریخ تمدن بشری ندارند. همین امروز كه این یادداشت نگاشته میشود، بر اساس اسناد بالادستی نظام، ایران مبتنی بر سند چشمانداز 20ساله میبایست جایگاه نخست منطقه را در حوزههای مختلف اقتصادی، ارتباطی، فرهنگی، تجاری و... كسب كند. اینكه تا چه اندازه به این چشمانداز ارایه شده، نزدیك شدهایم و چه اندازه از آن فاصله گرفتهایم، موضوعی است كه محققان و پژوهشگران باید ابعاد مختلف آن را بررسی كنند، اما در حوزه ارتباطات نباید به سبك كشورهای بسته، رفتار شود. به عنوان یك استاد دانشگاه برای برگزاری كلاسهای آنلاین، من و دانشجویانم، هر روز باید مصائب فراوانی را تحمل كنیم. زمانی تصویر هست، صدا نیست، لحظه بعد صدا وصل میشود اما تصویر قطع میشود. نهایتا نیز تصویر و صدا باهم قطع میشود. شما فكر میكنید با یك چنین اینترنت مدلِ هِندلی، دانشجوی این مملكت میتواند نظریهپردازی كند و ایدههای نوین بیافریند؟ 4) برای كشور و ملت بزرگی مانند ایران، یك چنین اینترنتی مایه خجالت است. البته من متوجه مشكل زیرساختها و تحریم و... هستم. اما باید توجه داشت تنها بخشی از این مشكلات به مساله زیرساختها و بخش اعظمی از مشكلات، برآمده از سیاستگذاریهای اشتباه و غیرتخصصی است. برخی افراد و جریانات سیاسی در ایران به اشتباه تصور میكنند از طریق روشهای سلبی میتوانند از مردم حفاظت كنند. این نوع تفكرات، مردم را در شمایل طفلهایی میدانند كه نیازمند حمایت و حفاظت هستند. اما واقع آن است كه تجربه تاریخ تمدن بشری نشان داده است كه سرعت رشد و پیشرفت به اندازهای است كه با روشهای سلبی نمیتوان آن را متوقف كرد. این نوع تفكرات از زمانهای دور، وقتی دوش حمام وارد كشور شد و جایگزین خزینههای قدیمی شد، جریان دارد. بعد نوبت به رادیو رسید، سپس تلویزیون، ویدیو، ماهواره و... و امروز هم اینترنت و فضای مجازی است كه گرفتار یك چنین نگاههایی شده است. 5) سال 73 قانونی در مجلس برای برخورد با ماهواره تصویب شد تا به زعم طرفدارانش از فرهنگ مردم صیانت شود. حدود 30سال از تصویب این قانون گذشته، اما امروز اگر به بام ساختمانهای ایرانی مراجعه كنید، تصویر یكدستی از دیشهای ماهوارهای را میبینید كه به ملت خوراك فكری و رسانهای میدهند. رویای محدودسازی اینترنت نیز بدون تردید یك چنین سرانجامی خواهد داشت. به زودی اینترنتهای ماهوارهای جایگزین سایر گونههای اینترنتی میشوند، اما در این میان حوزهای كه بیشترین آسیب را از روشهای سلبی متحمل شده، توسعه كسبوكار، مشاغل خرد، فرهنگ، ارتباطات و... جامعه ایرانی است. ضربهای كه جبران تبعات مخرب آن، شاید به این سادگیها مقدور نباشد. برای جلوگیری از این آسیبها از همین امروز باید به فكر باشیم...
نظرات