سپاس و ستایش یزدان بیهمتا را، آن یاور مؤمنان و دشمن کافران، آن عزت دهندهی موحدان و رسوا کنندهی اجیران و مزدوران؛ درود و سلام خداوند بر آن رسول خاتم، امام مجاهدان، پیشوای متقیان و مایه رحمت برای جهانیان. شهادت میدهم که معبودی جز آن یگانه یزدان بیهمتا وجود ندارد، او که بندهاش را یاری داد و سربازانش را نیرو بخشید و به تنهایی احزاب را درهم شکست؛ او که هیچ چیز پیش یا پس از او نبوده و نخواهد بود؛ همگان فروتن به درگاه او آرمیده و سر تعظیم فرود آوردهاند هرچند کافران را ناخوشایند باشد. شهادت میدهم که پیشوا و رهبر و راهبرمان محمد مصطفی امانت را به نیکی ادا و رسالت را ابلاغ کرد، امت را راهنمایی و سختیها را آسان ساخت و تا لحظهی مرگ در راه خدا از تلاش و جهاد فروگذار نکرد. «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَن يُطِعْ اللَّه وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا» (احزاب: 69-70) اى مؤمنان از خداوند پروا كنيد و سخنى درست و استوار بگوييد تا اعمالتان و پيامبر او اطاعت كند، به راستى به رستگارى بزرگى نايل شده است.
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ» (آل عمران:102-103) اى مؤمنان از خداوند چنانكه سزاوار پرواى اوست، پروا كنيد و جز در مسلمانى نميريد و همگى به رشتهی الهى درآويزيد و پراكنده نشويد...
بندگان خدا... این نسیم عطر آگین اسراء است که بار دیگر بر قلب وزیدن گرفته است و دلها را پر سوز و گداز کرده است؛ این نسیمهای روحبخش سالروز حادثه معراج است که لبخندهای آن با روح مؤمنان میآمیزد و آنان را در فضای ایمانی به پرواز در میآورد و عشق و سوز صاحب این رویداد را به قلبها باز میگرداند. خاطرهی اسراء و معراج با طبقهایی از درد و امید از راه میرسد، قدری در سایهسار آن میآرمیم و عبرتی برمیگیریم که روشنگر راهمان باشد و از سوی دیگر به حال زار و نزارمان قطرهی اشکی میفشانیم؛ ما که شیوه توانمندی را از دست دادهایم، از قافله عقب افتاده و به ته دره سقوط کردهایم.
دوستان من بیایید در پناه اسراء و معراج قرار گیریم؛ بیایید در بخشی از درسها و آموزههای آن اندکی تأمل کنیم و پندها و عبرتهای آن را در پای این منبر به جان و دل خریدار شویم. رویداد شگرفی که پرداختن به جزئیات آن در این دقایق اندک نمیگنجد؛ پس تنها شکوفههایی از این بوستان معطر میچینیم و قطراتی از این منبع هدایت بر خود میپاشیم؛ زندگیمان را پاکیزه میسازیم، روح و جانمان را طراوتی میبخشیم و راهمان را روشن میسازیم؛ آری این اسرا و معراج است که با پیامهای جاودان و ماندنیاش از راه میرسد.
پیام نخست: جوشش امید در زمان ناامیدی
در درون هر سختی و محنتی، لطف و منتی وجود دارد و پس از هر دشواری و ناملایمتی گشایشی و در هر سختی آسانی نهفته است. آیا جز این است که پس از یک شب تیره و تار صبح صادقی میدمد و پردهی سیاه و ظلمانی شب را کنار میزند؟ سری به مکه میزنیم تا ببنیم که قریش چگونه راه دعوت را در این شهر مسدود کردهاند و دعوت و دعوتگران مجاهد را از هر سو در محاصره خود گرفتهاند؛ پیامبر -صلى الله عليه وسلم- که پس از وفات عمویش ابوطالب و همسرش خدیجه کاملاً احساس خطر میکند رو به طائف مینهد و از اهالی آنجا هم جز اذیت و آزار چیزی نمیبیند. طائفیان حضرتش را به سنگ میبندند و کودکان و ابلهان قوم را به آزار و اذیتش میگمارند. در این فضای پر از ناامیدی و آکنده یأس که تمام درها را به روی خود بسته میبیند و زمین با فراخیاش بر او تنگ میشود، این پیامبر پاکباز الهی اعتماد و امید به خداوند را از دست نمیدهد و با یقینی قاطع و اعتماد به نفسی محکم حرکت میکند. زید بن ثابت هنگامی که دید رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- پس از آزارهایی که در طائف دیده است عزم بازگشت به مکه دارد از او میپرسد: چگونه وارد شهر خواهی شد در حالی آنان تو را از آنجا بیرون راندهاند؟
این پیامبر راستین پاسخ میدهد: ای زید خداوند برای این مشکل نیز فرج و گشایشی قرار خواهد داد، او یاور دین و همراه پیامبرش است.
الحقُّ يعلو والأباطل تسفلُ
وإذا استحالت حالةٌ وتبدلت
والحقُّ عن أحكامه لا يُسألُ
فالله عز وجلَّ لا يتبدلُ
حقیقت پیروز میشود و باطل رفتنی است و هیچ گاه احکام و مبادی حقیقت مورد سؤال قرار نمیگیرد.
ممکن است حالتی عوض شود و تغییر و تبدیلی صورت گیرد اما خداوند عز و جل تغییر و تبدیل نمیپذیرد.
این یقین چه نتیجهای در بر داشت؟ پس از این سختی و دشواری چه پیش آمد؟ پس از آن که زمین با فراخیاش بر پیامبر محبوبمان به تنگ آمد چه پیش آمد؟ در این زمان بود که به ارادهی پروردگار رب العالمین رسول گرامی اسلام به سفر اسرا و معراج مشرف شد؛ سفری پاک و بیآلایش؛ اگر زمینیان به تو ستم روا داشتند آسمان تو را پناه میدهد، اگر مردمان از تو بریدند پروردگار آدمیان تو را برگزیده است، او دعا و نیایشت را میشنود و از حال و درد و غمت خبر دارد.
«سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ» (إسراء: 1)
پاك و منزه است كسى كه بندهاش را شبى از مسجدالحرام تا مسجدالاقصى كه پيرامونش را بركت بخشيدهايم، سير داد، تا به او نمونههايى از آيات خويش نشان دهيم، اوست كه شنوا و بينا.
این پیامی است برای تمام مسلمانان و مؤمنان و تو ای مؤمن اگر دشواریها بر تو یورش آورند و رویدادهای تلخ تو را احاطه کنند، اگر دوستان کم و دشمنان زیاد شوند و آشنایان به تو ستم روا دارند و مردم از تو جدا شوند سحرگاهان فریاد «یا الله» برآور: و به پیروزی و گشایش الهی یقین داشته باش.
پیام دوم: تو رهبری بشریت را به عهده داری چرا از آن شانه خالی میکنی؟
هنگامی که رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- شبانه از مسجد الحرام به مسجد الاقصی سفر رفت برای تمام پیامبران امامت کرد و در حدیث نیز آمده است: «فلما حانت الصلاة اممتهم» وقت نماز که رسید برایشان امامت کردم. این پیش نمازی رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- برای انبیا پیام مهمی در بر داشت و آن این که همهی آنان رهبری جهان بشریت و ادارهی امور آنان را به این پیامبر خاتم -صلى الله عليه وسلم- واگذار کردند و پیروان او نیز این حق را دارند که این پرچم را پس از او بر دوش بکشند و خود پیشوا و پرچمدار کاروان بشریت باشند؛ روشی که رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- برایشان بر جای گذاشت شیوه خوشبختی بشریت و انتقال آنان از تاریکیها به سوی نور و روشنایی است. خداوند متعال نیز میفرماید: «وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَاجَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلاَّ عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللّهُ وَمَا كَانَ اللّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ» (بقرة: آيهی 143) و بدينسان شما را گروهى بهينه و میانه گردانديم تا گواهان مردم باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد، و قبلهاى را كه بر آن بودى برنگردانديم مگر از آن روى كه كسى را كه پيروى از پيامبر مىكند از كسى كه از عقيدهاش بازمىگردد، بازشناسانيم، و آن [پيروى) جز بر كسانى كه خداوند هدايتشان كرده است، گران مىآيد، و خداوند هرگز ايمان شما را ضايع نمىگرداند، به راستى كه خداوند با مردم رئوف و مهربان است.
به خدا سوگند زمانی بشریت راه بدبختی و سیهروزی را پیمود که مسلمانان از مسئولیت خود شانه خالی کردند و زمام امور را به دست کسانی دادند که برای انسانیت ارزشی قائل نبودند و جز زبان کشتار و ویرانی چیزی نمیفهمیدند.
من افتخارات شکوهمند گذشته را به یاد میآورم، خاطرهای آزار دهنده و کشنده است چرا که ما با دست خودمان افتخارات مان را تباه کردهایم.
من در سرزمینی به اسلام گرویدم که مانند پرنده، پرهایش را بریده بودند و یارای پرواز نبود.
غرب در گذشته از ما رهنمون میشد و ما او را راهنمایی میکردیم، ما از گذشتهای برخوردار بودهایم که آن را به فراموشی سپردیم.
ما به دنبال غرب به راه افتادیم تا این که از نور آن قبس گیریم اما خردهها و تراشههای آن به ما اصابت کرد.
پیام سوم: مسجد الاقصی و مسجد الحرام دو برادرند و هر کس در حق یکی از این دو جفا کند به دیگری نیز جفا کرده است. در این آیه «سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى ...» خداوند مسجد الاقصی را به مسجدالحرام ربط داده است و در ارتباط چند نکته قابل تأمل است:
نخست: این ارتباط نشان میدهد که تهدید مسجد الاقصی به مثابه تهدید مسجد الحرام و ساکنان آن است و تصرف مسجد الاقصی مقدمهای برای تصرف مسجد الحرام است. گرفتن مسجد الاقصی از دست مسلمانان و افتادن آن به دست یهود به معنی آن است که امنیت مسجدالحرام و حجاز در خطر است و یهود هیچگاه طمع ورزی خود را نسبت به مسجد الاقصی پنهان نکردهاند. ببنید دیوید بن گوریون در حضور جمعی از سربازان و جوانان یهودی در نزدیک مسجد الاقصی چگونه سخنان آتشین و آکنده از حقد و کینهای بر زبان میآورد و در پایان سخنانش چه میگوید! او میگوید: «ما که بر قدس سیطره یافتهایم اکنون در مسیر راهمان به سمت یثرب قرار داریم».
گلدا مایر نخستوزیر رژیم صهیونیستی پس از اشغال قدس در سخنرانی خود در خلیج ایلات اظهار داشت: «من رایحهی نیاکانم را از مدینه و حجاز استشمام میکنم؛ آنجا سرزمین ماست که باید آن را باز پس گیریم». پیش از آن، تاریخ موضع ارناط گماشته صلیبیان بر کرک را برای ما بازگو میکند که گروهی را به قصد اهانت به قبر رسول گرامی اسلام به حجاز فرستاده بود؛ این اقدام در بحبوحهی اشغال مسجد الاقصی توسط صلیبیان صورت گرفت.
این پیامی است واضح و روشن برای تمام مسلمانان بدین معنی کسی که درباره مسجد الاقصی کوتاهی کند مسجد الحرام را نیز به راحتی از دست خواهد داد. پس ناگزیر باید در مقابل سازش کاران و کسانی که از حق ما در این سرزمین مقدس کوتاه میآیند بایستیم؛ ببینیم که مسجد الاقصی چه پیامی به ما میفرستد:
قُطِعَ الطريقُ عليّ يا أحبابي
أوَ ما قرأتم في ملامح صخرتي
أوَ ما رأيتم خنجر البغي الذي
أخواي في البلد الحرام وطيبةٍ
يتساءلان متى الرجوع إليهما
يا ليتني أسطيع أن ألقاهما
ووقفت بين مكابر ومحابي
ما سطّرته معاول الإرهاب
غرسته كفُّ الغدر بين قبابي
يترقبان على الطريق إيابي
يا ليتني أسطيع ردَّ جواب
وأرى رحابهما تضمُّ رفاتي
دوستداران من! راهها به سویم بسته شده است و در بین ستیزهجویان و طرفدارانم گرفتار آمدهام.
آیا در خطوط صخرهام نخواندهاید که عوامل تروریسم چه نوشتهاند؟
آیا خنجر بیداد را ندیدهاید که دستان جفاکار آن را بر گنبدم فرو کرده است.
دو برادرم در سرزمین مکه و مدینه بر سر راه نشستهاند و آمدنم را انتظار میکشند.
از خود میپرسند که من کی به سوی آن دو برخواهم گشت، ای کاش میتوانستم به آنان پاسخی بدهم.
ای کاش میتوانستم به آن دو برسم و شاهد باشم که پهنه وسیع این دو سرزمین چگونه باقیمانده جسدم را در آغوش خواهند گرفت.
هر کس چراغی به مسجد الاقصی هدیه کند گویی در آن نماز گزارده است.
دوم: ارتباط بین مسجد الاقصی و مسجد الحرام مسئولیتهای مسلمانان را در قبال مسجد الاقصی و اهمیتش برای آنان یادآوری میکند. اینجا محل اسرای پیامبر خاتم و قبله نخست مسلمانان بوده است پس مسئولیت آنان در ازای این مسجد مسئولیت آزادسازی آن از دست غاصبان است؛ مسئولیت حمایت از این مکان مقدس با تمام وسایل ممکن و زنده نگهداشتن آرمان آن. ببینیم که میمونه همسر گرامی رسول خدا از آن حضرت میپرسد: «يا رسول الله، أفتنا في بيت المقدس. قال: أرض المحشر والمنشر، ائتوه فصلوا فيه، فإن صلاة فيه كألف صلاة فيما سواه. قالت: يا رسول اللّه، أرأيت إن لم نطق محملاً إليه؟ قال: فليهد له زيتًا. »
ای رسول خدا از بیت المقدس برای ما بگو. فرمود: آنجا سرزمین محشر و رستاخیز است خود را به آنجا برسانید و در آن نماز بخوانید چرا که یک نماز در آن برابر هزار نماز است. پرسید: ای رسول خدا اگر توان رفتن به آنجا را نداشتیم چکار کنیم؟ فرمود: برای چراغهایش روغن (سوخت) هدیه کن.
امروزه شعلهی مسجد الاقصی روشن است و خون مجاهدان و فرزندان امت و مال و جان و تلاشهای آنان هر قدر و هر جا که بتواند پیرامون آن را نیرو میبخشد. مسلمانان باید بهار عربی را که به اذن الهی در نهایت به آزادسازی مسجد الاقصی ختم خواهد شد کانون توجه خود قرار دهند. آنان نباید نسبت به این مکان مقدس و جنایات اشغالگران صهیونیست در حق آن و ساکنان و مرزبانان مستقر در پیرامون آن غفلت کنند.
پیام چهارم: راه آزادسازی مسجد الاقصی از شاهراه بندگی خالص برای خداوند میگذرد. خداوند متعال آنگاه که پیامبرش را برای نخستین بار وارد مسجد الاقصی میکند او را به صفت بندگی میآراید و در آغاز سوره در نبرد ورود به بیت المقدس نیز کسانی را که نخستین بار وارد مسجد شدند با صفت بندگی و عبادالله میستاید: «فَإِذَا جَاء وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُوْلِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْدًا مَّفْعُولاً» (إسراء: 5) و چون وعده نخستينشان فرا رسيد، بر شما كسانى از بندگان خود را كه ستيزهجويانى سهمگين بودند، بر گماشتيم كه اندرون خانهها را جستجو مىكردند، و آن وعدهاى انجام يافتنى بود.
همچنین هنگامی که پیامبر از نبرد آزادسازی مسجد الاقصی از دست یهود سخن میگوید توضیح میدهد که شعار این نبرد، بندگی خداوند است؛ در صحیح مسلم آمده است که پیامبر فرمود: «لا تقوم الساعة حتى يقاتل المسلمون اليهود فيقتلهم المسلمون حتى يختبئ اليهودي وراء الحجر أو الشجر فيقول الحجر أو الشجر يا مسلم يا عبد الله هذا يهودي خلفي فتعال فاقتله الاّ الغرقد فإنه من شجر اليهود». قیامت بر پا نمیشود مگر آن که یهود با مسلمانان وارد جنگ میشوند و مسلمانان آنان را تار و مار میکنند تا جایی که اگر یک نفر یهودی پشت سنگ یا درختی قائم شود آن سنگ یا درخت به مسلمان خواهد گفت این یک یهودی است که پشت من قائم شده است بیا او را بکش مگر درخت غرقد که از درختان یهود است. در اینجا به روشنی بیان شده است که راه آزادسازی مسجد الاقصی با انجام عبودیت و بندگی واقعی، فروتنی کامل برای او، اجرای اوامر او، سبقت گرفتن در اجرای آموزههای او و دوری از نواهی و عدم فروتنی برای هیچکس دیگری امکانپذیر است. مسجد الاقصی زمانی که در چنگال صلیبیان کینه توز افتاد کسی جز صلاح الدین ایوبی نتوانست آن را نجات دهد و از یوغ اشغالگری برهاند. او شبانه از خیمههای سربازانش بازدید میکرد و اگر در خیمهای نماز شب برپا بود میگفت: از اینجا نوید پیروزی میآید و در خیمهای که افرادش در خواب بودند میگفت: اینها عامل شکست هستند.
آری! برادران گرامی آن سربازان فقط در خواب و استراحت شبانه بودند اما صلاحالدین میگفت که آنان عامل شکست هستند پس چه میگوییم دربارهی ارتشهایی که نماز در آن ممنوع است و پروردگار جهان را به باد ناسزا میگیرند؟ سبحان الله اینان چه گزاف میگویند! آیا از این سربازان امید پیروزی و آزادسازی قدس میرود؟! حقیقت مانند روز روشن است؛ یهود از مذاکرات نمیهراسند و از گفتگوها بیم ندارند بلکه از جوانانی دلهره دارند که از سرچشمهی پاک ارزشهای ایمانی و آموزههای قرآنی سیراب میشوند و جوانان مجاهد فلسطینی در این زمینه بهترین نمونه و الگو هستند؛ چرا که آنان طعم ترس و وحشت را به یهود چشاندهاند و با عملیات شجاعانه خود بنیان یهود را به لرزه درآوردهاند. آنان سلاح را در یک دست و قرآن را در دست دیگر گذاشتهاند و عقیده راستین اسلامی را در دلها و رفتار اسلامی را در زندگی پیاده کردهاند.
آنان رادمردانی هستند که در سایهسار جهاد رشد یافتهاند و زیر سقف بخشش و بزرگواری به دنیا آمدهاند.
پیشانیهایشان جز در برابر آفریدگارشان خم نشده است و کسی جز پدیدآورنده این کائنات را پرستش نکردهاند.
آنان ارزشمندترین اهداف را دنبال میکنند و در دستیابی به آن از هم سبقت میگیرند و جز رضای الهی چیزی نمیجویند.
به خدا سوگند مسجد الاقصی را تنها دستهای با وضو، پیشانیهای ساجد، زبانهای ذاکر و چشمهای گریان در خلوتها آزاد میسازند. آزادی قدس نزدیک است و آن وقت است که مؤمنان از پیروزی خداوند شادمان خواهند شد. این است سخن من که شنیدید و از خداوند طلب استغفار میکنم.
نظرات