مقدّمه
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علیه و آله و سلم بر افضل پیامبران، سیدنا محمد و خاندان و صحابه او.
از رحمت و فضل خداوند بر ما این است که در این زندگی دنیا برایمان ایستگاههایی قرار داده است تا از آنها برای تقویت ایمان و تقوا استفاده کنیم و آثار گناهان و غفلتها را از دلهای خود پاک سازیم... در این ایستگاهها نفس راحتی میکشیم و ورقهای زندگیمان را دوباره تنظیم میکنیم، پس از آن با روحی تازه و عزمی راسخ و قدرت روانی بالا از آنها خارج میشویم تا بتوانیم در برابر زندگی و کششها و مانعهای آن ایستادگی کنیم و در انجام وظیفهای که به خاطر آن آفریده شدهایم، موفق شویم. وقتی یکی از ما به دنبال این ایستگاهها میگردد، میبیند که تعدادشان زیاد است...
از جمله این ایستگاهها، ایستگاههای روزانه مانند نمازهای پنجگانه، ایستگاه هفتگی مانند روز جمعه، ایستگاههای سالانه مانند ماه رمضان، و ایستگاههایی که ممکن است فقط یکبار در عمر اتفاق بیفتد، مانند حج و عمره.
خوشبخت کسی است که ورقهای زندگیاش را مرتب کرده و خود را آماده بهرهبرداری از این فرصتها قبل از فرا رسیدن آنها کرده است و اجازه نمیدهد این فرصتها از دست بروند تا از آنها هر آنچه که در سفر به سوی خداوند عز وجل نیاز دارد، برگیرد. همانطور که خداوند میفرماید:
﴿وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ (۱۹۷)﴾ (بقره).
و توشه برگیرید (هم برای سفر حجّ و هم برای سرای دیگرتان و بدانید) که بهترین توشه پرهیزگاری است، و ای خردمندان! از (خشم و کیفر) من بپرهیزید.
و از مهمترین ایستگاههایی که مسلمانان هر سال یکبار با آن مواجه میشوند: ماه رمضان است. حالا روزها میگذرند و ماه مبارک رمضان با خیر و برکت خود بر ما سایه میاندازد... خداوند عز وجل آن را فصلی برای پیشی گرفتن در کارهای نیک قرار داده است.
نماز مستحب در آن برابر با فریضه است و فریضه آن مانند هفتاد فریضه در غیر آن است... شعار آن این است که: «ای جویندگان خیر، به پیش بیایید...» در این ماه شیطانها زنجیر شدهاند و درهاى جهنم بسته شده است و فضا برای دریافت مغفرت، رحمت و رهایی از آتش جهنم آماده است. در بهشت زینت یافته و فرشتگان به مردم فراخوان میدهند که: «بیایید و با شتاب بیایید که بازار باز است، کالا حاضر است و مالک بخشنده است».
پس بیایید تا خود را برای استقبال از آن به خوبی آماده کنیم تا از آمدن آن غافل نشویم.
برای این کار لازم است بدانیم که چه میخواهیم از این مهمان گرامی؟ و چه وسیلههایی برای بهرهبرداری از آن استفاده خواهیم کرد؟
این صفحات که در دست داریم، تلاشی است برای پاسخ به این سوال.
و خداوند بهترین هدفها را میداند و او هدایتکننده به راه راست است.
ماه مغفرت
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «رغم أنف رجل دخل عليه رمضان ثم انسلخ قبل أن يغفر له...»
(رغم أنف رجل دخل عليه رمضان ثم انسلخ قبل أن يغفر له...)
«نفرین بر مردی که رمضان به او وارد شد و سپس ماه رمضان تمام شد قبل از آنکه خداوند او را بیامرزد...»
پس اگر در رمضان آمرزیده نشود، پس کی آمرزیده خواهد شد؟...
آیا او در حالی که در دریاچهی دنیا غرق است، از آخرت دور است، آمرزیده خواهد شد؟ یا او در حالی که در پی درهم و دینار و خواستههای زن و فرزند خود است، آمرزیده خواهد شد؟ ما بر خداوند تعالی پیشگویی نمیکنیم، اما همانطور که به ما اطلاع داده است، برای مغفرت اسبابی است و برای ورود به بهشت هزینههایی است. ایمان به آرزو نیست، بلکه چیزی است که در دل ریشه دوانده و با عمل تصدیق شده باشد.
و به شما - ای خواننده عزیز - توصیه میکنم که در آیهی زیر تأمل کنید:
﴿وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ (۱۳۳) الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ (۱۳۴) وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ (۱۳۵)﴾ (آل عمران)
و (با انجام اعمال شایسته و بایسته) به سوی آمرزش پروردگارتان، و بهشتی بشتابید و بر همدیگر پیشی گیرید که بهای آن (برای مثال، همچون بهای) آسمانها و زمین است؛ (و چنین چیز با ارزشی) برای پرهیزگاران تهیّه دیده شده است. (۱۳۳) آن کسانی که در حال خوشی و ناخوشی و ثروتمندی و تنگدستی، به احسان و بذل و بخشش دست مییازند، و خشم خود را فرو میخورند، و از مردم گذشت میکنند، و (بدین وسیله در صف نیکوکاران جایگزین میشوند و) خداوند (هم) نیکوکاران را دوست میدارد. (۱۳۴) و کسانی که چون دچار گناه (کبیرهای) شدند، یا (با انجام گناه صغیرهای) بر خویشتن ستم کردند، به یاد خدا میافتند (و وعده و وعید و عقاب و ثواب و جلالت و عظمت او را پیش چشم میدارند و پشیمان میگردند) و آمرزش گناهانشان را خواستار میشوند - و بجز خدا کیست که گناهان را بیامرزد؟ - و با علم و آگاهی بر (زشتی کار و نهی و وعید خدا از آن) چیزی که انجام دادهاند پافشاری نمیکنند (و به تکرار گناه دست نمییازند).
آیا کسی هست که برای بهشت تلاش کند؟
پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «ألا هل من مشمر للجنة فإن الجنة لا خطر لها، هي ورب الكعبة نور يتلألأ، وريحانة تهتز، وقصر مشيد، ونهر مطرد، وثمرة نضيجة، وزوجة جميلة، وحلل كثيرة، ومقام في أبد في دار سليمة، وفاكهة وخضرة وحبرة ونعمة في حلية عالية بهية».
«آیا کسی هست که برای بهشت آماده شود؟ زیرا بهشت هیچ اندازهای ندارد، به جان کعبه، نوری که میدرخشد، و گلی که در حرکت است، و کاخی محکم، و نهر جاری، و میوهای رسیده، و همسری زیبا، و لباسهای فراوان، و مکانی ابدی در خانهای سالم، و میوه و سبزی و خوشحالی و نعمت در زینتی بلند و زیبا.»
گفتند: بله، ای رسول خدا، ما برای آن تلاش میکنیم.
فرمود: بگویید: «إن شاء الله»
گفتند: «إن شاء الله».
ورود به بهشت نیازمند تلاش زیادی است بعد از تعلق به رحمت خداوند، چرا که این فقط روزهای معدود است که در این زندگی دنیا سپری میکنیم و پس از آن سالهای طولانی و بیپایانی است که در قبر و دنیای آخرت خواهیم گذراند.
بیایید هر کدام از ما تصوری از شدت پشیمانی و حسرتی داشته باشیم که دلهای غافلان را پر میکند وقتی در معرض حساب سخت قرار میگیرند به خاطر کوتاهی در عبادت خداوند خالق خود:
﴿قَالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ (۱۱۲) قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَاسْأَلِ الْعَادِّينَ (۱۱۳) قَالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۱۱۴) أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ (۱۱۵)﴾ (المؤمنون)
(خداوند بدیشان) میگوید: چند سال در روی زمین زیسته و ماندگار بودهاید؟! (۱۱۲) میگویند: روزی یا بخشی از روزی! (ما که سخت گرفتار عذابیم، پاسخ درستی نمیتوانیم بدهیم) پس از کسانی بپرس که قادر به شمارش هستند. (۱۱۳) (خداوند بدیشان) میگوید: جز مدّت کمی (در زمین) ماندگار نبودهاید، اگر شما کمترین آگاهی و دانشی میداشتید (در دنیا متوجّه این میشدید). (۱۱۴) آیا گمان بردهاید که ما شما را بیهوده آفریدهایم و (حکمت و فلسفهای در آفرینش شما نیست، این است که به فساد پرداختهاید؟ و چنین انگاشتهاید که) به سوی ما (برای حساب و کتاب) برگردانده نمیشوید.
گرانترین آرزوی اهل قبور این است که به دنیا برگردند حتی برای لحظهای: تا خدا را تسبیح گویند یا یک سجده برای او کنند.
آیا برای ما در اینها عبرتی هست؟ آیا زمان آن نرسیده که از غفلتها بیدار شویم و خود را برای مواجهه با سرنوشتی که در انتظارمان است آماده کنیم؟!
ما هنوز در دنیا هستیم و فرصت برای تهیه توشه برای بعد از مرگ فراهم است، و اینک ماه رمضان به ما دعوت میکند.
بیایید دستهای خود را آستین کنیم و از خواب برخیزیم و خانواده خود را بیدار کنیم و پرچم جهاد را علیه نفس و شهوات و خواستههای آن به اهتزاز درآوریم.
بیایید دعوت خداوند را پاسخ دهیم:
﴿اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَكُمْ مِنْ مَلْجَأٍ يَوْمَئِذٍ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ (۴۷)﴾ (الشورى)
هرچه زودتر مخلصانه فرمان پروردگار خود را پذیرا گردید، پیش از آن که روزی (قیامتنام) فرا رسد که خدا هرگز آن را برنمیگرداند. در آن روز نه پناهگاهی دارید و نه اصلاً میتوانید (بعد از گواهی دادن نامهی اعمال و فرشتگان و اندامهای بدن، کارهای خود را) انکار کنید.
احوال مردم در رمضان
بله... رمضان فرصتی عظیم است که فقط یکبار در سال میآید، اما آیا مسلمانان با آن به یک اندازه برخورد میکنند؟
برخی از مردم ماه رمضان را بار سنگینی میدانند که آرزوی پایان آن را دارند و در آن چیزی جز محرومیت نمیبینند... اینها وارد رمضان شدند و از آن خارج شدند بدون اینکه اثری از آن در دلشان بماند یا به یادشان بیافتد.
برخی دیگر ارزش آن را درک کردند و دست به کار شدند و در نهایت تلاش خود را به کار گرفتند تا بیشترین مقدار عبادات را انجام دهند، قرآن را ختم کردند و نمازها و نیکوکارهایی انجام دادند، اما قلبشان در این عبادات حضور نداشت...
این افراد با هر وسیلهای که در اختیار داشتند، آن را بهعنوان هدفی در نظر گرفتند و هدف عالیتر از آن را که روزه برای رسیدن به آن است، ندیدند. و بیشک این افراد احساس خوبی در دلهای خود دارند، اما این اثر به سرعت پس از پایان رمضان از بین میرود.
گروهی از مردم ماه رمضان را فرصتی نادر برای احیای قلب خود و بیداری آن از خواب غفلت و شعلهور کردن شعله تقوا و ایمان در آن میبینند. اینها هدف روزه را در کلام خداوند عز وجل یافتند:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (۱۸۳)﴾ (البقرة)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! بر شما روزه واجب شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودهاند واجب بوده است، تا باشد که پرهیزگار شوید.
پس تقوای خداوند عز وجل هدف عبادات است:
﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (۲۱)﴾ (البقرة)
ای مردم! خدای خود را بپرستید، آن که شما را و کسانی را آفریده است که پیش از شما بودهاند، تا (خود را بدین وسیله پاک سازید و) راه پرهیزگاری گیرید.
و به اندازه تقوا در قلب انسان، نزدیکی یا دوری او از خداوند عز وجل است:
﴿إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ (۱۳)﴾ (الحجرات)
بیگمان گرامیترین شما در نزد خدا متّقیترین شما است. خداوند مسلّماً آگاه و باخبر (از پندار و کردار و گفتار شما، و از حال همهکس و همه چیز) است.
این دسته از مردم دانستهاند که ماه رمضان نیامده جز برای اینکه انسانها را به پروردگارشان نزدیک کند و ارتباط آنها را با دنیا قطع کند و دلهایشان را به بهترین توشه پر کند:
﴿وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ (۱۹۷)﴾ (البقرة)
و توشه برگیرید (هم برای سفر حجّ و هم برای سرای دیگرتان و بدانید) که بهترین توشه پرهیزگاری است، و ای خردمندان! از (خشم و کیفر) من بپرهیزید.
پس دست به کار شوید و از وسایل که اسلام در این ماه مبارک قرار داده به بهترین شکل استفاده کنید و میان عمل قلب و عمل جوارح تعادل برقرار سازید...
بدون شک این دسته آخر بزرگترین برنده رمضان هستند، چرا که در این ماه دلشان را اصلاح کردند و با گامهایی استوار در راه بندگان خدا به سوی او پیش میروند...
نشانههای صلاح قلب
اگر کسی بپرسد: علامت صلاح قلب که رمضان به دنبال آن است چیست؟
زمانی که ایمان بیدار میشود و جرقه آن در دل میافروزد، نشانههای صلاح به وضوح در جوارح نمایان میشود، طبق قول پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم: «آگاه باشید که در بدن یک تکه گوشت است که اگر آن درست شود، بدن درست میشود و اگر آن فاسد شود، بدن فاسد میشود؛ آن گوشت همان قلب است.»
شما صاحب این قلب را میبینید که در پی کارهای خیر شتابان است و شعائر خدا را بزرگ میدارد، طبق کلام خداوند عز وجل:
﴿وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ (۳۲)﴾ (الحج)
(مطلب) چنین است (که گفته شد)، و هر کس مراسم و برنامههای الهی را بزرگ دارد (و از جمله مناسک حجّ را گرامیشمارد)، بیگمان بزرگداشت آنها نشانهی پرهیزگاری دلها (و خوف و هراس از خدا) است.
در او ویژگی پیشقدم بودن و خودجوشی تحقق یافته است:
﴿لَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآَخِرِ أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ (۴۴)﴾ (التوبة)
آنان که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند در انجام جهاد با مال و جان (در راه یزدان) از تو اجازه نمیگیرند، (زیرا جهاد واجب است و در اداء واجبات، کسب اجازه لازم نیست. این چنین مؤمنان راستینی که برای رفتن به جهاد اجازه نمیگیرند، به طریق اولی برای نرفتن به جهاد درخواست اجازه نمیکنند) و خداوند به خوبی افراد پرهیزگار را میشناسد (و از نیّات و اعمال آنان کاملاً آگاه است).
به سرعت به هدایت و نصیحت پاسخ میدهد:
﴿ذَلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآَخِرِ﴾ (البقرة: ۲۳۲)
همان چیزی است که کسانی از شما بدان پند داده میشوند که به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند.
او دنیا را ترک کرده و به آنچه در نزد خداوند است رغبت دارد، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: «زمانی که نور وارد قلب شود، قلب روشن و باز میشود.»
پرسیدند: ای رسول خدا، نشانه آن چیست؟ فرمود: «بازگشت به خانه ابدی و دوری از خانه فریب و آمادگی برای مرگ پیش از آمدنش.»
اگر اینها برخی از نشانههای تحقق هدف هستند، پس سوال باقی میماند که چگونه به آن هدف برسیم؟
وسائل مختلف برای ما شناخته شدهاند و بسیاری از آنها را پیش از این تجربه کردهایم، اما چیزی که جدید است این است که چگونه با این وسائل برخورد کنیم و از آنها به گونهای استفاده کنیم که به هدف مورد نظر از رمضان برسیم. این وسائل را میتوان به دو بخش اصلی تقسیم کرد: بخش اول که به اصلاح رابطه فرد با خدا مربوط میشود و به آن بخش احساسی و وجدانی گفته میشود. بخش دوم مربوط به رابطه فرد با جامعه است که به آن بخش رفتاری و اجتماعی گفته میشود. هیچکدام از این دو بخش نمیتواند بدون دیگری باشد، زیرا هرکدام نقشی در موفقیت مسلمان در زندگی دارد. خداوند میفرماید: ﴿وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ﴾ (النساء: ۱۲۵) یعنی اسلام آوردن روی به سوی خدا - که یک امر احساسی و وجدانی است - باید با احسان به خلق همراه باشد. اشتباه برخی این است که بر یک جنبه تمرکز میکنند و از جنبه دیگر غافل میشوند. فردی که تمام تلاش خود را صرف اصلاح رابطهاش با خدا میکند و از آنچه به نفع مردم است غافل میشود، ایمانش ناقص است. ایمان هم قول است و هم عمل. حتی یکی از مهمترین نتایج اعمال صالحه این است که ایمان صاحبش را افزایش میدهد و اصول آن را در دل او محکم میسازد، خداوند میفرماید: ﴿إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ﴾ (فاطر: ۱۰)
در مقابل، اگر فردی تنها درگیر کار و حرکت در میان مردم برای رفع نیازهایشان، حل مشکلاتشان و کمک به آنها باشد بدون اینکه قلبی زنده و متصل به خداوند داشته باشد، این مسئله خطرناک است و میتواند تاثیر منفی بر روح او بگذارد. پیامبر خداﷺ از این موضوع هشدار داده و فرمودهاند: «مثل کسی که به مردم علم خیر میدهد، اما خود فراموش میکند مثل فتیلهای است که برای مردم نور میدهد و خود را میسوزاند.»
الرافعی گفته است: بزرگترین اشتباه این است که زندگی اطراف خود را مرتب کنی، اما در قلب خود آشوب به راه اندازی. پس لازم است که هر دو جنبه وجود داشته باشند تا هرکدام به نوبه خود، ارتباط محکمی را با یکدیگر برقرار کنند، همانطور که خداوند میفرماید: ﴿وَمَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكْ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى﴾ (لقمان: ۲۲).
کسی که (دل به خدا دهد و) مطیعانه رو به خدا کند، در حالی که نیکوکار باشد، به دستاویز بسیار محکمی چنگ زده است. سرانجام همهی کارها به خدا بازگشت داده میشود (و حسنات را پاداش، و سیّئات را پادافره میدهد).
بخش اول: رابطه با خداوند
ماه رمضان فرصتی برای مسلمان فراهم میآورد تا از وسائل مختلفی برای زنده نگه داشتن قلب و تقویت ارتباط خود با خداوند استفاده کند.
- اولین وسیله: روزه
روزه وسیلهای عالی برای تسلط بر نفس و کنترل آن است. نفس بزرگترین مانع در مسیر انسان به سوی خداست، زیرا همیشه به دنبال خواستههای دنیوی است و از انجام حقوق الهی فرار میکند. یکی از بهترین روشها برای کنترل نفس، روزه است. روزه باعث کاهش قدرت شهوت نفس میشود. اگر میخواهیم از این وسیله بهرهمند شویم، باید در طول روز بیشتر وقت خود را در خواب صرف نکنیم. همچنین در هنگام افطار باید در خوردن و نوشیدن معتدل باشیم و از خوردن انواع مختلف غذاها خودداری کنیم، یک یا دو نوع غذا کافی است. حلیمی گفته است: «هر غذایی که حلال است نباید آن را به گونهای بخوریم که بدن را سنگین کند و او را به خواب وادارد و از عبادت باز دارد. باید به اندازهای بخوریم که گرسنگیمان برطرف شود و هدف از خوردن غذا این باشد که بتوانیم عبادت کنیم و بر آن قوت یابیم.» علاوه بر روزه از غذا و نوشیدنی، باید در گفتار و خنده نیز اعتدال داشته باشیم و از زبان خود کم استفاده کنیم و سخنان بیفایده را کنار بگذاریم. شعار «زبانت را نگه دار» باید سرلوحه کار باشد.
- دومین وسیله: ارتباط با مساجد
مسجد نقش زیادی در روشن کردن قلبها دارد. خداوند در آیهای میفرماید: ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾ و در آیه بعدی میفرماید: ﴿يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾ (النور: ۳۵) و در ادامه مشخص میکند که بهترین مکان برای دریافت نور الهی مساجد است: ﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ﴾ (النور: ۳۶). در مسجد است که دلها بر عبادت خداوند متحد میشود و نفس از معصیت باز میایستد. پیامبرﷺ فرمودند: «آیا شما را به چیزی که خداوند گناهان را پاک میکند و درجات را بالا میبرد، هدایت نکنم؟» گفتند: بله، یا رسول الله! فرمودند: «افزایش وضو در شرایط سخت و رفتن به مساجد برای نماز و انتظار نماز بعد از نماز، این است که انسان در حال ربط با خداوند است.»
قلب مؤمن به دلیل نزاع دائمی بین داعی ایمان و داعی هوی در حالتهای مختلفی تغییر میکند و به تثبیت و استحکام در حالت ایمان نیاز دارد. در اینجا نقش مسجد اهمیت پیدا میکند. ابوهریره در تفسیر آیهی ﴿اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا﴾ (آل عمران: ۲۰۰) میگوید: در زمان پیامبرﷺ جنگی برای مرابطة (یعنی انتظار در راه خدا) وجود نداشت، اما انتظار نماز بعد از نماز به عنوان مرابطة در نظر گرفته میشد. پس باید پیش از نماز به مسجد برویم و پس از نماز تا حد امکان در جای خود بمانیم مگر در مواقع ضروری، تا از دعای ملائکه برخوردار شویم. پیامبرﷺ فرمودند: «ملائکه بر یکی از شما دعا میکنند مادامی که در مکان نماز خود باشید، تا زمانی که کاری خلاف انجام ندهید، میگویند: اللهم اغفر له، اللهم ارحمه». همچنین بر خواهران مسلمان لازم است که مکانی در خانه خود اختصاص دهند و آن را به مسجد تبدیل کنند و در آنجا زودتر به نماز برسند، نماز را انتظار بکشند، اذان را تکرار کنند و هر زمان که شرایط مساعد بود، مدت بیشتری در آنجا بمانند.
سوم: قرآن کریم:
ماه رمضان ماه قرآن است و پیامبرﷺ قرآن را در این ماه مطالعه میکردند. قرآن وسیلهای بزرگ برای شفا و هدایت قلبها است. خداوند میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ﴾ (یونس: ۵۷). ارتباط مسلمان با قرآن به اندازه ارتباطش با خداوند است. پیامبرﷺ فرمودند: «بشارت بدهید! زیرا این قرآن طرفش در دست خداوند و طرف دیگر در دست شما است، به آن چنگ بزنید که پس از آن هرگز هلاک نخواهید شد و گمراه نخواهید گشت.» این وسیله بزرگ زمانی به مقصد خود میرسد و شفا و نور میبخشد که با آن همانطور که خداوند میخواهد رفتار کنیم. قرآن برای تدبر و استخراج آنچه به ما نفع میرساند نازل شده است، نه تنها برای خواندن با زبان. خداوند میفرماید: ﴿كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آَيَاتِهِ﴾ (ص: ۲۹). برخی از سلف گفتهاند: هیچکس با قرآن نشست نمیکند مگر اینکه یا سود میبرد یا زیان. خداوند میفرماید: ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ القرآن مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا﴾ (الإسراء: ۸۲).
پیش از این قرآن را با زبان خود خواندهایم بارها و بارها، و هدف هر یک از ما تمام کردن ختم قرآن بوده است، بلکه برخی از ما در تعداد ختمهای قرآن با هم رقابت میکردیم، به ویژه در ماه رمضان. اما چه سود واقعی از این کار بردهایم؟! قرآن وقتی تاثیر میگذارد که با حضور قلب خوانده شود، زیرا خواندن قرآن فقط با زبان مانند دانههای بیفایده است. این همان چیزی است که صالحان در طول تاریخ بر آن تأکید کردهاند. علی ﵁ گفته است: «در قرائتی که در آن تدبر نباشد، هیچ خیری نیست.» حسن گفته است: «چطور قلبت نرم شود در حالی که نگرانیات پایان سوره است؟» ابنالقیم نیز تأکید کرده است: «هیچ چیزی برای قلب مفیدتر از خواندن قرآن با تدبر و تفکر نیست، زیرا قرآن شامل تمام مراحل سلوک، حالات عالمین، و مقامات عارفین است. اگر مردم میدانستند که درک قرآن با تدبر چقدر مفید است، به آن مشغول میشدند و از هر چیز دیگری دست میکشیدند. خواندن یک آیه با تدبر بهتر از ختم قرآن بدون تدبر است.»
پس بیایید رمضان را به عنوان شروع واقعی برخورد صحیح با قرآن قرار دهیم.
چگونه از قرآن بهرهمند شویم؟
قرآن مهمترین وسیله برای نرم کردن دلها است. وهیب بن ورد گفته است: «ما در این حدیثها و مواعظ نگاه کردیم و هیچ چیزی نرمتر از قلبها و بیشتر موجب حزن نمیشود، جز خواندن قرآن با فهم و تدبر.» تلاوت قرآن به روش صحیح آن همانطور که ابو حامد غزالی گفته است، باید با زبان، عقل و قلب همراه باشد. سهم زبان اصلاح حروف است، سهم عقل تفهیم معانی است، و سهم قلب عبرت گرفتن و تأثیر پذیرفتن است. زبان ترتیل میکند، عقل ترجمه میکند و قلب عبرت میگیرد.
اینجا چند روش عملی برای بهرهبرداری از قرآن آورده شده است:
۱. قبل از شروع خواندن: از خداوند بخواهید که دلهای ما را برای نور کتابش باز کند و به ما توفیق دهد تا قرآن را با تدبر بخوانیم و تحت تأثیر قرار بگیریم. این دعا نقش مهمی در آمادهسازی قلب برای پذیرش قرآن دارد. خداوند میفرماید: ﴿وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَنْ يُنِيبُ * فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ﴾ (غافر: ۱۳، ۱۴).
۲. تلاوت قرآن را زیاد کنید و زمان بیشتری را با قرآن بگذرانید، بهتر است در مکانی آرام و دور از سر و صدا قرآن بخوانید تا ذهن شما بهتر متمرکز شود و از حواسپرتی جلوگیری شود. همچنین فراموش نکنید که قبل از خواندن وضو بگیرید و مسواک کنید.
۳. قرآن را از روی مصحف و با صدای بلند و ترتیل بخوانید. ترتیل تأثیر زیادی در تحریک احساسات دارد و آنها را با فهمی که از تدبر به دست میآید، همراستا میکند و ایمان در این هنگام شکل میگیرد.
۴. قرآن را به آرامی و با صدای غمگین بخوانید. وقتی قرآن را میخوانید، باید حروف و کششها را درست ادا کنید تا بتوانید با آیات زندگی کنید، همچنین بهتر است قرآن را با صدای غمگین بخوانید تا تأثیر بیشتری بر دلها بگذارد.
۵. فهم کلی آیات: از عقل خود برای درک کلیات آیات استفاده کنید. این به معنای ایستادن روی هر کلمه نیست بلکه کافی است معنی کلی که آیه یا آیات میرسانند، فهمیده شود تا بتوانید به راحتی ادامه دهید و احساساتتان به سرعت تحت تأثیر قرار گیرد.
۶. اجتهاد در برخورد با قرآن: قرآن را انگار که بر تو نازل شده است و انگار خود تو مخاطب این آیات هستی. همچنین باید در تعامل با این خطاب از طریق پاسخ دادن به سوالاتی که در آیات مطرح شدهاند، تأمین در مواقع دعا و ... اجتهاد کنیم.
۷. تکرار و تردید آیه یا آیات که قلب با آنها تأثیر میپذیرد: این کار به قلب کمک میکند که از نور و ایمان بیشتر بهرهمند شود که در این لحظات در آن وارد میشود.
۸. وجود تفسیر مختصر در کنار خود: برای رفع شک یا فهم معنای کلمهای که برایمان دشوار است، هیچ اشکالی ندارد که تفسیر مختصری در دست داشته باشیم. البته بهتر است که این تفسیر را بعد از اتمام خواندن قرآن بررسی کنیم تا از جو قرآن و احساسات معنوی که در آن زندگی میکنیم، خارج نشویم، مگر در صورتی که کلمهای برایمان قابل فهم نباشد و بخواهیم فوراً معنای آن را بدانیم.
چهارم: قيامالليل:
قيام الليل یکی از وسیلههای مهم برای زنده کردن قلب است. پیامبرﷺ فرمودند:
«بر شماست که قیام الليل را انجام دهید، زیرا این کار روش صالحان پیش از شما بوده است، و نزدیکترین وسیله به خداوند و جلوگیری از گناه و کفاره گناهان و دفع بیماریها از بدن است.»
تعرض به نفحات شب و شریک شدن در غنیمت با مجتهدان از بزرگترین وسیلهها برای کاشت ایمان در دل است... خداوند در ابتدا قیام الليل را بر پیامبرﷺ و صحابه قبل از نزول فرضها و قبل از تشریع حدود، و حتی قبل از فرض شدن پنج نماز، واجب کرده بود، زیرا وقتی انسان در دل شب با پروردگار خود خلوت میکند و قلبش با او ارتباط پیدا میکند، دل پاک میشود و نعمتها بر او نازل میشود.
این وسیله عظیم که بین تدبر قرآن و آنچه در آن از گنجها است، و بین رکوع و سجود، که در آن معنای ذلت و خضوع و تسلیم در برابر پروردگار متعال است، ترکیب میشود، از مهمترین وسایل تقرب به خداوند است. پس نباید شبی را بدون قیام شب سپری کنیم، حتی اگر شرایط سخت باشد. بهتر است که در کنار نماز تراویح، پیش از طلوع فجر بیدار شویم و برای تهجد و استغفار وقت بگذاریم تا طعم زندگی واقعی را بچشیم و نسیم سحر را استشمام کنیم و با پروردگار خود راز و نیاز کنیم.
یکی از صالحان گفته است: «در دنیا هیچ وقتی شبیه نعمت اهل بهشت نیست مگر آنچه که اهل دل در دل شب از شیرینی مناجات در دلهای خود مییابند.»
ایقبال گفته است: «با هر کسی در علم و حکمت باش، اما هیچ بهرهای از این نخواهی برد تا زمانی که در سحرگاهی با دل شکسته و امید به رحمت خداوند، در برابر او ایستاده باشی.» او میخواست بگوید:
«اگر میخواهی دعاگری موفق باشی، اگر میخواهی سخنران برجستهای باشی، اگر میخواهی محاضر عالی باشی، باش، اما هیچ بهرهای از خود نخواهی برد تا زمانی که در سحرگاه با خداوند خلوت کنی، لباس شهرت و غرور را کنار بگذاری و در حال بندهای که از غضب پروردگار میترسد و به رحمتش امیدوار است، قرار بگیری.»
پس مطالب خود را آماده کن، اهداف خود را مشخص کن و خواب کمی داشته باش تا دقایق آخر شب را به خلوت با محبوب بگذرانی.
فقه قیام الليل:
وقتی خداوند توفیق میدهد که پیش از فجر بیدار شویم، نباید فقط قیام و قرائت را طولانی کنیم، بلکه باید در رکوع و سجود نیز وقت بگذاریم.
عبدالله بن مبارک گفته است: «نزدیکترین حالت بنده به خداوند در هنگام سجود است. در سجود است که معانی ذلت و انکسار و فقر و مسکنت به کسی که مالک ملکوت آسمانها و زمین است، ابراز میشود.»
دکتر عبد الستار فتح الله نکتهای جالب یادآوری کرده است که خداوند عز وجل قیام شب را بر پیامبرش فرض کرد، پس چگونه ممکن است که نیمی از شب با آیات کمی که از قرآن نازل شده است عبادت کنیم؟
پس هدف از قیام الليل، طولانی بودن سجود در کنار قیام و رکوع است.
مناجات با خدا در سجود از عظیمترین شکلهای پناه بردن به خدا و درخواست عفو و بخشش از او و ابراز ذلت و تسلیم است. در آن هنگام، بنده خواستههای خود را مطرح کرده و نیازهای خود را به درگاه خداوند میبرد.
«سجد و اقترب» (علق: ۱۹) به این معنا است که در سجود باید به خدا نزدیکتر شویم و با دل و جان خود به او پناه ببریم.
اگر شب تاریک شد، آن را با تلاش پشت سر بگذارید... و صبحگاه از آنها برمیآید در حالی که در رکوع هستند
ترس، خواب را از آنها ربود، پس برخاستند... و اهل امنیت در دنیا در خواب هستند
برای آنها زیر ظلمت شب و در حالی که در سجدهاند... نالهای از دلها برخاست که سینهها را میشکافد
چه باید کرد اگر از قیام شب محروم شویم؟!
ما میتوانیم از تمام دلایل برای بیدار شدن در شب استفاده کنیم، اما در نهایت با صدای اذان فجر مواجه میشویم. پس چه باید کرد؟! این یک پیام از سوی خداوند عز و جل است که معانی زیادی در خود دارد: از جمله این که این محرومیت ممکن است به دلیل گناهی باشد که مرتکب شدهایم یا کوتاهی در انجام حقوقی که باید انجام میدادیم... و از دیگر دلایل این که اشتیاق به قیام شب ممکن است به اندازه کافی قوی نبوده باشد... یا این که ممکن است این یک امتحان از سوی خداوند باشد تا ببیند ما چه خواهیم کرد...
پس اگر چنین شد، باید به سوی خداوند فرار کنیم با نماز و دعا و از او راضی باشیم و استغفار کنیم تا شاید از ما درگذرد... و همچنین باید صدقه پنهانی بدهیم، زیرا صدقه پنهانی غضب خداوند را خاموش میکند.
از توصیههای پیامبرﷺ این است که اگر کسی نماز شب را از دست داد، باید آن را بین نماز فجر و ظهر قضا کند، همانطور که امام مسلم در صحیح خود روایت کرده است.
و در برخی حالات ممکن است پیش از فجر بیدار شویم و وقتی شروع به نماز میکنیم، متوجه شویم که قلبهایمان از نماز فرار میکنند و به سوی دنیا میروند و هر چه تلاش میکنیم که آنها را با خداوند جمع کنیم، باز هم از ما میگریزند. در این صورت چه باید کرد؟ ابن جوزی میگوید: «اگر در دل شب در پیشگاه خداوند نشستهای، اخلاق کودکان را به کار بگیر، زیرا کودک اگر از پدر چیزی بخواهد و آن را نگیرد، گریه میکند.»
پس در این حالت باید از خداوند با اصرار و اصرار بخواهیم و بارها و بارها استغفار کنیم تا دروازهها برای ما باز شوند. آیا نگفته است: ﴿فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا﴾ (الأنعام: ۴۳)؟ پس عدم قیام یا محروم شدن از شیرینی مناجات و حضور قلب در نماز، عذاب از سوی خداوند است که مستلزم تضرع و اصرار و استغفار است، شاید در این حالت خداوند ما را ببیند و از ما درگذرد.
پنجم: استفاده از اوقات شریف
ابن رجب میگوید: خداوند عز و جل برای برخی ماهها فضیلتهایی نسبت به برخی دیگر قرار داده است، همانطور که برخی از روزها و شبها را از دیگران برتر ساخته است، و شب قدر را از هزار ماه بهتر قرار داده است... هیچیک از این مواسم فضیله خالی از وظیفهای از طاعتهای خداوند نیست که از طریق آن به خداوند نزدیک شویم و برای بندگانش رحمتی فرود میآید که از آن بهرهمند شوند. سعید کسی است که این فرصتها را غنیمت بشمارد و در این اوقات به خداوند نزدیک شود و شاید از این نفحات بهرهمند شود و در نتیجه از آتش جهنم و آثار آن ایمن گردد. پیامبرﷺ فرمود: «برای پروردگارتان در روزهای زندگی شما نفحات است، پس به آنها نزدیک شوید که شاید یکی از شما از آنها نفحهای بگیرد که دیگر هرگز بدبخت نخواهد شد.»
این نفحات بیتردید به کسانی میرسد که به آنها توجه کنند، اما کسی که از آن غافل باشد، خداوند به او پاداش دهد.
- در سطح روزانه سه زمان خاص وجود دارد که علمای دین آنها را "اوقات حرکت به سوی خداوند" مینامند: آخر شب، آغاز روز، و پایان روز. پیامبرﷺ فرمود: «این دین آسان است و هیچکس نباید در آن سختی بکشد، پس سعی کنید به آن نزدیک شوید و خوشحال باشید و از کمکهای صبحگاه و عصرگاه و اندکی از شب بهرهمند شوید.»
در بسیاری از اذکار صبح و شام و در فضیلت ذکر خداوند در هنگام صبح و شب، اشاره به این سه زمان شده است. سلف نیز برای آخر روز احترام بیشتری قائل بودند.
امام حسن البنا میگوید: «ای برادر عزیز، هر روز برای شما لحظهای در صبح، لحظهای در عصر، و لحظهای در سحر است که میتوانید روح پاک خود را در آن به سوی آسمانها بلند کنید و از بهترینهای دنیا و آخرت بهرهمند شوید... و در مقابل شما مواسم عبادات و شبهای نزدیک شدن به خداوند است که قرآن شما و پیامبر بزرگوار شماﷺ به شما نشان داده است، پس مراقب باشید که در آن زمانها از غافلان نباشید، بلکه از یادکنندگان خدا و عملکنندگان باشید... و وقت را غنیمت بدانید که زمان مانند شمشیر است، و از تأخیر پرهیز کنید که بدتر از آن چیزی نیست.»
- در سطح هفتگی، روز جمعه شرافت ویژهای دارد و در آن ساعت خاصی است که دعا پذیرفته میشود، پس باید مراقب باشیم تا به آن برسیم. نووی میگوید: «سنت است که در تمام روز جمعه از طلوع فجر تا غروب آفتاب دعا کنیم و امیدوار باشیم که به ساعت اجابت دعا برسیم.» پس باید در این روز مبارک تلاش کنیم و برنامهای ویژه برای آن در نظر بگیریم و برای نماز جمعه با بهترین وضعیت به مسجد برویم.
- ماه رمضان نیز ویژگی خاصی نسبت به دیگر ماهها دارد و شب قدر فضیلت بزرگی دارد. پیامبرﷺ فرمود: «کسی که در شب قدر نماز شب به جا آورد با ایمان و امید به پاداش، تمام گناهان گذشتهاش بخشیده میشود.» شب قدر در دهه آخر رمضان است، بنابراین باید در این شبها اجتهاد کنیم، چرا که پیامبرﷺ وقتی وارد دهه آخر رمضان میشد، کمربند خود را محکم میبست، شبها را بیدار میماند و خانوادهاش را بیدار میکرد.
- و از این مواسم همچنین: موسم عمره است که در رمضان معادل حج است، پس باید مراقب باشیم که آن را به جا بیاوریم... و هر یک از ما باید تلاش کند که امور خود را طوری تنظیم کند که از این اوقات شریف بهرهمند شود، و اگر از بخشی از آن غفلت کردیم، در باقیمانده اوقات تلاش را ترک نکنیم.
ششم: اعتکاف
اعتکاف به معنی ماندن در مسجد برای عبادت خداوند است. اعتکاف در هر زمان مستحب است، چه در رمضان و چه در غیر آن، اما بهترین زمان برای آن دهه آخر رمضان است تا بنده در این ایام به شب قدر که از هزار ماه بهتر است، دست یابد. امام احمد گفتهاند که معتکف نباید با مردم تعامل کند، حتی برای تدریس علم یا خواندن قرآن، بلکه بهتر است که تنها به عبادت خود بپردازد و در خلوت با پروردگار خود مناجات کند و ذکر و دعا کند. این اعتکاف، خلوت شرعی است که در آن هیچگونه اجتماعی وجود ندارد. پس باید هر زمانی که بتوانیم در ماه رمضان، چه در روز و چه شب، نیت اعتکاف کنیم و در آن زمان با خداوند عز و جل خلوت کنیم.
همچنین باید از اعتکاف در دههی آخر رمضان غفلت نکنیم، اگر نتوانستیم در آن دهه اعتکاف کنیم، پس باید در شبهای آن بهویژه شبهای فرد آن تلاش کنیم و از هر نوع ارتباط و سخن گفتن که خلوت ما را با خداوند عز و جل قطع کند، پرهیز کنیم. ابن رجب میگوید: «حقیقت اعتکاف قطع ارتباط با مردم برای اتصال به خدمت پروردگار است.»
برای خواهران مسلمان هم جایز است که در مسجد خانه خود اعتکاف کنند، بر اساس نظر فقهای حنفیه، و باید از روز خود وقتی برای ماندن در مسجد خانه و عبادت خداوند عز و جل اختصاص دهند.
هفتم: دعا
دعا عبادت است و هیچ چیزی جز دعا نمیتواند تقدیر را تغییر دهد. در دعا، فقر و ذلت بنده در برابر پروردگاری که مالک کل جهان است، نمایان میشود. و زمانهای خاصی برای دعا وجود دارد که از آن جمله میتوان به: بین اذان و اقامه، بعد از نماز، در ثلث آخر شب، در روز جمعه از زمانی که امام بر منبر میرود تا پایان نماز، همچنین در ساعت آخر روز جمعه، در شب قدر، هنگام بارش باران، برای روزهدار که دعای او مستجاب است، و برای مسافر که دعای او نیز مستجاب است، اشاره کرد. همچنین در هر شب رمضان کسانی از آتش جهنم آزاد میشوند و نزدیکترین حالت به خداوند زمانی است که بنده در سجده است. باید از این اوقات بهرهبرداری کنیم و خود را در برابر خداوند خاضع کنیم و از قدرت و توان خود بریده و از خداوند رحمت و برکت بخواهیم. باید از دعا با زبان بدون حضور قلب اجتناب کنیم، زیرا پیامبرﷺ فرمود: «بدانید که خداوند دعا را از قلب غافل و بیتوجه نمیپذیرد.»
همچنین باید دعا کنیم برای مسلمانان مظلوم در هر کجا که هستند، به ویژه برای مجاهدان در فلسطین، و از خداوند بخواهیم که ظلم را از آنها دور کند و نصر خود را نازل کند. همچنین باید برای ظالمانی که با خدا و پیامبرش مخالفت میکنند، دعا کنیم که خداوند آنها را مجازات کند. خداوند عز و جل میفرماید: ﴿وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ﴾ (الروم: ۴۷).
هشتم: صدقه
اگر به قرآن نگاه کنیم، میبینیم که خداوند عز و جل در آیات زیادی مسلمانان را به انفاق در راه خداوند دعوت کرده است. پیامبرﷺ سخاوتمندترین مردم بود و در رمضان سخاوت او بیشتر بود. خداوند میفرماید: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا﴾ (التوبه: ۱۰۳)، بنابراین اولین کسی که از صدقه بهرهمند میشود خود دهنده است، زیرا صدقه او را از بخیل بودن پاک میکند و از گناهان او میزداید.
صدقه یک وسیله برای تهذیب نفس است و میتواند آن را از تعلقات دنیوی و محبت به مال رها کند. صدقه همچنین فواید زیادی در دنیا و آخرت دارد؛ بیمار را شفا میدهد، بلا را دفع میکند، امور را تسهیل میکند، روزی را میآورد، از بلاهای بزرگ جلوگیری میکند، غضب خداوند را خاموش میکند و آثار گناهان را میزداید. در روز قیامت، صدقه سایهای برای صاحبش است و او را از آتش جهنم حفظ میکند. خداوند عز و جل میفرماید: ﴿فَآَتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ﴾ (الروم: ۳۸). هیچ عذری برای کسی در ترک صدقه وجود ندارد، زیرا خداوند عز و جل مقدار معینی برای صدقه تعیین نکرده است، و درهای صدقه برای همه باز است.
برای اینکه صدقه ثمرات خود را به درستی بدهد، باید آن را به طور روزانه انجام داد، همانطور که خداوند میفرماید: ﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾ (البقرة: ۲۷۴). باید هر روز صدقه بدهیم، حتی اگر فقط معادل نصف خرما باشد، و برای این کار یک صندوق در خانه برای کمک به این موضوع اختصاص دهیم.
نهم: فکر و ذکر
یاد خداوند عز و جل قوت دلها و ماده حیات آنهاست. پیامبرﷺ فرمود: «مثل کسی که خدا را یاد میکند و کسی که یاد نمیکند، مانند زنده و مرده است.» ابن تیمیه میگوید: «یاد خدا برای قلب مانند آب برای ماهی است؛ حال ماهی را تصور کنید وقتی که از آب بیرون میآید.» همچنین بهشت با ذکر ساخته میشود و اگر ذکر از بنده گرفته شود، فرشتگان از ساختن بهشت برای او دست میکشند. پس باید در یاد خدا کوشید تا روح خود را از زندگی دنیوی به سوی آسمانها پرتاب کنیم.
و برای اینکه مسلمان از ذکر بهرهبرداری کند و زبانش با قلبش همسو شود تا اثر مطلوب در آن ایجاد شود، باید آن را با عبادت تفکر پیوند دهد، همانطور که خداوند عز و جل میفرماید: ﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآَيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ * الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾ (آل عمران: ۱۹۰، ۱۹۱).
مسلّماً در آفرینش (عجیب و غریب و منظّم و مرتّب) آسمانها و زمین، و آمد و رفت (پیاپی، و تاریکی و روشنی، و کوتاهی و درازی) شب و روز، نشانهها و دلائلی (آشکار برای شناخت آفریدگار و کمال و دانش و قدرت او) برای خردمندان است. (۱۹۰) کسانی که خدا را ایستاده و نشسته و بر پهلوهایشان افتاده (و در همهی اوضاع و احوال خود) یاد میکنند و دربارهی آفرینش (شگفتانگیز و دلهرهانگیز و اسرارآمیز) آسمانها و زمین میاندیشند (و نقشهی دلربا و ساختار حیرتزای آن، شور و غوغائی در آنان برمیانگیزد، و به زبان حال و قال میگویند:) پروردگارا! این (دستگاه شگفت کائنات) را بیهوده و عبث نیافریدهای؛ تو منزّه و پاکی (از دست یازیدن به کار باطل!)، پس ما را (با توفیق بر انجام کارهای شایسته و بایسته) از عذاب آتش (دوزخ) محفوظ دار.
حسن بصری میگوید: اهل عقل همیشه ذکر را به تفکر و تفکر را به ذکر پیوند میدهند تا اینکه قلبها را به سخن گفتن وادار کرده و حکمت را بیان کنند.
پس ابتدا باید در زمینهای از زمینهها تفکر کرد و سپس با ذکر مناسب آن را دنبال کرد. به عنوان مثال، اگر فردی در گناهان خود و کوتاهی در برابر خداوند تفکر کند، باید بعد از آن استغفار کند. اگر در آیات شگفتانگیز خداوند و نشانههای او در خود و کائنات تفکر کند، باید پس از آن تسبیح و حمد خداوند را بگوید. زمانی که بنده در نیاز شدید خود به خداوند و فقر ذاتی خود به او تفکر میکند، باید پس از آن ذکر "لا حول ولا قوة إلا بالله" را تکرار کند، و همینطور برای دیگر اذکار.
بنابراین، باید برای خود اذکار و وردهایی از ذکر تعیین کنیم و به آنها پایبند باشیم تا زبان و قلب ما با هم هماهنگ شوند. و باید بدانیم که پاداش کامل به اندازه عمل کامل است. اعمال از نظر شکل و تعداد تفاوت ندارند، بلکه از نظر آنچه در دلها است تفاوت دارند. به طوری که ظاهر دو عمل ممکن است یکسان باشد، اما در تفاوت آنها همانند تفاوت آسمان و زمین است.
در اذکار صبح و شب و همچنین اذکار مرتبط با حالات، معانی عظیمی وجود دارد که باید در حین تکرار آنها در زمانهای مشخص، به آن معانی فکر کنیم.
دهم: محاسبهی نفس:
پس از گذشت چند روز از رمضان، نفس انسان به راحتی هدایت میشود، و در این زمان باید شروع به محاسبه اعمال گذشته خود کنیم. زمینههای زیادی برای محاسبه نفس وجود دارد که تمامی جنبههای زندگی مسلمان را در بر میگیرد. هر یک از ما باید در مقابل هر کدام از این زمینهها بایستد و ببیند که وضعیت او کجا قرار دارد. و خوب است که گناهان و کمبودهای خود را یادداشت کنیم تا این امر به عنوان انگیزهای برای توبه صحیح و اصلاح مسیر باشد.
زمینههای محاسبه نفس:
الف- عبادت جوارح: مانند نمازهای پنجگانه در اول وقت در مسجد، سنن رواتب، اذکار نماز، روزه رمضان و روزههای مستحب، انفاق مستمر در راه خدا، اذکار صبح و شب، و پیروی از سنت در گفتار و رفتار.
ب- معاصی جوارح: مانند غیبت، تهمت، تمسخر، استهزاء از دیگران، جدال و مرافعه، افشای اسرار، چشمچرانی، سخن گفتن باطل، خشم سریع، شکستن وعده.
ج- عبادات قلب: خشوع در نماز، ترس از خداوند و احساس مراقبت از او، راضی بودن به قضا و قدر خداوند، توکل بر خداوند، صبر در مصیبتها، شکرگزاری به وقت نعمتها.
د- معاصی قلوب: خودستایی و ریا، ناراحتی از نقد، حسادت، تکبر، مباهات، منتگذاری بر هدایای داده شده، پیروی از هوی، تحقیر دیگران و بدگمانی به آنان.
هـ- حقوق: حقوق همسر، فرزندان، والدین، اقوام، همسایگان، حق مسیر، دعوت، برادری.
و- سلوک و فضائل اعمال: تلاش برای رفع نیازهای مردم، نرمی در برخورد، تواضع، عیادت از بیماران، شرکت در جنازهها، احسان به دیگران، ادای امانات به صاحبانش، حفظ لبخند و بشاشیت، امانتداری و دقت در انجام کارها.
پس از هر جلسه از این محاسبات، باید از خداوند زیاد استغفار کنیم، و اگر ممکن است، نماز توبه بخوانیم. خداوند میفرماید: ﴿وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾ (آل عمران: ۱۳۵).
خلاصهی بخش اول:
ده وسیله وجود دارد که به دستیابی به نتیجه مطلوب از رمضان کمک میکند. باید برای خود برنامهای تنظیم کنیم که در طول این ماه مبارک پیروی کنیم، و در هر روز خود ثابت قدم باشیم.
برای مثال، باید وقتی ثابت برای اعتکاف در مسجد تعیین کنیم، مثلاً از فجر تا طلوع آفتاب، و اگر نتواستیم، پس از عصر تا مغرب. در این زمان، باید قرآن را طبق روشی که اشاره کردیم، تلاوت کنیم.
همچنین باید صندوقی در خانه برای صدقه روزانه خود اختصاص دهیم و زمانی برای تهجد قبل از فجر، حتی اگر فقط نیم ساعت باشد، در نظر بگیریم و به غیر از نماز تراویح به آن پردازیم.
و همچنین باید برای خود وردهایی از ذکر مطلق مانند سبحان الله وبحمده 100 بار، استغفار (...) بار، صلوات بر رسول الله (...) بار، و ذکر "لا حول ولا قوة إلا بالله" (...) را اختصاص دهیم. پیشنهاد میشود که این اذکار را در طول روز و شب تقسیم کنیم.
باید از اوقات استجابة دعا استفاده کنیم و با شدت و اشتیاق به خداوند عز و جل دعا کنیم، مانند دعای کسی که در آستانه غرق شدن است، برای خود، خانوادهمان، برادرانمان و تمامی مسلمانان. باید فرصت مناسب را بیابیم که در تنهایی به خود بپردازیم و آن را محاسبه کنیم.
بخش دوم: با مردم
کوشش برای انجام کارهای نیکو در میان مردم تأثیر معنوی زیادی در قلب مسلمان دارد. این تلاش ایمان را افزایش میدهد و آن را تثبیت میکند و صاحب خود را به جایی میرساند که نزد خداوند عز و جل محبوب شود. پیامبرﷺ فرمود: «محبوبترین مردم نزد خداوند کسی است که به دیگران نفع برساند، و محبوبترین کارها نزد خداوند عز و جل، خوشحال کردن یک مسلمان، یا رفع غم از او، یا پرداخت بدهیاش، یا رفع گرسنگیاش است. و اینکه من با برادر مسلمانم برای حل مشکلی همراهی کنم، نزد من از اعتکاف یک ماهه در مسجد محبوبتر است. کسی که خشم خود را فرو میبرد، خداوند عورت او را پوشیده میدارد، و کسی که غضب خود را پنهان میکند - اگر بخواهد میتواند آن را نشان دهد - خداوند قلبش را در روز قیامت از رضایت پر میکند. کسی که با برادر مسلمانش در رفع حاجت او همراهی کند تا آن را به پایان رساند، خداوند قدمهای او را در روزی که قدمها لغزش میکند ثابت نگه میدارد. و بدخلق بودن، عمل را همانطور که سرکه عسل را فاسد میکند، فاسد میکند.»
در اینجا برخی از کارهای نیکو آمده است که باید در رمضان انجام دهیم تا بعداً به عادت و ویژگیهای ما تبدیل شوند. همانطور که گفتهاند: «خیر را عادت کنید که خیر عادت است.»
۱. احسان به همسر و فرزندان:
احسان واقعی به همسر و فرزندان، هدایت آنها به راه خداوند و رقابت با آنها در مسیر رسیدن به بهشت است. خداوند ما را به این امر فراخوانده است، همانطور که میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ﴾ (التحریم: ۶). بنابراین باید از ماه رمضان برای رشد ایمانی و اخلاقی آنها استفاده کنیم، بهطوری که پیش از حلول ماه مبارک، با آنها بنشینیم و برنامهای برای هرکدام تنظیم کنیم که در آن به اصول اساسی ایمان و احسان به خلق توجه شود.
همچنین باید برای آنها زمانهایی برای انجام واجبات دینی تنظیم کنیم و فضایی در خانه اختصاص دهیم که مانند مسجد برای آنها عمل کند.
باید برای آنها جلسهای روزانه ترتیب دهیم، حتی اگر کوتاه باشد، و زمان مناسبی برای همه انتخاب کنیم. در این جلسه، با هم قرآن بخوانیم و به تدبر در آیات قرآن بپردازیم.
در کنار قرآن، باید کتابهای مفیدی در زمینه حدیث یا سیره مطالعه کنیم و در پایان روز، اعمال صالحه خود را مرور کنیم، خوبها را تشویق کنیم و کمکارها را تشویق به تلاش بیشتر نماییم، و جلسه را با دعا برای خود و مسلمانان پایان دهیم.
۲. جود و کرم:
این دروازه عظیمی از درهای خیر است که باید در رمضان وارد شویم. پیامبرﷺ در ماه رمضان سخاوتمندترین فرد بود، زیرا جبریل هر شب در رمضان به او ملاقات میکرد و قرآن را با او مرور میکرد. رسول اللهﷺ سخاوتش بیشتر از باد بهاری بود. پس در این ماه مبارک باید بهترین خود را نشان دهیم، زیرا خداوند عز و جل اهل سخاوت و کرم را دوست دارد. پیامبرﷺ فرمود: «خداوند کریم است و دوست دارد کریمان را، و جواد است و دوست دارد اهل سخاوت را. او به کارهای برجسته علاقه دارد و از کارهای بیارزش بیزار است.»
ویژگی اهل کرم و سخاوت این است که از آنچه دارند، بدون حساب و کتاب میبخشند، چه مال باشد، چه علم، چه زمان یا چه انرژی.
پیامبرﷺ به اسماء بنت ابیبکر وصیت کرده بود: «صدقه را شمارش نکن، که خداوند آن را برای تو برکت میدهد.»
۳. صلهی رحم خویشاوندی:
قبل از اینکه در مورد وظیفه خود در رمضان نسبت به خویشاوندان صحبت کنیم، از خواننده میخواهم که در این حدیث شریف پیامبرﷺ تأمل کند تا متوجه شویم چقدر در حق خود کوتاهی کردهایم و در خیر دنیا و آخرت غفلت داریم.
بله، حتماً. در اینجا ترجمه با اصلاحات مورد نظر آمده است:
۴. دادن غذا به فقرا و مستمندان:
این یکی از درهای بزرگ خیر است که بسیاری از مردم از آن غافلاند. پیامبرﷺ فرمود: «در بهشت اتاقهایی وجود دارد که ظاهر آن از باطن آن و باطن آن از ظاهر آن دیده میشود.» اصحاب گفتند: «این اتاقها برای چه کسانی است، یا رسول الله؟» پیامبرﷺ فرمود: «برای کسانی است که غذا میدهند، کلام نیکو میگویند و شبها نماز میخوانند در حالی که مردم خوابند.»
صهیب ﴿رضی الله عنه﴾ همیشه غذا میداد، و عمر ﴿رضی الله عنه﴾ به او گفت: «صهیب، تو خیلی غذا میدهی، این هزینه زیادی دارد.» صهیب جواب داد: «پیامبرﷺ فرمود: «بهترین شما کسانی هستند که غذا میدهند و سلام میکنند، این است که مرا بر این امر ترغیب کرده است.»
علی ﴿رضی الله عنه﴾ نیز میفرمود: «برای من از اینکه گروهی از اصحابم را جمع کنم و یک صاع غذا به آنها بدهم، بهتر است از اینکه به بازار بروم و یک برده بخرم و او را آزاد کنم.»
بیایید از فرصت رمضان استفاده کنیم و برای مسلمانان غذا تهیه کنیم تا روابط محبت و الفت میان ما بیشتر شود.
همچنین باید به فقرا و مساکین غذا بدهیم، زیرا در این کار خیر زیادی است. پیامبرﷺ به مردی که از سختی قلبش شکایت کرد، فرمود: «اگر میخواهی قلبت نرم شود، به فقرا غذا بده و سر یتیم را نوازش کن.»
بیایید برای فقرا و مساکین غذا تهیه کنیم، با آنها بنشینیم و در خوراکیهایشان شریک شویم و به آنها احساس برادری بدهیم. به یاد داشته باشیم که مسلمانان در کشورهای مختلف جهان با مشکلات زیادی مانند ظلم، آزار، گرسنگی و محرومیت روبهرو هستند. پیامبرﷺ فرمود: «هر کس یک روزهدار را افطار دهد، پاداشی همچون پاداش روزهدار خواهد داشت، بدون اینکه چیزی از پاداش روزهدار کاسته شود.»
۵. اصلاح ذاتالبین:
اگر به دلایل خصومتهایی که باعث درگیری میان مردم میشود نگاه کنیم، خواهیم دید که اغلب این دلایل کوچک و بیارزش هستند که شیطان آنها را بزرگ کرده است تا پدر و فرزند، همسایه و همسایه، و دوست و دوست را از هم جدا کند. در چنین فضایی، گمانهای بد زیاد میشود، رحمها قطع میشود و دشمنیها منتقل میشود. بنابراین، تلاش برای اصلاح بین مردم دارای پاداش بزرگی است. خداوند متعال میفرماید: ﴿لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ﴾ (النساء: ۱۱۴).
در بسیاری از نجواها و پچپچهایشان خیر و خوبی نیست، مگر در نجواها و پچپچهای آن کسی که به صدقه و احسانی یا به کار نیکو و پسندیدهای یا اصلاح بین مردم دستور دهد. هر که چنین کاری را به خاطر رضای خدا انجام دهد، خداوند پاداش بزرگی را بدو عطاء میکند.
پیامبرﷺ فرمود: «آیا به شما نمیگویم که چیزی بهتر از روزه، نماز و صدقه وجود دارد؟» اصحاب گفتند: «بله، بفرمایید.» پیامبرﷺ فرمود: «اصلاح بین مردم، زیرا فساد بین مردم مانند آهنربای همه چیز را از بین میبرد.»
بیایید از فرصت رمضان استفاده کنیم و در میان کسانی که با هم خصومت دارند یا از هم دوری میکنند، اصلاح کنیم و آنها را به یاد سخن خداوند متعال بیندازیم: ﴿وَالصُّلْحُ خَيْرٌ﴾ (النساء: ۱۲۸).
بیایید از خودمان شروع کنیم، به کسانی که به ما ظلم کردهاند، ببخشیم، و به کسانی که به ما بدی کردهاند، نیکی کنیم. باید در صبر و بردباری و گشادهرویی الگو باشیم.
۶. برآورده کردن نیازهای مردم:
یکی از انواع بزرگ احسان، تلاش برای رفع حاجات مردم است. زیرا شخص نیکوکار، فردی است که با عشق به خدا و ترحم بر خلق، به خدمت دیگران میپردازد. پاداش او نیز مشابه عملش است. پیامبرﷺ فرمود: «محبوبترین مردم نزد خداوند کسی است که بیشترین نفع را به مردم برساند، و محبوبترین اعمال نزد خداوند، شادیای است که به مسلمان وارد میآوری، یا غم او را برطرف میکنی، یا بدهیاش را میپردازی، یا گرسنگیاش را رفع میکنی. و اینکه من با برادر مسلمانم در نیازش همراهی کنم، نزد من محبوبتر است از اینکه یک ماه در مسجد اعتکاف کنم.»
بیایید در رمضان از فرصت استفاده کنیم و حاجات مردم را برآورده کنیم، همچنان که حکیم بن حزام ﴿رضی الله عنه﴾ میفرمود: «هر روزی که کسی نیازمند نباشد و من نتوانم حاجت او را برآورده کنم، آن روز را از مصیبتهایی میدانم که از خداوند خواستار پاداش بر آن هستم.»
۷. نجات دادن دیگران:
شیطان در فریب بسیاری از مردم موفق شده است؛ او آنها را از عبادت پروردگارشان منحرف کرده و در دل دنیا و زینتهای آن گرفتار کرده است، و به راهی برده که آنها را به جهنم میبرد. آیا ما باید آنها را به حال خود رها کنیم یا تلاش کنیم که آنها را نجات دهیم؟!!
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ﴾ (فصلت: ۳۳). بنابراین تنها راه بیدار کردن این افراد بیگناه، دعوت آنها به سوی خداست. خداوند عبادی مؤمن خود را به انجام این مسئولیت فراخوانده است و مقام این کار را مقام پیامبران و رسولان قرار داده است، و پاداش آن، حد و مرزی ندارد.
آیا ما میتوانیم شرافت این مسئولیت را به دست آوریم و برای نجات کسانی که اطرافمان هستند از آتش جهنم تلاش کنیم؟
آیا میتوانیم از فضایی که رمضان به ارمغان میآورد، بهره ببریم، جایی که روحها تسلیم و شیطانها در زنجیر هستند؟
پیامبرﷺ فرمود: «اگر خداوند به دست تو یک نفر را هدایت کند، این برای تو از آنچه که خورشید بر آن میتابد، بهتر است.»
پس بیایید تلاش کنیم تا سبب هدایت و نجات دیگران شویم.
بیایید غافلها را بیدار کنیم، گمراهان را هدایت کنیم، و راهنمایی کنیم آنهایی را که در راه راست نیستند.
بیایید ابتدا به نزدیکان خود شروع کنیم و آنها را به حقیقت دنیا آگاه سازیم و آنها را به سمت مسجد جذب کنیم. بیایید برخی از کسانی که در رمضان به مسجد میآیند را انتخاب کنیم، تا فهم آنها را اصلاح کنیم و راه صحیح به سوی خدا را به آنها نشان دهیم.
بیایید دعای پیامبرﷺ را تکرار کنیم: «اللهم اجعلنا هداة مهتدین» (خداوند، ما را هدایتگرانی هدایت شده قرار بده).
خلاصهی بخش دوم:
محور اصلی سعادت و قطب گردش آن، بر دو امر میچرخد: اخلاص در عبادت برای خدا و احسان به خلق. صور مختلفی از احسان وجود دارد که باید مراقب باشیم به آنها عمل کنیم و از فضایی که رمضان ایجاد میکند، بهره ببریم تا این رفتارها را در خود نهادینه کنیم.
از جمله این صور احسان: احسان به همسر و فرزندان با پیگیری مستمر امور آنها و طراحی برنامههایی برای ارتقاء وضعیت آنها است. برای موفقیت این امر، باید زمانی را روزانه به همراه خانواده اختصاص دهیم.
از دیگر صور احسان: صله رحم، اطعام غذا، استمرار در بخشش و عطا، تلاش در رفع حاجات مردم، اصلاح بین مردم و دعوت آنها به سوی خدا است.
تعهد:
در پایان، آیا با من موافقید که هر یک از ما عهد کنیم تا این امور را به انجام رسانیم؟ خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا= اگر خداوند در دلهایتان خیری (همچون ایمان و اخلاص و صدق در اسلام آوردنتان) سراغ یابد (و بداند که دارای نیّت پاک و راستینی هستید، در دنیا و آخرت) بهتر از آنچه از شما دریافت شده است به شما عطاء میکند.﴾ (الأنفال: ۷۰) و پیامبرﷺ فرمود: «هر که خیر را جستوجو کند، خداوند آن را به او عطا خواهد کرد.»
شاید خداوند متعال صداقت ما را ببیند و آنچه را که از او خواستهایم، به ما بدهد و مراد ما را برآورده کند. همانطور که گفتهاند: «کمکها به اندازه آمادگی انسانها است.»
ای برادر، نفس همیشه تمایل به سستی و تنبلی دارد و هر زمان که آن را آرامش دهی، خواهان آرامش بیشتر است. ماه رمضان زمانی محدود است، پس از نفس خود عهد بگیر تا این وظایف را انجام دهی و آنها را با قوت انجام دهی و از خداوند طلب یاری و قبولیت کن.
نکات مهم برای تحقق تعهدات:
۱. از خوابیدن زیاد در روز پرهیز کنیم.
۲. از خوردن و نوشیدن زیاد خودداری کنیم.
۳. از صحبت زیاد و خندههای بیجا بپرهیزیم.
۴. در قرآن تدبر کنیم و آنچه را که خواندهایم بازبینی کنیم، حتی اگر غافل بودهایم.
۵. بر یاد مرگ بیشتر تأمل کنیم.
۶. زمان بیشتری را در مسجد بگذرانیم.
۷. زودتر برای اقامهی نماز جماعت به مسجد برویم.
۸. در خانه برای همسر و فرزندان مسجدی کوچک اختصاص دهیم.
۹. نشستن با همسر و فرزندان بهطور روزانه برای اطمینان از حال آنها و مطالعه مطالب مفید.
۱۰. تهجد، دعا و استغفار در آخر شب (قبل از فجر).
۱۱. بهرهبرداری از زمانهای گرانبها در روز و عدم هدر دادن آن با خواب یا غفلت.
۱۲. کثرت دعا با حضور قلب، به ویژه در زمانهای خاص که دعا توصیه شده است.
۱۳. قرار دادن صندوق صدقه در خانه و انفاق مما رزقالله بهطور روزانه.
۱۴. ارتباط عبادت ذکر با تفکر و تلاش برای حضور قلب تا جایی که ممکن است.
۱۵. اعتکاف، حتی برای یک ساعت در روز، و تلاش برای اعتکاف در دهه آخر رمضان.
۱۶. محاسبه نفس در مورد عملکرد گذشته در زمینههای مختلف.
۱۷. افزایش انجام کارهای خیر.
۱۸. اطعام غذا به دوستان و مساکین.
۱۹. تلاش برای رفع حاجات مردم.
۲۰. عفو و گذشت، حلم و گشادهرویی.
۲۱. دعوت به سوی خدا.
برنامهام در رمضان
ای برادر عزیز، هرکسی شرایط و مشغلههای خود را دارد، و برای اینکه از گذر روزهای رمضان بیخبر نمانیم، پیشنهاد میکنم که یک برنامه روزانه تنظیم کنید و از روشهای ذکر شده با توجه به شرایط زمانی خود استفاده کنید. این برنامه به شکل سؤالات مطرح میشود که باید به آنها پاسخ دهید و هر آنچه که مناسب میبینید به آن اضافه کنید.
اعمال روزانه:
۱. مسجد: در کدام نمازها به مسجد میروم و زودتر میرسم؟
۲. قرآن: کی وقت خواهم گذاشت برای تلاوت قرآن با تدبر و بدون پراکندگی ذهن؟
۳. اعتکاف: در چه زمانهایی قصد اعتکاف در مسجد را دارم؟ و در دهه آخر رمضان کجا اعتکاف میکنم؟
۴. صدقه: صندوق صدقه را کجا قرار میدهم و در چه ساعاتی از روز صدقه میدهم؟
۵. نماز تراویح:
- کجا نماز تراویح میخوانم؟
- در چه روزهایی همسر و فرزندانم را همراه خواهم برد؟
۶. ذکر و تفکر:
- مقدار ذکر روزانه من چقدر خواهد بود؟ (با تنوع در ذکر)
- کی و کجا ذکر میگویم؟ (در مسجد - خانه - محل کار)
۷. قیام شب:
- کی برای نماز شب قبل از فجر بیدار میشوم؟
- چه اقداماتی برای کمک به تهجد انجام خواهم داد؟
۸. همسر و فرزندان:
- محل مسجد خانه کجا خواهد بود؟
- کی با همسر و فرزندانم وقت خواهم گذراند؟
- برنامه این جلسه چیست؟
- در صورتی که نتوانم با آنها باشم، چه جایگزینی وجود دارد؟
۹. دعوت به سوی خدا:
- از کجا شروع خواهم کرد؟
- از چه وسیلههایی برای دعوت استفاده خواهم کرد؟ (کتاب - نوار ...)
اعمال هفتگی:
۱. اعمال خیر:
چه کارهای خیری را قصد دارم انجام دهم؟
با (والدین - اقوام - همسایگان - همکاران ... فقرا - یتیمان - مجاهدین - عموم مسلمانان ... )
هفته اول: ...
هفته دوم: ...
هفته سوم: ...
هفته چهارم: ...
۲. محاسبهی نفس:
- کی زمانی را برای محاسبه نفس اختصاص خواهم داد؟ (یک روز در هفته برای این کار تعیین کنم)
- از کدام زمینههای محاسبه شروع خواهم کرد؟
۳. مرگاندیشی:
- کی به دیدار قبرستان خواهم رفت؟
- کی وصیتنامهام را به همسرم خواهم نوشت؟
- کی وصیتنامهام را به مادرم خواهم نوشت؟
- کی وصیتنامهام را به پسرم خواهم نوشت؟
- کدام روز را برای بازدید از بیماران در بیمارستانها اختصاص خواهم داد؟
در نهایت:
برادر عزیزم، حالا فهمیدی که ما از رمضان چه میخواهیم؟
از خداوند متعال میخواهیم که روزهها و قیامهای ما را بپذیرد و ما را به مراد خود برساند.
و الحمد لله رب العالمین.
نظرات
مهمان
20 اسفند 1403 - 21:19ماذا نريد من رمضان؟؟ مجدي الهلالي مقدمة الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على أشرف المرسلين، سيدنا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين وبعد: فإن من رحمة الله وفضله علينا أن جعل لنا في هذه الحياة الدنيا محطات نتزود فيها بالإيمان والتقوى، ونمحو ما علق بقلوبنا من أثار الذنوب والغفلات ... نلتقط فيها أنفاسنا، ونعيد ترتيب أوراقنا، فنخرج منها بروح جديدة، وهمة عالية وقوة نفسية تعيننا على مواجهة الحياة وما فيها من جواذب وصوارف، وتيسر لنا أداء المهمة التي من أجلها خلقنا الله عَزَّ وَ جَلَّ. فإذا ما بحث الواحد منا عن تلك المحطات وجدها كثيرة ..... فمنها اليومية كالصلوات الخمس، ومنها الأسبوعية كيوم الجمعة، ومنها السنوية كشهر رمضان، ومنها ما قد يكون مرة واحدة في العمر كالحج والعمرة٠ والسعيد من رتب أوراقه وهيأ نفسه للإستفادة من تلك الفرص قبل قدومها عليه، فلا يدعها تمر حتى يتزود منها بكل ما يحتاجه في رحلته إلى الله عزوجل، كما قال الله تعالى: ﴿وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ (١٩٧)﴾ (البقرة) ومن أهم المحطات التي تمر على المسلمين مرة واحدة كل عام: شهر رمضان، فها هي الأيام تمضى ويهل علينا الشهر الكريم بخيره وبركته ... ولقد جعله الله عَزَّ وَ جَلَّ موسمًا لإستباق الخيرات، النافلة فيه كالفريضة والفريضة كسبعين فريضة في غيره .... شعاره ياباغى الخير أقبل .... الشياطين فيه مصفدة، وأبواب النيران مغلقة، والأجواء مهيأة لنيل المغفرة والرحمة والعتق من النار. تزينت فيه الجنة ونادت خطابها أن هلموا إلى وأسرعوا الخطى فالسوق مفتوح والبضاعة حاضرة، والمالك جواد كريم. فهيا بنا نحسن الإستعداد لإستقباله حتى لا نفاجأ بقدومه. ومما يعنينا على ذلك معرفة ماذا نريد من هذا الضيف الكريم؟ وما الوسائل التي سنستخدمها؟ وهذه الصفحات التي بين أيدينا هي محاولة للإجابة عن هذا السؤال والله من وراء القصد وهو الهادي إلى سواء السبيل. المؤلف شهر المغفرة يقول ﷺ «رغم أنف رجل دخل عليه رمضان ثم انسلخ قبل أن يغفر له ....» فمن لم يغفر له في رمضان فمتى يغفر له؟ ... أيُغفر له وهو غارق في بحر الدنيا بعيدًا عن الآخرة؟ أم يُغفر له وهو يلهث وراء الدرهم والدينار وطلبات الزوجة والأولاد؟ نحن لا نتألى على الله تعالى ولكن كما أخبرنا أن للمغفرة أسبابًا، ولدخول الجنة تكاليف. فليس الإيمان بالتمني ولكن ما وقر في القلب وصدقه العمل. ولك - أخي القارئ - أن تتأمل في قوله تعالى: ﴿وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ (١٣٣) الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ (١٣٤) وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ (١٣٥)﴾ (آل عمران) - هل من مشمر للجنة يقول ﷺ «ألا هل من مشمر للجنة فإن الجنة لا خطر لها، هي ورب الكعبة نور يتلألأ، وريحانة تهتز، وقصر مشيد، ونهر مطرد، وثمرة نضيجة، وزوجة جميلة، وحلل كثيرة، ومقام في أبد في دار سليمة، وفاكهة وخضرة وحبرة ونعمة في حلية عالية بهية» قالوا: نعم يا رسول الله نحن المشمرون لها، قال» قولوا إن شاء الله» فقالوا إن شاء الله. إن دخول الجنة يحتاج بعد التعلق برحمة الله إلي كثير من المجهود نبذله في طاعة الله، ولم لا؟ وما هي إلا أيام معدودات نمكثها في هذه الحياة الدنيا ثم يعقبها سنوات طوال - لا نهاية لها - في القبر والدار الآخرة. ليتخيل كل منا حجم الندم والحسرة التي تملأ قلوب الغافلين عندما يتعرضون للحساب الرهيب جزاء تقصيرهم في عبادة خالقهم: ﴿قَالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ (١١٢) قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَاسْأَلِ الْعَادِّينَ (١١٣) قَالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (١١٤) أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ (١١٥)﴾ (المؤمنون) إن أغلى أماني أهل القبور أن يعودوا إلى الدنيا ولو للحظة: يسبحون الله فيها تسبيحة أو يسجدون له سجدة واحدة. فهل لنا فيهم من عبرة؟! أما آن لنا أن نفيق من غفلاتنا ونستعد لمواجهة المصير الذي ينتظرنا؟! إننا ما زلنا في الدنيا والفرصة سانحة أمامنا للتزود لما بعد الموت، وها هو شهر رمضان يدعونا لذلك. هيا بنا نشمر عن سواعدنا ونهجر فراشنا ونوقظ أهلنا ونرفع راية الجهاد ضد أنفسنا وشهواتها ورغباتها. هيا بنا نجيب داعي الله: ﴿اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَكُمْ مِنْ مَلْجَأٍ يَوْمَئِذٍ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ (٤٧)﴾ (الشورى) - أحوال الناس مع رمضان نعم .. رمضان فرصة عظيمة لا تأتي إلا مرة واحدة في العام، ولكن هل يتعامل معها المسلمون بنفس المستوى؟ فمن الناس من يعتبر مجيء هذا الشهر عبئًا ثقيلًا عليه يتمنى زواله فلا يرى فيه إلا الحرمان .. هؤلاء دخل عليهم رمضان ثم خرج دون أن يترك فيهم أثر أو يحدث لهم ذكرًا. ومنهم من أستشعر قيمته فشمر سواعد الجد وأجتهد غاية الإجتهاد في الإتيان بأكبر قدر من الطاعات فأكثر من ختم القرآن وأداء الصلوات والقربات دون الإهتمام بحضور القلب فيها ... تعامل مع كل وسيلة علي أنها هدف في حد ذاته، ولم ينظر إلى الهدف الأسمى الذي يرنو الصيام إلي تحقيقه. ومما لا شك فيه أن هؤلاء يشعرون بأثر طيب في قلوبهم .. هذا الأثر سرعان ما يزول بعد انتهاء رمضان بأيام قلائل. وهناك صنف من الناس اعتبر رمضان فرصة نادرة لإحياء القلب وإيقاظه من رقدته وإشعال فتيل التقوى وجذوة الإيمان فيه. نظر إلى مستهدف الصيام فوجده في قول الله عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (١٨٣)﴾ (البقرة) فتقوى الله عزوجل هي مقصود العبادات ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (٢١)﴾ (البقرة) وعلى قدرها في القلب يكون قرب العبد أو بعده من الله عَزَّ وَ جَلَّ ﴿إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ (١٣)﴾ (الحجرات) وعلم هذا الصنف أن شهر رمضان ما جاء إلا ليقرب الناس من ربهم ويزيد من صلاتهم به، ويقطع عن قلوبهم صلتها بالدنيا فهو يزود القلوب بخير زاد ﴿وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ (١٩٧)﴾ (البقرة) فشمر عن سواعد الجد وأحسن استخدام الوسائل التي وضعها الإسلام في هذا الشهر المبارك وجمع بين عمل القلب وعمل الجوارح .. ومما لا شك فيه أن الصنف الأخير هو الفائز الأكبر من رمضان فلقد أصلح من خلاله قلبه وانطلق به في طريق السائرين إلي الله .... - علامات صلاح القلب: فإن قال قائل: وما علامة صلاح القلب التي ينشدها رمضان؟ عندما يستيقظ الإيمان، وتشتعل جذوته في القلب فإن أمارات الصلاح تظهر بوضوح على الجوارح مصداقًا لقول الرسول ﷺ: «ألا إن في الجسد مضغة إذا صلحت صلح الجسد كله، وإذا فسدت فسد الجسد كله ألا وهي القلب» فترى صاحب هذا القلب مسارعًا في الخيرات معظمًا لشعائر الله مصداقًا لقوله تعالى: ﴿وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ (٣٢)﴾ (الحج) تتحقق فيه المبادأة والذاتية: ﴿لَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآَخِرِ أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ (٤٤)﴾ (التوبة) سريع الإستجابة للتوجيه والنصح: ﴿ذَلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآَخِرِ﴾ (البقرة:٢٣٢) وتراه كذلك زاهدًا في الدنيا راغبًا فيما عند الله قال ﷺ: «إذا دخل النور القلب أنشرح وأنفتح» قالوا: يا رسول الله وما علامة ذلك؟ قال: «الإنابة إلى دار الخلود والتجافى عن دار الغرور والإستعداد للموت قبل نزوله». فإذا كانت هذه بعض علامات تحقيق الهدف فإنه يبق السؤال حول كيفية الوصول إليه؟ إن الوسائل معروفه لدينا، بل مارسنا أغلبها من قبل، ولكن الجديد هو كيف نتعامل معها، ونستفيد منها لنصل إلي الغاية المنشودة من رمضان. ويمكن تقسيم هذه الوسائل إلى قسمين رئيسيين: قسم يصلح من خلاله العبد ما بينه وبين الله، وهو ما يمكن أن نطلق عليه الجانب الشعوري الوجداني. أما القسم الأخر فيختص بعلاقة الفرد بمجتمعه ويسمى الجانب السلوكي الاجتماعي. ولا يمكن الإستغناء بأحد القسمين عن الأخر، فكلاهما له دور في إنجاح مهمة المسلم على الأرض، قال تعالى: ﴿وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ﴾ (النساء:١٢٥) فإسلام الوجه لله - وهو أمر شعوري ووجداني لابد أن يصاحبه إحسان إلى الخلق، ومن الخطأ الذي يقع فيه البعض التركيز على جانب دون الأخر ... فالذي يعطى جل جهده فيما يصلح بينه وما بين الله تاركا كل ما يعود بالنفع على الناس: إيمانه ناقص، فالإيمان قول وعمل .. بل إن من أهم نتائج الأعمال الصالحة أنها تزيد إيمان صاحبها وتثبت قواعده في قلبه، قال تعالى: ﴿إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ﴾ (فاطر:١٠) جاء في بعض الأثر: إن العبد إذا قال لا إله إلا الله بنية صادقه نظرت الملائكة إلي عملة، فإن كان موافقًا لقوله، صعدا جميعًا، وإن كان العمل مخالفًا وقف قوله حتى يتوب من عمله. وفى المقابل فإن الإنشغال بالعمل والحركة وسط الناس لقضاء حوائجهم، وحل مشكلاتهم، وإسداء النفع لهم دون أن يصاحب ذلك وجود قلب حي متصل بالله أمر خطير من شأنه أن يحدث أثر سلبيًا في نفس صاحبه، ولقد حذرنا رسول الله ﷺ من هذا الأمر فقال: «مثل الذي يعلم الناس الخير، وينسى نفسه مثل الفتيلة، تضيء للناس وتحرق نفسها». ويقول الرافعي: إن الخطأ أكبر الخطأ أن تنظم الحياة من حولك وتترك الفوضى في قلبك. فلا بد من وجود الأمرين معا ليشكل كل منهما طرفا تنعقد به العروة الوثقى كما قال الله تعالى: ﴿وَمَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى﴾ (لقمان:٢٢). القسم الأول مع الله يتيح شهر رمضان للمسلم العديد من الوسائل التي من شأنها أن تحي قلبه، وتحسن صلته بربه. - وأولى هذه الوسائل: الصيام: وهو وسيله عظيمة لإمتلاك النفس والسيطرة عليها، ولم لا؟ وهى - أي النفس - العائق الأكبر في سير العباد إلى الله، فمن شأنها دومًا طلب الحظوظ والفرار من الحقوق، ومن أفضل طرق ترويضها الصيام، فبه تضعف مادة شهوتها فإذا أردنا أن نستفيد من هذه الوسيلة فعلينا ألا نقضى أغلب النهار في النوم، وعلينا كذلك أن نتوسط في تناول الطعام والشراب عند الإفطار، ولا نتوسع في الأصناف فيكفى صنف أو اثنان، قال الحليمى: وكل طعام حلال فلا ينبغي لأحد أن يأكل منه ما يثقل بدنه، فيحوجه إلى النوم، ويمنعه من العبادة وليأكل بقدر ما يسكن جوعه، وليكن غرضه من الأكل أن يشتغل بالعبادة ويقوى عليها. ومع الصيام عن الطعام والشراب علينا كذلك الإقلال من الكلام والضحك قدر المستطاع ولنرفع شعار «أمسك عليك لسانك» وليكن كلامنا بعيدا عن اللغو وسائر أفات اللسان. - ثانيا: التعلق بالمساجد: المسجد له دور كبير في تنوير القلوب ... ففي ختام قوله تعالى: ﴿اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾ يقول تعالى: ﴿يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ﴾ (النور: ٣٥) وفى الأيه التي تلتها حدد سبحانه أعظم مكان لتلقى نوره بقوله: ﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآَصَالِ﴾ (النور: ٣٦) ففي المسجد تربط القلوب على طاعة الله وتحبس النفس عن معصيته. يقول ﷺ: «ألا أدلكم على ما يمحو الله به الخطايا ويرفع به الدرجات، قالوا بلى يا رسول الله، قال: إسباغ الوضوء على المكارة وكثرة الخطى إلى المساجد وانتظار الصلاة بعد الصلاة، فذلكم الرباط فذلكم الرباط». إن قلب المؤمن كثير التقلب من حالة إلى حالة نتيجة التنازع المستمر بين داعي الإيمان وداعي الهوى، وهو بحاجه إلى ربطه وتثبيته على حالة الإيمان .. وهنا يأتي دور المسجد، قال أبو هريرة في قوله تعالى: ﴿اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا﴾ (آل عمران: ٢٠٠) لم يكن في زمان النبي ﷺ غزو يرابط فيه ولكن انتظار الصلاة بعد الصلاة. فلنبكر بالذهاب إلى المسجد ولا نترك أماكننا بعد الصلاة إلا لضرورة كي ننعم بصلاة الملائكة علينا. قال ﷺ: «الملائكة تصلى على أحدكم ما دام في مصلاه الذي صلى فيه ما لم يحدث: اللهم أغفر له اللهم ارحمه» وعلى الأخت المسلمة أن تخصص مكانا في بيتها تتخذه مسجدًا فتبكر في الذهاب إليه وانتظار الصلاة وترديد الأذان وطول المكث فيه كلما سنحت ظروفها. - ثالثًا: القرآن الكريم: رمضان شهر القرآن وقد كان من هدى رسول الله ﷺ مدارسة القرآن فيه ... فهو وسيلة عظيمة لشفاء القلوب وهدايتها وتنويرها، قال تعالى ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ﴾ (يونس: ٥٧) وعلى قدر صلة المسلم بالقرآن تكون صلته بالله. قال ﷺ: «أبشروا!! فإن هذا القرآن طرفه بيد الله وطرفه بأيديكم فتمسكوا به فإنكم لن تهلكوا ولن تضلوا بعده أبدًا» وهذه الوسيلة العظيمة لن تحقق مقصودها ولن تكون هدي وشفاءً ونورًا إلا إذا تعاملنا معها بالشكل الذي يريده الله عَزَّ وَ جَلَّ .. لقد نزل القرآن لنتدبره ونستخرج منه ما ينفعنا لا لنقرأه بألسنتنا فقط، قال تعالى: ﴿كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آَيَاتِهِ﴾ (ص: ٢٩) قال بعض السلف: لا يجالس أحد القرآن ويقوم سالما إما أن يربح أو يخسر قال تعالى: ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ القرآن مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا﴾ (الإسراء: ٨٢). لقد قرأنا القرآن بألسنتنا قبل ذلك مرات ومرات، وكان هم الواحد منا الإنتهاء من ختمته، بل وكان بعضنا يتنافس في عدد المرات التي يختمه فيها وبخاصة في رمضان، فأي استفادة حقيقية استفدناها من ذلك؟! ماذا غير فينا القرآن إن القراءة باللسان فقط - دون حضور القلب - كالنخالة كبيرة الحجم قليلة الفائدة، وهذا ما كان يؤكده الصالحون على مر العصور قال على ﵁: لا خير في قراءة ليس فيها تدبر، وقال الحسن، كيف يرق قلبك وإنما همك أخر السورة؟ ويؤكد هذا المعنى ابن القيم فيقول ﵀: لا شيء أنفع للقلب من قراءة القرآن بالتدبر والتفكر، فإنه جامع لجميع منازل السائرين، وأحوال العالمين، ومقامات العارفين .. فلو علم الناس ما في قراءة القرآن بالتدبر لاشتغلوا بها عن كل ما سواه، فقراءة آية بتفكر خير من ختمة بغير تدبر وتفهم. فليكن رمضان هو البداية الحقيقية للتعامل الصحيح مع القرآن. - كيف ننتفع بالقرآن؟ القرآن هو أهم وسيله لترقيق القلوب .. قال وهيب بن الورد: نظرنا في هذه الأحاديث والمواعظ فلم نجد شيئا أرق للقلوب ولا أشد استجلابًا للحزن من قراءة القرآن وتفهمه وتدبره. وتلاوة القرآن حق تلاوته كما يقول أبو حامد الغزالي هو أن يشترك فيه اللسان والعقل والقلب، فحظ اللسان تصحيح الحروف بالترتيل، وحظ العقل تفسير المعاني، وحظ القلب الإتعاظ والتأثر بالإنزعاج والإئتمار ... فاللسان يرتل والعقل يترجم والقلب يتعظ. وهذه بعض الوسائل العملية التي من شأنها أن تيسر لنا - بعون الله - الإنتفاع بالقرآن: ١ - قبل بدء القراءة: دعاء الله والإلحاح عليه بأن يفتح قلوبنا لأنوار كتابه، وأن يكرمنا ويعيننا على التدبر والتأثر، فهذا الدعاء له دور كبير في تهيئه القلب لإستقبال القرآن ﴿وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَنْ يُنِيبُ * فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ﴾ (غافر: ١٣،١٤). ٢ - الإكثار من تلاوة القرآن، وإطالة فترة المكث معه ويفضل أن يكون اللقاء بالقرآن في مكان هادئ - قدر المستطاع - وبعيدًا عن الضوضاء ليساعد المرء على التركيز وعدم شرود الذهن، ولا ننسى الوضوء والسواك قبل القراءة. ٣ - القراءة من المصحف وبصوت مسموع وبترتيل: فالترتيل له وظيفة كبيرة في الطرق على المشاعر ومن ثم إستثارتها وتجاوبها مع الفهم الذي سيولده التدبر، لينشأ بذلك الإيمان حينما يتعانق الفهم مع التأثير. ٤ - القراءة الهادئة الحزينة: علينا ونحن نرتل القرآن أن نعطي الحروف والغنات والمدود حقها حتى يتيسر لنا معايشة الآيات وتدبرها والتأثر بها، وعلينا كذلك أن نقرأ القرآن بصوت حزين لإستجلاب التأثر. ٥ - الفهم الإجمالي للآيات: من خلال إعمال العقل في تفهم الخطاب، وهذا يستلزم منا التركيز التام مع القراءة، وليس معنى إعمال العقل في تفهم الخطاب أن نقف عند كل كلمة ونتكلف في معرفة معناها وما ورائها، بل يكفى المعنى الإجمالي الذي تدل عليه الآية أو الآيات حتى يتسنى لنا الإسترسال في القراءة، ومن ثم التصاعد التدريجي لحركة المشاعر فتصل إلى التأثر والإنفعال في أسرع وقت. ٦ - الإجتهاد في التعامل مع القرآن: كأنه أنزل عليك، وكأنك المخاطب به، والإجتهاد كذلك في التفاعل مع هذا الخطاب من خلال الرد على الأسئلة التي تتضمنتها الآيات، والتأمين عند مواضع الدعاء، ...... وهكذا. ٧ - تكرار وترديد الآية أو الآيات التي حدث معها تجاوب وتأثر قلبي: حتى يتسنى للقلب الإستزادة من النور الذي يدخل، والإيمان الذي ينشأ في هذه اللحظات. ٨ - لا بأس من وجود تفسير مختصر بجوارنا: لجلاء شبهة أو معرفة معنى شق علينا فهمه، وإن كان من الأفضل الرجوع إليه بعد إنتهاء القراءة حتى لا نخرج من جو القرآن والإنفعالات الوجدانية التي نعيش في رحابها، إلا إذا ألحت علينا كلمة نريد معرفة معناها في التو واللحظة. - رابعا: قيام الليل: قيام الليل من الوسائل المهمة في إحياء القلب، يقول ﷺ: «عليكم بقيام الليل فإنه دأب الصالحين قبلكم، وقربة إلى الله تعالى، ومنهاة عن الإثم وتكفير للسيئات ومطردة للداء عن الجسد» إن التعرض لنفحات الليل واقتسام الغنيمة مع المجتهدين لمن أعظم وسائل غرس الإيمان في القلب ... ولقد افترض الله قيام الليل على رسول الله ﷺ والصحابة الكرام قبل أن تنزل الفرائض، وقبل أن تشرع الحدود، بل قبل أن تفرض الصلوات الخمس، لأن الإنسان إذا خلا بربه واتصل قلبه به في جنح الليل طهر القلب ونزلت عليه الفوائد. إن هذه الوسيلة العظيمة التي تجمع بين تدبر القرآن وما فيه من كنوز وبين الركوع والسجود، وما فيها من معاني الذل والخضوع والإنكسار للمولى ﷾ لمن أهم وسائل التقرب إلى الله عَزَّ وَ جَلَّ. فلا ينبغي أن تفوتنا ليلة دون قيام مهما كانت الظروف، والأفضل بجانب أدائنا لصلاة التراويح أن نستيقظ قبل طلوع الفجر بوقت كاف للتهجد والإستغفار، لتذوق طعم الحياة الحقيقية باستنشاق نسيم الأسحار ونحن نناجى الرحمن. قال بعض الصالحين: ليس في الدنيا وقت يشبه نعيم أهل الجنة إلا ما يجده أهل التملق في قلوبهم بالليل من حلاوة المناجاة. وقال إقبال: كن مع من شئت في العلم والحكمة، ولكنك لا ترجع بطائل حتى تكون لك أنة في السحر .. إنه - رحمة الله - يريد أن يقول: كن داعيًا ناجحًا .. كن خطيبًا مفوهًا .. كن محاضرًا فذًا، كن كما تريد ولكنك لن تفيد نفسك إلا إذا كانت لك وقفة مع الله في السحر تخلع فيها ثياب الشهرة والعزة، وتنزع فيها الألقاب الزائفة وتعيش حال العبد الخائف من غضب مولاه الطامع في رحمته. فجهز مطالبك، وحدد أهدافك وكن خفيف النوم تنتظر دقات الساعة للخلوة بالحبيب .... من فقه قيام الليل: عندما يمن الله علينا بالإستيقاظ قبل الفجر بوقت كاف، علينا ألا نطيل القيام والقراءة فقط بل نطيل الركوع والسجود أيضا. فأقرب ما يكون العبد من ربه وهو ساجد .. ففي السجود يتم إخراج معاني الذل والإنكسار وإظهار الفقر والمسكنة لمن بيده ملكوت السماوات والأرض. وهنا لفتة طيبة ذكرها د. عبد الستار فتح الله، وهي أن الله عَزَّ وَ جَلَّ فرض علي رسوله قيام الليل بنزول سورة المزمل .. وسورة المزمل من أوائل ما نزل من القرآن .. فكيف يحيى ما يقرب من نصف الليل بآيات قليلة هي كل ما نزل من القرآن في هذه الفترة؟ إذًا فالمقصد طول السجود مع القيام والركوع. فمناجاة الله في السجود لمن أعظم صور الفرار إليه سبحانه واسترضائه، وطلب العفو والصفح منه وإظهار الذل والخضوع له .. وفيه يقدم العبد طلباته ويرفع حاجاته. اسجد واقترب: إذا أردنا أن تحقق السجدة هدفها، فنقترب من خلالها إلي الله شيئًا فشيئًا كما قال ﷾: ﴿وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ﴾ (العلق: ١٩) علينا أن نجعلها سجدة حارة تنسكب فيها الدموع لتكون مداد رسائلنا إلى مولانا. قال عبد الله بن المبارك: إذا ما الليل أظلم كابدوه ... فيسفر عنهم وهم ركوع أطار الخوف نومهم فقاموا ... وأهل الأمن في الدنيا هجوع لهم تحت الظلام وهم سجو ... أنين منه تنفرج الضلوع ماذا نفعل لو حرمنا القيام؟! قد نأخذ بجميع الأسباب المعينة على الإستيقاظ للتهجد ثم نفاجأ بأذان الفجر. فماذا نفعل؟! إنها رسالة من الله عَزَّ وَ جَلَّ تحمل لنا معاني كثيرة: منها أن هذا الحرمان قد يكون بسبب ذنب أذنبناه أو تقصير في حق من الحقوق .. ومنها أن الرغبة في القيام لم تكن أكيدة .. ومنها أنها قد تكون ابتلاء من الله لينظر ماذا سنفعل .. فإذا حدث ذلك فعلينا بالفرار إلى الله في الصلاة والدعاء نسترضيه ونستغفره ونتملقه عساه يعفو عنا .. وعلينا أيضا بصدقة السر فإنها تطفىء غضب الرب. ومن توصيات الرسول ﷺ أن من فاتته صلاته بالليل فليصلها ما بين صلاة الفجر والظهر كما روى الإمام مسلم في صحيحه. وفى بعض الأحوال قد نستيقظ قبل الفجر وعندما نبدأ في الصلاة نفاجأ بهروب قلوبنا منا في أودية الدنيا وكلما حاولنا جمعها مع الله فرت منا فماذا نفعل؟! يقول ابن الجو زى: إذا جلست في ظلام الليل بين يدي سيدك، فاستعمل أخلاق الأطفال، فإن الطفل إذا طلب من أبيه شيئًا فلم يعطه بكى عليه. فعلينا في هذه الحالة بالإلحاح والإلحاح على الله عَزَّ وَ جَلَّ والإستغفار مرات ومرات حتى يفتح لنا الباب ألم يقل سبحانه: ﴿فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا﴾ (الأنعام: ٤٣) فعدم القيام أو حرمان حلاوة المناجاة وإقبال القلب على الله عقوبة منه سبحانه تستوجب تضرعًا وإلحاحًا واستغفارًا لعله يرانا على هذا الحال فيعفو عنا. - خامسا: الإستفادة من الأوقات الفاضلة يقول ابن رجب: جعل الله ﷾ لبعض الشهور فضلًا على بعض، كما جعل بعض الأيام والليالي أفضل من بعض، وجعل ليلة القدر خيرًا من ألف شهر .. وما من هذه المواسم الفاضلة موسم إلا ولله تعالى وظيفة من وظائف طاعاته يتقرب بها إليه، ولله فيها لطيفه من نفحاته يصيب بها من يشاء بفضله ورحمته، فالسعيد من أغتنم مواسم الشهور والساعات وتقرب فيها إلى مولاه بما فيها من وظائف الطاعات فعسى أن تصيبه نفحة من تلك النفحات يسعد بها سعادة يأمن بعدها من النار وما فيها من لفحات ويقول ﷺ «إن لربكم في أيام دهركم نفحات فتعرضوا لها لعل أحدكم أن يصيبه منها نفحة لا يشقى بعدها أبدا». هذه النفحات بلا شك ستصيب من يتعرض لها أما الغافل عنها فأحسن الله عزاءه. - فعلى مستوى اليوم هناك ثلاثة أوقات يسميها العلماء بأوقات السير إلى الله بالطاعات وهي آخر الليل وأول النهار وأخره قال ﷺ: «إن هذا الدين يسر ولن يشاد الدين أحد إلا غلبه فسددوا وقاربوا وابشروا واستعينوا بالغدوة والروحة وشيء من الدلجة» وقد وردت من النصوص الكثيرة في أذكار الصباح والمساء وفى فضل من ذكر الله حين يصبح وحين يمسى، وكان السلف لأخر النهار أشد تعظيما من أوله. يقول الإمام حسن البنا: أيها الأخ العزيز أمامك كل يوم لحظة بالغداة ولحظة بالعشى ولحظة بالسحر تستطيع أن تسمو فيها كلها بروحك الطهور إلى الملأ الأعلى، فتظفر بخير الدنيا والأخرة .. وأمامك مواسم الطاعات وأيام العبادات وليالي القروبات التي وجهك إليها كتابك الكريم ورسولك العظيم ﷺ، فأحرص أن تكون فيها من الذاكرين لا من الغافلين، ومن العاملين لا من الخاملين .. واغتنم الوقت فالوقت كالسيف، ودع التسويف فلا أضر منه. - أما بالنسبة للأسبوع فليوم الجمعة شرف عظيم وفيه ساعة يجاب فيها الدعاء فلنحرص على التعرض لها، يقول النووي: ويستحب الإكثار من الدعاء في جميع يوم الجمعة من طلوع الفجر إلى غروب الشمس رجاء مصادفة ساعة الإجابة فعلينا بالإجتهاد في هذا اليوم المبارك ولنضع له برنامج خاصا، ولنبكر فيه الذهاب إلى المسجد لأداء صلاة الجمعة على أحسن هيئة. - وإن كان شهر رمضان له أفضلية خاصة عن بقية الشهور فإن ليلة القدر لها شرف عظيم، يقول ﷺ «من قام ليلة القدر إيمانا واحتسابا غُفر له ما تقدم من ذنبه» والتماس ليلة القدر إنما يكون في العشر الأواخر من رمضان، لذلك يستحب الإجتهاد فيها فلقد كان رسول الله ﷺ إذا دخل العشر الأواخر شد مئزره وأحيا ليله وأيقظ أهله. - ومن هذه المواسم أيضا: موسم العمرة فهي في رمضان تعدل حجه فلنحرص علي القيام بها .. وليعمل كل منا على أن ينظم أموره بالطريقة التي تعينه على الإستفادة من هذه الأوقات الفاضلة، فإن فاته وقت منها لم يترك الإجتهاد في البقية الأخرى. - سادسًا: الإعتكاف الإعتكاف هو لزوم المسجد لطاعة الله، وهو مستحب في كل وقت في رمضان وغيره وأفضله في العشر الأواخر من رمضان ليتعرض العبد فيها لليله القدر والتي هي خير من ألف شهر. ولقد ذهب الإمام أحمد أن المعتكف لا يستحب له مخالطة الناس حتى ولا لتعليم علم وإقراء قرآن، بل الأفضل له الإنفراد بنفسه والتخلي بمناجاة ربه وذكره ودعائه. وهذا الإعتكاف هو الخلوة الشرعية التي لا يترك معها الجمع والجماعات، فعلينا أن نغتنم أي وقت - مهما قصر - في نهار رمضان أو ليله ننوى فيه الإعتكاف ونختلي فيه بالله عَزَّ وَ جَلَّ .. ولنحرص على الإعتكاف في العشر الأواخر فإن لم نستطع فليكن ذلك في لياليها وبخاصة الوتر منها، ولنحظر من الخلطة والكلام وكل ما يقطع علينا خلوتنا بالله عَزَّ وَ جَلَّ، يقول ابن رجب: «فحقيقة الإعتكاف قطع العلائق عن الخلائق للإتصال بخدمة الخالق». وللأخت المسلمة أن تعتكف في مسجد بيتها استنادًا على رأى الأحناف في جواز ذلك ولتقتطع من يومها وقتًا تلازم فيه مسجدها وتقبل فيه على الله عَزَّ وَ جَلَّ. - سابعا: الدعاء: الدعاء هو العبادة، ولا يرد القدر سواه، ففيه يتمثل فقر العبد وذله وانكساره إلى من بيده ملكوت كل شيء .. وهناك أوقات مخصوصة يفضل فيها الدعاء منها: بين الأذان والإقامة، ودبر الصلوات، وفي الثلث الأخير من الليل، ويوم الجمعة منذ أن يصعد الإمام المنبر حتى تنتهي الصلاة وكذلك في الساعة الأخيرة من هذا اليوم، وفي ليله القدر .. وعند نزول المطر .. وللصائم دعوة مستجابة، وكذلك المسافر .. وفي كل ليلة من رمضان عتقاء من النار وأقرب ما يكون العبد من ربه وهو ساجد، فعلينا اغتنام تلك الأوقات نتذلل فيها لله ونتبرأ من حولنا وقوتنا .. نستعطفه ونتملقه ونسترضيه ونسأله من خيري الدنيا والآخرة ولنحذر من الدعاء باللسان دون حضور القلب. قال ﷺ «واعلموا أن الله لا يستجيب الدعاء من قلب غافل لاه». ولنكثر من الدعاء لإخواننا المسلمين المضطهدين في كل مكان ولنخص المرابطين في فلسطين بحظ وافر من الدعاء .. ولندع كذلك علي الطغاة الظالمين الذين يحادون الله ورسوله في كل مكان عساه - سبحانه - أن يفرج الكرب ويكشف الغمة وينزل نصره الذي وعد، قال تعالى: ﴿وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ﴾ (الروم: ٤٧). - ثامنا: الصدقة إن المتأمل لكتاب الله عَزَّ وَ جَلَّ يجد الكثير من الآيات التي تحث المسلم على الإنفاق في سبيل الله، ولقد كان رسول الله ﷺ أجود الناس وكان أجود ما يكون في رمضان يقول تعالى: ﴿خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا﴾ (التوبة: ١٠٣) فالمستفيد الأول من الصدقة هو صاحبها لأنها تخلصه من الشح وتطهره من الذنوب. فبداية انطلاق النفس نحو السماء وتخلصها من جواذب الأرض هو تطهرها من الشح المجبولة عليه بدوام الإنفاق في سبيل الله حتى يصير سجية من سجاياها فتزهد في المال ويخرج حبه من القلب. وللصدقة فضل عظيم في الدنيا والآخرة فهي تداوى المرضى وتدفع البلاء وتيسر الأمور وتجلب الرزق وتقي مصارع السوء وتطفيء غضب الرب وتزيل أثر الذنوب، وهى ظل لصاحبها يوم القيامة وتحجبه عن النار وتدفع عنه العذاب .. وللصدقة علاقة وثيقة بالسير إلي الله، يقول تعالى: ﴿فَآَتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ﴾ (الروم: ٣٨) ولا عذر لأحد في تركها، فالله عَزَّ وَ جَلَّ لم يحدد لنا قدر معينًا نتصدق به، فالباب مفتوح أمام الجميع كل حسب استطاعته. ولكي تؤتى الصدقة ثمارها المرجوة لابد من تتابعها بصورة يومية كما قال الله تعالى: ﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾ (البقرة: ٢٧٤) فلنخرج الصدقة كل يوم ولو ما يعادل شق تمرة، ولنخصص صندوقًا في البيت لذلك ليسهل علينا المداومة عليها ثم نعطيها كل فترة لمن يستحقها. - تاسعًا: الفكر والذكر ذكر الله عَزَّ وَ جَلَّ هو قوت القلوب ومادة حياتها، قال ﷺ: «مثل الذي يذكر ربه والذي لا يذكر ربه مثل الحي والميت» ويقول ابن تيميه: الذكر للقلب مثل الماء للسمك، فكيف يكون حال السمك إذا فارق الماء ودور الجنة تبنى بالذكر، فإذا أمسك الذاكر عن الذكر أمسكت الملائكة عن البناء. فإذا أخذ في الذكر أخذو في البناء. ولكي يستفيد المسلم من الذكر ويواطىء لسانه قلبه فيحدث فيه الأثر المطلوب لابد من ربطه بعبادة التفكر، كما قال تعالى: ﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآَيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ * الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾ (آل عمران: ١٩٠،١٩١) يقول حسن البصري: إن أهل العقل لم يزالوا يعودون بالذكر علي الفكر وبالفكر على الذكر حتى استنطقوا القلوب فنطقت بالحكمة. فالبداية تكون بالتفكر في مجال من المجالات ثم يتبع ذلك بالذكر المناسب له فعلى سبيل المثال .. إذا تفكر المرء في ذنوبه وتقصيره في جنب الله، عليه أن يتبعه بالإستغفار. وإذا ما تفكر في بديع صنع الله وآياته في النفس والكون اتبع ذلك بالتسبيح والحمد، وعندما يتفكر العبد في حاجاته الماسة إلي الله وفقره الذاتي إليه ردد بعده ذكر: لا حول ولا قوة إلا بالله، وهكذا في بقية الأذكار. فعلينا أن نضع لأنفسنا أورادًا من الذكر نلتزم بها ونعمل على مواطأة القلب اللسان فيها، ولنعلم أن الثواب التام على قدر العمل التام، فالأعمال لا تتفاضل بصورها وعددها وإنما تتفاضل بتفاضل ما في القلوب، فتكون صورة العملين واحدة وبينهما في التفاضل كما بين السماء والأرض. وفي أذكار الصباح والمساء وكذلك أذكار الأحوال معاني عظيمة علينا أن نتدبرها ونحن نردد تلك الأذكار في أوقاتها. - عاشرا: محاسبة النفس بعد مرور عدة أيام من رمضان تصبح النفس سهلة القيادة .. عند ذلك علينا أن نبدأ في محاسبتها علي ما مضى من أعمال. وهناك مجالات كثيرة لمحاسبة النفس تتناول حياة المسلم من جميع جوانبها، على الواحد منا أن يقف أمام كل بند من بنودها ليعرف أين تقع أقدامه بالنسبة إليه. وحبذا لو سجلنا الذنوب وأوجه التقصير ليكون ذلك دافعًا لحسن التوبة وتصحيح المسار. مجالات المحاسبة: أ- عبادة الجوارح: مثل الصلوات الخمس في أول وقتها في المسجد، السنن الرواتب، أذكار الصلاة، صيام رمضان وصيام التطوع، مداومة الإنفاق في سبيل الله، أذكار الصباح والمساء، تحرى السنة في الأقوال والأفعال. ب- معاصي الجوارح: مثل الغيبة والنميمة، السخرية، الإستهزاء بالآخرين، الجدل والمراء، إفشاء السر، الغمز واللمز، الكذب اللغو والثرثرة، عدم غض البصر، الخوض في الباطل، سرعة الغضب، إخلاف الوعد. ج- عبادات القلب: الخشوع في الصلاة، الخوف من الله واستشعار مراقبته، الرضا بقضاء الله وقدره، التوكل علي الله، الصبر عند المصيبة، الشكر عند ورود النعم ..... د- معاصي القلوب: الإعجاب بالعمل والتسميع به، الضيق بالنقد، الحسد، الغرور، المباهاة، المن بالعطايا، إتباع الهوى، احتقار الآخرين، وسوء الضن بهم. و- الحقوق: حقوق الزوجة، والأولاد، الوالدين، الرحم، الجيران، حق الطريق، الدعوة، الأخوة. ى- السلوكيات وفضائل الأعمال: السعي لقضاء حوائج الناس، لين الجانب، التواضع، عيادة المريض، إتباع الجنائز، الإحسان إلي الآخرين، أداء الأمانات إلي أهلها، دوام التبسم والبشر، إتقان العمل. وعلينا بعد كل جلسة من هذه الجلسات الإكثار من الاستغفار، ولو أمكن الصلاة - ولتكن صلاة التوبة - قال تعالى: ﴿وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾ (آل عمران: ١٣٥) خلاصة القسم الأول هناك عشر وسائل تساهم في تحقيق الثمرة المرجوة من رمضان علينا أن نضع من خلالها برنامجًا لأنفسنا نسير عليه طيلة هذا الشهر المبارك، ولنجعل في يومنا ثوابت لا نحيد عنها. فنخصص وقتًا ثابتًا للإعتكاف في المسجد وليكن من الفجر حتى طلوع الشمس فإن لم نستطيع فمن بعد العصر إلي المغرب، نقرأ في هذا الوقت ورد القرآن بالطريقة التي أشرنا إليها. ولنخصص صندوقًا في البيت نضع فيه الصدقة اليومية وليكن لنا وقت للتهجد قبل الفجر ولو بنصف ساعة بخلاف صلاة التراويح. وعلينا كذلك تخصيص أورادًا من الذكر المطلق كسبحان الله وبحمده مائة مرة، واستغفار (...) مرة وصلاة على الرسول (...) مرة، وحوقلة (...)، ويقترح تقسيم هذه الأذكار على مدار اليوم والليلة. وعلينا أن نستفيد من أوقات استجابة الدعاء فنلح فيها علي الله عَزَّ وَ جَلَّ وندعوه دعاء المضطر المشرف على الغرق لنا ولأهلنا ولإخواننا وللمسلمين أجمعين، ولنتحين الفرصة المناسبة التي نخلو بأنفسنا ولنحاسبها على ما مضى ... القسم الثاني مع الناس إن السعي بالخير وسط الناس له مردود إيماني كبير في قلب العبد المسلم، فهو يزيد الإيمان ويثبته ويصل بصاحبه إلي أن يكون محبوبا عند الله عَزَّ وَ جَلَّ. قال ﷺ: «أحب الناس إلي الله أنفعهم، وأحب الأعمال إلي الله عَزَّ وَ جَلَّ سرور تدخله علي مسلم، أو تكشف عنه كربة، أو تقضى عنه دينا، أو تطرد عنه جوعا، ولأن أمشي مع أخي المسلم في حاجة، أحب إلي من أن أعتكف في المسجد شهرًا، ومن كف غضبه ستر الله عورته، ومن كتم غيظًا - لو شاء أن يمضيه أمضاه - ملأ الله قلبه رضا يوم القيامة، ومن مشى مع أخيه المسلم في حاجته حتى يثبتها له، أثبت الله قدمه يوم تزل الأقدام، وإن سوء الخلق ليفسد العمل كما يفسد الخل العسل» وإليك أخي المسلم بعضًا من أعمال الخير علينا أن نحرص علي القيام بها في رمضان لتصبح بعد ذلك عادة وسجيه من سجايانا، فكما قالوا: تعودوا الخير فإن الخير عادة. ١ - الإحسان إلى الزوجة والأولاد: إن الإحسان الحقيقي للزوجة والأولاد إنما يكون بأخذ أيديهم إلي طريق الله والتنافس معهم في السباق نحو الجنان .. ولقد طالبنا الله بذلك، فقال ﷾: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ﴾ (التحريم: ٦) فعلينا أن نستفيد من موسم رمضان في الإرتقاء الإيماني والسلوكي بهم، فنجلس معهم قبيل حلول الشهر المبارك ونضع لكل منهم برنامجًا يسير عليه يراعي جانب العروة الوثقى، وهما كما مر علينا سابقًا إخلاص العبادة لله والإحسان إلي الخلق. وعلينا كذلك أن ننظم لهم أوقاتهم ليتمكنوا من القيام بما عليهم من واجبات ولنخصص مكانا في البيت ليكون بمثابة مسجد لهم. ولتكن لنا معهم جلسة يومية - وإن قصرت - ونختار لها الوقت المناسب للجميع، وفيها نقرأ معا ما تيسر من القرآن مع الإستماع إلي خواطر التدبر. ومع القرآن علينا أن نتدارس كتابا نافعا في الحديث أو السيرة، ثم نتابع حصيلة اليوم من الأعمال الصالحة فنشجع المحسن ونشحذ همة المقصر، ونختم اللقاء بالدعاء لأنفسنا وللمسلمين. ٢ - الجود والكرم: وهذا باب عظيم من أبواب الخير علينا أن نلجه في رمضان «ولقد كان النبي ﷺ أجود ما يكون في رمضان حين يلقاه جبريل، وكان يلقاه في كل ليلة في رمضان، فيدارسه القرآن فرسول الله صلي الله عليه وسلم أجود من الريح المرسلة» فلنُري الله من أنفسنا خيرًا في هذا الشهر المبارك فهو ﷾ يحب أهل السخاء والكرم، قال رسول الله عليه وسلم «إن الله كريم يحب الكرماء جواد يحب الجودة، يحب معالي الأمور ويكره سفسافها» ومن سمات أهل الكرم والسخاء أنهم يبذلون من كل ما يملكون بلا حساب سواء كان ذلك مالًا أو علمًا أو وقتًا أو جهدًا. ولقد أوصى رسول الله صلي الله عليه وسلم أسماء بنت أبي بكر ﵂ بذلك فقال لها: «لا تحصي فيحصي عليك» والمعنى كما يقول ابن حجر في الفتح: النهي عن منع الصدقة خشية النفاد، فإن ذلك أعظم الأسباب لقطع مادة البركة، لأن الله يثيب علي العطاء بغير حساب، ومن لا يحاسب عند الجزاء لا يحسب عليه عند العطاء، ومن علم أن الله يرزقه من حيث لا يحتسب فحقه أن يعطى ولا يحسب. فلنجعل رمضان وسيلة للتعود على الكرم والجود والسخاء، فلا نبخل علي الله بأموالنا ولا أوقاتنا ولا جهدنا، ولنضح بها بغير حساب. جاء في شعب الإيمان للبيهقي أن يزيد بن مروان جاءه مال فجعل يصره صررًا ويبعث به إلي إخوانه ويقول: إني لأستحي من الله عَزَّ وَ جَلَّ أن أسأل الجنة لأخ من إخواني ثم أبخل عليه بالدينار والدرهم. ٣ - صلة الرحم: قبل أن نتحدث عن واجبنا في رمضان تجاه أرحامنا أدعو القارئ إلي التأمل في هذا الحديث النبوي الشريف لنعلم كم نحن مقصرون في حق أنفسنا، زاهدون في خيري الدنيا والآخرة. قال رسول الله صلي الله عليه وسلم: «ما من ذنب أجدر أن يعجل الله تعالى لصاحبه بالعقوبة في الدنيا مع ما يدخره له في الآخرة من قطيعة الرحم، والخيانة والكذب، وإن أعجل الطاعة ثواب لصلة الرحم، حتى إن أهل البيت ليكونوا فجرة فتنموا أموالهم، ويكثر عددهم إذا تواصلوا». فلننتهز مناسبة دخول رمضان لزيارة أرحامنا، أما ما تحول الظروف دون زيارته فعلينا بالإطمئنان عليه من خلال الهاتف والخطابات. قال صلي الله عليه وسلم: «بلوا أرحامكم ولو بالسلام» ولا يتعلل البعض بوجود قطيعة وعداوة قديمة بينه وبين أهله وأرحامه، فلقد أتي رجل النبي صلي الله عليه وسلم: فقال يا رسول الله إن لي قربة أصلهم ويقطعونني وأحسن إليهم ويسيئون إلي ويجهلون علي وأحلم عنهم قال: «لئن كان كما تقول فكأنما تسفهم الملل ولا يزال معك من الله ظهير عليهم ما دمت علي ذلك». ٤ - إطعام الطعام: وهذا باب عظيم من أبواب الخير غفل عنه الكثير من الناس. قال ﷺ: «إن من الجنة غرفا يري ظاهرها من باطنها، وباطنها من ظاهرها» قالوا: لمن هي يا رسول الله؟ قال: «لمن أطعم الطعام وأطاب الكلام، وصلى بالليل والناس نيام» ولقد كان صهيب ﵁ يطعم الطعام الكثير، فقال عمر ﵁: ياصهيب، إنك تطعم الطعام الكثير وذلك صرف في المال، فقال صهيب: إن رسول الله ﷺ كان يقول: «خياركم من أطعم الطعام ورد السلام، فذلك الذي يحملني علي أن أطعم الطعام». وكان علي ﵁ يقول: لأن أجمع ناسًا من أصحابي علي صاع من طعام أحب إلي من أن أخرج إلي السوق فأشتري نسمه فأعتقها. فلنحرص علي إطعام إخواننا لتزداد روابط الألفة والحب بيننا. وعلينا كذلك إطعام المساكين ففي ذلك خير عظيم، قال ﷺ للرجل الذي أشتكي له من قسوة قلبه: «إن أحببت أن يلين قلبك فأطعم المسكين وأمسح رأس اليتيم». فلنجهز وجبات الإفطار للفقراء والمساكين ونجلس معهم نشاركهم طعامهم ونشعرهم بإخوتنا لهم .. ومع تذكرنا لهؤلاء علينا ألا ننسي إخواننا المكروبين في كثير من بلدان العالم والتي يعاني أهلها من الظلم والإضطهاد والجوع والحرمان، ولنتذكر بشرى رسول الله ﷺ: «من فطر صائما كان له مثل أجره غير أنه لا ينقص من أجر الصائم شيئا». ٥ - الإصلاح بين الناس: إذا ما نظرنا للأسباب التي من أجلها يتشاحن الناس لوجدناها صغيرة وتافهة نفخ فيها الشيطان حتى أوقع القطيعة بين الأب وإبنه، والجار وجاره، والصديق وصديقه .. في هذا الجو المسمم تكثر الظنون وتقطع الأرحام، وتتوارث العداوات، لذلك كان السعي للإصلاح بين الناس فضل عظيم، قال تعالى: ﴿لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ﴾ (النساء: ١١٤). ولقد وعد رسول الله ﷺ القائم بهذا العمل الجليل بدرجة أعلى من درجة الصائم القائم المتصدق لما في ذلك من إشاعة جو التراحم والتواد بين أفراد المجتمع. قال ﷺ: «ألا أخبركم بأفضل من درجة الصيام والصلاة والصدقة؟ قالوا: بلي، قال: صلاح ذات البين فإن فساد ذات البين هي الحالقة» فلننتهز فرصة دخول رمضان فنسعى بين المتخاصمين والمتدابرين ولنذكرهم بقول الله تعالى: ﴿وَالصُّلْحُ خَيْرٌ﴾ (النساء: ١٢٨). ولنبدأ بأنفسنا فنعفو عمن ظلمنا، ونحسن لمن يسيء إلينا، ولنكن قدوة لغيرنا في الحلم والأناة وسعة الصدر. ٦ - قضاء حوائج الناس: من صور الإحسان العظيمة السعي في قضاء حوائج الناس. ولأن المحسن رجل قد سعى إلى خدمة الآخرين حبًا في الله وشفقة علي خلقه كان جزاؤه من جنس عمله. قال ﷺ: «أحب الناس إلى الله أنفعهم، وأحب الأعمال إلي الله عَزَّ وَ جَلَّ سرور تدخله علي مسلم، أو تكشف عنه كربة، أو تقضى عنه دينًا، أو تطرد عنه جوعًا، ولأن أمشي مع أخي المسلم في حاجة أحب إلي من أن أعتكف في المسجد شهرًا، ومن كف غضبه ستر الله عورته ومن كتم غيظًا - لو شاء أن يمضيه أمضاه - ملأ الله قلبه رضا يوم القيامة، ومن مشي مع أخيه المسلم في حاجة حتى يثبتها له، أثبت الله قدمه يوم تزل الأقدام، وإن سوء الخلق ليفسد العمل كما يفسد الخل العسل». أما الساعي علي الأرملة والمسكين فله أجر خاص. قال ﷺ: «الساعي على الأرملة والمسكين كالمجاهد في سبيل الله أو القائم الليل الصائم النهار». إن هذه الأحاديث لا تحتاج إلى تعليق سوى الإجتهاد في تلمس حوائج الناس والمبادرة إلى قضائها، ولقد كان حكيم بن حزام يحزن على اليوم الذي لا يجد فيه محتاجًا ليقضي له حاجه فيقول: «ما أصبحت وليس ببابي صاحب حاجة إلا علمت أنها من المصائب التي أسأل الله الأجر عليها». ٧ - أنقذ غيرك: لقد نجح إبليس في إغواء الكثير من الناس فصرفهم عن عبادة ربهم وشغلهم بزينة الحياة الدنيا، وسار بهم في طريق يؤدي بهم إلى النار فهل نتركهم وشأنهم أم نحاول إنقاذهم؟!! يقول تعالى: ﴿وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ﴾ (فصلت: ٣٣) فلا سبيل لإيقاظ هؤلاء المساكين إلا بدعوتهم إلي الله. ولقد رغب ﷾ عباده المؤمنين للقيام بهذه المهمة فجعل مقامها: مقام الأنبياء والرسل، أما أجرها فلا حدود له. فهل لنا يا أخي أن ننال شرف هذه المهمة ونعمل علي إنقاذ من حولنا من النار؟ هل لنا أن نستفيد من أجواء رمضان حيث النفوس طيعة والشياطين مصفدة؟ يقول صلي الله عليه وسلم: «لئن يهدي الله بك رجلًا واحدًا خير لك مما طلعت عليه الشمس» فهيا بنا نجتهد لنكون سببًا في هداية وإنقاذ غيرنا. هيا بنا نوقظ غافلًا، ونهدي حائرًا، ونرشد ضالًا. هيا بنا نبدأ بالأقربين فنعمل على تبصيرهم بحقيقة الدنيا ونجذبهم معنا إلى المسجد. هيا بنا نتخير بعضًا ممن يقبلون على المسجد في رمضان فنصحح له فهمه ونبصره بطريق صحيح إلي الله .. هيا نردد دعاء الرسول صلي الله عليه وسلم: «اللهم اجعلنا هداة مهتدين». خلاصة القسم الثاني إن مدار السعادة وقطب رحاها يدور علي أمرين: إخلاص العبادة لله، والإحسان إلي الخلق. وصور الإحسان كثيرة علينا أن نحرص علي القيام بها وأن نستفيد من الأجواء التي يشيعها رمضان في التعود علي هذا السلوك. ومن ذلك: الإحسان إلي الزوجة والأولاد بالمتابعة المستمرة لهم، ووضع البرامج التي تنهض بهم، والذي يساعد علي نجاح المهمة: الحرص علي الجلوس اليومي معهم في وقت يناسبهم. ومن صور الإحسان أيضا: صلة الرحم وإطعام الطعام ومداومة البذل والعطاء والسعي في قضاء حوائج الناس وإصلاح ذات بينهم ودعوتهم إلى الله. أتعهد وأخيرًا، فهلا وافقتني يا أخي أن يأخذ الواحد منا العهد على نفسه للقيام بهذه الأمور، فلقد قال تعالى: ﴿إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا﴾ (الأنفال: ٧٠) وقال ﷺ في الحديث «.. ومن يتحر الخير يعطه»، فلعل الله ﷾ يرى صدقنا فيعطينا سؤالنا ويبلغنا مرادنا، فكما قيل: الإمداد على قدر الإستعداد. أخي إن النفس دائمًا تركن إلى الخمول والكسل وكلما أعطيتها من الراحة طلبت المزيد، وشهر رمضان ساعات معدودات فخذ من نفسك لنفسك العهد والميثاق لتنفيذ تلك الواجبات وخذها بقوة وسل الله العون والقبول. ١ - عدم الإكثار من النوم بالنهار. ٢ - عدم الإكثار من الطعام والشراب. ٣ - عدم الإكثار من الكلام والضحك. ٤ - تدبر القرآن وإعادة ما أقراه وأنا غافل. ٥ - الإكثار من ذكر الموت. ٦ - طول المكث في المسجد. ٧ - التبكير إلى صلاة الجماعة. ٨ - تخصيص مسجد في البيت للزوجة والأولاد. ٩ - الجلوس مع الزوجة والأولاد يوميًا للإطمئنان على الأحوال مع القراءة النافعة. ١٠ - التهجد والدعاء والإستغفار في الجزء الأخير من الليل (قبل الفجر). ١١ - اغتنام الأوقات الفاضلة في اليوم وعدم إضاعتها بالنوم أو الغفلة. ١٢ - كثرة الدعاء -بحضور قلب -بخاصة في الأوقات المندوب فيها. ١٣ - وضع صندوق في البيت للصدقة والتبكير بها يوميًا. ١٤ - ربط عبادة الذكر بالفكر، والعمل على حضور القلب ما استطعت. ١٥ - الإعتكاف ولو لساعة يوميًا والإجتهاد في الإعتكاف في العشر الأواخر. ١٦ - محاسبة النفس عن الفترة الماضية في المجالات المختلفة. ١٧ - الإكثار من عمل الخير. ١٨ - إطعام الطعام للأصدقاء والمساكين. ١٩ - السعي في قضاء حوائج الناس. ٢٠ - العفو والصفح والحلم وسعة الصدر. ٢١ - الدعوة إلى الله. برنامجي في رمضان أخي الحبيب: لكل منا ظروفه ومشاغله، وحتى لا نفاجأ بتسرب أيام رمضان من بين أيدينا أقترح عليك وضع برنامج يومي تستعمل فيه الوسائل السابقة حسب ظروف وقتك .. وهذه بنود مقترحه لهذا البرنامج في صورة أسئلة، عليك أن تجيب عنها، وتضيف ما تراه مناسبا. الأعمال اليومية ١ - المسجد: أي الصلوات سأذهب فيها إلي المسجد مبكرًا؟ ... ٢ - القرآن: متي سأقرأ القرآن بتدبر ودون سرحان؟ ... ٣ - الإعتكاف: أي الأوقات سأنوي فيها الإعتكاف في المسجد؟، وأين سأعتكف العشر الأواخر؟ ... ٤ - الصدقة: أين سأضع صندوق الصدقة؟ وفي أي أوقات اليوم سأتصدق؟ ... ٥ - صلاة التراويح: - أين سأصلي؟ ... - أي الأيام سأصطحب فيها الزوجة والأولاد؟ ... ٦ - الذكر والفكر: - ما مقدار وردي اليومي من الذكر المطلق؟ (يراعي التنويع) ... - متى وأين سيكون أدائي للورد؟ (في المسجد - المنزل - العمل) ... ٧ - قيام الليل: - متي سأستيقظ للصلاة قبل الفجر؟ ... - ما الوسائل التي سأتخذها كي تعينني على التهجد؟ ... ٨ - الزوجة والأولاد: - أين سيكون مكان مسجد البيت؟ ... - متي سأجلس مع الزوجة والأولاد؟ ... - ما برنامج هذه الجلسة؟ ... - ما البديل عندما يتعذر وجودي معهم؟ ... ٩ - الدعوة إلي الله: بمن سأبدأ؟ - وما الوسائل التي سأستخدمها في الدعوة (كتاب- شريط ..)؟ .......... أعمال أسبوعية ١ - أعمال الخير: ما أعمال الخير التي أنوي القيام بها؟ مع (الوالدين - الأقارب - الجيران - الزملاء ... الفقراء - الأيتام - المجاهدين - عموم المسلمين ......) الأسبوع الأول: ... الأسبوع الثاني: ... الأسبوع الثالث: ... الأسبوع الرابع: ... ٢ - محاسبة النفس: - متي سأجلس مع نفسي منفردًا؟ .. (أحدد يومًا في الأسبوع لذلك) ... - أي مجالات المحاسبة سأبدأ بها؟ ... ٣ - ذكر الموت: - متي سأذهب لزيارة المقابر؟ ... - متي سأكتب وصيتي إلي زوجتي؟ ... - متي سأكتب وصيتي إلي والدتي؟ ... - متي سأكتب وصيتي إلي ابني؟ ... - أي الأيام أخصصها لزيارة المرضى في المستشفيات؟ ... وفي النهاية هل علمت ياأخي ماذا نريد من رمضان؟ نسأل الله أن يتقبل منا ومنكم صيامنا وقيامنا وأن يبلغنا مرادنا والحمد لله رب العلمين